تفاوت میان نسخه‌های «الگو:نوشتار برگزیده»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
خط ۳: خط ۳:
 
*
 
*
  
[[پرونده:MojahedinTerror3Americans2535a.jpg|thumb|left|160px|]]
+
[[پرونده:ShahanshahIranologyCongress13450609.ogv|thumb|left|300px|شاهنشاه کنگره جهانی‌ایران‌شناسان را می‌گشایند ۹ شهریور ماه ۱۳۴۵]]
[[پرونده:MojahedinTerror3Americans2535b.jpg|thumb|left|160px|]]
 
[[پرونده:MojahedinTerror3Americans2535c.jpg|thumb|left|160px|]]
 
[[پرونده:MojahedinTerrorAmericans2535f.jpg|thumb|left|160px|]]
 
[[پرونده:MojahedinTerror3Americans2535d.jpg|thumb|left|160px|]]
 
[[پرونده:MojahedinTerror3Americans2535g.jpg|thumb|left|160px|]]
 
[[پرونده:MojahedinTerror3Americans2535f.jpg|thumb|left|160px|]]
 
  
'''[[ترور مهندسان آمریکایی کمپانی راکول اینترنشنال دونالد اسمیت، رابرت کرونگارد و ویلیام کاترل از سوی سازمان مجاهدین خلق ۶ شهریور ۲۵۳۵ شاهنشاهی]]''' 
+
در روز چهارشنبه ۹ شهریور ماه ۱۳۴۵ برابر با ۳۱ اگوست ۱۹۶۶ میلادی نخستین کنگره جهانی ایران‌شناسان در تالار فردوسی دانشگاه تهران با سخنان شاهنشاه ایران اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر گشوده شد.
  
در روز ۶ شهریور ماه ۲۵۳۵ شاهنشاهی سه تن از کارشناسان بلندپایه شرکت امریکایی راکول اینترنشنال به نام‌های دونالد جی. اسمیت، رابرت آر. کرونگارد و ویلیام سی. کاترِل در تهران نو، خیابان خیام، خیابان دلپذیر از سوی هفت تن از تروریست‌های مجاهدین خلق به رگبار گلوله بسته شدند و به قتل رسیدند.
+
از آنجا که بیشتر کتاب‌ها و نوشتارها و سندهای تاریخی و اجتماعی ایران در کتابخانه‌های خارج از کشور ایران بودند، در روز ۱۵ آذر ماه ۱۳۴۴ فرمان اعلیحضرت همایون محمد رضا شاه پهلوی آریامهر شاهنشاه ایران درباره فراهم آوردن کلکسیون رسایی از همه نوشتارها، سندها و مدرک‌ها در تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران صادر شد تا کرسی‌های ایران شناسی و زبان پارسی در سراسر جهان بنیاد شوند. شاهنشاه آریامهر بر آن بودند که مردم ایران را به عنوان مردم فرهنگ و تمدن به جهانیان دوباره بشناسانند.  در پی این فرمان ۱۲۱ ایران‌شناس از سراسر گیتی فراخوانده شدند تا در نخستین کنگره جهانی ایران‌شناسی از ۹ تا ۱۶ شهریور ماه ۱۳۴۵ در تهران شرکت جویند. سرانجام کتاب‌ها و سندها از کتابخانه و مرکزهای مدارک تاریخی و اجتماعی سراسر جهان با فاکسی میله زنده شدند و در کتابخانه پهلوی گِرد آوری گردیدند.  شاهنشاه آریامهر سخنرانی خود را چنین آغاز کردند:
تروریست‌های سازمان مجاهدین از چندی پیش رفت و آمد این سه کارشناس آمریکایی و خیابان‌هایی را که از آنها می‌گذشتند، کنترل می‌کردند و دریافته بودند که خودروی سبز رنگ کارشناسان آمریکایی هر روز میان ساعت هفت و هفت و بیست دقیقه از تهران پارس برخوردگاه خیابان دماوند یا سه راه تهران پارس می‌گذرد و نزدیک به سی متری نارمک ، از خیابان خیام یکی از خیابان‌های فرعی تهران نو به خیابان دلپذیر می‌پیچد. تروریست‌های سازمان مجاهدین پس از بررسی‌های همه سویه، خیابان دلپذیر که در آن زمین بایر نیمه خرابه‌ای وجود داشت را برای ترور سه آمریکایی برگزیدند.
 
  
ساعت ۷ بامداد روز شنبه ششم شهریور ماه سه مهندس آمریکایی دونالد اسمیت، رابرت کرون گارد و ویلیام کاترل از خانه خود با شورولتی سبز رنگ رهسپار کمپانی راکول اینترنشنال شدند. شهرام محمدیان باجگیران تروریست مجاهد، سوار بر موتور و غلامحسین صاحب اختیاری ترک موتور، هر دو علامت دهنده و آغاز کننده ترور با بوق و علامت دست، تیم ترور را از نزدیک شدن آمریکاییان آگاه ساختند. در این هنگام شورولت آمریکاییان به شماره ۲۶۲۶۴ تهران-ع از پیچ خیابان دلپذیر نمایان شد. حسن آلادپوش راننده فولکس واگن سرخ رنگ به شماره ۶۶۵۳۶ تهران-الف جلوی خودروی آمریکاییان پیچید و راه را بست. راننده شورلت آمریکاییان دریافت که نیرنگی در کار است، کوشش کرد به سوی راست بپیچد و از این دام رهایی یابد ولی به سبب باریکی خیابان نتوانست کاری بکند. در این هنگام، حسن آلادپوش راننده فولکس واگن و دیگر مسلسل چی‌ها، بهرام آرام و حسین سیاه کلاه و مهدی فتحی و محسن طریقت منفرد که در خرابه پنهان شده بودند، بیرون دویدند و از جلو و از دو سوی خودرو سرنشینان آمریکایی خودرو را به رگبار گلوله بستند. دونالد اسمیت و ویلیام کاترل که بر سندلی پشت نشسته بودند در دم کشته شدند و رابرت گرون گارد که جلو، کنار راننده نشسته بود به سختی زخمی شد. رابرت کرون گارد با وجود گلوله‌هایی که خورده بود پیاده شد و کوشش کرد به سوی پیاده رو برود، مسلسل چی نیز دنبال وی را گرفت و دوباره وی را به رگبار مسلسل بست. رابرت کرون گارد با وجود گلوله‌هایی که خورده بود پیاده شد و کوشش کرد به سوی پیاده رو برود، مسلسل چی نیز دنبال وی را گرفت و دوباره وی را به رگبار مسلسل بست. رابرت کرون گارد در جوی آب افتاد و مجاهد تروریست در جوی آب تیر خلاص را به وی زد و او را کشت. در این گیرو دار قاسم عابدینی به خرابه دوید و پیکانی را که در پیشتر در آنجا پارک کرده بودند، روشن کرد. دیگر مجاهدین تروریست دوان دوان همه به سوی خرابه بازگشتند و آنجا سوار بر خودروی فرار، متواری شدند. مجاهدین با مسلسل‌های کلاشینکف ساخت شوروی آمریکاییان را به رگبار گلوله بستند.
 
  
واکنش پرزیدنت جرالد فورد
+
'''[[سخنان اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در گشایش نخستین کنگره جهانی ایران‌شناسان دانشگاه تهران ۹ شهریور ماه ۱۳۴۵]]'''
  
پرزیدنت جرالد فورد که چند روزی را در کلرادو می‌گذرانید تلفنی از این رویداد تکان دهنده آگاهی یافت و بی درنگ به خانواده‌های کشته شدگان از سوی سازمان تروریستی مجاهدین خلق دل آرامی گفت. در جارنامه کاح سفید که به چاپ رسید پرزیدنت جرالد فورد از کشته شدن سه مهندس آمریکایی به دست تروریست‌ها در ایران اندوه و انزجار خود را ابراز داشت و لزوم کوشش‌های تازه برای سرکوب کردن تروریسم را یادآوری کرد. پرزیدنت فورد ابراز امیدواری کرد که تروریست‌هایی که سه آمریکایی را کشته‌اند به زودی دستگیر و به دست قانون سپرده شوند.
+
: تشکیل کنگره جهانی ایران‌شناسان را به همه دانشمندان عضو این کنگره تبریک می‌گویم و موفقیت کامل این مجمع بزرگ علمی را در انجام وظایف خطیری که به عهده دارد، خواستارم.
وزارت خارجه آمریکا نیز با چاپ جارنامه‌ای از ترور سه آمریکایی در تهران ابراز بیزاری کرد و یادآور شد که دولت ایران قول داده است که تروریست‌ها را به مجازات برساند. در این جارنامه وزارت خارجه آمریکا به آگاهی رساند که سه امریکایی کشته شده سه غیرنظامی بودند که در چارچوب یک پروژه پژوهشی در زمینه الکترونیک در تهران کار می‌کردند، آنها هنگامی که رهسپار اداره خود بودند از سوی تروریست‌ها از پای درآمدند.
 
  
کمپانی راکول اینترنشنال کارفرمای سه کارشناس آمریکایی نیز جارنامه‌ای چاپ کرد و به خانواده قربانیان ترور سازمان مجاهدین تسلیت گفت.
+
: کنگره‌ای که امروز آن را با خوشوقتی افتتاح می‌کنم، از نظر ملت ایران مفهوم و مقام خاصی دارد که نظیر آن را هیچ مجمع علمی دیگری نمی‌تواند داشته‌باشد، زیرا این کنگره در لوای فرهنگ ایران و برای بحث و مطالعه در مقیاس وسیع جهانی درباره تاریخ و تمدن ایران تشکیل شده‌است، و اعضای آن کسانی هستند که عمر خویش را به تحقیق و تتبع در شئون مختلف این فرهنگ و تمدن کهنسال صرف می‌کنند.
  
پرونده ترور سه مهندس آمریکایی به شعبه ۲ بازپرسی دادسرای تهران فرستاده شد و بازپرس این شعبه عدم صلاحیت خود را داد و پرونده را به دادرسی نیروهای مسلح شاهنشاهی فرستاد.
+
: حاصل کار این کنگره، همکاری علمی جهانی در تألیف تاریخ کامل ایران، یعنی تاریخی خواهدبود که همانقدر که متعلق به ما است، متعلق به همه عالم بشریت است.
  
پیشینه
+
: شاید احتیاجی به تذکر این نکته نباشد که این همکاری پرارزش شما دانشمندان عالیقدر، تا چه اندازه مورد تقدیر و امتنان ما است. من شرح کارهای علمی و تألیفات بسیاری از شما اعضای محترم این کنگره را خوانده‌ام، و نسبت به تألیف صدها کتاب و هزاران مقاله‌ای که درباره جنبه‌های مختلف تاریخ و فرهنگ و تمدن ایران انتشار داده‌اید احترامی عمیق احساس می‌کنم، زیرا می‌دانم که برای تألیف هر یک از این آثار چه کوشش فراوانی به کار برده و به چه اندازه به منابع و مدارک مختلف و غالباً کمیاب مراجعه کرده‌اید.
  
در روز ۳۱ اردیبهشت ماه ۱۳۵۴ تیم ترور مجاهدین سیدمحسن سیدخاموشی، محمدطاهر رحیمی، محسن بطحایی و منیژه اشرف زاده کرمانی در قیطریه دو کلنل آمریکایی شفر و ترنر را به رگبار گلوله بستند. مجاهدین تروریست از کیف دستی کلنل ترنر و شفر به سندها و مدرک‌های مهمی درباره خرید هواپیماهای فانتوم و پایگاه‌های این هواپیماها، خرید دستگاه‌های تله کامیونیکشین و جاهای برنشاندن آنها و دیگر خریدهای ارتش دست یافتند.[۵] مجاهدین همه این اسناد را از ایران بیرون بردند و در پاریس به سفارت شوروی دادند و به جای آن از پشتیبانی اتحاد جماهیر شوروی در رساندن اسلحه به سازمان مجاهدین، برپایی فرستنده‌های رادیویی برای پروپاگاند علیه حکومت ایران و بسیاری کمک‌های دیگر مالی برخوردار شدند. این سه مهندس آمریکایی از کارشناسان زبردست سیستم‌های کنترل مرزها و سیستم‌های خبردهی از دست درازی‌ها به مرزهای کشور و گردآوری اطلاعات بودند که پروژه برپا ساختن پایگاه‌های اطلاعاتی الکترونیکی، دریایی، هوایی و زمینی و هواپیماهای آواکس و هواپیماهای فرتورنگار را در ایران پیاده می‌کردند. این پروژه قراربود در چهار گام به انجام برسد. سازمان تروریستی مجاهدین خلق که همکاری نزدیک با کا گ ب داشت، اطلاعات درباره این سه آمریکایی در ایران را از سازمان جاسوسی شوروی دریافت کرد و به دستور شوروی کارشناسان آمریکایی سیستم‌های اطلاعاتی در ایران را گلوله باران کرد.
+
: من به نام ملت ایران نه فقط به‌مناسبت این مساعی و خدمات صادقانه به فرهنگ ایرانی به شما درودمی‌فرستم، بلکه خاطره تمام دانشمندان عالیقدری را که در گذشته در همین راه کوشیده‌اند، و اکنون شما وارثان شایسته آن مکتب پر ارزش ایران‌شناسی هستید که ایشان بنیاد نهاده‌اند، تجلیل‌می‌کنم.
  
دستگیری تروریست‌های مجاهد
+
: اعتراف بدین حقیقت مایه رضایت قلبی ما است که ما بسیاری از اطلاعات خود را درباره فرهنگ و تاریخ ایران، مدیون کوشش‌ها و تتبعات گرانبهای همین دانشمندان ایران‌شناس هستیم که طی دو قرن اخیر قسمت مهمی از نکات مجهول تاریخ و تمدن گذشته ما را با مساعی خستگی‌ناپذیر خود از تاریکی ابهام بیرون آورده‌اند.
  
۱۱ شهریور ماه ۲۵۳۵ در بررسی‌ها و بازجویی‌هایی که از سوی ماموران درباره فولکس واگن سرخ رنگ به شماره ۶۶۵۳۶ تهران-الف انجام یافت، ماموران دریافتند که این خودرو از سوی یکی از مجاهدین تروریست با نام دروغین « امیر کاظم کلوچه‌ای » خریداری شده بود. با فرتورهایی که به فروشندگان خودرو نشان داده شد، یکی از فروشندگان حسن آلادپوش مارکسیست اسلامی خطرناک را شناسایی کرد. آشکار شد که حسن آلادپوش با شناسنامه دروغین به نام « امیرکاظم کلوچه‌ای » فولکس واگن را خریداری کرده است. سرانجام با پیگیری‌های شبانه روزی، ماموران توانستند یکی از نهانگاه‌های حسن آلادپوش و چند تن از همدستانش را بیابند. روز پنجشنبه ۱۱ شهریور ماه ۲۵۳۵ نزدیک ساعت ۲۱ ماموران پلیس آماده دستگیری حسن آلادپوش در خیابان شهباز بودند. آلادپوش که خود را تنگنا دید با اسلحه کمری به ماموران تیراندازی کرد و کشته شد. از جسد حسن آلادپوش افزون بر اسلحه کمری یک نارنجک، دو شناسنامه یکی به نام حسن آلادپوش و شناسنامه دروغینش به نام امیرکاظم کلوچه‌ای به دست آمد.
+
: مجموعه آثار این دانشمندان که اکنون کتابخانه پهلوی مأموریت گردآوری کلیه آنها را دارد، گنجینه‌ای است که آن را از نظر معنوی با کمتر مجموعه‌ای برابر می‌توان گذاشت. این مجموعه همان قدر که سند افتخاری برای ایران است، سند خدمت صادقانه این خدمتگزاران علم به دانش و فرهنگ بشری است.
  
۱۲ شهریور ماه ۲۵۳۵ بر پایه اطلاعاتی که ماموران از کسانی که با حسن آلادپوش آشنایی داشتند به دست آورده بودند، ماموران توانستند دیگر نهانگاه مجاهدین و چند تن از همدستانش را بیابند. بامداد آدینه ۱۲ شهریور ماه ۲۵۳۵ عباس جاودانی و یک تروریست دیگر از همدستان آلادپوش در خیابان امیرکبیر با ماموران کمیته مشترک روبرو شدند و بی درنگ به ماموران تیراندازی کردند و در این تیراندازی رویارو کشته شدند. عباس جاودانی از سال ۲۵۳۰ متواری بود و در ترورها و بمبگذاری‌های بسیاری دست داشت. از نهانگاه این تروریست‌ها ۳ قبضه اسلحه کمری، شماری نارنجک جنگی، فشنگ، دستگاه چاپ و شمار بسیاری کتابچه‌های پروپاگاند مارکسیسم اسلامی و مدرک‌ها و شناسنامه‌های دروغین به دست آمد.
+
: تتبعات ممتد این دانشمندان درباره تاریخ و فرهنگ گذشته ایران، توأم با آنچه مورخان و دانشمندان قدیم و جدید ایران و شرق در این مورد نوشته و گردآورده‌اند، باعث شد که یکی از درخشان‌ترین فرهنگ‌های جهان به صورت واقعی آن، به همه ما عرضه گردد.
  
۶ مهر ماه ۲۵۳۵ به دنبال کشته شدن ۳ تن از تروریست‌های سازمان مجاهدین در ۱۴ شهریور ماه، مامورین توانستند با پی گیری‌های پیوسته، خانه‌های تیمی و جاهای پنهان شدن این تروریست ها بیابند. ماموران گشت کمیته مشترک در خیابان شاه زن و مردی را شناسایی کردند و برآن شدند که آنها را بازرسی کنند. سرور آلادپوش تروریست مجاهد و محمد حسین اکبری که تا بن دندان مسلح بودند با نزدیک شدن ماموران با سلاح کمری به ماموران تیراندازی کردند. سرور آلادپوش خواهر دو تروریست حسن آلادپوش تروریست و مجتبی آلادپوش در تیراندازی به مامورین کشته شد. محمدحسین اکبری آهنگر که در ترور مستشاران آمریکایی دست داشت به هنگام کشیدن ضامن نارنجک به سبب ترکیدن نارنجک در دستش تکه پاره شد.
+
: البته ذکر این حقیقت نشان خودستایی نیست، زیرا ما خوب می‌دانیم که بیش از آنچه به دیگران داده‌ایم، از دیگران گرفته‌ایم. ولی شاید در بازار جهان این تنها کالایی باشد که دهنده آن نه تنها چیزی از دست نمی‌دهد، بلکه چیز زیادتری نیز به‌دست می‌آورد.
۷ مهر ماه روز پسین در پی یافتن خانه تیمی و پنهانگاه مجاهدین در خیابان توس و هدایت تهران ، ماموران در روز ۷ مهر ماه به تعقیب نرجس عضدانلو قجر خواهر مریم عضدانلو از تروریست های سازمان مجاهدین پرداختند و در خیابان شاهپور هنگامی که خواستند نرجس عضدانلو قاجار را دستگیر کنند این تروریست خطرناک به یکی از کوچه های بن بست فرار کرد و هنگام پرتاب نارنجک به سوی مامورین،  از پکیدن نارنجک در دستش کشته شد.
 
  
روز ۲۵ آبان ماه ۲۵۳۵ شاهنشاهی ساعاتی پس از نیمروز بهرام آرام از رهبران سازمان تروریستی مجاهدین خلق و از برنامه ریزان و ترورکنندگان سه مهندس آمریکایی، پیرامون مخبرالدوله دیده شد که سوار تاکسی مسافرکش می‌شود، ماموران کمیته مشترک نیز دنبال تاکسی را گرفتند. در میانه خیابان شیوا در سرآسیاب دولاب، بهرام آرام دریافت که خودرویی که در آن سوار است از سوی ماموران دنبال می‌شود. بهرام آرام که تا بن دندان مسلح بود به هنگام پیاده شدن از خودرو به سوی ماموران تیراندازی کرد و پا به فرارگذاشت. در این گیر و دار بهرام آرام میان چند ساختمان بدون راه گریز، گیر افتاد و پشت انبوهی آجر و سازه‌های ساختمانی سنگر گرفت. پس از نزدیک به یک ساعت تیراندازی به ماموران پلیس، سرانجام فشنگ‌های وی تمام شد و با اینکه زخمی شده بود کوشش کرد نارنجکی را که به همراه داشت به سوی مامورین پرتاب کند. خوشبختانه نارنجک در دستش ترکید و بهرام آرام نابود شد. در کنار جسد نیمه سوخته بهرام آرام تروریست یک اسلحه کمری، یک خشاب دیگر و یک شناسنامه دروغین با فرتور وی با نام « حسن باقری » به دست آمد. بهرام آرام از سال ۲۵۳۰ شاهنشاهی متواری بود و از سال ۲۵۳۳ شاهنشاهی [۱۳۵۳ تازی خورشیدی] رهبر گروه تروریستی مارکسیست اسلامی مجاهدین خلق شد.  
+
: ما افتخارمی‌کنیم که تمدن و فرهنگ ما از آغاز، تمدن و فرهنگی انسانی و دنیایی بوده‌است. متفکران ما فلاسفه و عرفا و نویسندگان و شعرای ما همواره دید بشری و جهانی داشته و از جنبه معنویت و اخلاق و بشردوستی به سراسر جهان نگریسته‌اند. آنچه مایه اصلی ادبیات و حکمت ایران است، محبت و پیوستگی است و آنچه اساس تاریخ کهنسال ما است نیز، همین توجه عمیق به اصول معنویت و اخلاق است.  
  
بهرام آرام به کار گرفتن و بهره کشی از زنان و دختران را در سازمان مجاهدین گستراند و آزادی جنسی و داشتن رابطه دختران و زنان با همه مردان سازمان را رواج داد و آن را عامل دلبستگی مجاهدین در کارهای تروریستی نامید.  
+
: بیست‌وپنج قرن پیش تاریخ شاهنشاهی ما با منشور آزادی‌بخش کوروش بزرگ آغازشد. که شاید برای نخستین بار در تاریخ جهان به جای آنکه اصل استیلای بی‌قید و شرط غالب بر مغلوب را اساس حکومت قراردهد، آزادمنشی و احترام به حقوق و معتقدات افراد را اصل حکومت اعلام کرد و در همین تاریخ شاهنشاهی، آخرین صفحه‌ای که تاکنون نوشته شده‌است، منشور دیگری به نام انقلاب اجتماعی ایران است که به موجب آن طومار بی‌عدالتی‌های اجتماعی و تبعیضات طبقاتی و فقر و جهل برای همیشه در جامعه ما درهم‌نوردیده شده‌است.
 +
 
 +
: تاریخی که دانشمندان ایرانی با همکاری علمای ایران‌شناس برجسته سایر کشورهای جهان تألیف خواهندکرد، مسلماً قبل از هر چیز تاریخ یک تمدن و یک فرهنگ انسانی خواهدبود، نه تاریخی که منحصر به شرح فتوحات و استیلاهای نظامی و سیاسی باشد.
 +
 
 +
: اگر من به صراحت این نکته را تذکر می‌دهم، برای این است که ما در این مورد هیچ عقده‌ای در خود احساس نمی‌کنیم. ما نه از آن جهت طرفدار تاریخ فرهنگ و تمدن خود هستیم که سابقه پیروزی‌ها و استیلاهای نظامی نداشته‌باشیم، زیرا شما خود بهتر از ما می‌دانید که ما در گذشته طولانی خویش یکی از پهناورترین امپراتوری‌های تاریخ جهان را داشته‌ایم، و می‌دانید که تاریخ ما آکنده از این نوع پیروزی‌ها است. ولی ما افتخار اصلی خویش را آن پیروزی‌هایی می‌دانیم که در طول تاریخ در راه توسعه و تکامل تمدن و فرهنگ بشری، در راه ترویج علم و هنر و ادب و معنی به‌دست آورده‌ایم. پر ارج‌ترین سپاهیان ما، طی هزاران سال، آن مردانی و زنانی بوده‌اند که در تمام تاریخ کهنسال ایران، مشعل دانش و فرهنگ را در برابر تندبادهای حوادث فروزان نگاه داشتند، و آن را درخشان‌تر و فروزنده‌تر به نسل‌های دیگر سپردند.
 +
 
 +
: امروز ذخایر عظیمی از آثار خطی علم و ادب ایران و آثار هنری و تاریخی ایران در سراسر جهان پراکنده‌است. کتابخانه‌های بسیاری از کشورها دارای کتب فراوانی هستند که یا از آثار فارسی ترجمه‌شده و یا درباره تجلیلات مختلف فرهنگ و تمدن ایران، به‌دست دانشمندان عالیقدر جهان تألیف شده‌اند.
 +
 
 +
: برای ما پیروزی واقعی در احساس همین حقیقت نهفته‌است، زیرا هر استیلای جغرافیایی و نظامی خواه‌ناخواه با دوران بازگشت و انحطاطی همراه است، ولی این ارزشهای معنوی هیچ‌وقت و با هیچ نیرویی از میان نمی‌رود.
 +
 
 +
: اصولاً باید گفت که در دنیای امروز ما، در ارزیابی ارزش‌ها، تغییری بس شگرف روی داده‌است. در طول قرون بیشمار، قدرت و استیلای نظامی اساس عظمت کشورها بود و زور مادی، عاملی در طبقه‌بندی مقام ملل به‌شمار می‌رفت. اما امروز دیگر این نوع قدرت برای تأمین عظمت کشوری کافی نیست، زیرا برای نخستین بار در تاریخ جهان ، جنگ و زورآزمایی راه حل نهایی مشکلات به شمار نمی‌رود.
 +
 
 +
: امروزه پیروزی واقعی ملت‌ها در درجه موفقیت آنها در غلبه بر فقر و جهل و بیماری، غلبه بر بی‌عدالتی‌های قضایی و اجتماعی، در تأمین سطح دانش و سطح زندگی اقتصادی بهتر و رفاه و عدالت اجتماعی زیادتری برای افراد نهفته‌است. جنگ واقعی امروزهِ عالم بشریت، جهاد انسان‌ها برای از میان بردن تبعیض‌ها و بی‌عدالتی‌های اجتماعی و جدایی‌ها و خودخواهی‌هایی است که جوامع مختلف خانواده بشری را دور از یکدیگر نگاه‌می‌دارد، یا به خاطر اصولی نامعقول آنها را به جان همدیگر می‌اندازد. در دنیای امروز و مخصوصاٌ در جهان فردا، فاتحِ واقعی، علم و دانش و عدالت و معنویت است، زیرا همین دانش، نیروی تخریبی را به حدی سهمگین کرده‌است که مسلماً هیچ قدرتی هر قدر هم بزرگ باشد، دیگر نمی‌تواند از راه توسل بدین نیرو امید پیروزی داشته‌باشد.
 +
 
 +
: در چنین شرایطی، ارکان تاریخ گذشته و حال را می‌باید به‌طور منطقی در ارزش‌های واقعی مدنی و اجتماعی ملل جستجوکرد. ما نیز همکاری شما را که از نزدیک با این ارزش‌های تمدن و فرهنگ ایران آشنایی دارید، در همین راه خواستارشده‌ایم.
 +
 
 +
: ما از شما دوستان صمیمی ایران برای دیدار کشوری که تا حد زیادی وطن معنوی شما است، دعوت‌کرده‌ایم تا با همکاری دانشمندان خود ما، منابع عظیم علمی و ادبی و هنری و اجتماعی مربوط به تاریخ کهنسال ایران را به کاملترین صورت آنها مشخص کنید، و این امکان را به‌وجودآورید که بر اساس این منابع، تاریخ جامع و کاملی از ایران که در حال حاضر جای آن خالی است، تألیف‌گردد و این مجموعه به عنوان سندی در دسترس نسل‌های امروز و فردای ایران و سراسر جهان قرارگیرد.
 +
 
 +
: من به مسئولان این کار دستور داده‌ام که این تاریخ در کمال بی‌غرضی و دور از هرگونه خودخواهی و جانبداری تألیف‌گردد، زیرا هیچ اثری که جز در این شرایط نوشته‌شود، نه شایسته مقام واقعی فرهنگ و تمدن ایران و نه اصولاً شایسته دنیای علم و دانش است. دانش واقعی، با اعمال غرض و قلب حقایق سازگار نمی‌تواندبود، و تاریخ جهان نیز خواه‌ناخواه آنچه را که جز بر اساس شرافتمندی و حقیقت‌طلبی کامل نوشته شده‌باشد، به عنوان سندی باطل به دور خواهدافکند.
 +
 
 +
: باید بر اساس همین حقیقت کلی این نکته را متذکر شوم که متأسفانه تاکنون تاریخ کشور ما با رعایت این اصل حقیقت‌طلبی نوشته نشده‌است، زیرا تقریباً مایه همه آنچه تدوین‌شده، نوشته‌ها و روایات مورخانی بوده‌است که هر چند ما به مقام علمی آنان احترام می‌گذاریم، ولی می‌دانیم که درمورد ما غالباً بی‌طرف نبوده‌اند. ما صمیمانه امیدواریم که تاریخی که با همکاری معنوی شما تألیف خواهدشد، به جای آنکه تنها بر اساس این نوع اطلاعات تدوین‌شود، صرفا بر اساس اسناد و مدارک استواری تألیف‌گردد که بر اثر اکتشافات باستان‌شناسی و تتبعات و تحقیقات علمی اکنون در دسترس دنیای علم قرار گرفته‌است.
 +
 
 +
: برای تألیف چنین تاریخی، ما برای نخستین بار از یک همکاری چنین وسیع بین‌المللی کمک خواسته‌ایم، زیرا به نظر ما این همکاری باید در آینده اساس همه شئون زندگی سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی کشور ما و ملل جهان باشد. امیدوارم این اشتراک مساعی که با کنگره تهران آغازمی‌شود، از این پس به مراتب بیشتر و کامل‌تر مابین همه مراکز مطالعات ایران‌شناسی جهان مخصوصاً میان این مراکز با خود ایران برقرارگردد، زیرا خوشبختانه همانطور که کاملاً منطقی و طبیعی است، اکنون کشور ایران خود به صورت کانون اصلی مطالعات ایران‌شناسی جهان درآمده‌است.
 +
 
 +
: شما در مدت اقامت خود در ایران خواهیددید که جامعه ایرانی که همواره علاقه و احترام قلبی عمیق به دانش و فرهنگ داشته‌است با چه دلبستگی و احترامی ناظر کار شما خواهدبود و چگونه مقدم شما دوستان پر ارزش و صمیمی فرهنگ و تمدن ایران را گرامی خواهدداشت. آن مشعلی که در گذشته به‌دست گروه عظیم دانشمندان ایران‌شناس جهان افروخته‌شد اکنون در دست‌های شماست، و ما یقین داریم که شما با مساعی خالصانه خود این مشعل را بسیار فروزان‌تر به‌دست نسل‌های آینده خواهیدسپرد.
 +
 
 +
: در این مجمع بزرگ علمی، من صمیمانه به همه خدمتگزاران دانش و فرهنگ در سراسر جهان درودمی‌فرستم و از صمیم قلب آرزودارم که تابندگی دانش هر روز بیشتر ظلمت جهل و تعصب و نفاق و خودپسندی را از میان بر دارد و دنیای آینده را دنیایی کند که در آن برای همیشه فروغ یزدانی بر تاریکی اهریمنی غلبه جسته‌باشد.
  
 
</onlyinclude>
 
</onlyinclude>
  
 
[[رده:مشروطه:صفحه اصلی]]
 
[[رده:مشروطه:صفحه اصلی]]

نسخهٔ ‏۴ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۰۹


پرونده:ShahanshahIranologyCongress13450609.ogv
شاهنشاه کنگره جهانی‌ایران‌شناسان را می‌گشایند ۹ شهریور ماه ۱۳۴۵

در روز چهارشنبه ۹ شهریور ماه ۱۳۴۵ برابر با ۳۱ اگوست ۱۹۶۶ میلادی نخستین کنگره جهانی ایران‌شناسان در تالار فردوسی دانشگاه تهران با سخنان شاهنشاه ایران اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر گشوده شد.

از آنجا که بیشتر کتاب‌ها و نوشتارها و سندهای تاریخی و اجتماعی ایران در کتابخانه‌های خارج از کشور ایران بودند، در روز ۱۵ آذر ماه ۱۳۴۴ فرمان اعلیحضرت همایون محمد رضا شاه پهلوی آریامهر شاهنشاه ایران درباره فراهم آوردن کلکسیون رسایی از همه نوشتارها، سندها و مدرک‌ها در تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران صادر شد تا کرسی‌های ایران شناسی و زبان پارسی در سراسر جهان بنیاد شوند. شاهنشاه آریامهر بر آن بودند که مردم ایران را به عنوان مردم فرهنگ و تمدن به جهانیان دوباره بشناسانند. در پی این فرمان ۱۲۱ ایران‌شناس از سراسر گیتی فراخوانده شدند تا در نخستین کنگره جهانی ایران‌شناسی از ۹ تا ۱۶ شهریور ماه ۱۳۴۵ در تهران شرکت جویند. سرانجام کتاب‌ها و سندها از کتابخانه و مرکزهای مدارک تاریخی و اجتماعی سراسر جهان با فاکسی میله زنده شدند و در کتابخانه پهلوی گِرد آوری گردیدند. شاهنشاه آریامهر سخنرانی خود را چنین آغاز کردند:


سخنان اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در گشایش نخستین کنگره جهانی ایران‌شناسان دانشگاه تهران ۹ شهریور ماه ۱۳۴۵

تشکیل کنگره جهانی ایران‌شناسان را به همه دانشمندان عضو این کنگره تبریک می‌گویم و موفقیت کامل این مجمع بزرگ علمی را در انجام وظایف خطیری که به عهده دارد، خواستارم.
کنگره‌ای که امروز آن را با خوشوقتی افتتاح می‌کنم، از نظر ملت ایران مفهوم و مقام خاصی دارد که نظیر آن را هیچ مجمع علمی دیگری نمی‌تواند داشته‌باشد، زیرا این کنگره در لوای فرهنگ ایران و برای بحث و مطالعه در مقیاس وسیع جهانی درباره تاریخ و تمدن ایران تشکیل شده‌است، و اعضای آن کسانی هستند که عمر خویش را به تحقیق و تتبع در شئون مختلف این فرهنگ و تمدن کهنسال صرف می‌کنند.
حاصل کار این کنگره، همکاری علمی جهانی در تألیف تاریخ کامل ایران، یعنی تاریخی خواهدبود که همانقدر که متعلق به ما است، متعلق به همه عالم بشریت است.
شاید احتیاجی به تذکر این نکته نباشد که این همکاری پرارزش شما دانشمندان عالیقدر، تا چه اندازه مورد تقدیر و امتنان ما است. من شرح کارهای علمی و تألیفات بسیاری از شما اعضای محترم این کنگره را خوانده‌ام، و نسبت به تألیف صدها کتاب و هزاران مقاله‌ای که درباره جنبه‌های مختلف تاریخ و فرهنگ و تمدن ایران انتشار داده‌اید احترامی عمیق احساس می‌کنم، زیرا می‌دانم که برای تألیف هر یک از این آثار چه کوشش فراوانی به کار برده و به چه اندازه به منابع و مدارک مختلف و غالباً کمیاب مراجعه کرده‌اید.
من به نام ملت ایران نه فقط به‌مناسبت این مساعی و خدمات صادقانه به فرهنگ ایرانی به شما درودمی‌فرستم، بلکه خاطره تمام دانشمندان عالیقدری را که در گذشته در همین راه کوشیده‌اند، و اکنون شما وارثان شایسته آن مکتب پر ارزش ایران‌شناسی هستید که ایشان بنیاد نهاده‌اند، تجلیل‌می‌کنم.
اعتراف بدین حقیقت مایه رضایت قلبی ما است که ما بسیاری از اطلاعات خود را درباره فرهنگ و تاریخ ایران، مدیون کوشش‌ها و تتبعات گرانبهای همین دانشمندان ایران‌شناس هستیم که طی دو قرن اخیر قسمت مهمی از نکات مجهول تاریخ و تمدن گذشته ما را با مساعی خستگی‌ناپذیر خود از تاریکی ابهام بیرون آورده‌اند.
مجموعه آثار این دانشمندان که اکنون کتابخانه پهلوی مأموریت گردآوری کلیه آنها را دارد، گنجینه‌ای است که آن را از نظر معنوی با کمتر مجموعه‌ای برابر می‌توان گذاشت. این مجموعه همان قدر که سند افتخاری برای ایران است، سند خدمت صادقانه این خدمتگزاران علم به دانش و فرهنگ بشری است.
تتبعات ممتد این دانشمندان درباره تاریخ و فرهنگ گذشته ایران، توأم با آنچه مورخان و دانشمندان قدیم و جدید ایران و شرق در این مورد نوشته و گردآورده‌اند، باعث شد که یکی از درخشان‌ترین فرهنگ‌های جهان به صورت واقعی آن، به همه ما عرضه گردد.
البته ذکر این حقیقت نشان خودستایی نیست، زیرا ما خوب می‌دانیم که بیش از آنچه به دیگران داده‌ایم، از دیگران گرفته‌ایم. ولی شاید در بازار جهان این تنها کالایی باشد که دهنده آن نه تنها چیزی از دست نمی‌دهد، بلکه چیز زیادتری نیز به‌دست می‌آورد.
ما افتخارمی‌کنیم که تمدن و فرهنگ ما از آغاز، تمدن و فرهنگی انسانی و دنیایی بوده‌است. متفکران ما فلاسفه و عرفا و نویسندگان و شعرای ما همواره دید بشری و جهانی داشته و از جنبه معنویت و اخلاق و بشردوستی به سراسر جهان نگریسته‌اند. آنچه مایه اصلی ادبیات و حکمت ایران است، محبت و پیوستگی است و آنچه اساس تاریخ کهنسال ما است نیز، همین توجه عمیق به اصول معنویت و اخلاق است.
بیست‌وپنج قرن پیش تاریخ شاهنشاهی ما با منشور آزادی‌بخش کوروش بزرگ آغازشد. که شاید برای نخستین بار در تاریخ جهان به جای آنکه اصل استیلای بی‌قید و شرط غالب بر مغلوب را اساس حکومت قراردهد، آزادمنشی و احترام به حقوق و معتقدات افراد را اصل حکومت اعلام کرد و در همین تاریخ شاهنشاهی، آخرین صفحه‌ای که تاکنون نوشته شده‌است، منشور دیگری به نام انقلاب اجتماعی ایران است که به موجب آن طومار بی‌عدالتی‌های اجتماعی و تبعیضات طبقاتی و فقر و جهل برای همیشه در جامعه ما درهم‌نوردیده شده‌است.
تاریخی که دانشمندان ایرانی با همکاری علمای ایران‌شناس برجسته سایر کشورهای جهان تألیف خواهندکرد، مسلماً قبل از هر چیز تاریخ یک تمدن و یک فرهنگ انسانی خواهدبود، نه تاریخی که منحصر به شرح فتوحات و استیلاهای نظامی و سیاسی باشد.
اگر من به صراحت این نکته را تذکر می‌دهم، برای این است که ما در این مورد هیچ عقده‌ای در خود احساس نمی‌کنیم. ما نه از آن جهت طرفدار تاریخ فرهنگ و تمدن خود هستیم که سابقه پیروزی‌ها و استیلاهای نظامی نداشته‌باشیم، زیرا شما خود بهتر از ما می‌دانید که ما در گذشته طولانی خویش یکی از پهناورترین امپراتوری‌های تاریخ جهان را داشته‌ایم، و می‌دانید که تاریخ ما آکنده از این نوع پیروزی‌ها است. ولی ما افتخار اصلی خویش را آن پیروزی‌هایی می‌دانیم که در طول تاریخ در راه توسعه و تکامل تمدن و فرهنگ بشری، در راه ترویج علم و هنر و ادب و معنی به‌دست آورده‌ایم. پر ارج‌ترین سپاهیان ما، طی هزاران سال، آن مردانی و زنانی بوده‌اند که در تمام تاریخ کهنسال ایران، مشعل دانش و فرهنگ را در برابر تندبادهای حوادث فروزان نگاه داشتند، و آن را درخشان‌تر و فروزنده‌تر به نسل‌های دیگر سپردند.
امروز ذخایر عظیمی از آثار خطی علم و ادب ایران و آثار هنری و تاریخی ایران در سراسر جهان پراکنده‌است. کتابخانه‌های بسیاری از کشورها دارای کتب فراوانی هستند که یا از آثار فارسی ترجمه‌شده و یا درباره تجلیلات مختلف فرهنگ و تمدن ایران، به‌دست دانشمندان عالیقدر جهان تألیف شده‌اند.
برای ما پیروزی واقعی در احساس همین حقیقت نهفته‌است، زیرا هر استیلای جغرافیایی و نظامی خواه‌ناخواه با دوران بازگشت و انحطاطی همراه است، ولی این ارزشهای معنوی هیچ‌وقت و با هیچ نیرویی از میان نمی‌رود.
اصولاً باید گفت که در دنیای امروز ما، در ارزیابی ارزش‌ها، تغییری بس شگرف روی داده‌است. در طول قرون بیشمار، قدرت و استیلای نظامی اساس عظمت کشورها بود و زور مادی، عاملی در طبقه‌بندی مقام ملل به‌شمار می‌رفت. اما امروز دیگر این نوع قدرت برای تأمین عظمت کشوری کافی نیست، زیرا برای نخستین بار در تاریخ جهان ، جنگ و زورآزمایی راه حل نهایی مشکلات به شمار نمی‌رود.
امروزه پیروزی واقعی ملت‌ها در درجه موفقیت آنها در غلبه بر فقر و جهل و بیماری، غلبه بر بی‌عدالتی‌های قضایی و اجتماعی، در تأمین سطح دانش و سطح زندگی اقتصادی بهتر و رفاه و عدالت اجتماعی زیادتری برای افراد نهفته‌است. جنگ واقعی امروزهِ عالم بشریت، جهاد انسان‌ها برای از میان بردن تبعیض‌ها و بی‌عدالتی‌های اجتماعی و جدایی‌ها و خودخواهی‌هایی است که جوامع مختلف خانواده بشری را دور از یکدیگر نگاه‌می‌دارد، یا به خاطر اصولی نامعقول آنها را به جان همدیگر می‌اندازد. در دنیای امروز و مخصوصاٌ در جهان فردا، فاتحِ واقعی، علم و دانش و عدالت و معنویت است، زیرا همین دانش، نیروی تخریبی را به حدی سهمگین کرده‌است که مسلماً هیچ قدرتی هر قدر هم بزرگ باشد، دیگر نمی‌تواند از راه توسل بدین نیرو امید پیروزی داشته‌باشد.
در چنین شرایطی، ارکان تاریخ گذشته و حال را می‌باید به‌طور منطقی در ارزش‌های واقعی مدنی و اجتماعی ملل جستجوکرد. ما نیز همکاری شما را که از نزدیک با این ارزش‌های تمدن و فرهنگ ایران آشنایی دارید، در همین راه خواستارشده‌ایم.
ما از شما دوستان صمیمی ایران برای دیدار کشوری که تا حد زیادی وطن معنوی شما است، دعوت‌کرده‌ایم تا با همکاری دانشمندان خود ما، منابع عظیم علمی و ادبی و هنری و اجتماعی مربوط به تاریخ کهنسال ایران را به کاملترین صورت آنها مشخص کنید، و این امکان را به‌وجودآورید که بر اساس این منابع، تاریخ جامع و کاملی از ایران که در حال حاضر جای آن خالی است، تألیف‌گردد و این مجموعه به عنوان سندی در دسترس نسل‌های امروز و فردای ایران و سراسر جهان قرارگیرد.
من به مسئولان این کار دستور داده‌ام که این تاریخ در کمال بی‌غرضی و دور از هرگونه خودخواهی و جانبداری تألیف‌گردد، زیرا هیچ اثری که جز در این شرایط نوشته‌شود، نه شایسته مقام واقعی فرهنگ و تمدن ایران و نه اصولاً شایسته دنیای علم و دانش است. دانش واقعی، با اعمال غرض و قلب حقایق سازگار نمی‌تواندبود، و تاریخ جهان نیز خواه‌ناخواه آنچه را که جز بر اساس شرافتمندی و حقیقت‌طلبی کامل نوشته شده‌باشد، به عنوان سندی باطل به دور خواهدافکند.
باید بر اساس همین حقیقت کلی این نکته را متذکر شوم که متأسفانه تاکنون تاریخ کشور ما با رعایت این اصل حقیقت‌طلبی نوشته نشده‌است، زیرا تقریباً مایه همه آنچه تدوین‌شده، نوشته‌ها و روایات مورخانی بوده‌است که هر چند ما به مقام علمی آنان احترام می‌گذاریم، ولی می‌دانیم که درمورد ما غالباً بی‌طرف نبوده‌اند. ما صمیمانه امیدواریم که تاریخی که با همکاری معنوی شما تألیف خواهدشد، به جای آنکه تنها بر اساس این نوع اطلاعات تدوین‌شود، صرفا بر اساس اسناد و مدارک استواری تألیف‌گردد که بر اثر اکتشافات باستان‌شناسی و تتبعات و تحقیقات علمی اکنون در دسترس دنیای علم قرار گرفته‌است.
برای تألیف چنین تاریخی، ما برای نخستین بار از یک همکاری چنین وسیع بین‌المللی کمک خواسته‌ایم، زیرا به نظر ما این همکاری باید در آینده اساس همه شئون زندگی سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی کشور ما و ملل جهان باشد. امیدوارم این اشتراک مساعی که با کنگره تهران آغازمی‌شود، از این پس به مراتب بیشتر و کامل‌تر مابین همه مراکز مطالعات ایران‌شناسی جهان مخصوصاً میان این مراکز با خود ایران برقرارگردد، زیرا خوشبختانه همانطور که کاملاً منطقی و طبیعی است، اکنون کشور ایران خود به صورت کانون اصلی مطالعات ایران‌شناسی جهان درآمده‌است.
شما در مدت اقامت خود در ایران خواهیددید که جامعه ایرانی که همواره علاقه و احترام قلبی عمیق به دانش و فرهنگ داشته‌است با چه دلبستگی و احترامی ناظر کار شما خواهدبود و چگونه مقدم شما دوستان پر ارزش و صمیمی فرهنگ و تمدن ایران را گرامی خواهدداشت. آن مشعلی که در گذشته به‌دست گروه عظیم دانشمندان ایران‌شناس جهان افروخته‌شد اکنون در دست‌های شماست، و ما یقین داریم که شما با مساعی خالصانه خود این مشعل را بسیار فروزان‌تر به‌دست نسل‌های آینده خواهیدسپرد.
در این مجمع بزرگ علمی، من صمیمانه به همه خدمتگزاران دانش و فرهنگ در سراسر جهان درودمی‌فرستم و از صمیم قلب آرزودارم که تابندگی دانش هر روز بیشتر ظلمت جهل و تعصب و نفاق و خودپسندی را از میان بر دارد و دنیای آینده را دنیایی کند که در آن برای همیشه فروغ یزدانی بر تاریکی اهریمنی غلبه جسته‌باشد.