امیر خسرو دهلوی (انتخاب از غزلیات)/هر کس آنجا که می و شاهد و گلشن آنجاست

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' امیر خسرو دهلوی (انتخاب از غزلیات) (هر کس آنجا که می و شاهد و گلشن آنجاست)
از امیر خسرو دهلوی
'


هر کس آنجا که می و شاهد و گلشن آنجاست من همانجا که دل گمشده‌ی من آنجاست
هر شب ای غم چه رسی در طلب دل اینجا آخر آن سوخته‌ی سوخته خرمن آنجاست
گفتی ای دوست که بگریز و ببر جان زین کوی چون گریزم که گروگان دل دشمن آنجاست
دل ندارم غم جانان زچه بتوانم خورد پیش از ین گرچه غمی بود دلی هم بودست