انوری (غزلیات)/ساقی اندر خواب شد خیز ای غلام
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | انوری (غزلیات) (ساقی اندر خواب شد خیز ای غلام) از انوری |
' |
ساقی اندر خواب شد خیز ای غلام | باده را در جام جان ریز ای غلام | |
با حریف جنس درساز ای پسر | در شراب لعل آویز ای غلام | |
چند گویی مست گشتم می بنه | وقت مستی نیست مستیز ای غلام | |
چند پرهیزی از این پرهیز چند | از چنین پرهیز پرهیز ای غلام | |
بیش از این بدخوبی و تندی مکن | ساعتی با ما بیاویز ای غلام | |
در پناه باده شو چون انوری | وز غم ایام بگریز ای غلام |