انوری (غزلیات)/باز کی گیرم اندر آغوشت

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' انوری (غزلیات) (باز کی گیرم اندر آغوشت)
از انوری
'


باز کی گیرم اندر آغوشت کی بیارم به دست چون دوشت
هرگز آیا به خواب خواهم دید یک شبی دیگر اندر آغوشت
تا بدیدم به زیر حلقه‌ی زلف حلقه‌ی گوش بر بناگوشت
گشت یکبارگی دل ریشم حلقه‌ی گوش حلقه در گوشت