تفاوت میان نسخه‌های «الگو:نوشتار برگزیده»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
خط ۲: خط ۲:
 
<onlyinclude>
 
<onlyinclude>
 
*
 
*
 +
[[پرونده:PalestinianTerrorAttackJalehSquare17Shahrivar2537a.mp4|thumb|left|200px|حمله تروریستی فلسطینی‌ها در میدان ژاله با سدای استاد مهدی شمشیری]]
 +
[[پرونده:ShaykhAllamehNouri2537a.jpg|thumb|left|170px|علامه نوری برنامه‌ریز میدان ژاله]]
 +
[[پرونده:MaydanJalehMaydanShohada2537.jpg|thumb|left|170px|علامه نوری ۱۳ شهریور ماه نام میدان ژاله را به شهدا دگرگون می‌کند]]
 +
[[پرونده:MaydanJalehToMaydanShohada2537.jpg|thumb|left|170px|]]
 +
[[پرونده:AllamehNouriJalehSq17Shahrivar2537.jpg|thumb|left|170px|علامه نوری مردم را به تظاهرات و خشنونت بر می انگیزاند]]
 +
[[پرونده:MaydanJaleh1356.jpg|thumb|left|170px|میدان کوچک ژاله با میدانی کوچک و گرد و گلکاری شده و سینما سیلوانا]]
 +
[[پرونده:GeneralOveisi2537c.jpg|thumb|left|170px|ژنرال اویسی]]
  
[[پرونده:ShahanshahIranologyCongress13450609.ogv|thumb|left|300px|شاهنشاه کنگره جهانی‌ایران‌شناسان را می‌گشایند ۹ شهریور ماه ۱۳۴۵]]
+
[[حمله تروریستی فلسطینی‌ها در میدان ژاله ۱۷ شهریور ماه ۲۵۳۷ شاهنشاهی]] - در روز آدینه هفدهم شهریور ماه ۲۵۳۷ شاهنشاهی در مرکز شهر تهران میدان ژاله تظاهراتی برپا شد. در میدان ژاله گروهی کماندوهای فلسطینی از بام خانه‌های پیرامون میدان ژاله و شماری از این تروریست‌ها با یونیفورم سربازان ارتش شاهنشاهی بر تن به تظاهرکنندگان و سربازان ارتش ایران تیراندازی کردند که به کشته شدن ۶۴ تن از سربازان ارتش شاهنشاهی و تظاهرکنندگان انجامید.  تا به امروز نام‌ جانباختگان در این حمله تروریستی به چاپ نرسیده است. به رخداد حمله تروریستی فلسطینی‌ها را با سدای استاد شمشیری گوش فرا دهیم.
  
در روز چهارشنبه ۹ شهریور ماه ۱۳۴۵ برابر با ۳۱ اگوست ۱۹۶۶ میلادی نخستین کنگره جهانی ایران‌شناسان در تالار فردوسی دانشگاه تهران با سخنان شاهنشاه ایران اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر گشوده شد.  
+
'''دولت شریف امامی، دولت آشتی ملی''' - در پی آتش زدن سینما رکس آبادان به دستور خمینی در روز ۲۸ امرداد ماه ۲۵۳۷ شاهنشاهی که در آن بیش از ۴۰۰ تن ایرانی زنده زنده سوختند و خاکستر شدند، جمشید آموزگار نخست‌وزیر کناره گرفت و به فرمان شاهنشاه جعفر شریف امامی به نخست‌وزیری برگزیده شد. شریف امامی در مجلس شورای ملی در نشستی که برای دادن رای اعتماد به وی برگزار شده بود گفت که دولت وی، دولت آشتی ملی، می‌خواهند که همه زخم‌ها را التیام بخشند، قانون اساسی مشروطه، حقوق انسانی و شهروند مردم ایران و خواست‌های روحانیون را محترم بدارند. شریف امامی در روز ۵ شهریور ماه ۲۵۳۷ شاهنشاهی تاریخ شاهنشاهی ایران را به تاریخ خورشیدی تازی برگرداند، حزب رستاخیر ملی ایران را منحل کرد، کازینوها و بارها را بست و زندانیان خطرناک سیاسی دشمنان ایران چون مجاهدین، چریک‌های فدایی خلق، جبهه ملی و دیگر گروهک‌های چپ را آزادکرد. در برابر آزاد ساختن لای و لجن‌های اجتماع، شریف امامی بلندپایگان و پایوران کشور را یکی پس از دیگری بازداشت و به زندان افکند. آشتی ملی که شریف امامی روی آن حساب می‌کرد، پیش نیامد، ولی بر عکس خمینی به دولت شریف امامی هشدار جنگ داد. خمینی گفت ما با این دولت راه صلح در پیش نخواهیم گرفت. بستن کاباره‌ها و کازینوها برای گمراه کردن مردم است، هیچ کس با این دولت از در آشتی در نخواهد آمد. کسی که با این دولت آشتی کند به ملت خیانت کرده است.
  
از آنجا که بیشتر کتاب‌ها و نوشتارها و سندهای تاریخی و اجتماعی ایران در کتابخانه‌های خارج از کشور ایران بودند، در روز ۱۵ آذر ماه ۱۳۴۴ فرمان اعلیحضرت همایون محمد رضا شاه پهلوی آریامهر شاهنشاه ایران درباره فراهم آوردن کلکسیون رسایی از همه نوشتارها، سندها و مدرک‌ها در تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران صادر شد تا کرسی‌های ایران شناسی و زبان پارسی در سراسر جهان بنیاد شوند. شاهنشاه آریامهر بر آن بودند که مردم ایران را به عنوان مردم فرهنگ و تمدن به جهانیان دوباره بشناسانند. در پی این فرمان ۱۲۱ ایران‌شناس از سراسر گیتی فراخوانده شدند تا در نخستین کنگره جهانی ایران‌شناسی از ۹ تا ۱۶ شهریور ماه ۱۳۴۵ در تهران شرکت جویند. سرانجام کتاب‌ها و سندها از کتابخانه و مرکزهای مدارک تاریخی و اجتماعی سراسر جهان با فاکسی میله زنده شدند و در کتابخانه پهلوی گِرد آوری گردیدند. شاهنشاه آریامهر سخنرانی خود را چنین آغاز کردند:
+
شریف امامی نخست‌وزیر به جای آنکه تهدیدهای خمینی را جدی بگیرد، و از فاجعه‌ای که در پیش بود جلوگیری کند، منتظر ماند تا ببیند چه پیش خواهد آمد. این برای خمینی‌چیان فرصتی شد که در تهران نیز فاجعه‌ای همانند آتش زدن سینما رکس آبادان به راه بیاندازند. این فاجعه می‌بایستی که همانند سینما رکس به گردن شاهنشاه انداخته شود تا خمینی مردم را علیه دولت بشوراند. خمینی‌چیان برای به انجام رساندن چنین توطئه‌ای، نیاز به کشته شدگان بسیاری داشتند. زمینه کشتن مردم پیشتر از سوی کنفدراسیون دانشجویان در خارج از کشور با یاسر عرفات ریخته شده بود. آنان مسجدها را به انبار اسلحه دگرگون ساختند و تک تیراندازان فلسطینی را به تهران آوردند. با اینکه چند صد تروریست فلسطینی در مرز عراق و ایران دستگیر شده بودند، بسیاری از این تروریست‌های فلسطینی به درون کشور رخنه کردند. اسلامیون با کسانی که در خانه‌های پیرامون میدان ژاله زندگی می‌کردند، تماس گرفتند و به آنان آگاهی دادند که در روز ۱۷ شهریور ماه در میدان ژاله تظاهراتی برپا خواهد شد و کسانی به خانه‌های شما خواهند آمد که مردم را از گزند شاه امان بدارند. شیخ یحیی علامه نصیری از گردانندگان تظاهرات میدان ژاله با چمدان‌هایی پر از پول نقد وارد تهران شد تا تظاهرکننده و سیاهی لشکر برای روز ۱۷ شهریور ماه بخرد.
  
 +
در روز ۱۶ شهریور ماه تظاهرات آزمایشی در تهران را شیخ علامه نوری و جبهه ملی و کنفدراسیون برپا کردند. در این تظاهرات گروه‌های چند هزار نفری در خیابان‌های ژاله و شهباز و ... به راه افتادند. در این تظاهرات تیری شلیک نشد و سربازان تنها گلوله‌های مشقی در اسلحه داشتند. برگزارکنندگان تظاهرات دریافتند که با این وضعیت کسی کشته نمی‌شود و خودشان باید راه حلی برای کشتن هر چه بیشتر مردم بیابند و همانند فاجعه سینما رکس که در آن ۴۰۰ ایرانی کشتند و به گردن شاه انداختند، در میدان ژاله نیز انبوهی از کشتگان برجای بگذارند و به گردن شاه و دولت بیاندازند. برای این کار میدان ژاله ایده‌آل بود. میدان ژاله میدان کوچکی است که دور تا دور آن را خانه‌هایی فراگرفته است که خمینی‌چیان توانستند در این خانه‌ها تک تیراندازان فلسطینی را پنهان کنند.
  
'''[[سخنان اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در گشایش نخستین کنگره جهانی ایران‌شناسان دانشگاه تهران ۹ شهریور ماه ۱۳۴۵]]'''
+
شامگاهان ۱۶ شهریور ماه، جعفر شریف امامی نخست‌وزیر نشستی با بودن هیات دولت، سازمان‌های نظامی و انتظامی یا شورای امنیت ملی برای پایان دادن به ناآرامی‌های کشور برگزار کرد و گفت که به وی گزارش‌هایی داده شده است که در روز ۱۷ شهریور ماه اسلامیست‌های مسلح از میدان ژاله به سوی مجلس شورای ملی به راه خواهند افتاد و برآن هستند که مجلس شورای ملی را اشغال نمایند و جمهوری اسلامی اعلام کنند. پس از گفتگوهای بسیار، شورا بر آن شد که در ۱۲ شهر برای شش ماه حکومت نظامی برقرار سازد. شورای امنیت ملی ژنرال غلامعلی اویسی فرمانده نیروی زمینی و جانشین ارتشبد مین باشیان را به فرمانداری نظامی تهران برگزید. سپهبد موسی رحیمی لاریجانی و سپهبد مهدی رحیمی معاونین ژنرال اویسی شدند. فرمانداران نظامی یازده شهر دیگر نیز برگزیده شدند. ژنرال اویسی با حفظ سمت از روز ۱۷ شهریور ماه فرمانده نظامی تهران شد . ساعت بیست و سی دقیقه هیات دولت در تصویب نامه‌ای برقراری حکومت نظامی از ساعت ۶ بامداد ۱۷ شهریور ماه در تهران، قم، تبریز، مشهد، اسپهان، شیراز، آبادان، اهواز، کرج، قزوین، کازرون و جهرم را به آگاهی رساند.
  
: تشکیل کنگره جهانی ایران‌شناسان را به همه دانشمندان عضو این کنگره تبریک می‌گویم و موفقیت کامل این مجمع بزرگ علمی را در انجام وظایف خطیری که به عهده دارد، خواستارم.
+
روز آدینه ۱۷ شهریور ماه ۲۵۳۷ شاهنشاهی برابر با ۱۳۵۷ خورشیدی تازی با اینکه رادیو و بلندگوها برقراری حکومت نظامی را در تهران به آگاهی مردم می‌رساندند تظاهرکنندگان در خیابان باریک و میدان کوچک ژاله گردآمدند، سربازان پیوسته با بلندگوها برقراری حکومت نظامی را به مردم یادآوری می‌کردند و از آنها درخواست می‌کردند که پراکنده شوند ولی انیرانیان که برآن بودند که درگیری و زد و خورد با سربازان بیافرینند به هیچ یک از هشدارها وقعی ننهادند و با آرنگ‌های ۱- زحمتکشان ایران متحد شوید ۲- واژگونی رژیم سلطنتی و استقرار جمهوری ملی و دموکراتیک ۳- تبریز مستقل شد ۴- نابود باد رژیم سلطنتی ایران ۵- تنها راه آزادی جنگ مسلحانه است، در خیابان ماندند. سربازان، خیابانی که به مجلس شورای ملی می‌رسید را بستند تا تروریست‌ها به مجلس یورش نبرند. تروریست‌های چریک فدایی و مجاهدین که تازه از زندان آزاد شده بودند، برآن بودند مجلس را اشغال و اعلام جمهوری اسلامی کنند، از میان جمعیت به سربازان تیراندازی کردند. سربازان درخواست کمک کردند. به چندین کامیون سرباز که به سوی میدان ژاله روان شده بودند، نرسیده به میدان از بام‌های خانه‌های پیرامون میدان ژاله از سوی تروریست‌های فلسطینی به آنها تیراندازی شد. در همین کامیون‌ها چند سرباز زخمی و یک سرباز کشته شدند. سربازانی که در میدان ژاله بودند بیشترشان فشنگ مشقی در تفنگ هایشان داشتند در هوا تیرهایی رها کردند تا شاید از سدای آن تظاهرکنندگان بترسند و پراکنده شوند. بسیاری از سربازان ارتش شاهنشاهی و مردم ایران از سوی فلسطینی‌ها و دانشجویان کنفدراسیون که در کمپ‌های تروریستی فلسطین، سوریه، لیبی، کوبا، کره شمالی، شوروی آموزش آدم‌کشی دیده بودند به تیربار مرگ بسته شدند و جان باختند. در این تیراندازی‌ها ۶۴ تن در میدان ژاله کشته شدند. گزارش پزشکی قانونی نشان داد که بسیاری از کشته شدگان سربازان ارتش شاهنشاهی بودند و با گلوله‌هایی غیر از گلوله‌های ارتش و نیروهای انتظامی جان باخته‌اند.
  
: کنگره‌ای که امروز آن را با خوشوقتی افتتاح می‌کنم، از نظر ملت ایران مفهوم و مقام خاصی دارد که نظیر آن را هیچ مجمع علمی دیگری نمی‌تواند داشته‌باشد، زیرا این کنگره در لوای فرهنگ ایران و برای بحث و مطالعه در مقیاس وسیع جهانی درباره تاریخ و تمدن ایران تشکیل شده‌است، و اعضای آن کسانی هستند که عمر خویش را به تحقیق و تتبع در شئون مختلف این فرهنگ و تمدن کهنسال صرف می‌کنند.
+
خمینی‌چیان آنچه را که می‌خواستند به دست آوردند، یعنی جسدهایی که در خیابان ژاله افتاده بود. بی درنگ، خمینی‌چیان خبر دروغ کشته شدن چندین هزار تن در میدان ژاله و شایعه اینکه ارتش از هلیکوپترها و تانک‌ها به تظاهرکنندگان در میدان ژاله تیراندازی کرده است را پخش کردند. مهرانگیز کار سوگند محضری خورد که با چشمان خودش شاهنشاه را در هلیکوپتر ارتش دیده است که به سرباز این و آن را نشان می‌دهد و می‌گوید: " بکش ". با دهان به دهان گشتن خبرهای نادرست کشتار دسته جمعی میدان ژاله، هر بار به شمار کشته شدگان افزوده شد و در پایان به ۱۵٬۰۰۰ تن رسید.
  
: حاصل کار این کنگره، همکاری علمی جهانی در تألیف تاریخ کامل ایران، یعنی تاریخی خواهدبود که همانقدر که متعلق به ما است، متعلق به همه عالم بشریت است.
+
برای بالابردن ترس مردم از دولت، خمینی‌چیان بانک‌ها و هتل‌ها و فروشگاه‌ها را به آتش کشیدند. در روز آدینه ۱۷ شهریور ماه خمینی‌چیان در تهران ۱۰۰ آتش سوزی بر جای گذاشتند، ۱۲ شعبه بانک صادرات، چند شعبه بانک ملی، بانک سپه، بانک اعتبارات تعاونی توزیع، بانک بازرگانی، بانک عمران به آتش کشیده شد و همه وسایل بانک‌ها در آتش سوخت. بیشتر بانک‌ها در خیابان‌های بوذرجمهری، سرآسیاب دولاب، فرح آباد ژاله، سیروس، سرچشمه، میدان سپاه دانش و در خیابان هاشمی ویران شدند. هتل آرمسترانگ در خیابان امیرکبیر نیز آتش زده شد و بخش بزرگی از هتل در آتش سوخت. در درازای این راه پیمایی و آشوب بر پا کردن راه پیمایان ۲ فروشگاه شهر و روستا در خیابان خاوران و چهار راه مولوی، ۳ دستگاه تانکر و کامیون زباله‌کش شهرداری در خیابان فرح آباد و ژاله و میدان سپاه دانش و ۲ اتوبوس دو طبقه شرکت واحد نیز در آتش سوختند. در جنوب شرقی و شرق تهران نیز رستوران "رامسرنو" ، فروشگاه کوروش چهار راه کوکاکولا نیز آتش زده شد.
  
: شاید احتیاجی به تذکر این نکته نباشد که این همکاری پرارزش شما دانشمندان عالیقدر، تا چه اندازه مورد تقدیر و امتنان ما است. من شرح کارهای علمی و تألیفات بسیاری از شما اعضای محترم این کنگره را خوانده‌ام، و نسبت به تألیف صدها کتاب و هزاران مقاله‌ای که درباره جنبه‌های مختلف تاریخ و فرهنگ و تمدن ایران انتشار داده‌اید احترامی عمیق احساس می‌کنم، زیرا می‌دانم که برای تألیف هر یک از این آثار چه کوشش فراوانی به کار برده و به چه اندازه به منابع و مدارک مختلف و غالباً کمیاب مراجعه کرده‌اید.  
+
پس از کشتن مردم و آتش زدن تهران، خمینی به آنچه که می‌خواست، دست یافت. هشدار جنگ به دولت از سوی خمینی، تهدید پوچی نبود. خمینی پول و نیروی انسانی داشت که هر لحظه در تهران و دیگر شهرهای بزرگ ایران با تظاهرات و آتش زدن بانک و سینما و فروشگاه و ... نظم اجتماع را بر هم زند و شوربختانه دولت شریف امامی در برابر این موج درمانده شد. گردانندگان این رویداد شیخ یحیی نوری، مهدی بازرگان و محمد مفتح و شماری آخوند و هوادار خمینی و چند تن از نویسندگان روزنامه‌ها که در کیهان و اطلاعات مقاله‌های علیه دولت به چاپ می‌رساندند، دستگیر شدند ولی خمینی و همدستانش در مسجدها و دانشگاه‌ها و وزارتخانه‌ها همچنان آزاد ماندند و به ویرانی ایران پرداختند. تنها ابزار موثر برای دستگیری خمینی و همدستانش را شریف امامی به کار نگرفت. پرویز ثابتی مدیر شایسته امینت داخلی کشور، پهرست نام ۱۵۰۰ تن از کارگردانان تظاهرات و ویرانی کشور را به دولت داده بود و یادآور شده بود که وی تضمین می‌کند که با دستگیری این ۱۵۰۰ تن تروریست آموزش دیده، آرامش به کشور بازخواهدگشت. جعفر شریف امامی نخست‌وزیر این پیشنهاد را رد کرد.
  
: من به نام ملت ایران نه فقط به‌مناسبت این مساعی و خدمات صادقانه به فرهنگ ایرانی به شما درودمی‌فرستم، بلکه خاطره تمام دانشمندان عالیقدری را که در گذشته در همین راه کوشیده‌اند، و اکنون شما وارثان شایسته آن مکتب پر ارزش ایران‌شناسی هستید که ایشان بنیاد نهاده‌اند، تجلیل‌می‌کنم.
+
در روز ۱۹ شهریور ماه، با وجود مخالفت پرویز ثابتی، شریف امامی و سپهبد مقدم دست به بازی خطرناکی زدند و به جای اینکه نگاهبان مردم باشند، تروریست‌های چریک فدایی و مجاهد و اسلامیون را که دستگیر شده بودند، آزاد ساختند. منوچهر آزمون وزیر مشاور و باهری وزیر دادگستری کسانی بودند که شریف امامی را برای آزاد ساختن تروریست‌ها و کمونیست‌های تندرو و آبدیده در کمپ‌های تروریستی برمی‌انگیختند. سرانجام این دخالت‌ها، خیانت بزرگ به کشور ایران و مردم ایران، یا آزادی ۲۰۰۰ تن تروریست در زمانی که حکومت نظامی برقرار بود گردید، کسانی که دادرسی آنها در دادگاه‌های نظامی انجام شده بود با دست درازی (دخالت) وزیر دادگستری آزاد شدند. کسانی که دشمنان سوگند خورده مشروطه پارلمانی بودند آزاد شدند و تروریست‌ها و وابستگان به گروه‌های ضد مشروطه شاهنشاهی وارد ایران شدند. آنچه در میدان ژاله در روز ۱۷ شهریور ماه رخ داد، پیامی بود که به هموندان وابسته به حزب منحله توده و فرقه دمکرات آذربایجان که سالیان دراز در شوروی و کشورهایی چون لیبی، کوبا، لبنان، یمن جنوبی و اروپای غربی و شرقی به ویژه آلمان غربی و آلمان شرقی سرگرم دیدن آموزش‌های خرابکاری بودند، رسید : " جنگ علیه دولت ایران آغاز شده است، به ایران بازگردید."
  
: اعتراف بدین حقیقت مایه رضایت قلبی ما است که ما بسیاری از اطلاعات خود را درباره فرهنگ و تاریخ ایران، مدیون کوشش‌ها و تتبعات گرانبهای همین دانشمندان ایران‌شناس هستیم که طی دو قرن اخیر قسمت مهمی از نکات مجهول تاریخ و تمدن گذشته ما را با مساعی خستگی‌ناپذیر خود از تاریکی ابهام بیرون آورده‌اند.
+
۲۰ شهریور ماه ۲۵۳۷ فرمانداری نظامی به آگاهی رساند که گردانندگان گروه‌های مخالف چون مهدی بازرگان، محمد مفتح و شماری از آخوندهای تندرو و هوادار خمینی و چهار تن از نویسندگان روزنامه‌ها که در نوشتارهای خود در روزنامه‌های کیهان و اطلاعات آتش افروزی می‌کردند بازداشت شدند. هم چنین شیخ یحیی نصیری همان علامه نوری به سبب برپاکردن قیام و آشوب علیه دولت و برانگیزاندن مردم به آتش زدن سینماها و بانک‌ها و سازمان‌ها و فروشگاه‌ها دستگیر و زندانی شد. در خانه علامه نوری سازمان دهنده رخداد میدان ژاله با تروریست‌های فلسطینی دستگاه‌های پلی کپی، استنسیل، فتوکپی و ماشین تحریر بدست آمد. همچنین سکه‌های طلا و طلا و جواهر، ۶۶۴۰۵۲۷ تومان پول نقد و در جیب‌هایش بیش از ۲۳٬۰۰۰ تومان و یک چک ۲۶٬۸۷۰ تومان، یک دفترچه بانک صادرات به نام دخترش فریده نصیری ۷ میلیون و ۵۰۰ هزار ریال و چهار و دفترچه دیگری به نام فریده نصیری به مبلغ ۳۳ میلیون و ۵۰۰ هزار ریال، دفترچه پس انداز بانک سپه به نام خودش یحیی نصیری به مبلغ ۱۰ میلیون و ۵۷۴ هزار ریال، دفترچه پس انداز به نام پسرش سعید نصیری ۳۲ میلیون و ۲۷۴ هزار ریال، دفترچه دختر دیگرش فرشته نصیری به مبلغ ۱۰ میلیون ریال و ۶۳ هزار ریال به دست آمد. فرمانداری نظامی هم چنین مدارکی یافت که نشان می‌دهد که یحیی نصیری در یورش به مامورین دولت و برانگیزاندن مردم و بستن مغازه‌ها دست داشته و به دستور وی خاک اره رایگان پخش می‌شد و تروریست‌ها روی آن بنزین می‌پاشیدند و آتش می‌زدند. فرمانداری نظامی نام دکان‌هایی که خاک اره از آنها خریداری شده است را نیز در دست دارد.
  
: مجموعه آثار این دانشمندان که اکنون کتابخانه پهلوی مأموریت گردآوری کلیه آنها را دارد، گنجینه‌ای است که آن را از نظر معنوی با کمتر مجموعه‌ای برابر می‌توان گذاشت. این مجموعه همان قدر که سند افتخاری برای ایران است، سند خدمت صادقانه این خدمتگزاران علم به دانش و فرهنگ بشری است.
+
دولت شریف امامی توان این را نداشت که تصمیم درستی بر پایه اطلاعات به دست آمده بگیرد: ۱- بستن مرزهای کشور برای جلوگیری از رخنه تروریست‌های بیشتر به کشور ۲- آغاز یک مبارزه بین المللی علیه تروریسم در ایران به رهبری روح الله خمینی ۳- آگاه ساختن جهان که در چه خطری حکومت مشروطه پارلمانی ایران قرارگرفته است ۴- آگاه ساختن جهان که چه خطری در پیش رو دارند زمانی که چنین کشور ثروتمندی با چنین منابع گاز و نفت و اورانیوم و ... به دست تروریست‌ها بیافتد. اگر چنین فاجعه‌ای رخ دهد، از سوی ایران تروریست‌ها آموزش کشتن خواهند دید و به چهار سوی جهان صادر خواهند شد. ۵- سرنگونی مشروطه پارلمانی در ایران از روی دهد، برای تروریست‌ها، مدلی خواهد شد که چگونه در دیگر کشورها حکومت‌ها را براندازند. صدور انقلاب اسلامی به ایدئولوژی دگرگون خواهد شد، که پایه‌های بنیاد حکومت‌های اسلامی در افریقا، آسیا، آمریکای لاتین و ... خواهد شد. همانگونه که امروز ما شاهد آن هستیم.
  
: تتبعات ممتد این دانشمندان درباره تاریخ و فرهنگ گذشته ایران، توأم با آنچه مورخان و دانشمندان قدیم و جدید ایران و شرق در این مورد نوشته و گردآورده‌اند، باعث شد که یکی از درخشان‌ترین فرهنگ‌های جهان به صورت واقعی آن، به همه ما عرضه گردد.
+
اگر دولت شریف امامی در شهریور ماه ۲۵۳۷ شاهنشاهی به جای لاس زدن با اسلامیون و تروریست‌های کنفدراسیون دانشجویان کشور، جهانیان به کمک ایران می شتابیدند و به دست گرفتن قدرت در ایران از سوی خمینی هیچ گاه نمی‌توانست انجام یابد.
 +
گاهنامه زمینه‌سازی برای بوجود آوردن میدان شهدا
  
: البته ذکر این حقیقت نشان خودستایی نیست، زیرا ما خوب می‌دانیم که بیش از آنچه به دیگران داده‌ایم، از دیگران گرفته‌ایم. ولی شاید در بازار جهان این تنها کالایی باشد که دهنده آن نه تنها چیزی از دست نمی‌دهد، بلکه چیز زیادتری نیز به‌دست می‌آورد.
+
۱۰ شهریور ماه ۲۵۳۷ در خیابان ژاله، شهباز جنوبی، ایران، گوته، زرین نعل، خورشید، پشت مسجد سپهسالار، امیر کبیر و سایر خیابان‌های فرعی تظاهرات پراکنده‌ای روی داد و تظاهرکنندگان به زد و خورد با پلیس پرداختند. شیخ یحیی علامه نوری مردم را در خیابان ژاله و عین الدوله گرد آورده بود که سخنرانی بکند، تظاهرات خیابانی و زد و خورد با پلیس را برنامه ریزی کرده بود.
  
: ما افتخارمی‌کنیم که تمدن و فرهنگ ما از آغاز، تمدن و فرهنگی انسانی و دنیایی بوده‌است. متفکران ما فلاسفه و عرفا و نویسندگان و شعرای ما همواره دید بشری و جهانی داشته و از جنبه معنویت و اخلاق و بشردوستی به سراسر جهان نگریسته‌اند. آنچه مایه اصلی ادبیات و حکمت ایران است، محبت و پیوستگی است و آنچه اساس تاریخ کهنسال ما است نیز، همین توجه عمیق به اصول معنویت و اخلاق است.  
+
۱۳ شهریور ماه ۲۵۳۷ روز آدینه عید فطر راه پیمایی بزرگی در تهران و شهرستان‌ها از ساعت ۶ بامداد برگزار شد. کمونیست‌ها، اسلامیون، تروریست‌ها و وابستگان به نهضت آزادی، جبهه ملی، مجاهدین خلق، چریک‌های فدایی ، توده ای‌ها برای نشان دادن قدرت در چهار جای تهران تپه‌های قیطریه در شمال، نازی آباد در جنوب، فرح آباد ژاله در شرق و میدان محمدعلی جناح در غرب گرد آمدند. پس از برگزاری نماز عید فطر تظاهرکنندگان عربده می‌کشیدند "نهضت ما حسینی ، رهبر ما خمینی" و در خیابان‌ها به راه افتادند و به یکدیگر پیوستند. در درازای راه پیشاپیش راه پیمایان و هم پشت سر آنها شمار زیادی موتورسوار میان مردم خوراک و شیر و آب پخش می‌کردند. گروهی که از قیطریه به خیابان کوروش کبیر ریختند، فرتورهای خمینی را در دست داشتند. هر زمان که سیل تظاهرکنندگان به میدانی می‌رسید روی زمین می‌نشستند و ملایی سخنرانی می‌کرد. شعارهایی چون " استقلال آزادی جمهوری اسلامی " و "زندانی سیاسی آزاد باید گردد " به گوش می‌رسید. جمعیت به میدان راه آهن و از آنجا به سوی میدان شوش به راه افتاد. پس از میدان شوش به سوی خیابان شهباز و میدان خراسان رسیدند و از انجا به سوی میدان ژاله به راه افتادند. همدستانشان با نصب تابلوهای مقوایی میدان ژاله را میدان شهیدان نامگذاری کرده بودند. شیخ یحیی علامه نوری که در خیابان ژاله عربده می‌کشید گفت که اگر دستگاه‌های شهرداری این میدان و خیابان را به نام "شهدا " نشناسد مسلمین و امت اسلام خیابان ژاله را به نام خیابان شهدا خواهند شناخت و دیگر اسمی از ژاله نخواهند آورد.
  
: بیست‌وپنج قرن پیش تاریخ شاهنشاهی ما با منشور آزادی‌بخش کوروش بزرگ آغازشد. که شاید برای نخستین بار در تاریخ جهان به جای آنکه اصل استیلای بی‌قید و شرط غالب بر مغلوب را اساس حکومت قراردهد، آزادمنشی و احترام به حقوق و معتقدات افراد را اصل حکومت اعلام کرد و در همین تاریخ شاهنشاهی، آخرین صفحه‌ای که تاکنون نوشته شده‌است، منشور دیگری به نام انقلاب اجتماعی ایران است که به موجب آن طومار بی‌عدالتی‌های اجتماعی و تبعیضات طبقاتی و فقر و جهل برای همیشه در جامعه ما درهم‌نوردیده شده‌است.
+
در میدان شهیاد تظاهرکنندگان قطعنامه‌ای را خواندند و گفتند که در روز پنجشنبه ۱۶ شهریور ماه نیز چنین تظاهراتی دوباره برگزار خواهد شد. شمار راه پیمایان عید فطر پس از دیدن فیلم‌هایی که تلویزیون ملی ایران برداشته بود نزدیک به صدهزار تن بود ولی با افسارگسیختگی که شریف امامی به ارمغان آورده بود روزنامه‌ها در برآورد شمار راه پیمایان زیاده گویی کردند و آن را بیش از یک میلیون نوشتند.
  
: تاریخی که دانشمندان ایرانی با همکاری علمای ایران‌شناس برجسته سایر کشورهای جهان تألیف خواهندکرد، مسلماً قبل از هر چیز تاریخ یک تمدن و یک فرهنگ انسانی خواهدبود، نه تاریخی که منحصر به شرح فتوحات و استیلاهای نظامی و سیاسی باشد.  
+
۱۳ شهریور ماه ۲۵۳۷ بیش از ۳۳۳ زندانی ضد امنیت کشور آزاد شدند.
  
: اگر من به صراحت این نکته را تذکر می‌دهم، برای این است که ما در این مورد هیچ عقده‌ای در خود احساس نمی‌کنیم. ما نه از آن جهت طرفدار تاریخ فرهنگ و تمدن خود هستیم که سابقه پیروزی‌ها و استیلاهای نظامی نداشته‌باشیم، زیرا شما خود بهتر از ما می‌دانید که ما در گذشته طولانی خویش یکی از پهناورترین امپراتوری‌های تاریخ جهان را داشته‌ایم، و می‌دانید که تاریخ ما آکنده از این نوع پیروزی‌ها است. ولی ما افتخار اصلی خویش را آن پیروزی‌هایی می‌دانیم که در طول تاریخ در راه توسعه و تکامل تمدن و فرهنگ بشری، در راه ترویج علم و هنر و ادب و معنی به‌دست آورده‌ایم. پر ارج‌ترین سپاهیان ما، طی هزاران سال، آن مردانی و زنانی بوده‌اند که در تمام تاریخ کهنسال ایران، مشعل دانش و فرهنگ را در برابر تندبادهای حوادث فروزان نگاه داشتند، و آن را درخشان‌تر و فروزنده‌تر به نسل‌های دیگر سپردند.
+
۱۵ شهریور ماه ۲۵۳۷ شهرداری تهران به آگاهی رساند که درباره دگرگون ساختن نام میدان ژاله به میدان شهدا هنوز پیشنهادی به شهرداری نرسیده است و برای دگرگون ساختن نام خیابان‌ها و میدان‌ها و کوچه‌ها کمیسیون ویژه‌ای باید این نام را تصویب کند. یکی از بلندپایگان شهرداری گفت که شیخ یحیی علامه نوری در روز عید فطر پیشنهاد کرده است که نام میدان ژاله به میدان شهدا دگرگون شود ولی قانونا کمیسیون ویژه نامگذاری باید نام‌های پیشنهادی را بررسی و تصویب کند.
  
: امروز ذخایر عظیمی از آثار خطی علم و ادب ایران و آثار هنری و تاریخی ایران در سراسر جهان پراکنده‌است. کتابخانه‌های بسیاری از کشورها دارای کتب فراوانی هستند که یا از آثار فارسی ترجمه‌شده و یا درباره تجلیلات مختلف فرهنگ و تمدن ایران، به‌دست دانشمندان عالیقدر جهان تألیف شده‌اند.
+
۱۵ شهریور ماه ۲۵۳۷ حزب منحله توده همه نیروهای مخالف دولت را فراخواند که یک جبهه همبسته بر ضد رژیم شاهنشاهی تشکیل دهند. در جارنامه کمیته مرکزی حزب توده آمده است: ۱- تغییر رژیم ۲- محاکمه و مجازات مسئولان عمده رژیم ۳- لغو تمام قوانین مغایر با قانون اساسی و محدودکننده آزادی‌ها و حقوق اساسی فرد ۴- انحلال مجلس شورای ملی و سنا و برچیدن دستگاه پلیس سیاسی ۵- انتخاب مجلس موسسان ۶- تصویب قوانینی برای ملی کردن صنایع نفت ۷- اخراج مستشاران نظامی امریکا - لغو پیمان نظامی ایران و امریکا - خروج ایران از پیمان سنتو (پیمان مرکزی) ۸- مصادره اموالی که گرد آورده شده است ۹- انصراف از سیاست اقتصادی دروازه‌های باز
  
: برای ما پیروزی واقعی در احساس همین حقیقت نهفته‌است، زیرا هر استیلای جغرافیایی و نظامی خواه‌ناخواه با دوران بازگشت و انحطاطی همراه است، ولی این ارزشهای معنوی هیچ‌وقت و با هیچ نیرویی از میان نمی‌رود.
+
خمینی برای روز پنج شنبه ۱۶ شهریور ماه تعطیل و راه پیمایی اعلام کرد. از سوی دیگر آیت الله گلپایگانی و نجفی تعطیل این روز را تکذیب کردند. شاهنشاه آریامهر دستور دادند که نیروهای انتظامی هیچگونه واکنشی در برابر راه پیمایی‌ها نشان ندهند و نیروهای انتظامی با آرامش در پُست‌های خود بمانند. پرویز ثابتی و برخی از ژنرال‌های شایسته و میهن پرست کوشش کردند که به شاهنشاه از هوده سیاست سازش و نرمش با مشتی تروریست سرسپرده بیگانه هشدار دهند و خواستار برخورد هر چه سختر ارتش با این تروریست‌ها همانند ۱۵ خرداد ماه ۱۳۴۲ شدند، زیرا که بودن نیروهای ارتش و پلیس در خیابان‌ها و شنیدن دشنام و ناسزا از این انیرانیان سرانجام سبب از دست دادن روحیه اشان خواهد شد.
  
: اصولاً باید گفت که در دنیای امروز ما، در ارزیابی ارزش‌ها، تغییری بس شگرف روی داده‌است. در طول قرون بیشمار، قدرت و استیلای نظامی اساس عظمت کشورها بود و زور مادی، عاملی در طبقه‌بندی مقام ملل به‌شمار می‌رفت. اما امروز دیگر این نوع قدرت برای تأمین عظمت کشوری کافی نیست، زیرا برای نخستین بار در تاریخ جهان ، جنگ و زورآزمایی راه حل نهایی مشکلات به شمار نمی‌رود.
+
۱۶ شهریور ماه ۲۵۳۷ در پی بیانیه رهبران جبهه ملی یکی از ۳۲ گروه سیاسی که به تازگی پیدایشان شده است که در آن خواستار از سرگیری کارهای حزب منحله کمونیست توده شده بودند علی امینی نخست وزیر پیشین گفت: اگر سرسپردگان بیگانه مانند کمونیست‌ها بتوانند رژیم ایران را واژگون کنند رهبران جبهه ملی و هم چنین خود وی را به دار خواهند زد.
  
: امروزه پیروزی واقعی ملت‌ها در درجه موفقیت آنها در غلبه بر فقر و جهل و بیماری، غلبه بر بی‌عدالتی‌های قضایی و اجتماعی، در تأمین سطح دانش و سطح زندگی اقتصادی بهتر و رفاه و عدالت اجتماعی زیادتری برای افراد نهفته‌است. جنگ واقعی امروزهِ عالم بشریت، جهاد انسان‌ها برای از میان بردن تبعیض‌ها و بی‌عدالتی‌های اجتماعی و جدایی‌ها و خودخواهی‌هایی است که جوامع مختلف خانواده بشری را دور از یکدیگر نگاه‌می‌دارد، یا به خاطر اصولی نامعقول آنها را به جان همدیگر می‌اندازد. در دنیای امروز و مخصوصاٌ در جهان فردا، فاتحِ واقعی، علم و دانش و عدالت و معنویت است، زیرا همین دانش، نیروی تخریبی را به حدی سهمگین کرده‌است که مسلماً هیچ قدرتی هر قدر هم بزرگ باشد، دیگر نمی‌تواند از راه توسل بدین نیرو امید پیروزی داشته‌باشد.
+
۱۶ شهریور ماه ۲۵۳۷ گروه‌های چندهزار نفری در خیابان‌های ژاله، شهباز، فرح‌آباد ژاله، نظام‌آباد، تاج و میدان‌های خراسان، شوش، اعدام، مجیدیه و کَن به راه افتادند. راه پیمایانی که انبوه آنان به چند کیلومتر می‌رسید از جاده قدیم شمیران به راه افتادند و به خودروهای ارتش که سربازان در آن نشسته بودند گل می‌دادند و فریاد می‌کشیدند: "ارتش برادر ماست". رهبران جبهه ملی در جلوی جمعیت به راه افتاده بودند و موتورسواران ۱۰۰ تا ۲۰۰ متر جلوتر از همه بودند تا راه با بازکنند. در همه راه پیمایی‌ها، زنان توده‌ای و کمونیست و دیگر زنان درس خوانده چادر مشکی به سر کردند و پیشاپیش جمعیت به راه افتادند و آتش بیار این آشفتگی‌ها شدند. شمار راه پیمایان در روز ۱۶ شهریور نزدیک به صد و پنجاه هزار تن بود ولی روزنامه‌ها آن را بیش از یک میلیون تن برآورد کردند.  
 
 
: در چنین شرایطی، ارکان تاریخ گذشته و حال را می‌باید به‌طور منطقی در ارزش‌های واقعی مدنی و اجتماعی ملل جستجوکرد. ما نیز همکاری شما را که از نزدیک با این ارزش‌های تمدن و فرهنگ ایران آشنایی دارید، در همین راه خواستارشده‌ایم.
 
 
 
: ما از شما دوستان صمیمی ایران برای دیدار کشوری که تا حد زیادی وطن معنوی شما است، دعوت‌کرده‌ایم تا با همکاری دانشمندان خود ما، منابع عظیم علمی و ادبی و هنری و اجتماعی مربوط به تاریخ کهنسال ایران را به کاملترین صورت آنها مشخص کنید، و این امکان را به‌وجودآورید که بر اساس این منابع، تاریخ جامع و کاملی از ایران که در حال حاضر جای آن خالی است، تألیف‌گردد و این مجموعه به عنوان سندی در دسترس نسل‌های امروز و فردای ایران و سراسر جهان قرارگیرد.
 
 
 
: من به مسئولان این کار دستور داده‌ام که این تاریخ در کمال بی‌غرضی و دور از هرگونه خودخواهی و جانبداری تألیف‌گردد، زیرا هیچ اثری که جز در این شرایط نوشته‌شود، نه شایسته مقام واقعی فرهنگ و تمدن ایران و نه اصولاً شایسته دنیای علم و دانش است. دانش واقعی، با اعمال غرض و قلب حقایق سازگار نمی‌تواندبود، و تاریخ جهان نیز خواه‌ناخواه آنچه را که جز بر اساس شرافتمندی و حقیقت‌طلبی کامل نوشته شده‌باشد، به عنوان سندی باطل به دور خواهدافکند.
 
 
 
: باید بر اساس همین حقیقت کلی این نکته را متذکر شوم که متأسفانه تاکنون تاریخ کشور ما با رعایت این اصل حقیقت‌طلبی نوشته نشده‌است، زیرا تقریباً مایه همه آنچه تدوین‌شده، نوشته‌ها و روایات مورخانی بوده‌است که هر چند ما به مقام علمی آنان احترام می‌گذاریم، ولی می‌دانیم که درمورد ما غالباً بی‌طرف نبوده‌اند. ما صمیمانه امیدواریم که تاریخی که با همکاری معنوی شما تألیف خواهدشد، به جای آنکه تنها بر اساس این نوع اطلاعات تدوین‌شود، صرفا بر اساس اسناد و مدارک استواری تألیف‌گردد که بر اثر اکتشافات باستان‌شناسی و تتبعات و تحقیقات علمی اکنون در دسترس دنیای علم قرار گرفته‌است.
 
 
 
: برای تألیف چنین تاریخی، ما برای نخستین بار از یک همکاری چنین وسیع بین‌المللی کمک خواسته‌ایم، زیرا به نظر ما این همکاری باید در آینده اساس همه شئون زندگی سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی کشور ما و ملل جهان باشد. امیدوارم این اشتراک مساعی که با کنگره تهران آغازمی‌شود، از این پس به مراتب بیشتر و کامل‌تر مابین همه مراکز مطالعات ایران‌شناسی جهان مخصوصاً میان این مراکز با خود ایران برقرارگردد، زیرا خوشبختانه همانطور که کاملاً منطقی و طبیعی است، اکنون کشور ایران خود به صورت کانون اصلی مطالعات ایران‌شناسی جهان درآمده‌است.
 
 
 
: شما در مدت اقامت خود در ایران خواهیددید که جامعه ایرانی که همواره علاقه و احترام قلبی عمیق به دانش و فرهنگ داشته‌است با چه دلبستگی و احترامی ناظر کار شما خواهدبود و چگونه مقدم شما دوستان پر ارزش و صمیمی فرهنگ و تمدن ایران را گرامی خواهدداشت. آن مشعلی که در گذشته به‌دست گروه عظیم دانشمندان ایران‌شناس جهان افروخته‌شد اکنون در دست‌های شماست، و ما یقین داریم که شما با مساعی خالصانه خود این مشعل را بسیار فروزان‌تر به‌دست نسل‌های آینده خواهیدسپرد.
 
 
 
: در این مجمع بزرگ علمی، من صمیمانه به همه خدمتگزاران دانش و فرهنگ در سراسر جهان درودمی‌فرستم و از صمیم قلب آرزودارم که تابندگی دانش هر روز بیشتر ظلمت جهل و تعصب و نفاق و خودپسندی را از میان بر دارد و دنیای آینده را دنیایی کند که در آن برای همیشه فروغ یزدانی بر تاریکی اهریمنی غلبه جسته‌باشد.
 
  
 
</onlyinclude>
 
</onlyinclude>
  
 
[[رده:مشروطه:صفحه اصلی]]
 
[[رده:مشروطه:صفحه اصلی]]

نسخهٔ ‏۷ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۶:۱۴


حمله تروریستی فلسطینی‌ها در میدان ژاله با سدای استاد مهدی شمشیری
علامه نوری برنامه‌ریز میدان ژاله
علامه نوری ۱۳ شهریور ماه نام میدان ژاله را به شهدا دگرگون می‌کند
MaydanJalehToMaydanShohada2537.jpg
علامه نوری مردم را به تظاهرات و خشنونت بر می انگیزاند
میدان کوچک ژاله با میدانی کوچک و گرد و گلکاری شده و سینما سیلوانا
ژنرال اویسی

حمله تروریستی فلسطینی‌ها در میدان ژاله ۱۷ شهریور ماه ۲۵۳۷ شاهنشاهی - در روز آدینه هفدهم شهریور ماه ۲۵۳۷ شاهنشاهی در مرکز شهر تهران میدان ژاله تظاهراتی برپا شد. در میدان ژاله گروهی کماندوهای فلسطینی از بام خانه‌های پیرامون میدان ژاله و شماری از این تروریست‌ها با یونیفورم سربازان ارتش شاهنشاهی بر تن به تظاهرکنندگان و سربازان ارتش ایران تیراندازی کردند که به کشته شدن ۶۴ تن از سربازان ارتش شاهنشاهی و تظاهرکنندگان انجامید. تا به امروز نام‌ جانباختگان در این حمله تروریستی به چاپ نرسیده است. به رخداد حمله تروریستی فلسطینی‌ها را با سدای استاد شمشیری گوش فرا دهیم.

دولت شریف امامی، دولت آشتی ملی - در پی آتش زدن سینما رکس آبادان به دستور خمینی در روز ۲۸ امرداد ماه ۲۵۳۷ شاهنشاهی که در آن بیش از ۴۰۰ تن ایرانی زنده زنده سوختند و خاکستر شدند، جمشید آموزگار نخست‌وزیر کناره گرفت و به فرمان شاهنشاه جعفر شریف امامی به نخست‌وزیری برگزیده شد. شریف امامی در مجلس شورای ملی در نشستی که برای دادن رای اعتماد به وی برگزار شده بود گفت که دولت وی، دولت آشتی ملی، می‌خواهند که همه زخم‌ها را التیام بخشند، قانون اساسی مشروطه، حقوق انسانی و شهروند مردم ایران و خواست‌های روحانیون را محترم بدارند. شریف امامی در روز ۵ شهریور ماه ۲۵۳۷ شاهنشاهی تاریخ شاهنشاهی ایران را به تاریخ خورشیدی تازی برگرداند، حزب رستاخیر ملی ایران را منحل کرد، کازینوها و بارها را بست و زندانیان خطرناک سیاسی دشمنان ایران چون مجاهدین، چریک‌های فدایی خلق، جبهه ملی و دیگر گروهک‌های چپ را آزادکرد. در برابر آزاد ساختن لای و لجن‌های اجتماع، شریف امامی بلندپایگان و پایوران کشور را یکی پس از دیگری بازداشت و به زندان افکند. آشتی ملی که شریف امامی روی آن حساب می‌کرد، پیش نیامد، ولی بر عکس خمینی به دولت شریف امامی هشدار جنگ داد. خمینی گفت ما با این دولت راه صلح در پیش نخواهیم گرفت. بستن کاباره‌ها و کازینوها برای گمراه کردن مردم است، هیچ کس با این دولت از در آشتی در نخواهد آمد. کسی که با این دولت آشتی کند به ملت خیانت کرده است.

شریف امامی نخست‌وزیر به جای آنکه تهدیدهای خمینی را جدی بگیرد، و از فاجعه‌ای که در پیش بود جلوگیری کند، منتظر ماند تا ببیند چه پیش خواهد آمد. این برای خمینی‌چیان فرصتی شد که در تهران نیز فاجعه‌ای همانند آتش زدن سینما رکس آبادان به راه بیاندازند. این فاجعه می‌بایستی که همانند سینما رکس به گردن شاهنشاه انداخته شود تا خمینی مردم را علیه دولت بشوراند. خمینی‌چیان برای به انجام رساندن چنین توطئه‌ای، نیاز به کشته شدگان بسیاری داشتند. زمینه کشتن مردم پیشتر از سوی کنفدراسیون دانشجویان در خارج از کشور با یاسر عرفات ریخته شده بود. آنان مسجدها را به انبار اسلحه دگرگون ساختند و تک تیراندازان فلسطینی را به تهران آوردند. با اینکه چند صد تروریست فلسطینی در مرز عراق و ایران دستگیر شده بودند، بسیاری از این تروریست‌های فلسطینی به درون کشور رخنه کردند. اسلامیون با کسانی که در خانه‌های پیرامون میدان ژاله زندگی می‌کردند، تماس گرفتند و به آنان آگاهی دادند که در روز ۱۷ شهریور ماه در میدان ژاله تظاهراتی برپا خواهد شد و کسانی به خانه‌های شما خواهند آمد که مردم را از گزند شاه امان بدارند. شیخ یحیی علامه نصیری از گردانندگان تظاهرات میدان ژاله با چمدان‌هایی پر از پول نقد وارد تهران شد تا تظاهرکننده و سیاهی لشکر برای روز ۱۷ شهریور ماه بخرد.

در روز ۱۶ شهریور ماه تظاهرات آزمایشی در تهران را شیخ علامه نوری و جبهه ملی و کنفدراسیون برپا کردند. در این تظاهرات گروه‌های چند هزار نفری در خیابان‌های ژاله و شهباز و ... به راه افتادند. در این تظاهرات تیری شلیک نشد و سربازان تنها گلوله‌های مشقی در اسلحه داشتند. برگزارکنندگان تظاهرات دریافتند که با این وضعیت کسی کشته نمی‌شود و خودشان باید راه حلی برای کشتن هر چه بیشتر مردم بیابند و همانند فاجعه سینما رکس که در آن ۴۰۰ ایرانی کشتند و به گردن شاه انداختند، در میدان ژاله نیز انبوهی از کشتگان برجای بگذارند و به گردن شاه و دولت بیاندازند. برای این کار میدان ژاله ایده‌آل بود. میدان ژاله میدان کوچکی است که دور تا دور آن را خانه‌هایی فراگرفته است که خمینی‌چیان توانستند در این خانه‌ها تک تیراندازان فلسطینی را پنهان کنند.

شامگاهان ۱۶ شهریور ماه، جعفر شریف امامی نخست‌وزیر نشستی با بودن هیات دولت، سازمان‌های نظامی و انتظامی یا شورای امنیت ملی برای پایان دادن به ناآرامی‌های کشور برگزار کرد و گفت که به وی گزارش‌هایی داده شده است که در روز ۱۷ شهریور ماه اسلامیست‌های مسلح از میدان ژاله به سوی مجلس شورای ملی به راه خواهند افتاد و برآن هستند که مجلس شورای ملی را اشغال نمایند و جمهوری اسلامی اعلام کنند. پس از گفتگوهای بسیار، شورا بر آن شد که در ۱۲ شهر برای شش ماه حکومت نظامی برقرار سازد. شورای امنیت ملی ژنرال غلامعلی اویسی فرمانده نیروی زمینی و جانشین ارتشبد مین باشیان را به فرمانداری نظامی تهران برگزید. سپهبد موسی رحیمی لاریجانی و سپهبد مهدی رحیمی معاونین ژنرال اویسی شدند. فرمانداران نظامی یازده شهر دیگر نیز برگزیده شدند. ژنرال اویسی با حفظ سمت از روز ۱۷ شهریور ماه فرمانده نظامی تهران شد . ساعت بیست و سی دقیقه هیات دولت در تصویب نامه‌ای برقراری حکومت نظامی از ساعت ۶ بامداد ۱۷ شهریور ماه در تهران، قم، تبریز، مشهد، اسپهان، شیراز، آبادان، اهواز، کرج، قزوین، کازرون و جهرم را به آگاهی رساند.

روز آدینه ۱۷ شهریور ماه ۲۵۳۷ شاهنشاهی برابر با ۱۳۵۷ خورشیدی تازی با اینکه رادیو و بلندگوها برقراری حکومت نظامی را در تهران به آگاهی مردم می‌رساندند تظاهرکنندگان در خیابان باریک و میدان کوچک ژاله گردآمدند، سربازان پیوسته با بلندگوها برقراری حکومت نظامی را به مردم یادآوری می‌کردند و از آنها درخواست می‌کردند که پراکنده شوند ولی انیرانیان که برآن بودند که درگیری و زد و خورد با سربازان بیافرینند به هیچ یک از هشدارها وقعی ننهادند و با آرنگ‌های ۱- زحمتکشان ایران متحد شوید ۲- واژگونی رژیم سلطنتی و استقرار جمهوری ملی و دموکراتیک ۳- تبریز مستقل شد ۴- نابود باد رژیم سلطنتی ایران ۵- تنها راه آزادی جنگ مسلحانه است، در خیابان ماندند. سربازان، خیابانی که به مجلس شورای ملی می‌رسید را بستند تا تروریست‌ها به مجلس یورش نبرند. تروریست‌های چریک فدایی و مجاهدین که تازه از زندان آزاد شده بودند، برآن بودند مجلس را اشغال و اعلام جمهوری اسلامی کنند، از میان جمعیت به سربازان تیراندازی کردند. سربازان درخواست کمک کردند. به چندین کامیون سرباز که به سوی میدان ژاله روان شده بودند، نرسیده به میدان از بام‌های خانه‌های پیرامون میدان ژاله از سوی تروریست‌های فلسطینی به آنها تیراندازی شد. در همین کامیون‌ها چند سرباز زخمی و یک سرباز کشته شدند. سربازانی که در میدان ژاله بودند بیشترشان فشنگ مشقی در تفنگ هایشان داشتند در هوا تیرهایی رها کردند تا شاید از سدای آن تظاهرکنندگان بترسند و پراکنده شوند. بسیاری از سربازان ارتش شاهنشاهی و مردم ایران از سوی فلسطینی‌ها و دانشجویان کنفدراسیون که در کمپ‌های تروریستی فلسطین، سوریه، لیبی، کوبا، کره شمالی، شوروی آموزش آدم‌کشی دیده بودند به تیربار مرگ بسته شدند و جان باختند. در این تیراندازی‌ها ۶۴ تن در میدان ژاله کشته شدند. گزارش پزشکی قانونی نشان داد که بسیاری از کشته شدگان سربازان ارتش شاهنشاهی بودند و با گلوله‌هایی غیر از گلوله‌های ارتش و نیروهای انتظامی جان باخته‌اند.

خمینی‌چیان آنچه را که می‌خواستند به دست آوردند، یعنی جسدهایی که در خیابان ژاله افتاده بود. بی درنگ، خمینی‌چیان خبر دروغ کشته شدن چندین هزار تن در میدان ژاله و شایعه اینکه ارتش از هلیکوپترها و تانک‌ها به تظاهرکنندگان در میدان ژاله تیراندازی کرده است را پخش کردند. مهرانگیز کار سوگند محضری خورد که با چشمان خودش شاهنشاه را در هلیکوپتر ارتش دیده است که به سرباز این و آن را نشان می‌دهد و می‌گوید: " بکش ". با دهان به دهان گشتن خبرهای نادرست کشتار دسته جمعی میدان ژاله، هر بار به شمار کشته شدگان افزوده شد و در پایان به ۱۵٬۰۰۰ تن رسید.

برای بالابردن ترس مردم از دولت، خمینی‌چیان بانک‌ها و هتل‌ها و فروشگاه‌ها را به آتش کشیدند. در روز آدینه ۱۷ شهریور ماه خمینی‌چیان در تهران ۱۰۰ آتش سوزی بر جای گذاشتند، ۱۲ شعبه بانک صادرات، چند شعبه بانک ملی، بانک سپه، بانک اعتبارات تعاونی توزیع، بانک بازرگانی، بانک عمران به آتش کشیده شد و همه وسایل بانک‌ها در آتش سوخت. بیشتر بانک‌ها در خیابان‌های بوذرجمهری، سرآسیاب دولاب، فرح آباد ژاله، سیروس، سرچشمه، میدان سپاه دانش و در خیابان هاشمی ویران شدند. هتل آرمسترانگ در خیابان امیرکبیر نیز آتش زده شد و بخش بزرگی از هتل در آتش سوخت. در درازای این راه پیمایی و آشوب بر پا کردن راه پیمایان ۲ فروشگاه شهر و روستا در خیابان خاوران و چهار راه مولوی، ۳ دستگاه تانکر و کامیون زباله‌کش شهرداری در خیابان فرح آباد و ژاله و میدان سپاه دانش و ۲ اتوبوس دو طبقه شرکت واحد نیز در آتش سوختند. در جنوب شرقی و شرق تهران نیز رستوران "رامسرنو" ، فروشگاه کوروش چهار راه کوکاکولا نیز آتش زده شد.

پس از کشتن مردم و آتش زدن تهران، خمینی به آنچه که می‌خواست، دست یافت. هشدار جنگ به دولت از سوی خمینی، تهدید پوچی نبود. خمینی پول و نیروی انسانی داشت که هر لحظه در تهران و دیگر شهرهای بزرگ ایران با تظاهرات و آتش زدن بانک و سینما و فروشگاه و ... نظم اجتماع را بر هم زند و شوربختانه دولت شریف امامی در برابر این موج درمانده شد. گردانندگان این رویداد شیخ یحیی نوری، مهدی بازرگان و محمد مفتح و شماری آخوند و هوادار خمینی و چند تن از نویسندگان روزنامه‌ها که در کیهان و اطلاعات مقاله‌های علیه دولت به چاپ می‌رساندند، دستگیر شدند ولی خمینی و همدستانش در مسجدها و دانشگاه‌ها و وزارتخانه‌ها همچنان آزاد ماندند و به ویرانی ایران پرداختند. تنها ابزار موثر برای دستگیری خمینی و همدستانش را شریف امامی به کار نگرفت. پرویز ثابتی مدیر شایسته امینت داخلی کشور، پهرست نام ۱۵۰۰ تن از کارگردانان تظاهرات و ویرانی کشور را به دولت داده بود و یادآور شده بود که وی تضمین می‌کند که با دستگیری این ۱۵۰۰ تن تروریست آموزش دیده، آرامش به کشور بازخواهدگشت. جعفر شریف امامی نخست‌وزیر این پیشنهاد را رد کرد.

در روز ۱۹ شهریور ماه، با وجود مخالفت پرویز ثابتی، شریف امامی و سپهبد مقدم دست به بازی خطرناکی زدند و به جای اینکه نگاهبان مردم باشند، تروریست‌های چریک فدایی و مجاهد و اسلامیون را که دستگیر شده بودند، آزاد ساختند. منوچهر آزمون وزیر مشاور و باهری وزیر دادگستری کسانی بودند که شریف امامی را برای آزاد ساختن تروریست‌ها و کمونیست‌های تندرو و آبدیده در کمپ‌های تروریستی برمی‌انگیختند. سرانجام این دخالت‌ها، خیانت بزرگ به کشور ایران و مردم ایران، یا آزادی ۲۰۰۰ تن تروریست در زمانی که حکومت نظامی برقرار بود گردید، کسانی که دادرسی آنها در دادگاه‌های نظامی انجام شده بود با دست درازی (دخالت) وزیر دادگستری آزاد شدند. کسانی که دشمنان سوگند خورده مشروطه پارلمانی بودند آزاد شدند و تروریست‌ها و وابستگان به گروه‌های ضد مشروطه شاهنشاهی وارد ایران شدند. آنچه در میدان ژاله در روز ۱۷ شهریور ماه رخ داد، پیامی بود که به هموندان وابسته به حزب منحله توده و فرقه دمکرات آذربایجان که سالیان دراز در شوروی و کشورهایی چون لیبی، کوبا، لبنان، یمن جنوبی و اروپای غربی و شرقی به ویژه آلمان غربی و آلمان شرقی سرگرم دیدن آموزش‌های خرابکاری بودند، رسید : " جنگ علیه دولت ایران آغاز شده است، به ایران بازگردید."

۲۰ شهریور ماه ۲۵۳۷ فرمانداری نظامی به آگاهی رساند که گردانندگان گروه‌های مخالف چون مهدی بازرگان، محمد مفتح و شماری از آخوندهای تندرو و هوادار خمینی و چهار تن از نویسندگان روزنامه‌ها که در نوشتارهای خود در روزنامه‌های کیهان و اطلاعات آتش افروزی می‌کردند بازداشت شدند. هم چنین شیخ یحیی نصیری همان علامه نوری به سبب برپاکردن قیام و آشوب علیه دولت و برانگیزاندن مردم به آتش زدن سینماها و بانک‌ها و سازمان‌ها و فروشگاه‌ها دستگیر و زندانی شد. در خانه علامه نوری سازمان دهنده رخداد میدان ژاله با تروریست‌های فلسطینی دستگاه‌های پلی کپی، استنسیل، فتوکپی و ماشین تحریر بدست آمد. همچنین سکه‌های طلا و طلا و جواهر، ۶۶۴۰۵۲۷ تومان پول نقد و در جیب‌هایش بیش از ۲۳٬۰۰۰ تومان و یک چک ۲۶٬۸۷۰ تومان، یک دفترچه بانک صادرات به نام دخترش فریده نصیری ۷ میلیون و ۵۰۰ هزار ریال و چهار و دفترچه دیگری به نام فریده نصیری به مبلغ ۳۳ میلیون و ۵۰۰ هزار ریال، دفترچه پس انداز بانک سپه به نام خودش یحیی نصیری به مبلغ ۱۰ میلیون و ۵۷۴ هزار ریال، دفترچه پس انداز به نام پسرش سعید نصیری ۳۲ میلیون و ۲۷۴ هزار ریال، دفترچه دختر دیگرش فرشته نصیری به مبلغ ۱۰ میلیون ریال و ۶۳ هزار ریال به دست آمد. فرمانداری نظامی هم چنین مدارکی یافت که نشان می‌دهد که یحیی نصیری در یورش به مامورین دولت و برانگیزاندن مردم و بستن مغازه‌ها دست داشته و به دستور وی خاک اره رایگان پخش می‌شد و تروریست‌ها روی آن بنزین می‌پاشیدند و آتش می‌زدند. فرمانداری نظامی نام دکان‌هایی که خاک اره از آنها خریداری شده است را نیز در دست دارد.

دولت شریف امامی توان این را نداشت که تصمیم درستی بر پایه اطلاعات به دست آمده بگیرد: ۱- بستن مرزهای کشور برای جلوگیری از رخنه تروریست‌های بیشتر به کشور ۲- آغاز یک مبارزه بین المللی علیه تروریسم در ایران به رهبری روح الله خمینی ۳- آگاه ساختن جهان که در چه خطری حکومت مشروطه پارلمانی ایران قرارگرفته است ۴- آگاه ساختن جهان که چه خطری در پیش رو دارند زمانی که چنین کشور ثروتمندی با چنین منابع گاز و نفت و اورانیوم و ... به دست تروریست‌ها بیافتد. اگر چنین فاجعه‌ای رخ دهد، از سوی ایران تروریست‌ها آموزش کشتن خواهند دید و به چهار سوی جهان صادر خواهند شد. ۵- سرنگونی مشروطه پارلمانی در ایران از روی دهد، برای تروریست‌ها، مدلی خواهد شد که چگونه در دیگر کشورها حکومت‌ها را براندازند. صدور انقلاب اسلامی به ایدئولوژی دگرگون خواهد شد، که پایه‌های بنیاد حکومت‌های اسلامی در افریقا، آسیا، آمریکای لاتین و ... خواهد شد. همانگونه که امروز ما شاهد آن هستیم.

اگر دولت شریف امامی در شهریور ماه ۲۵۳۷ شاهنشاهی به جای لاس زدن با اسلامیون و تروریست‌های کنفدراسیون دانشجویان کشور، جهانیان به کمک ایران می شتابیدند و به دست گرفتن قدرت در ایران از سوی خمینی هیچ گاه نمی‌توانست انجام یابد. گاهنامه زمینه‌سازی برای بوجود آوردن میدان شهدا

۱۰ شهریور ماه ۲۵۳۷ در خیابان ژاله، شهباز جنوبی، ایران، گوته، زرین نعل، خورشید، پشت مسجد سپهسالار، امیر کبیر و سایر خیابان‌های فرعی تظاهرات پراکنده‌ای روی داد و تظاهرکنندگان به زد و خورد با پلیس پرداختند. شیخ یحیی علامه نوری مردم را در خیابان ژاله و عین الدوله گرد آورده بود که سخنرانی بکند، تظاهرات خیابانی و زد و خورد با پلیس را برنامه ریزی کرده بود.

۱۳ شهریور ماه ۲۵۳۷ روز آدینه عید فطر راه پیمایی بزرگی در تهران و شهرستان‌ها از ساعت ۶ بامداد برگزار شد. کمونیست‌ها، اسلامیون، تروریست‌ها و وابستگان به نهضت آزادی، جبهه ملی، مجاهدین خلق، چریک‌های فدایی ، توده ای‌ها برای نشان دادن قدرت در چهار جای تهران تپه‌های قیطریه در شمال، نازی آباد در جنوب، فرح آباد ژاله در شرق و میدان محمدعلی جناح در غرب گرد آمدند. پس از برگزاری نماز عید فطر تظاهرکنندگان عربده می‌کشیدند "نهضت ما حسینی ، رهبر ما خمینی" و در خیابان‌ها به راه افتادند و به یکدیگر پیوستند. در درازای راه پیشاپیش راه پیمایان و هم پشت سر آنها شمار زیادی موتورسوار میان مردم خوراک و شیر و آب پخش می‌کردند. گروهی که از قیطریه به خیابان کوروش کبیر ریختند، فرتورهای خمینی را در دست داشتند. هر زمان که سیل تظاهرکنندگان به میدانی می‌رسید روی زمین می‌نشستند و ملایی سخنرانی می‌کرد. شعارهایی چون " استقلال آزادی جمهوری اسلامی " و "زندانی سیاسی آزاد باید گردد " به گوش می‌رسید. جمعیت به میدان راه آهن و از آنجا به سوی میدان شوش به راه افتاد. پس از میدان شوش به سوی خیابان شهباز و میدان خراسان رسیدند و از انجا به سوی میدان ژاله به راه افتادند. همدستانشان با نصب تابلوهای مقوایی میدان ژاله را میدان شهیدان نامگذاری کرده بودند. شیخ یحیی علامه نوری که در خیابان ژاله عربده می‌کشید گفت که اگر دستگاه‌های شهرداری این میدان و خیابان را به نام "شهدا " نشناسد مسلمین و امت اسلام خیابان ژاله را به نام خیابان شهدا خواهند شناخت و دیگر اسمی از ژاله نخواهند آورد.

در میدان شهیاد تظاهرکنندگان قطعنامه‌ای را خواندند و گفتند که در روز پنجشنبه ۱۶ شهریور ماه نیز چنین تظاهراتی دوباره برگزار خواهد شد. شمار راه پیمایان عید فطر پس از دیدن فیلم‌هایی که تلویزیون ملی ایران برداشته بود نزدیک به صدهزار تن بود ولی با افسارگسیختگی که شریف امامی به ارمغان آورده بود روزنامه‌ها در برآورد شمار راه پیمایان زیاده گویی کردند و آن را بیش از یک میلیون نوشتند.

۱۳ شهریور ماه ۲۵۳۷ بیش از ۳۳۳ زندانی ضد امنیت کشور آزاد شدند.

۱۵ شهریور ماه ۲۵۳۷ شهرداری تهران به آگاهی رساند که درباره دگرگون ساختن نام میدان ژاله به میدان شهدا هنوز پیشنهادی به شهرداری نرسیده است و برای دگرگون ساختن نام خیابان‌ها و میدان‌ها و کوچه‌ها کمیسیون ویژه‌ای باید این نام را تصویب کند. یکی از بلندپایگان شهرداری گفت که شیخ یحیی علامه نوری در روز عید فطر پیشنهاد کرده است که نام میدان ژاله به میدان شهدا دگرگون شود ولی قانونا کمیسیون ویژه نامگذاری باید نام‌های پیشنهادی را بررسی و تصویب کند.

۱۵ شهریور ماه ۲۵۳۷ حزب منحله توده همه نیروهای مخالف دولت را فراخواند که یک جبهه همبسته بر ضد رژیم شاهنشاهی تشکیل دهند. در جارنامه کمیته مرکزی حزب توده آمده است: ۱- تغییر رژیم ۲- محاکمه و مجازات مسئولان عمده رژیم ۳- لغو تمام قوانین مغایر با قانون اساسی و محدودکننده آزادی‌ها و حقوق اساسی فرد ۴- انحلال مجلس شورای ملی و سنا و برچیدن دستگاه پلیس سیاسی ۵- انتخاب مجلس موسسان ۶- تصویب قوانینی برای ملی کردن صنایع نفت ۷- اخراج مستشاران نظامی امریکا - لغو پیمان نظامی ایران و امریکا - خروج ایران از پیمان سنتو (پیمان مرکزی) ۸- مصادره اموالی که گرد آورده شده است ۹- انصراف از سیاست اقتصادی دروازه‌های باز

خمینی برای روز پنج شنبه ۱۶ شهریور ماه تعطیل و راه پیمایی اعلام کرد. از سوی دیگر آیت الله گلپایگانی و نجفی تعطیل این روز را تکذیب کردند. شاهنشاه آریامهر دستور دادند که نیروهای انتظامی هیچگونه واکنشی در برابر راه پیمایی‌ها نشان ندهند و نیروهای انتظامی با آرامش در پُست‌های خود بمانند. پرویز ثابتی و برخی از ژنرال‌های شایسته و میهن پرست کوشش کردند که به شاهنشاه از هوده سیاست سازش و نرمش با مشتی تروریست سرسپرده بیگانه هشدار دهند و خواستار برخورد هر چه سختر ارتش با این تروریست‌ها همانند ۱۵ خرداد ماه ۱۳۴۲ شدند، زیرا که بودن نیروهای ارتش و پلیس در خیابان‌ها و شنیدن دشنام و ناسزا از این انیرانیان سرانجام سبب از دست دادن روحیه اشان خواهد شد.

۱۶ شهریور ماه ۲۵۳۷ در پی بیانیه رهبران جبهه ملی یکی از ۳۲ گروه سیاسی که به تازگی پیدایشان شده است که در آن خواستار از سرگیری کارهای حزب منحله کمونیست توده شده بودند علی امینی نخست وزیر پیشین گفت: اگر سرسپردگان بیگانه مانند کمونیست‌ها بتوانند رژیم ایران را واژگون کنند رهبران جبهه ملی و هم چنین خود وی را به دار خواهند زد.

۱۶ شهریور ماه ۲۵۳۷ گروه‌های چندهزار نفری در خیابان‌های ژاله، شهباز، فرح‌آباد ژاله، نظام‌آباد، تاج و میدان‌های خراسان، شوش، اعدام، مجیدیه و کَن به راه افتادند. راه پیمایانی که انبوه آنان به چند کیلومتر می‌رسید از جاده قدیم شمیران به راه افتادند و به خودروهای ارتش که سربازان در آن نشسته بودند گل می‌دادند و فریاد می‌کشیدند: "ارتش برادر ماست". رهبران جبهه ملی در جلوی جمعیت به راه افتاده بودند و موتورسواران ۱۰۰ تا ۲۰۰ متر جلوتر از همه بودند تا راه با بازکنند. در همه راه پیمایی‌ها، زنان توده‌ای و کمونیست و دیگر زنان درس خوانده چادر مشکی به سر کردند و پیشاپیش جمعیت به راه افتادند و آتش بیار این آشفتگی‌ها شدند. شمار راه پیمایان در روز ۱۶ شهریور نزدیک به صد و پنجاه هزار تن بود ولی روزنامه‌ها آن را بیش از یک میلیون تن برآورد کردند.