انوری (غزلیات)/دوش آنکه همه جهان ما بود

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' انوری (غزلیات) (دوش آنکه همه جهان ما بود)
از انوری
'


دوش آنکه همه جهان ما بود آراسته میهمان ما بود
سوگند به جان ما همی خورد گر چند بلای جان ما بود
بودش همه خرمی و خوبی شکر ایزد را که آن ما بود
از طالع سعد ما براند فالی که نه در گمان ما بود
بنشست میان ما و برخاست آزار که در میان ما بود