تفاوت میان نسخه‌های «الگو:نوشتار برگزیده»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام)
خط ۲: خط ۲:
 
<onlyinclude>
 
<onlyinclude>
 
*
 
*
[[پرونده:RoozParastar5thEsfandRoozSpandarmaz.mp4|thumb|left|220px|روز پرستار ۵ اسفند ماه روز سپندارمذ فرشته نیکی، نیکوکاری، نرم‌خویی، بردباری و فروتنی]]
 
[[پرونده:NursingSchoolAshrafPahlavi.jpg|thumb|left|180px|پرستاران فارغ‌التحصیل از آموزشگاه پرستاری اشرف پهلوی]]
 
[[پرونده:PrincessAshrafPahlaviNursingSchool3.jpg|thumb|left|180px|]]
 
  
'''[[روز پرستار|روز پرستار ۵ اسفند ماه روز سپندارمذ]]''' - در روز ۵ اسفند ماه ۱۳۴۴ در بزرگداشت پرستاران، والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی ریاست عالیه شورای عالی زنان ایران و سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی پیامی فرستادند و روز پنجم اسفند، روز سپندارمذ فرشته نیکی را روز پرستار خواندند. روز پنجم اسفند را نیاکان ما ایرانیان نژاده "روز سپندارمذ" فرشته نیکی، نیکوکاری، نرمخویی، بردباری و فروتنی می‌دانستند و بدین روی این روز ویژه پرستاران که باید دارای همه این منش‌های والا باشند گردید.
+
'''[[پرونده:RoozMellat9EsfandMah1331.mp4|thumb|left|180px|روز ملت ۹ اسفند ماه ۱۳۳۱ توطئه محمد مصدق در سرنگونی حکومت پارلمانی شاهنشاهی ایران]]
 +
[[پرونده:ShahSorayaPM.jpg|thumb|left|150px|شاهنشاه و ملکه ثریا، مصدق و چند تن از وزیران را برای شرفیابی می‌پذیرند]]
 +
[[پرونده:MarmarPalace.jpg|thumb|left|150px|مردم ایران دروازه‌های کاخ مرمر را می‌بندند و از رفتن شاهنشاه جلوگیری می‌کنند]]
 +
[[پرونده:Mardomdemo9Esfand1331a.jpg|thumb|left|150px|تظاهرات مردم برای جلوگیری از سفر شاه در توطئه تغییر رژیم ۹ اسفند ۱۳۳۱]]
 +
[[پرونده:Mardomdemo9Esfand1331.jpg|thumb|left|150px|تظاهرات مردم برای جلوگیری از سفر شاه در توطئه تغییر رژیم ۹ اسفند ۱۳۳۱]]
 +
[[پرونده:ShahanshahTravelMarmorPalast9Esfand1330.jpg|thumb|left|150px|مردم در پهنه کاخ مرمر به سخنان شاهنشاه گوش فرا‌می‌دهند ۹ اسفند ۱۳۳۱]]
 +
'''[[روز ملت ۹ اسفند ماه ۱۳۳۱]]''' - با تصمیم مجلس شورای ملی روز نهم اسفند ماه ۱۳۳۱ روزی که شاهنشاه بر اثر قیام دلیرانه مردم ایران و بنا به درخواست و ایستادگی آنان از مسافرت به خارج از کشور منصرف شدند و این امر موجبات نجات و سعادت کشور گردید، روز نهم اسفند به نام '''(روز ملت)''' نامیده شد. تصمیم قانونی دایر به نامیدن روز نهم اسفند به (روز ملت) و روز بیست و هشتم امرداد ماه (به روز قیام ملی) می‌باشد.
  
۵ اسفند ماه ۱۳۴۴ ساعت ۹ و نیم بامداد هیات مدیره انجمن پرستاران و انبوهی از پرستاران پایتخت در آرامگاه اعلیحضرت رضا شاه بزرگ گرد آمدند و تاج گل‌های باشکوهی بر مزار بنیانگزار ایران نوین نهادند. ساعاتی پس از نیم روز « کنگره پرستاران ایران » در باشگاه [[دانشگاه تهران]] بزرگداشت روز پرستار با پیام والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی و با بودن امیرعباس هویدا نخست‌وزیر و پرستاران سراسر کشور گشایش یافتنخست [[سرود ملی ایران]] نواخته شد و آنگاه پیام والاحضرت اشرف پهلوی پخش شد. والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی فرمودند:
+
روز ملت ۹ اسفند ماه ۱۳۳۱ سالروز قیام مردم پایتخت علیه توطئه محمد مصدق در سرنگونی حکومت پارلمانی شاهنشاهی ایران می‌باشد. پنج هفته پیش از رخداد قیام مردم تهران، محمد مصدق از مجلس شورای ملی اختیارات دیکتاتوری برای یک سال دیگر گرفت.  با این اختیارات محمد مصدق قانون اساسی مشروطه را زیر پا گزاشت و توانست بدون تصویب مجلس شورای ملی خود قانون بنویسد و خود آن را تصویب نماید و به اجرا درآورد.  یعنی "قوه مقننه" و "قوه مجریه" از یکدیگر جدا و مستقل نبودند بلکه در وجود شخص محمد مصدق متبلور شدند. جدایی سه قوه مقننه، مجریه و قضاییه بر پایه اصل ۲۷ متمم قانون اساسی یکی از پایه‌های قانون اساسی است، زیر پا گذاشتن اصل ۲۷ بر پایه اصل هفتم متمم قانون اساسی که "اساس مشروطیت جزاً و کلاً تعطیل‌بردار نیست" ناممکن است. با این اختیارات محمد مصدق ملکه مادر، والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی و دیگر هموندان خانواده سلطنتی را از ایران بیرون کرد. سپس مصدق نخشه در سر داشت که شاهنشاه ایران و ملکه ثریا را از ایران بیرون براند. توطئه مصدق با همدستی شوروی برای برقرار ساختن جمهوری خلق ایران بود که در آن محمد مصدق پرزیدنت این جمهوری خلقی شود. نمایندگان مجلس شورای ملی که از نخشه‌های پلید مصدق آگاه شده بودند دیگر از محمد مصدق  پشتیبانی نکردند. رییس مجلس شورای ملی نامه‌ای به شاهنشاه محمدرضا شاه پهلوی نوشت و در آن از اعلیحضرت درخواست کرد که معظم‌له به هیچ روی از کشور بیرون نروند. مجلس شورای ملی با چاپ جارنامه‌ای  از مردم پایتخت خواست که برای جلوگیری از سفر شاهنشاه به خارج "هر کاری" که می‌توانند انجام دهند. مردم تهران در برابر کاخ مرمر گردآمدند و با فریادهای "جاوید شاه" از شاهنشاه ایران درخواست کردند که در کشور بمانند و نشان دادند که مردم ایران خواستار حکومت شاهنشاهی پارلمانی خود هستند و نه حکومت جمهوری خلقی به ریاست جمهوری محمد مصدق. با دیدن این اوضاع شاهنشاه ایران برآن شدند که در کشور بمانند و به میان مردم که در برابر کاخ مرمر چشم به راه تصمیم شاهنشاه بودند رفتند.
::هم میهنان عزیز
 
::یکی از مسایل مهم که امروز مورد توجه جهانیان قرارگرفته، آموزش و پرورش پرستاران است، حرفه مقدس پرستاری در مملکت ما با همه جوانی و تازگی به خوبی ارزش و اهمیت خود را به جامعه شناسانیده است با تاسیس آموزشگاه‌های پرستاری و آموزش فن شریف بیمارداری به دوشیزگان خانواده‌های اصیل ایرانی، پزشکان با خاطری آسوده بیماران خود را به این خدمتگزاران اجتماع می‌سپارند و بیماران نیز به اعتماد این فرشتگان و با اطمینانی بیشتر به موسسات درمانی و بهداشتی قدم می‌گذارند. اینک در مملکت ما نیز مانند سایر ممالک پیشرفته پرستار مظهر وظیفه شناسی و فداکاری است و حرفه پرستاری حرفه‌ای مقدس و افتخارآمیز به شمار می‌آید.
 
::روز پنجم اسفند ماه از زمان نیاکان ما روز « سپندارمذ »  یعنی روز نیکی و نیکوکاری بوده و من این روز را به پیشنهاد پرستاران از شش سال پیش به نام روز پرستار اعلام نمودم.
 
::دوشیزگان جوانی که به منظور خدمت به جامعه به آموزشگاه‌های پرستاری وارد می‌شوند به وظایف خطیری که به آنان محول می‌گردد به خوبی وقوف دارند، از این رو در بهبود وضع بیماران و رفع آلام دردمندان و بالابردن سطح بهداشت عمومی بیش از پیش کوشا خواهند بود.
 
  
پس از پیام والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی، بانو عاطفه بیژن رییس انجمن پرستاران ایران و دکتر جهانشاه صالح رییس [[دانشگاه تهران]] درباره کنش‌های پرستاری در کشور سخنانی ایراد کردند و سپس کنگره پرستاری کار خود را آغاز نمود. این کنگره به ریاست آذر ریاحی برای پنج روز با بودن نمایندگان پرستاران سراسر کشور برگزار شد. روز پایانی قطعنامه کنگره به چاپ رسید.
+
۱ اسفند ماه  ۱۳۳۱ محمد مصدق نامه‌ای به شاهنشاه به وسیله برادرش حشمت‌الدوله والاتبار فرستاد با این درونمایه که حسین علاء وزیر دربار شاهنشاهی و دربار شاهنشاهی فعالیت‌هایی علیه دولت را سازمان می‌دهند. مصدق شاهنشاه را تهدید کرده بود که با رفراندوم درباره گزارش این کمیسیون قدرت شاهنشاه را تضعیف خواهدکرد. مصدق درخواست کرد که شاهنشاه در روز ۹ اسفند ۱۳۳۱ به همراه ملکه ثریا از کشور بیرون روند. محمد مصدق دستورهای پنهانی برای مسئولان صادر کرد که برای سفر شاهنشاه در روز ۹ اسفند آماده باشند. ولی آنچه را که مصدق به نیرنگ خود برای سفر شاهنشاه در پنهان برنامه‌ریزی کرده بود، انجام نشد زیرا که بسیاری از نمایندگان و مردم ایران از سفر شاهنشاه آگاهی یافتند.
  
 +
۴ اسفند ماه ۱۳۳۱ هفت تن از نمایندگان مجلس شورای ملی به همراهی وزیر دربار شاهنشاهی به پیشگاه شاهنشاه باریافتند تا معظم له را درباره اوضاع جاری و آنچه در مجلس می‌گذرد آگاه سازند. هم چنین قرار شد که نخست‌وزیر به پیشگاه شاهانه بار یابد. فعالیت دامنه‌داری از سوی هفده تن از نمایندگان مجلس شورای ملی برای بهبود رابطه دولت و دربار شاهنشاهی آغاز شد.
  
۵ اسفند ماه ۲۵۳۵ شاهنشاهی در پیشگاه والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی ریاست عالیه شورای عالی پرستاری ایران جشن باشکوهی در بزرگداشت روز پرستار در سالن آمفی تاتر سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی برگزار شد. رییس انجمن پرستاران ایران پس از خوش آمدگویی گفت که توجهات ویژه و پشتیبانی والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی ریاست عالیه شورای عالی پرستاران ایران از پرستاران کاراترین و مهمترین عامل اعتلای مقام پرستار و تشویق آنها به خدمتگزاری می‌باشد. پس از سخنان رییس انجمن یک لوحه سپاس از سوی پرستاران به والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی پیشکش شد. در پایان دکتر شیخ الاسلام زاده وزیر بهداری و بهزیستی در سخنانی گفت: والاحضرتا پرستاری که امروز ما مشاهده می‌نماییم در عصر پر افتخار دودمان پهلوی پایه گرفته و تا قبل از سلطنت اعلیحضرت رضا شاه کبیر پرستاری مانند بسیاری از پیشه‌های دیگر در دیدگاه مردم و جامعه ناشناس بوده و از کارهای کوچک شناخته می‌شد....
+
۶ اسفند ماه ۱۳۳۱ سرلشکر زاهدی و شمار دیگری از افسران وفادار به شاهنشاه دستگیر و زندانی شدند.  
  
والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی در سخنان خود فرمودند: فرارسیدن پنجم اسفند، یادروز بنیان‌گذاری پرستاری نوین را در ایران به همه پرستاران پاکدل و نیک‌اندیش کشور شادباش می‌گویم و این مراسم را به عنوان بزرگداشت درمانگران واقعی جامعه و تسکین دهندگان آلام جسم و جان مردم ارج می‌گذارم. پیشرفت و توسعه سریع فن پرستاری و کوشش پرستاران ایران در تسلای دردها و نقشی که در پیشبرد آرمان‌های بهداشتی و درمانی به عهده دارند، بازتاب مهر و دلبستگی عاطفی مردم سرزمینی است که همواره به پیوندهای روحی انسان‌ها اندیشیده‌اند و بهزیستی و نیک‌بختی خود را در گروی آسایش دیگران جسته‌اند. اگر از پیوستگی و روابط عاطفی سخن گفت می‌شود، اشاره به گوهری است که از دیرباز همچون گنجینه‌ای در قلب مردم ایران حفظ و نگهبانی شده و مفهوم زندگی برای آنان همزیستی با مهربانی به یکدیگر بوده و فرهنگ افتخارآمیز گذشته ما همدلی را از همزبانی برتر شناخته است. والاحضرت پس از اشاره به اینکه عطوفت و محبت دارای ریشه‌های کهن در فرهنگ ایرانی است گفتند: استقبال کم‌نظیر دوشیزگان ایرانی از فن پرستاری و توسعه و پیشرفت می و کیفی این حرفه شریف در خلال چند دهه گذشته یعنی از ابتدا تا کنون، در کشور ما از همین ریشه عاطفی آب می‌خورد که حاصل آن امروز چشمگیر و افتخارآمیز است. در سال۲۵۰۶ شاهنشاهی، اولین سنگ بنای آموزشگاه عالی پرستاری وابسته به سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی به دست برادر تاجدارم نهاده شد و از سال ۲۵۰۸ که این آموزشگاه عملاً فعالیت خود را آغاز کرد تا کنون ۹ آموزشگاه پرستاری در حد فوق دیپلم، ۹ آموزشگاه مامایی در حد فوق دیپلم، ۴ آموزشگاه عالی مامایی در حد لیسانس، ۹۴ آموزشگاه بهیاری، ۳۳ آموزشگاه عالی پرستاری در حد لیسانس تأسیس شده و در ۲ دانشگاه نیز رشته پرستاری در حد فوق لیسانس از طرف سازمان‌های آموزشی و درمانی مختلف بوجود آمده و همه جا مورد استقبال دوشیزگان ایرانی قرار گرفته است. اکنون هنگام آن رسیده است که همه سازمان‌های مسئول با هم‌آهنگی در راه رفاه حال و تأمین خواسته‌های معقول پرستاران بکوشند تا این خدمتگزاران ارزنده اجتماع با راحتی خیال در شرایط مرفه و با امید بیشتر به خدمات فداکارانه خود ادامه دهند. یکی از پرستاران گفته است: اینکه ما را فرشتگان سپیدپوش لقب داده‌اند غرورانگیز و افتخارآمیز است ولی جامعه نباید فراموش کند که ما در حقیقت فرشته نبوده و بی‌نیاز از مایحتاج زندگی افراد عادی نیستیم. ما هم انسان‌هایی هستیم که باید وظایف سنگین خود را با تحمل رنج و بردباری انجام دهیم و در عین حال به همه چیزهایی که هر انسان معمولی در زندگانی عادی و طبیعی خود به آن احتیاج دارد نیازمندیم. من این گفته را تأیید می‌کنم و از همه مقامات مسئولی که در مسائل درمانی کشور سهم خدمتی به عهده دارند می‌خواهم که همواره در اندیشه فراهم ساختن موجبات تأمین احتیاجات و آسایش خاطر پرستاران باشند و شخصاً این مسائل را تا حصول نتایج کافی پیگیری خواهم کرد. اجرای کامل مواد ده‌گانه قطعنامه صادره از طرف کنگره پرستاران در مهرماه گذشته مورد توجه و منظور نظر است و سعی خواهد شد همه آن‌ها به مرحله اجرا و عمل در آید و اینک به عنوان آخرین دست آورد تلاش‌هایی که در راه بهبود وضع زندگی پرستاران به عمل آمده در این مجلس به اطلاع همگان می‌رسانم که شورای‌عالی پرستاری که مقدمات ایجاد آن از چندی پیش فراهم شده بود، تشکیل گردیده و اساسنامه آن پس از مطالعات کافی تصویب شده است و شخصاً ریاست آن را عهده‌دار گردیده‌ام و در اجرای هدف‌های آن کوشا خواهم بود. در آینده باید رشته آموزش و تخصص پرستاری بهداشت در دانشگاه‌ها توسعه یابد و همانطور که پرستاران در امر درمان نقش مهمی دارند، در فعالیت‌های بهداشتی نیز از وجود ایشان بیشتر استفاده شود. والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی در قسمت دیگری از بیانات خود گفتند: امیدوارم بزودی مقدمات تشکیل سازمان نظام پرستاری هم فراهم گردد تا پرستاری نوین ایران با تشکیلات تکامل یافته‌ای تحت نظم در آید و مسائل مربوط به پرستاران در مراجع صلاحیت‌دار از خود آن‌ها مورد رسیدگی قرار گیرد. در این هنگام که برای بهبود وضع پرستاران اقدامات همه جانبه‌ای در جریان است، از پرستاران نیز انتظار داریم در انجام وظایف خطیر انسانی که به عهده دارند بیش از پیش کوشا باشند و اگر به گفته خودشان در حقیقت فرشته نیستند، در انجام وظایف انسانی خود فرشته خو باشند.  
+
روز ۹ اسفند ماه ۱۳۳۱ - علاء وزیر دربار در نامه‌ای به آگاهی شاهنشاه رساند که محمد مصدق ساعت یک پس از نیم‌روز برای یک ساعت، و وزیران ساعت دو پس از نیم‌روز به پیشگاه شاهنشاه و ملکه ثریا بار خواهند یافت.  مصدق وارد کاخ شاهنشاهی شد و به پیشگاه شاهنشاه و ملکه ثریا باریافت. 
 +
 
 +
آیت‌الله کاشانی رییس مجلس شورای ملی نامه‌ای به تاریخ ۹ اسفند ماه ۱۳۳۱ به شماره ۱۳۷۸۵ به پیشگاه شاهنشاه نوشت:
 +
 
 +
اعلیحضرت همایون شاهنشاهی - خبر مسافرت غیرمترقبه اعلیحضرت همایون شاهنشاهی موجب شگفتی و نگرانی فوق‌العاده قاطبه اهالی پایتخت شده و هیئت رئیسه مجلس شورای ملی با استحضار آقایان به عرض می‌رساند که در وضع کنونی به هیچ وجه مصلحت و صواب نمی‌داند که اعلیحضرت همایونی مبادرت به مسافرت فرمایند زیرا ممکن است در تمام کشور تاثیرات عمیق و نامطلوب حاصل نماید به این لحاظ از پیشگاه همایونی استدعا می‌شود که قطعا در این مورد تجدید نظر فرموده و تصمیم به مسافرت را به موقع دیگری در سال آینده تبدیل فرمایند. رییس مجلس شورای ملی - سیدابوالقاسم کاشانی
 +
 
 +
هیات رییسه مجلس شورای ملی به پیشگاه شاهنشاه باریافت و به نمایندگی از مردم ایران خواهش کرد که معظم‌له در این روزهای بیم‌آور از این سفر  چشم پوشی کنند. مجلس شورای ملی با اعلامیه‌ای از مردم خواست که برای بازنگری شاهنشاه در اراده ایشان به سفر خارج و جلوگیری از این سفر هر کاری که می‌توانند انجام دهند.
 +
 
 +
گروه بی‌شماری از مردم تهران پیرامون کاخ مرمر گردآمدند و با تظاهرات میهن‌پرستانه و شاهدوستانه خود اعلام داشتند تا زمانی که شاهنشاه از سفر خود چشم‌پوشی نکرده‌اند به تظاهرات خود ادامه می‌دهند و از جلوی کاخ تکان نخواهند خورد. بازار تهران بسته شد و بازاریان همراه با دیگر طبقه‌های مردم در راه پیمایی باشکوهی میهن‌پرستی و شاهدوستی خود را نشان دادند. سرانجام با تظاهرات پیوسته و بی‌مانند مردم میهن پرست و شاهدوست، وزارت دربار شاهنشاهی با سپاسگزاری از ابراز احساسات پاک ملت ایران نسبت به شاهنشاه به آگاهی رساند که معظم‌له از سفر به خارج از کشور « فعلا » چشم‌پوشی کرده‌اند. شاهنشاه از کاخ مرمر به میان تظاهرکنندگان که غریو "جاوید شاه" آنان کاخ مرمر و خیابان‌های پیرامون را به لرزه درآورده بود رفتند، به میان مردمی که از دیدن شاهنشاهشان از شادی در پوست خود نمی‌گنجیدند  و به آنان گفتند:
 +
 
 +
::: حالا که شما نمی‌خواهید و مایل نیستید که برای معالجه از کشور خارج شوم من نیز ناچار انصراف خود را از این مسافرت اعلام می‌کنم.
 +
 
 +
بازداشت‌های گروهی - رویداد نهم اسفندماه بهانه‌ای فراهم ساخت که مصدق به بازداشت‌های گروهی دست بزند و روزنامه‌های هوادار دولت دشنام و ناسزاگویی به مخالفان سیاست دولت را بدون شناختن مرزی از اندازه بیرون کنند. ... و با اینکه جمال امامی در این میان این هنگامه گوشه‌گیری را به دخالت در امور سیاسی برتری داده‌بود، او نیز به همراه غلامحسین فروهر، سپهبد شاه‌بختی، سرلشگر معینی، عمیدی‌نوری، سرتیپ گیلانشاه، سرگرد خسروانی و شعبان جعفری و گروهی دیگر که شمار آنها بیش از صدوهفتاد نفر می‌شد، به جرم شوراندن مردم بر ضد دولت بازداشت شدند.
 +
 
 +
پس از آنکه دکتر مصدق آگاه شد که مردم از مسافرت شاهنشاه جلوگیری به عمل آورده‌اند، با لباس خواب به مجلس رفت و دست به یک تاتر تازه پارلمانی زد. اما این مانور نیز از سوی مخالفین دولت در مجلس بی‌هوده ماند و هر چه پایان سال ۱۳۳۱ نزدیک‌تر می‌شد، ناتوانی و سستی دستگاه دولت محمد مصدق آشکارتر می‌گشت. آن گونه که تنها یک برنامه پلید و از پیش ریخته شده یک رویدادی ناگهانی که می توانست افکار مردم را به بیراهه بکشد می‌توانست سبب استواری دولت شود و یا آن را سرنگون سازد ...
 +
 
 +
۱۹ اسفند ماه ۱۳۳۱ میر اشرافی نماینده مجلس شورای ملی از توطئه مصدق علیه شاهنشاه و نابودی رژیم شاهنشاهی و سرانجام تجزیه ایران در روز ۹ اسفند ماه پرده برداشت. میراشرافی گفت :..مگر در پس پرده چه نقشه هولناکی در شرف ظهوراست؟ دستگاه تبلیغات دولتی مردم شرافتمند طهران و علما و نمایندگان و اصناف و سایر طبقاتی که برای ابراز احساسات در مقابل کاخ همایونی اجتماع نموده بودند و با فریادهای ما نخواهیم گذاشت شاه برود مانع عزیمت شاهنشاه بودند بنام چاقوکش و مشایعت کننده معرفی نموده ...چندکلمه راجع به بازداشت سرلشگر زاهدی عرض کنم. چون سرلشگر زاهدی مجرم است و جرم او هم کاندید بودن ایشان برای مقام نخست‌وزیری است که این جرم در نظر جناب آقای دکتر مصدق قابل عفو نخواهدبود
 +
 
 +
شمس قنات‌آبادی نیز در این روز در سخنان خود گفت: "... آقایان نمایندگان محترم خوب دقت بفرمایید آقایان محترمی که بحکومت نظامی ولو حکومت نظامی زمان دکتر مصدق السلطنه رای می‌دهید که حقیقت امر این است که با وجود حکومت نظامی در حفظ حقوق ملت و صیانت آزادی‌های سیاسی هیچ نوع اقدامی نمی‌توان بعمل آورد چه حکومت نظامی تعطیل عمومی مشروطیت است (صحیح است) و باوجود آن حقوق و آزادیهایی که بموجب قانون اساسی برای ملت شناخته شده چنان که به تجریه دیده‌ایم کان لم یکن می‌شود در ممالکی که دولت علاقه مند به قانون اساسی و اجرای اصول مشروطیت است برفرض لزوم حکومت نظامی دوام پیدانمی‌کند در این مملکت کافی است که دولت بهانه‌ای بدست آورد و بواسطه برقراری حکومت نظامی ماه‌ها و سالها مشروطیت را تعطیل کند) ... اما آن دکتر مصدقی که می‌خواهد فقط باحکومت نظامی و قانون امنیت اجتماعی حکومت کند من نمی‌توانم ارادتی باوداشته باشم
 +
 
 +
پیشنیه نخست‌وزیری محمد مصدق  و انتخابات مجلس شورای ملی دوره هفدهم - انتخابات مجلس هفدهم بزرگترین تقلب در تاریخ انتخابات ایران است و تا کنون پروسه‌ای چنین با نیرنگ در ایران دیده نشده است. در انتخابات برای دوره هفدهم قانونگذاری ۱۳۶ کرسی مجلس یا حوزه انتخاباتی وجود داشت. مصدق در ۸۲ حوزه پروانه به برگزاری انتخابات را داد که اطمنیان داشت از هواداران جبهه ملی برگزیده می‌شوند. با این حساب شمار نمایندگانی که وارد مجلس شورای ملی شدند، آن شماری بود که برای مجلس شورای ملی برای برگزاری و گشایش مجلس و تصویب قانون بدان نیاز داشت. در دیگر ۵۴ حوزه انتخاباتی که مصدق انتخابات را برگزار نکرد، روشن بود که در آن شهرها و حوزه‌ها جبهه ملی‌ها رای نخواهند آورد. مصدق کار را به آنجا کشاند که پروانه نداد، نمایندگان ارامنه، کلیمیان و زرتشتیان به مجلس راه یابند. اگر انتخابات در سراسر ایران برگزار می‌شد، مصدق در مجلس هفدهم رای اکثریت نداشت و نمی‌توانست رای اعتماد از مجلس هفدهم بگیرد و نخست‌وزیری او با آغاز دوره هفدهم به پایان می‌رسید. از این انتخابات تا به امروز از سوی هواداران مصدق و جبهه ملی‌ها به عنوان اولین و آخرین انتخابات آزاد در ایران یاد می‌شود و محمد مصدق که غیر قانونی با پنهان کردن ملیت دوگانه‌اش خود را دوباره برای نخست‌وزیری کاندید کرد به عنوان تنها نخست‌وزیری که با دموکراسی انتخاب شده است به مردم ایران فروخته می‌شود.  
 +
 
 +
پنجاه و چهار حوزه انتخاباتی که در آن مصدق انتخابات را برگزار نکرد: اراک (۲ کرسی) - اصفهان (۳ کرسی) - اقلیت‌ها(ارامنه جنوب) (۱ کرسی) - اقلیت‌ها (ارامنه مرکزی و شمال) (۱ کرسی) - اقلیت‌ها (زرتشتی) (۱ کرسی) - اقلیت‌ها (کلیمیان) (۱ کرسی) - اقلیت‌ها (ارامنه مرکزی و شمال) (۱ کرسی) - بابل و بارفروش (۳ کرسی) - بروجرد (۲ کرسی) - بم (۱ کرسی) - بهبهان کهکیلویه (۱ کرسی) - تربت حیدریه (۱ کرسی) - خرمشهر (۱ کرسی) - درگز (۱ کرسی) - دزفول (۱ کرسی) - دشت گرگان و یموت (۱ کرسی) - دشت میشان و بنی طرف و سوسنگرد (۱ کرسی) - رشت (۲ کرسی) - زابل سیستان (۱ کرسی) - ساری و تنکابن (۲ کرسی) - ساوه و زرند (۱ کرسی) - سبزوار (۲ کرسی) - سقز و بانه (۱ کرسی) - سنندج (۳ کرسی) - شوشتر (۱ کرسی) - شهر ری (۱ کرسی) - شهر کرد بختیاری (۱ کرسی) - شیراز (۶ کرسی) - فسا (۱ کرسی) - قوچان (۱ کرسی) - کاشان و نطنز (۱ کرسی) - مشهد (۴ کرسی) - نایین (۱ کرسی)
 +
 
 +
پس از این که محمد مصدق از اختیارات خود سوءاستفاده کرد و علیه اراده مردم ایران، نقشه تغییر رژیم در ایران را کشید در روز رستاخیز ملی ۲۸ امرداد ۱۳۳۲ سرنگون شد. مصدق دستگیر شد و در دادگاه به اتهام خیانت به کشور به اعدام محکوم شد ولی با عفو شاهنشاه، محمد مصدق به سه سال زندان محکوم شد. اعضای جبهه ملی و توده‌ای‌ها متواری و بیشتر آنها به جمهوری دموکراتیک آلمان (آلمان شرقی) و یا شوروی پناهنده شدند و از آنجا دامنه پروپاگاندا و نوشتن کتاب‌های علیه ایران را آغاز کردند و با بنیاد نهادن کنفدراسیون دانشجویان در خارج از کشور، تیشه بر ریشه‌های فرهنگ، اقتصاد، آزادی و استقلال ایران زدند.
  
  

نسخهٔ ‏۲۶ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۸:۱۳


روز ملت ۹ اسفند ماه ۱۳۳۱ توطئه محمد مصدق در سرنگونی حکومت پارلمانی شاهنشاهی ایران
شاهنشاه و ملکه ثریا، مصدق و چند تن از وزیران را برای شرفیابی می‌پذیرند
مردم ایران دروازه‌های کاخ مرمر را می‌بندند و از رفتن شاهنشاه جلوگیری می‌کنند
تظاهرات مردم برای جلوگیری از سفر شاه در توطئه تغییر رژیم ۹ اسفند ۱۳۳۱
تظاهرات مردم برای جلوگیری از سفر شاه در توطئه تغییر رژیم ۹ اسفند ۱۳۳۱
مردم در پهنه کاخ مرمر به سخنان شاهنشاه گوش فرا‌می‌دهند ۹ اسفند ۱۳۳۱

روز ملت ۹ اسفند ماه ۱۳۳۱ - با تصمیم مجلس شورای ملی روز نهم اسفند ماه ۱۳۳۱ روزی که شاهنشاه بر اثر قیام دلیرانه مردم ایران و بنا به درخواست و ایستادگی آنان از مسافرت به خارج از کشور منصرف شدند و این امر موجبات نجات و سعادت کشور گردید، روز نهم اسفند به نام (روز ملت) نامیده شد. تصمیم قانونی دایر به نامیدن روز نهم اسفند به (روز ملت) و روز بیست و هشتم امرداد ماه (به روز قیام ملی) می‌باشد.

روز ملت ۹ اسفند ماه ۱۳۳۱ سالروز قیام مردم پایتخت علیه توطئه محمد مصدق در سرنگونی حکومت پارلمانی شاهنشاهی ایران می‌باشد. پنج هفته پیش از رخداد قیام مردم تهران، محمد مصدق از مجلس شورای ملی اختیارات دیکتاتوری برای یک سال دیگر گرفت. با این اختیارات محمد مصدق قانون اساسی مشروطه را زیر پا گزاشت و توانست بدون تصویب مجلس شورای ملی خود قانون بنویسد و خود آن را تصویب نماید و به اجرا درآورد. یعنی "قوه مقننه" و "قوه مجریه" از یکدیگر جدا و مستقل نبودند بلکه در وجود شخص محمد مصدق متبلور شدند. جدایی سه قوه مقننه، مجریه و قضاییه بر پایه اصل ۲۷ متمم قانون اساسی یکی از پایه‌های قانون اساسی است، زیر پا گذاشتن اصل ۲۷ بر پایه اصل هفتم متمم قانون اساسی که "اساس مشروطیت جزاً و کلاً تعطیل‌بردار نیست" ناممکن است. با این اختیارات محمد مصدق ملکه مادر، والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی و دیگر هموندان خانواده سلطنتی را از ایران بیرون کرد. سپس مصدق نخشه در سر داشت که شاهنشاه ایران و ملکه ثریا را از ایران بیرون براند. توطئه مصدق با همدستی شوروی برای برقرار ساختن جمهوری خلق ایران بود که در آن محمد مصدق پرزیدنت این جمهوری خلقی شود. نمایندگان مجلس شورای ملی که از نخشه‌های پلید مصدق آگاه شده بودند دیگر از محمد مصدق پشتیبانی نکردند. رییس مجلس شورای ملی نامه‌ای به شاهنشاه محمدرضا شاه پهلوی نوشت و در آن از اعلیحضرت درخواست کرد که معظم‌له به هیچ روی از کشور بیرون نروند. مجلس شورای ملی با چاپ جارنامه‌ای از مردم پایتخت خواست که برای جلوگیری از سفر شاهنشاه به خارج "هر کاری" که می‌توانند انجام دهند. مردم تهران در برابر کاخ مرمر گردآمدند و با فریادهای "جاوید شاه" از شاهنشاه ایران درخواست کردند که در کشور بمانند و نشان دادند که مردم ایران خواستار حکومت شاهنشاهی پارلمانی خود هستند و نه حکومت جمهوری خلقی به ریاست جمهوری محمد مصدق. با دیدن این اوضاع شاهنشاه ایران برآن شدند که در کشور بمانند و به میان مردم که در برابر کاخ مرمر چشم به راه تصمیم شاهنشاه بودند رفتند.

۱ اسفند ماه ۱۳۳۱ محمد مصدق نامه‌ای به شاهنشاه به وسیله برادرش حشمت‌الدوله والاتبار فرستاد با این درونمایه که حسین علاء وزیر دربار شاهنشاهی و دربار شاهنشاهی فعالیت‌هایی علیه دولت را سازمان می‌دهند. مصدق شاهنشاه را تهدید کرده بود که با رفراندوم درباره گزارش این کمیسیون قدرت شاهنشاه را تضعیف خواهدکرد. مصدق درخواست کرد که شاهنشاه در روز ۹ اسفند ۱۳۳۱ به همراه ملکه ثریا از کشور بیرون روند. محمد مصدق دستورهای پنهانی برای مسئولان صادر کرد که برای سفر شاهنشاه در روز ۹ اسفند آماده باشند. ولی آنچه را که مصدق به نیرنگ خود برای سفر شاهنشاه در پنهان برنامه‌ریزی کرده بود، انجام نشد زیرا که بسیاری از نمایندگان و مردم ایران از سفر شاهنشاه آگاهی یافتند.

۴ اسفند ماه ۱۳۳۱ هفت تن از نمایندگان مجلس شورای ملی به همراهی وزیر دربار شاهنشاهی به پیشگاه شاهنشاه باریافتند تا معظم له را درباره اوضاع جاری و آنچه در مجلس می‌گذرد آگاه سازند. هم چنین قرار شد که نخست‌وزیر به پیشگاه شاهانه بار یابد. فعالیت دامنه‌داری از سوی هفده تن از نمایندگان مجلس شورای ملی برای بهبود رابطه دولت و دربار شاهنشاهی آغاز شد.

۶ اسفند ماه ۱۳۳۱ سرلشکر زاهدی و شمار دیگری از افسران وفادار به شاهنشاه دستگیر و زندانی شدند.

روز ۹ اسفند ماه ۱۳۳۱ - علاء وزیر دربار در نامه‌ای به آگاهی شاهنشاه رساند که محمد مصدق ساعت یک پس از نیم‌روز برای یک ساعت، و وزیران ساعت دو پس از نیم‌روز به پیشگاه شاهنشاه و ملکه ثریا بار خواهند یافت. مصدق وارد کاخ شاهنشاهی شد و به پیشگاه شاهنشاه و ملکه ثریا باریافت.

آیت‌الله کاشانی رییس مجلس شورای ملی نامه‌ای به تاریخ ۹ اسفند ماه ۱۳۳۱ به شماره ۱۳۷۸۵ به پیشگاه شاهنشاه نوشت:

اعلیحضرت همایون شاهنشاهی - خبر مسافرت غیرمترقبه اعلیحضرت همایون شاهنشاهی موجب شگفتی و نگرانی فوق‌العاده قاطبه اهالی پایتخت شده و هیئت رئیسه مجلس شورای ملی با استحضار آقایان به عرض می‌رساند که در وضع کنونی به هیچ وجه مصلحت و صواب نمی‌داند که اعلیحضرت همایونی مبادرت به مسافرت فرمایند زیرا ممکن است در تمام کشور تاثیرات عمیق و نامطلوب حاصل نماید به این لحاظ از پیشگاه همایونی استدعا می‌شود که قطعا در این مورد تجدید نظر فرموده و تصمیم به مسافرت را به موقع دیگری در سال آینده تبدیل فرمایند. رییس مجلس شورای ملی - سیدابوالقاسم کاشانی

هیات رییسه مجلس شورای ملی به پیشگاه شاهنشاه باریافت و به نمایندگی از مردم ایران خواهش کرد که معظم‌له در این روزهای بیم‌آور از این سفر چشم پوشی کنند. مجلس شورای ملی با اعلامیه‌ای از مردم خواست که برای بازنگری شاهنشاه در اراده ایشان به سفر خارج و جلوگیری از این سفر هر کاری که می‌توانند انجام دهند.

گروه بی‌شماری از مردم تهران پیرامون کاخ مرمر گردآمدند و با تظاهرات میهن‌پرستانه و شاهدوستانه خود اعلام داشتند تا زمانی که شاهنشاه از سفر خود چشم‌پوشی نکرده‌اند به تظاهرات خود ادامه می‌دهند و از جلوی کاخ تکان نخواهند خورد. بازار تهران بسته شد و بازاریان همراه با دیگر طبقه‌های مردم در راه پیمایی باشکوهی میهن‌پرستی و شاهدوستی خود را نشان دادند. سرانجام با تظاهرات پیوسته و بی‌مانند مردم میهن پرست و شاهدوست، وزارت دربار شاهنشاهی با سپاسگزاری از ابراز احساسات پاک ملت ایران نسبت به شاهنشاه به آگاهی رساند که معظم‌له از سفر به خارج از کشور « فعلا » چشم‌پوشی کرده‌اند. شاهنشاه از کاخ مرمر به میان تظاهرکنندگان که غریو "جاوید شاه" آنان کاخ مرمر و خیابان‌های پیرامون را به لرزه درآورده بود رفتند، به میان مردمی که از دیدن شاهنشاهشان از شادی در پوست خود نمی‌گنجیدند و به آنان گفتند:

حالا که شما نمی‌خواهید و مایل نیستید که برای معالجه از کشور خارج شوم من نیز ناچار انصراف خود را از این مسافرت اعلام می‌کنم.

بازداشت‌های گروهی - رویداد نهم اسفندماه بهانه‌ای فراهم ساخت که مصدق به بازداشت‌های گروهی دست بزند و روزنامه‌های هوادار دولت دشنام و ناسزاگویی به مخالفان سیاست دولت را بدون شناختن مرزی از اندازه بیرون کنند. ... و با اینکه جمال امامی در این میان این هنگامه گوشه‌گیری را به دخالت در امور سیاسی برتری داده‌بود، او نیز به همراه غلامحسین فروهر، سپهبد شاه‌بختی، سرلشگر معینی، عمیدی‌نوری، سرتیپ گیلانشاه، سرگرد خسروانی و شعبان جعفری و گروهی دیگر که شمار آنها بیش از صدوهفتاد نفر می‌شد، به جرم شوراندن مردم بر ضد دولت بازداشت شدند.

پس از آنکه دکتر مصدق آگاه شد که مردم از مسافرت شاهنشاه جلوگیری به عمل آورده‌اند، با لباس خواب به مجلس رفت و دست به یک تاتر تازه پارلمانی زد. اما این مانور نیز از سوی مخالفین دولت در مجلس بی‌هوده ماند و هر چه پایان سال ۱۳۳۱ نزدیک‌تر می‌شد، ناتوانی و سستی دستگاه دولت محمد مصدق آشکارتر می‌گشت. آن گونه که تنها یک برنامه پلید و از پیش ریخته شده یک رویدادی ناگهانی که می توانست افکار مردم را به بیراهه بکشد می‌توانست سبب استواری دولت شود و یا آن را سرنگون سازد ...

۱۹ اسفند ماه ۱۳۳۱ میر اشرافی نماینده مجلس شورای ملی از توطئه مصدق علیه شاهنشاه و نابودی رژیم شاهنشاهی و سرانجام تجزیه ایران در روز ۹ اسفند ماه پرده برداشت. میراشرافی گفت :..مگر در پس پرده چه نقشه هولناکی در شرف ظهوراست؟ دستگاه تبلیغات دولتی مردم شرافتمند طهران و علما و نمایندگان و اصناف و سایر طبقاتی که برای ابراز احساسات در مقابل کاخ همایونی اجتماع نموده بودند و با فریادهای ما نخواهیم گذاشت شاه برود مانع عزیمت شاهنشاه بودند بنام چاقوکش و مشایعت کننده معرفی نموده ...چندکلمه راجع به بازداشت سرلشگر زاهدی عرض کنم. چون سرلشگر زاهدی مجرم است و جرم او هم کاندید بودن ایشان برای مقام نخست‌وزیری است که این جرم در نظر جناب آقای دکتر مصدق قابل عفو نخواهدبود

شمس قنات‌آبادی نیز در این روز در سخنان خود گفت: "... آقایان نمایندگان محترم خوب دقت بفرمایید آقایان محترمی که بحکومت نظامی ولو حکومت نظامی زمان دکتر مصدق السلطنه رای می‌دهید که حقیقت امر این است که با وجود حکومت نظامی در حفظ حقوق ملت و صیانت آزادی‌های سیاسی هیچ نوع اقدامی نمی‌توان بعمل آورد چه حکومت نظامی تعطیل عمومی مشروطیت است (صحیح است) و باوجود آن حقوق و آزادیهایی که بموجب قانون اساسی برای ملت شناخته شده چنان که به تجریه دیده‌ایم کان لم یکن می‌شود در ممالکی که دولت علاقه مند به قانون اساسی و اجرای اصول مشروطیت است برفرض لزوم حکومت نظامی دوام پیدانمی‌کند در این مملکت کافی است که دولت بهانه‌ای بدست آورد و بواسطه برقراری حکومت نظامی ماه‌ها و سالها مشروطیت را تعطیل کند) ... اما آن دکتر مصدقی که می‌خواهد فقط باحکومت نظامی و قانون امنیت اجتماعی حکومت کند من نمی‌توانم ارادتی باوداشته باشم

پیشنیه نخست‌وزیری محمد مصدق و انتخابات مجلس شورای ملی دوره هفدهم - انتخابات مجلس هفدهم بزرگترین تقلب در تاریخ انتخابات ایران است و تا کنون پروسه‌ای چنین با نیرنگ در ایران دیده نشده است. در انتخابات برای دوره هفدهم قانونگذاری ۱۳۶ کرسی مجلس یا حوزه انتخاباتی وجود داشت. مصدق در ۸۲ حوزه پروانه به برگزاری انتخابات را داد که اطمنیان داشت از هواداران جبهه ملی برگزیده می‌شوند. با این حساب شمار نمایندگانی که وارد مجلس شورای ملی شدند، آن شماری بود که برای مجلس شورای ملی برای برگزاری و گشایش مجلس و تصویب قانون بدان نیاز داشت. در دیگر ۵۴ حوزه انتخاباتی که مصدق انتخابات را برگزار نکرد، روشن بود که در آن شهرها و حوزه‌ها جبهه ملی‌ها رای نخواهند آورد. مصدق کار را به آنجا کشاند که پروانه نداد، نمایندگان ارامنه، کلیمیان و زرتشتیان به مجلس راه یابند. اگر انتخابات در سراسر ایران برگزار می‌شد، مصدق در مجلس هفدهم رای اکثریت نداشت و نمی‌توانست رای اعتماد از مجلس هفدهم بگیرد و نخست‌وزیری او با آغاز دوره هفدهم به پایان می‌رسید. از این انتخابات تا به امروز از سوی هواداران مصدق و جبهه ملی‌ها به عنوان اولین و آخرین انتخابات آزاد در ایران یاد می‌شود و محمد مصدق که غیر قانونی با پنهان کردن ملیت دوگانه‌اش خود را دوباره برای نخست‌وزیری کاندید کرد به عنوان تنها نخست‌وزیری که با دموکراسی انتخاب شده است به مردم ایران فروخته می‌شود.

پنجاه و چهار حوزه انتخاباتی که در آن مصدق انتخابات را برگزار نکرد: اراک (۲ کرسی) - اصفهان (۳ کرسی) - اقلیت‌ها(ارامنه جنوب) (۱ کرسی) - اقلیت‌ها (ارامنه مرکزی و شمال) (۱ کرسی) - اقلیت‌ها (زرتشتی) (۱ کرسی) - اقلیت‌ها (کلیمیان) (۱ کرسی) - اقلیت‌ها (ارامنه مرکزی و شمال) (۱ کرسی) - بابل و بارفروش (۳ کرسی) - بروجرد (۲ کرسی) - بم (۱ کرسی) - بهبهان کهکیلویه (۱ کرسی) - تربت حیدریه (۱ کرسی) - خرمشهر (۱ کرسی) - درگز (۱ کرسی) - دزفول (۱ کرسی) - دشت گرگان و یموت (۱ کرسی) - دشت میشان و بنی طرف و سوسنگرد (۱ کرسی) - رشت (۲ کرسی) - زابل سیستان (۱ کرسی) - ساری و تنکابن (۲ کرسی) - ساوه و زرند (۱ کرسی) - سبزوار (۲ کرسی) - سقز و بانه (۱ کرسی) - سنندج (۳ کرسی) - شوشتر (۱ کرسی) - شهر ری (۱ کرسی) - شهر کرد بختیاری (۱ کرسی) - شیراز (۶ کرسی) - فسا (۱ کرسی) - قوچان (۱ کرسی) - کاشان و نطنز (۱ کرسی) - مشهد (۴ کرسی) - نایین (۱ کرسی)

پس از این که محمد مصدق از اختیارات خود سوءاستفاده کرد و علیه اراده مردم ایران، نقشه تغییر رژیم در ایران را کشید در روز رستاخیز ملی ۲۸ امرداد ۱۳۳۲ سرنگون شد. مصدق دستگیر شد و در دادگاه به اتهام خیانت به کشور به اعدام محکوم شد ولی با عفو شاهنشاه، محمد مصدق به سه سال زندان محکوم شد. اعضای جبهه ملی و توده‌ای‌ها متواری و بیشتر آنها به جمهوری دموکراتیک آلمان (آلمان شرقی) و یا شوروی پناهنده شدند و از آنجا دامنه پروپاگاندا و نوشتن کتاب‌های علیه ایران را آغاز کردند و با بنیاد نهادن کنفدراسیون دانشجویان در خارج از کشور، تیشه بر ریشه‌های فرهنگ، اقتصاد، آزادی و استقلال ایران زدند.