تفاوت میان نسخه‌های «الگو:نوشتار برگزیده»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
خط ۲: خط ۲:
 
<onlyinclude>
 
<onlyinclude>
 
*
 
*
[[پرونده:OathHIMMohammadRezaShahPahlavi25Shahrivar1320a.mp4|thumb|left|220px|سوگند پادشاهی محمدرضا شاه پهلوی ۲۵ شهریور ماه ۱۳۲۰]]
+
[[پرونده:HIMMohammadRezaShahPahlaviRoozDehghan1Mehr1342b.mp4|thumb|left|220px|سخنرانی اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در روز دهقان در بویین زهرا ۱ مهر ماه ۱۳۴۲]]
[[پرونده:RezaShahBozorgFarewellMohammadRezaShah.jpg|thumb|left|150px|رضا شاه بزرگ ولیعهد را می‌بوسند و بدرود می‌گویند]]
+
[[پرونده:VaraminRoyallanddistribution1331.jpg|thumb|left|180px|شاهنشاه برنامه رفاه مردم را با تقسیم املاک سلطنتی در ورامین آغاز می‌کنند امرداد ۱۳۳۱ که به رستاخیز ملت ایران علیه مصدق انجامید]]
[[پرونده:RezaShahBozorgResignation4.jpg|thumb|left|150px|رضا شاه بزرگ از شاهنشاهی ایران کناره می‌گیرند ۲۵ شهریور ماه ۱۳۲۰]]
+
[[پرونده:Mrplandreform1.jpg|thumb|left|180px|شاهنشاه سند مالکیت زمینهای تقسیم شده را به کشاورزان می‌دهند]]
[[پرونده:MohammadRezaShahPahlaviOath25Shahrivar1320.jpg|thumb|left|150px|سوگند محمدرضا شاه پهلوی به نگاهبانی از قانون اساسی سکولار مشروطه ایران ۲۶ شهریور ۱۳۲۰]]
+
[[پرونده:Landreform in Khorasan.jpg|thumb|left|180px|شاهنشاه سند مالکیت زمین‌ها را به کشاورزان خراسان می‌دهند]]
[[پرونده:MohammadRezaShahPahlaviOath25Shahrivar1320a.JPG|thumb|left|150px|سوگند محمدرضا شاه پهلوی به نگاهبانی از قانون اساسی سکولار مشروطه ایران ۲۶ شهریور ۱۳۲۰]]
+
[[پرونده:Mpaminiarsanjani.jpg|thumb|left|180px|پادشاه، علی امینی و ارسنجانی، پادشاه سند مالکیت زمین‌ها در کرمانشاه را به کشاورزان می‌دهند]]
  
[[سوگند پادشاهی محمدرضا شاه پهلوی]] - روز سه شنبه ۲۵ شهریور ماه ۱۳۲۰ والاحضرت همایون محمدرضا پهلوی ولیعهد ایران در برابر مجلس شورای ملی سوگند پادشاهی یاد کردند و شاهنشاه ایران شدند، همزمان ارتش شوروی و بریتانیا تهران را نیز اشغال کردند. در این روز نخست‌وزیر ایران محمدعلی فروغی در نشست فوق‌العاده مجلس شورای ملی، کناره‌گیری اعلیحضرت رضا شاه پهلوی از شاهنشاهی ایران و برقرار شدن والاحضرت محمدرضا پهلوی ولیعهد ایران به مقام سلطنت را به آگاهی نمایندگان ملت ایران رساند. آنگاه فروغی استعفانامه اعلیحضرت همایون رضا شاه بزرگ را خواند:
+
[[روز دهقان]] - به فرمان اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر شاهنشاه ایران روز ۱ مهر ماه به روز دهقان نامگذاری شد. این فرمان در روز ۱۵ شهریور ماه ۱۳۳۹ به آگاهی همگان رسانده شد. بدین روی برنامه ویژه‌ای از رادیو تهران پخش گردید. هم‌چنین برای بازدید مردم از مرکزهای کشاورزی پیرامون تهران برنامه‌هایی سازمان داده شد. در روز ۱ مهر ماه ۱۳۴۰ شاهنشاه در پیامی که به کشاورزان و روستاییان فرستادند فرمودند:
  
« نظر به اینکه من همه قوای خود را در این چند ساله مصروف امور کشور کرده و ناتوان شده‌ام حس می‌کنم که اینک وقت آن رسیده‌است که یک قوه و بنیه جوانتری به کارهای کشور که مراقبت دائم لازم دارد بپردازند و اسباب سعادت و رفاه ملت را فراهم آورد بنابراین امر سلطنت را به ولیعهد و جانشین خود تفویض کردم از کار کناره نمودم از امروز که روز ۲۵ شهریور ماه ۱۳۲۰ است عموم ملت از کشوری و لشکری ولیعهد و جانشین قانونی مرا باید به سلطنت بشناسد و آنچه نسبت به من از پیروی مصالح کشور می‌کردند نسبت به ایشان بکنند - کاخ مرمر - تهران - به تاریخ ۲۵ شهریور ماه ۱۳۲۰ امضا »
+
شما کشاورزان پایه محکم و متین ساختمان اقتصادی و سیاسی و اجتماعی ما را تشکیل می‌دهید. کار مداوم شماست که برای ملت ایران تولید ثروت می‌کند. فرزندان شما یا در مزارع در راه تولید کشاورزی کار می‌کنند و یا در لباس با شرافت سربازی دفاع از زاد و بوم و هستی خود و خانواده ملی خود را می‌آموزند. پس شما نزد من عزیز و گرامی هستید و من نگران رفاه و سعادت شما هستم.
اجرای آیین سوگند از سوی اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی در مجلس شورای ملی
 
  
بر پایه اصل ۳۹ متمم قانون اساسی مشروطه
+
۱ مهر ماه ۱۳۴۱ آیین جشن روز دهقان در پیشگاه شاهنشاه در شهر مراغه برگزار شد و اعلیحضرت در پیامی که برای این روز فرخنده فرستادند فرمودند:
  
اصل سی و نهم: هیچ پادشاهی برتخت سلطنت نمی‌تواند جلوس کند مگر این که قبل از تاجگذاری در مجلس شورای ملی حاضر شود با حضور اعضای مجلس شورای ملی و مجلس سنا و هیات وزراء به قرار ذیل قسم یاد نماید:
+
...لایحه اصلاحات ارضی که در جریان است، مترقی ترین وسیله تامین سعادت و رفاه و هم چنین تامین وضع شرافتمندانه زندگی دهقان ایرانی است....
  
بر پایه فراخوان رییس مجلس شورای ملی، در ساعت ۴ پس از نیمروز روز ۲۶ شهریور ماه با بودن هیات وزیران، امرای لشکر، معاونین و مدیران کل وزارتخانه‌ها و رییس‌های اداره‌های دولتی همه با پوشاک رسمی در ساختمان مجلس شورای ملی و باغ بهارستان گرد آمدند.
+
سخنان اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی در روز دهقان به روستاییان قزوین و بویین‌زهرا ۱ مهر ۱۳۴۲
  
موکب همایونی ولیعهد ایران محمدرضا پهلوی در ساعت ۴ پس از نیمروز از کاخ مرمر به راه افتاد و از خیابان پهلوی و سپس از خیابان شاه گذشت و ساعت ۴ و سی دقیقه پس از نیمروز در میان ابراز احساسات و هلهله و هورای مردم به مجلس شورای ملی رسید. در میدان بهارستان مامورین شهربانی ایستاده بودند.
+
قریب یک سال پیش در همین محل با قلبی آزرده به بازدید خرابی‌ها، سعی در تسلی دادن و امیدوار نمودن خانواده‌هایی که در زلزله دهم شهریور مصیبت دیده بودند به اینجا آمدم و امروز نیز برای شرکت در جشن دهقان و ضمناً بازرسی از کارهایی که در این یک سال برای بنای جدید دهات خراب شده، و همچنین احوالپرسی از کسانی که باقی مانده‌اند، و دیدن روحیه جدیدی که در باقیماندگان ایجاد شده است، در این جا حضور دارم.
  
گروهان گارد احترام با دسته موزیک ارتش درون باغ مجلس شورای ملی با ورود اعلیحضرت همایون آیین احترام نظامی را انجام دادند و دسته موزیک سرود ملی ایران را نواخت.
+
زلزله‌ای که پارسال در این صفحات پدیدآمد، با کمال تأسف بیش از ده هزار نفر تلفات داشت و در حدود سی هزار نفر بی خانمان شدند. اقداماتی که تا بحال شده است آن چیزی که از دست مؤسسات ایرانی، خیرخواهان ایرانی، و تمام کسانی که در این مملکت به نحوی از انحاء در تجدید بنای این دهات شرکت کردند، و همچنین کمک‌های ذیقیمتی که ممالک دوست و افراد بشردوست و خیرخواه که از خارج به این مملکت کمک کردند باعث کمال قدردانی است. منتها اقداماتی که انجام گرفته است جوابگوی تمام احتیاجات ساکنین آسیب دیده نمی باشد و سعی ما در آتیه باید این باشد که در تمام دهات خراب شده را بتوانیم برای باقیماندگان آنها بنای کافی و وسیله زندگی، وسیله کشاورزی و امرار معاش فراهم کنیم. ضمناً در این دشت پهناور یک برنامه عمرانی در نظر داریم که شاید برای تمام مملکت نمونه باشد، یعنی یک کشاورز با اصول جدید در چه نوع خانه‌ای زندگی کند که بیشتر وسیله رفاه و آسایش او را فراهم کند، چه شکلی زمین خودش را با چه وسایلی زراعت کند، طرز آبیاری چه باشد، طرز کود دادن چه باشد، دامداری چه باشد، و امیدواریم این برنامه نمونه را با هر قیمتی که باشد شروع و به اتمام برسانیم و این خود نمونه ای باشد برای تمام اقدامات بعدی چه دولتی و چه خصوصی.
  
هیات وزیران و امرای لشکر در سرسرای ساختمان مجلس ایستاده بودند. بی‌درنگ پس از ورود اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی به ساختمان مجلس شورای ملی پرچم سه رنگ شیر و خورشید نشان ایران بر بام مجلس شورای ملی به اهتزاز درآمد. اعلیحضرت پس از ابراز مهربانی به هیات دولت به تالار آیینه تشریف فرما شدند. هیات دولت از سرسرا وارد تالار نشست شدند و بر سر جاهای خود قرارگرفتند. رییس تشریفات دربار شاهنشاهی ایران ورود اعلیحضرت همایونی محمدرضا شاه پهلوی را به تالار نشست‌های مجلس شورای ملی به آگاهی رساند و نمایندگان همه برخاستند.
+
و اما در این روز باید از اصلاحات ارضی که در این مملکت صورت گرفته است ذکری بکنیم. اصلاحات ارضی را همان طوری که می دانید سعی کردم که در ۱۳۲۹ با تقسیم املاک شخصی خود شروع کنم. بعد از مدت کوتاهی متأسفانه وضع مملکت شما دستخوش حوادث شد و کسانی که در آن موقع زمامدار دولت بودند به آن برنامه خاتمه دادند و برای مدت کوتاهی متوقف شد. بعدها فهمیدیم که آن نظر متوقف کردن این برنامه چه معنایی داشت. معنای متوقف کردن این برنامه در ۱۳۳۱ را ما در اتفاقاتی که در این یک سال اخیر در این مملکت افتاد فهمیدیم، یعنی همان حرفی که من در کنگره دهقان‌ها زدم که در مقابل این نهضت بزرگ ما، این انقلاب ملی ما، دو قوه از پای نخواهند نشست و آن ارتجاع سیاه و قوای مخرب سرخ باهم دست اتحاد خواهند داد تا مانع پیشرفت و سرافرازی این مملکت بشوند. همین قوه و اتحاد این دو قوه بود که در ۱۳۳۱ به زمامداران کور وقت در واقع حکم کرد که در همان موقع این برنامه اصلاحات ارضی را متوقف کنند.
  
اعلیحضرت همایونی در برابر میز ویژه ایستادند. سوگندنامه از سوی رییس تشریفات دربار به اعلیحضرت همایونی داده شد و اعلیحضرت همایونی نوشتار سوگند که در متمم قانون اساسی اصل سی و نهم آمده است را خواندند و بر سوگندنامه دستینه نهادند.
+
بعد از مدتی خواستیم که اصلاحات ارضی شخصی خود را به مملکت تعمیم بدهیم، لایحه تقسیم خالصجات را به تصویب رساندیم، و لایحه محدودیت اراضی زراعتی را نیز به مجلس دادیم. همان طوری که قبلاً گفتیم این لایحه به یک طریقی وارد مجلس شد و به طریق دیگری خارج. درست مصداق اصطلاح معروف است که یک شیر برازنده خوش ترکیبی وارد مجلس شد و بدون یال و دم و اِشکم خارج شد. چرا؟ چون تا قبل از این انتخابات، تا قبل از آزادی دهقان، تا قبل از الغای رژیم ارباب و رعیتی، کشاورزان زحمتکش ایران و سایر طبقاتی که زنجیرهای اسارتی به پای آن‌ها بسته شده بود در رفتن به پای صندوق از خود اراده‌ای نداشتند، مجبور بودند که آن چیزی را که یا ارباب به آنها می‌گفت یا صاحبان نفوذی که به هر قیمتی می‌خواستند یک منافع قدیمی و پوسیده‌ای را برای خود در مملکت حفظ کنند اینها در پر کردن صندوق های این مملکت نفوذ و تاثیر داشتند. پس در مورد آن لایحه که در مجلسی که به آن ترتیب تشکیل می‌شد غیر از همان اتفاقی که افتاد نمی‌بایستی که ما انتظاری داشته باشیم. تا اینکه بالاخره در مقابل مقایسه وضع خود ما با تمدن امروز جهان، در سه سال پیش قریب سه سال پیش تصمیم گرفتیم که برای حفظ و بقای این مملکت منتظر حوادث نمی شود شد، بلکه ما خودمان حوادث را باید بیافرینیم و بر آن‌ها فایق بشویم تا اینکه آینده مملکت خود را تأمین بکنیم و با ملل راقیه دنیا برابر و همسر زندگانی کنیم. این است که مجبور شدیم برای انجام اصلاحات و پیشرفت‌های مملکت مدتی بدون دغدغه و اشکالاتی تصمیماتی که برای پیشرفت مملکت لازم بود انجام بدهیم. دو سال و نیم ما بدون نمایندگان که مربوط به گذشته این مملکت بودند زندگی کردیم و نتیجه این دو سال و نیم همین است که امروز می‌بینید، یعنی در ششم بهمن با آن شوق و ذوق که شما به پای صندوق‌های تصویب ملی رفتید و به انقلاب ایران صحه گذاردید و آن انقلاب ایران چیزی است که شما دهقان‌های ایران را آزاد کرد، به رژیم ارباب و رعیتی خاتمه داد، به کارگر ایرانی وضع فعلی را بخشید، به نصف جمعیت که آنهم زن‌های ایرانی است آزادی داد و به سایر موادی که معروف به مواد شش گانه است صحه قانونی ملی را گذاشتید.
  
من خداوند قادر متعال را گواه گرفته به کلام الله مجید و به آن چه نزد خدا محترم است قسم یاد می‌کنم که تمام هم خود را مصروف حفظ استقلال ایران نموده حدود مملکت و حقوق ملت را محفوظ و محروس بدارم قانون اساسی مشروطیت ایران را نگهبان و برطبق آن و قوانین مقرره سلطنت نمایم و در ترویج مذهب جعفری اثنی عشری سعی و کوشش نمایم و در تمام اعمال و افعال خداوند عز شانه را حاضر و ناظر دانسته منظوری جز سعادت و عظمت دولت و ملت ایران نداشته باشم و از خداوند مستعان در خدمت به ترقی ایران توفیق می‌طلبم و از ارواح طیبه اولیای اسلام استمداد می‌کنم.
+
نمی‌توانیم امروز در تمام جزییات وارد بشویم. بلکه فقط راجع به امور اصلاحات ارضی مختصری می‌پردازیم.
آنگاه اعلیحضرت همایونی محمدرضا شاه پهلوی برای مجلس شورای ملی و ملت ایران سخنرانی کردند:
 
  
اکنون که مقتضیات داخلی کشور ایجاب نموده‌است که من وظایف خطیر سلطنت را عهده‌دار شوم و در چنین موقعی سنگینی مهام امور کشور را مطابق قانون اساسی تحمل نمایم لازم می‌دانم با توجه وافی به اصول مشروطیت و تفکیک قوا لزوم همکاری دایم و کامل را بین دولت و مجلس شورای ملی خاطر نشان نموده برای تامین مصالح کشور متذکر شوم که هم من و دولت و هم مجلس شورای ملی و عموم افراد ملت هر یک باید مراقبت تام نسبت به انجام وظایف خود داشته‌باشیم و هیچگاه به هیچوجه از رعایت کامل قوانین فروگذار نکنیم در این زمینه مخصوصا برای رفاه اهالی کشور فرمان موکد داده شده که به عموم مامورین و مستخدمین کشوری و لشکری ابلاغ گردد که هر کس از حدود قوانین و مقررات وابسته تجاوز نماید و یا به حقوق افراد تعدی کند موافق قانون به کیفر مقرر خواهد رسید.
+
وقتی که قانون اصلاحات ارضی، اول تصویب شد و ما به مراغه رفتیم و برنامه را اعلام کردیم، خیلی‌ها بودند که فکر می‌کردند این برنامه‌ها در مملکت عملی نیست. شاید اولین کسانی که از طرف اصلاحات ارضی به دهات مراغه فرستاده شده بودند، برای آنها اسباب اشکال شد بعضی‌ها آن‌ها را تهدید کردند، ولی دستور من به قوای مسلح مملکت این بود که با تمام قوا مجری این برنامه هستند و هر کسی که خواست حتی یک ثانیه در مقابل اجرای قانون حتی تأخیر بیندازد، آن شخص را خلع سلاح بکنند، یعنی از صدمه رساندن او جلوگیری بکنند. در مراغه نصایحی کردم که امروز دنیا چطور است و به عقیده من مالکیت چطور ممکن است ادامه داشته باشد. نصیحت من این بود که شما مالکین جایی که با زارع سروکار دارید بهتر است که آن زمین را به زارع واگذار بکنید و خودتان با ماشین‌آلات در جایی که زارع نیست به کار بپردازید. البته گمان نمی‌کنم که همه از این حرف‌ها، یا پند گرفتند یا خوششان آمد، ولی از من نصیحت کردن بود برای اینکه آتیه را می‌دیدم.
  
دولت ماموریت دارد گذشته از اهتمام جدی در اجرای دقیق قوانین برای حصول تامین قضایی برنامه جامعی حاکی از رئوس اصلاحات مربوطه به امور اجتماعی و اقتصادی و مالی و تغییر مقرراتی که با احتیاجات و مقتضیات امروز وفق نمی‌دهد هر چه زودتر با موافقت و تصویب مجلس تهیه نموده به موقع اجرا بگذارند که موجبات آسایش عموم طبقات اهالی کشور و هم چنین بهبود اوضاع زندگی خدمتگذاران لشکری و کشوری از هر جهت آماده و وسایل رفاهیت آینده کشور فراهم گردد. این نکته را مخصوصا یادآور می‌شوم که من جد وافی خواهم داشت پیوسته وظایف خود را موافق قانون و وجدان انجام‌دهم و انتظاردارم نمایندگان ملت و عموم کارکنان ادارات دولت و طبقه روشن‌فکر هم همین معنی را نصب‌العین خود نموده برای سعادت و بهروزی میهن که مقصود مشترک همه ماها می‌باشد از این روش منحرف نگردد ضمنا دولت من با اهتمام کامل به عمل خواهد آورد که با همکاری نزدیک با دولت‌هایی که منافع ما با آنها ارتباط مخصوص دارد به طوری که مصالح مملکتی کاملا رعایت شود مشکلاتی که فعلا برای ما پیش آمده حل شده و جریان امور بر وفق دلخواه گردد در این صورت امیدوارم به فضل خداوند با منتهای کوشش که همه با تمام قوا به عمل خواهیم آورد کشتی سلامت کشور را به ساحل برسانیم.
+
چند صباحی گذشت و همان دو قوه‌ای که اتحاد غیرمقدس باطنی با هم داشتند شروع به عمل کردند. مهندس ملک عابدی را در فارس به قتل رساندند. کشتن او ما را از اجرای برنامه منصرف نکرد. کشتن او شاید در تصمیمی که من برای به مراجعه گذاشتن آرای عمومی لوایح اصلاحات ارضی و هم لوایح دیگری را که جامعه ایرانی را زیرورو می‌کرد بی تأثیر نبود. آن عکس‌العمل خائنانه باعث تسریع در تصمیم گرفتن از طرف من و تأیید از طرف شما شد که به آن زندگی ناجوانمردانه و غیرقابل تحمل گذشته زودتر خاتمه بدهیم. برنامه اصلاحات ارضی با فداکاری‌های حقیقتاً تمام مأمورین این سازمان ادامه داشت. جوان‌هایی که بدون فوق‌العاده و حتی بدون خرج سفر، این دقیقه به آنها می گفتند که بروید در فلان نقطه دورافتاده مملکت، شاید بعد از چند ساعت اینان در راه بودند. حقوق‌هایی که به آنها می دادند ناچیز. تنها محرک اینها قطعاً ایمان به این برنامه بود و قطعا به آینده‌ای که برای مملکت پیش خودشان تجسم می‌کردند. خدمات بی شائبه اینها ادامه داشت.
سخنرانی اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی در میان کف زدن ممتد باشندگان به پایان رسید و اعلیحضرت همایونی در میان ابراز احساسات عمومی به تالار آیینه بازگشتند و پس از درنگی کوتاه به شیوه برنامه ریزی شده برای آمدن به مجلس شورای ملی به کاخ مرمر بازگشتند. آیین سوگند و سخنرانی اعلیحضرت همایونی محمدرضا شاه پهلوی از رادیو ایران زنده برای ملت ایران پخش شد.
 
  
به هنگام بازگشت، هزاران تن از مردم پایتخت در برابر مجلس شورای ملی گردآمده بودند و همه راه بازگشت، پیرامون خودروی شاهانه را گرفتند و تا کاخ مرمر همراهی کردند. مردم ساعت‌ها در برابر کاخ مرمر ایستاده بودند و کف می‌زدند و هورا می‌کشیدند. این ابراز احساسات آن اندازه‌ای بود که اعلیحضرت به ایوان کاخ تشریف فرما شدند و چندین دقیقه با اشاره سر و دست از این همه شادمانی و احساسات مردم ابراز خوشوقتی و قدردانی کردند.
+
ششم بهمن آمد و شما ملت انقلابی ملی خودتان را تصویب کردید. ولی این هنوز به عمر خائنانه آن اتحاد نامقدس خاتمه نداده بود. دیدید که بعد از ششم بهمن، بعد از چند روزی یک مشت از خدا بی‌خبر سعی کردند که در فارس غائله‌ای راه بیندازند که به فکر خودشان باعث رکود و شکست انقلاب ملی ما بشود. یک مشت مردم گمراه، یک مشت قاتلین حرفه‌ای و پیشه‌ای، با تحریک مرتجع و مخرب که ما اسنادش را داریم، به خیال خودشان افتادند توی کوه‌ها که قتل ملک عابدی‌ها را تجدید بکنند و یا ما را مرعوب بکنند و یا برنامه ما را متوقف سازند.
  
در این روز ارتش شوروی و انگلیس، تهران را اشغال کردند و همه وزارتخانه‌ها و اداره‌های دولتی را به دست گرفتند. برای ناآگاه نگاهداشتن مردم ایران از آنچه که در کشورشان می‌گذرد، روزنامه‌ها زیر سانسور شدید رفتند و نوشتارهای هر روزنامه می‌بایستی که از بخش مطبوعاتی سفارت شوروی و انگلستان بگذرد تا پروانه چاپ شدن بگیرد. کشور ایران سه بخش شده بود، بخش اشغال شده از سوی ارتش شوروی در شمال ایران و بخش اشغال شده از سوی ارتش انگلستان در جنوب ایران و بخش سوم که منطقه بی طرف نامیده می‌شد بخش میانی ایران بود که تهران را نیز دربرداشت. ارتش ایران پروانه نداشت که در بخش اشغالی از سوی ارتش شوروی در پادگان‌ها باشد. کنترل بر روی شمال ایران از دست دولت مرکزی بیرون کشیده شد. در تهران سربازان شوروی زندان‌ها را بازکردند و آن ۵۲ تن کمونیست خطرناک سرسپرده شوروی را از زندان بیرون آوردند و بی‌درنگ حزب توده از سوی استالین در ایران بنیاد شد. از همین جا "پرشین کریدور" برپا شد تا اسلحه و مهمات امریکایی که به شاخاب پارس (خلیج فارس) ترابر شده بود از راه ایران به ارتش سرخ شوروی داده شود.  استالین نیز زمینه را برای صادرکردن فرمان‌هایش در جداساختن استان‌های شمالی ایران فراهم ساخت.
+
به همت سربازهای رشید وطن شما که متأسفانه آن‌ها نیز تلفات دادند و شاید تلفاتشان در حدود هفتاد الی هشتاد نفر بود از سرباز و ژاندارم و غیره به آن غائله خائنانه و در عین حال بچگانه و مضحک پایان داد. بعد از آن پانزده خرداد را ما داشتیم که در آن بدترین مظاهر وحشیگری و عقب افتادگی و تحجّر فکری نمایان شد که برای این مملکت ننگی بود که باز اراده قوی ملت ایران، و همچنین وظیفه شناسی قوای مسلح، در عرض مدت کوتاهی به این وضع خاتمه داد. جواب ۱۵ خرداد با رویه و تصمیم خلل ناپذیر شما در رفتن به پای صندوق‌ها در بیست و ششم شهریور و انتخاب کردن افرادی که به انقلاب ملی ما مؤمن بودند داده شد. بزرگترین پاداشی که ملت ایران برای اظهار قدردانی به مأمورین اصلاحات ارضی و کشاورزی داد همانا که بیست و هشت نفر از وزارت کشاورزی و بخصوص مأمورین اصلاحات ارضی را به نمایندگی از طرف خود برای مجلس شورای ملی انتخاب کرد. این بزرگترین افتخاری بود که ملت می‌توانست به این خدمتگزاران خود بدهد.
  
آنچه که گذشت
+
بدانید ملت ایران که این وقایع مختصری که برای شما شرح دادم امروز پایه‌های آینده شما را به محکمترین طریقی پی ریزی کرده است. روح اتحادی که من امروز در تمام طبقات ایران می‌بینم، نه فقط در عمر من و در مدت سلطنت من بی سابقه است، بلکه فکر می‌کنم کمتر زمانی در این مملکت دیده شده باشد. البته اطلاع داشتم و می‌دانستم، ولی همین مسافرت چهار روزه به من فرصت آن را داد که اصلاً من در ایرانی یک قیافه جدیدی ببینم. این از بچه خُردی که در دبستان بود، تا جوان‌های بزرگتری که در دبیرستان‌ها بودند، در کاسبی که در شهر بود می‌دیدم، در زارعی که در سر مسیر راه ما بود می‌دیدم، در پیرمرد و پیرزن می‌دیدم و حتی بعضی اوقات در افراد افلیج که بعضی‌ها دست و پا نداشتند و بعضی‌ها کور بودند اینها را من می‌دیدم که مثل یک پارچه آتش از زمین می‌جستند و فریاد می‌کشیدند، فریادی که مسلماً در استقبال از آینده ایران بود. آن کسی که کور است و دنیا را نمی‌بیند، آن کسی که افلیج است و زمین گیر است، این برای چه اینطور فریاد شادی می‌کشید؟ مسلماً برای خودش نبود، چون او تقریباً از این دنیا محروم است، ولی فریاد او برای بیست و یک میلیون نفر دیگر ایرانی بوده برای اینکه مؤمن شده است که آینده شما تأمین است. این لازم نیست که این شخص حتماً یک استاد دانشگاه و پروفسور باشد که بفهمد. وقتی یک چیزی حقیقت داشته باشد در قلب هر کسی خطور می‌کند، این شخص چه سواد داشته باشد، چه نداشته باشد، چه زارع باشد، چه کاسب، چه پیرمرد باشد، چه بچه خردسال باشد. این اتحاد را من در ملت ایران بطور بی سابقه‌ای می‌بینم و همین است رمز پیشرفت ما در مقابل تمام موانعی که سر راه ما بود.
  
از هشتاد سال پیش در روز ۲۵ شهریور ماه ۱۳۲۰ که اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی در برابر مجلس شورای ملی سوگند پادشاهی یادکردند، سراسر ایران هر ساله آذین بندان می‌شد و جشن و شادمانی از کران تا کران برگزار می‌گردید. ولی! در روز ۲۵ شهریور ماه ۱۳۲۰ جشنی بر پا نگردید و شهر نیز آذین بندان نشد و ایرانیان نتوانستند جشن و سرور برپادارند. کشور ایران از سوی ارتش شوروی و بریتانیا اشغال شده بود و استالین خواستار از میان برداشتن شاهنشاهی در ایران از چرچیل نخست‌وزیر انگلستان شد. پروپاگاندای انگلیسی از شش ماه پیشتر علیه رضا شاه بزرگ آغاز شده بود و چرچیل از اعلیحضرت رضا شاه پهلوی خواسته بود که از شاهنشاهی ایران کناره‌گیری کنند. نیروهای استعماری گذشته، دوباره یکدیگر را یافتند و همانند قرارداد سن پترزبورگ بسته شده در سال ۱۹۰۷ میلادی برابر با ۸ شهریور ماه ۱۲۸۶ خورشیدی تازی، که کشور ایران را میان خود به دو بخش کردند، بخش شمالی از سوی شوروی و بخش جنوبی ایران از سوی بریتانیا اداره می‌شد. همانگونه که رضا شاه بزرگ در کودتای سوم اسفند ماه ۱۲۹۹ ، ایران را از کمونیستی شدن رهایی بخشیدند، در سال ۱۳۲۰ رضا شاه بزرگ به همراه نخست‌وزیر خردمندشان محمدعلی فروغی، بار دیگر کشورایران را از تجزیه شدن و نابودی نگاهبانی کردند. اعلیحضرت رضا شاه بزرگ به نفع ولیعهد ایران والاحضرت محمدرضا پهلوی کناره‌گرفتند و بدین سان حکومت مشروطه پارلمانی ایران را از سرنگونی نجات دادند. خویشکاری‌های شاه جوان ایران در زمانی که کشور در اشغال نظامی دو کشور استعماری بودند، بسیار پیچیده و دشوار و بزرگ بود. مهمترین وظیفه شاه جوان ایران این بود که کوشش نماید ایران به گرداب جنگ دوم جهانی نیفتد و این تنها راهی بود که اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی می‌توانستند یکپارچگی کشور ایران و جان ایرانیانی که زنده مانده بودند را پاسداری کنند. در شمال، ارتش آلمان نازی به سوی مسکو و استالینگراد پیش می‌رفتند، و در جنوب، فیلد مارشال اِروین رومل [۱۰] به سوی مصر پیش روی می‌کرد. ارتش آلمان نازی برنامه داشت که از قفقاز تا باکو مرز ایران جلوبروند و مارشال رومل در سر داشت که از راه فلسطین تا شاخاب پارس (خلیج پارس) پیش روی کند. فرانسه و لهستان در سال ۱۹۳۹ از سوی ارتش آلمان نازی اشغال شده بودند، دانمارک و نروژ در سال ۱۹۴۰ ، انگلستان از ۱۹۴۰ پیوسته بمباران می‌شد و آلمان نازی برآن بود که انگلستان را اشغال نماید. در سال ۱۹۴۱ نیروهای آلمان نازی از راه یوگسلاوی به یونان لشکر کشیدند. لهستان میان آلمان نازی و شوروی به دو بخش شده بود، در ژوییه ۱۹۴۱ نیروهای آلمان نازی از این مرز مشترک وارد خاک شوروی شدند.
+
امروز نه فقط کوچکترین مانعی دیگر باقی نیست، بلکه این قوه نهانی و آتشینی که در تمام شما می‌بینم باعث این خواهد شد که در اندک مدتی ملت کهنسال ایران به سمت جلو، به سمت عالی ترین هدف‌های اجتماعی پرتاب بشود و با افتخار و سرافرازی همدوش مترقی ترین جوامع دنیا به پیش برود.
  
پشتیبانی امریکا از نیروهای شوروی و بریتانیا با رساندن سرباز، اسلحه، مواد خوراکی، هواپیما، کامیون‌های سنگین، و دیگر نیازمندی‌های جنگ از پیشروی نیروهای آلمان نازی جلوگیری کرد. کشور ایران به راهرویی برای این سیل عظیم اسلحه و خوراکی و هواپیما رسانی از خلیج پارس به درون شوروی دگرگون شد که بیگانگان آن را « پرشن کریدور » نامیدند. در کنفرانس تهران چرچیل، استالین و روزولت توانستند نخستین پیروزی خود را جشن بگیرند. این نیز زمانی برای اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی بود که با پیروزمندان این جنگ درباره سرنوشت آینده ایران به گفتگو بنشینند. در کنفرانس تهران تصمیم گرفته شد که ایالات متحده امریکا به آلمان نازی اعلان جنگ بدهد و با ارتش امریکا در کنار شوروی و بریتانیا وارد جنگ شود. این برای کشور ایران بدان چَم (معنا ) بود که افزون بر ارتش شوروی و بریتانیا، ارتش امریکا نیز وارد ایران شود. در چنین شرایطی اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی دو تصمیم کلیدی گرفتند که بر پایه آن گسترش سیاسی و اقتصادی و اجتماعی کشور ایران تعیین شد. نخستین تصمیم شاهنشاه این بود که ایران نه با شوروی و نه با بریتانیا دو پیر استعمارگر بلکه با ایالات متحده امریکا همکاری نماید، تصمیم دوم اینکه ایران در بنیاد سازمان ملل متحد پیشگام شود و بخشی از جامعه ملل گردد. با تصمیم همکاری ایران و امریکا، اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی توانستند پس از پایان جنگ همه ارتش‌های بیگانه را از ایران بیرون کنند. هم چنین شاهنشاه توانستند استالین و ارتش سرخش را از آذربایجان بیرون رانند. کشور ایران توانست به عنوان یکی از بنیادگزاران سازمان ملل، شکایت از شوروی در جداکردن آذربایجان از مام میهن، را به شورای امنیت بَرَد. سرانجام با فشارهای بین‌المللی، استالین نتوانست آذربایجان را از ایران جدا سازد. چه بنیادین بود تصمیم‌هایی که اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی در آن زمان گرفتند، بنیادین و درست بودن این تصمیم‌ها در آن زمان را وضعیت ایران کنونی نشان می‌دهد. ایران در خطر تجزیه شدن است همانند عراق و سوریه. هیچ کشوری دیگر در دنیا نیست که از تجزیه نشدن ایران پشتیبانی نماید، سازمان ملل کشور ایران را کنارگزارده است زیرا که ایران آخوندی سرمایه‌گذار اصلی ترور جهانی است. تنها امیدی که برجای مانده است این است که دوباره شاهنشاه قانونی ایران اعلیحضرت رضا شاه پهلوی، رضا شاه دوم به ایران بازگردند و سرنوشت کشور و مردم ایران را در دست‌های آریایی خود گیرند و ایران را به جایگاهی بازگردانند که چهل سال پیش در سال ۲۵۳۷ شاهنشاهی قرارداشت.
+
خداوند همیشه یار و مددکار شما باشد!
  
 +
 +
۱ مهر ماه ۱۳۴۳ آیین روز دهقان در ساعت چهار و نیم پس از نیمروز در پیشگاه شاهنشاه در انستیتوی نوین بررسی آفات و بیماری‌های گیاهی در اوین برگزار شد، هنگام برگزاری این آیین انستیتو بررسی آفات و بیماری‌های گیاهی به دست شاهنشاه گشوده شد.[۱] با ورود شاهنشاه باشندگان با ابراز شادمانی خود سالن را به لرزه درآورده بودند. دختر خردسالی دسته گل زیبایی پیشکش شاهنشاه کرد، سپس شاهنشاه از برابر رده ۲۰۰ تن از نمایندگان کشاورزان که با پوشاک محلی خود گردآمده بودند و کف می‌زدند و غریو جاوید شاه آنان به آسمان بود و از برابر سناتورها و نمایندگان مجلس شورا و سفیرهای کشورهای خارجی گذشتند. در آغاز این آیین تیمسار سپهبد ریاحی وزیر کشاورزی و سپس سالور معاون وزارت کشاورزی و سرپرست اصلاحات ارضی و مدیر عامل سازمان مرکزی تعاون روستایی ایران گزارش‌هایی را به آگاهی همایونی رسانیدند. آنگاه آیین شکرگزاری از سوی دهقانانی که در این آیین بودند انجام یافت. سپس شاهنشاه سخنان خود را آغاز کردند که کشاورزان نیز باید از بیمه و بازنشستگی برخوردار شوند و چنین فرمودند:
 +
 +
روز اول مهر را که روز دهقان است با کمال خوشوقتی جشن می‌گیریم. دهقان در پیش نیاکان ما عزیز و محترم بوده است و حال نیز بیش از پیش در نزد ما محترم و عزیز می‌باشد. طبعا توجه ما نسبت به شما که اکثریت جمعیت مملکت را تشکیل می‌دهید بیش از همه است و از سال ۱۳۲۹ تا به حال این توجه مخصوص را به طرق و صور مختلف ابراز داشته‌ایم. لایحه اصلاح ارضی که در جریان است مترقی ترین وسیله تامین سعادت و رفاه و هم چنین تامین وضع شرافتمندانه زندگی دهقان ایرانی است. با عزم راسخی در این راه گام بر می‌داریم و مطمئن هستیم که با استقبال همه جانبه‌ای که شما دهقانان شرافتمند از آن به عمل آورده و در تسهیل اجرای آن رشد و فهم اجتماعی خود را به خوبی نشان داده‌اید به زودی شاهد بهترین وضع جامعه دهقانی و همچنین ازدیاد قابل توجه محصولات کشاورزی ایران خواهیم بود.
 +
امروز دیگر امتیاز طبقاتی در این مملکت وجود ندارد تمام آثار آن محو شده است. از لحاظ قانون همه مساوی هستند، از لحاظ حیثیت و شرافت ذاتی همه مساوی هستند. اصول اجتماعی ما در این مملکت طوری است که مثلا صنایع نفت ایران ملی است، راه و راه آهن ایران ملی است، تلگراف و تلفن ملی است...به طور کلی هر چیزی که جنبه کارتل دارد ملی است یا دولت وسیله خود کنترل آن را در دست دارد...بار دیگر این روز با سعادت را به ملت ایران و به خصوص به تمام کشاورزان از صمیم قلب تبریک می‌گویم و در عین حال از زحمات کارکنان وزارت کشاورزی و تمام افرادی که در این راه زحمت کشیده‌اند قدردانی می‌کنم.
 +
خداوند پشت و پناه شما باد!
 
</onlyinclude>
 
</onlyinclude>
  
 
[[رده:مشروطه:صفحه اصلی]]
 
[[رده:مشروطه:صفحه اصلی]]

نسخهٔ ‏۲۱ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۲۷


پرونده:HIMMohammadRezaShahPahlaviRoozDehghan1Mehr1342b.mp4
سخنرانی اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در روز دهقان در بویین زهرا ۱ مهر ماه ۱۳۴۲
شاهنشاه برنامه رفاه مردم را با تقسیم املاک سلطنتی در ورامین آغاز می‌کنند امرداد ۱۳۳۱ که به رستاخیز ملت ایران علیه مصدق انجامید
شاهنشاه سند مالکیت زمینهای تقسیم شده را به کشاورزان می‌دهند
شاهنشاه سند مالکیت زمین‌ها را به کشاورزان خراسان می‌دهند
پادشاه، علی امینی و ارسنجانی، پادشاه سند مالکیت زمین‌ها در کرمانشاه را به کشاورزان می‌دهند

روز دهقان - به فرمان اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر شاهنشاه ایران روز ۱ مهر ماه به روز دهقان نامگذاری شد. این فرمان در روز ۱۵ شهریور ماه ۱۳۳۹ به آگاهی همگان رسانده شد. بدین روی برنامه ویژه‌ای از رادیو تهران پخش گردید. هم‌چنین برای بازدید مردم از مرکزهای کشاورزی پیرامون تهران برنامه‌هایی سازمان داده شد. در روز ۱ مهر ماه ۱۳۴۰ شاهنشاه در پیامی که به کشاورزان و روستاییان فرستادند فرمودند:

شما کشاورزان پایه محکم و متین ساختمان اقتصادی و سیاسی و اجتماعی ما را تشکیل می‌دهید. کار مداوم شماست که برای ملت ایران تولید ثروت می‌کند. فرزندان شما یا در مزارع در راه تولید کشاورزی کار می‌کنند و یا در لباس با شرافت سربازی دفاع از زاد و بوم و هستی خود و خانواده ملی خود را می‌آموزند. پس شما نزد من عزیز و گرامی هستید و من نگران رفاه و سعادت شما هستم.

۱ مهر ماه ۱۳۴۱ آیین جشن روز دهقان در پیشگاه شاهنشاه در شهر مراغه برگزار شد و اعلیحضرت در پیامی که برای این روز فرخنده فرستادند فرمودند:

...لایحه اصلاحات ارضی که در جریان است، مترقی ترین وسیله تامین سعادت و رفاه و هم چنین تامین وضع شرافتمندانه زندگی دهقان ایرانی است....

سخنان اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی در روز دهقان به روستاییان قزوین و بویین‌زهرا ۱ مهر ۱۳۴۲

قریب یک سال پیش در همین محل با قلبی آزرده به بازدید خرابی‌ها، سعی در تسلی دادن و امیدوار نمودن خانواده‌هایی که در زلزله دهم شهریور مصیبت دیده بودند به اینجا آمدم و امروز نیز برای شرکت در جشن دهقان و ضمناً بازرسی از کارهایی که در این یک سال برای بنای جدید دهات خراب شده، و همچنین احوالپرسی از کسانی که باقی مانده‌اند، و دیدن روحیه جدیدی که در باقیماندگان ایجاد شده است، در این جا حضور دارم.

زلزله‌ای که پارسال در این صفحات پدیدآمد، با کمال تأسف بیش از ده هزار نفر تلفات داشت و در حدود سی هزار نفر بی خانمان شدند. اقداماتی که تا بحال شده است آن چیزی که از دست مؤسسات ایرانی، خیرخواهان ایرانی، و تمام کسانی که در این مملکت به نحوی از انحاء در تجدید بنای این دهات شرکت کردند، و همچنین کمک‌های ذیقیمتی که ممالک دوست و افراد بشردوست و خیرخواه که از خارج به این مملکت کمک کردند باعث کمال قدردانی است. منتها اقداماتی که انجام گرفته است جوابگوی تمام احتیاجات ساکنین آسیب دیده نمی باشد و سعی ما در آتیه باید این باشد که در تمام دهات خراب شده را بتوانیم برای باقیماندگان آنها بنای کافی و وسیله زندگی، وسیله کشاورزی و امرار معاش فراهم کنیم. ضمناً در این دشت پهناور یک برنامه عمرانی در نظر داریم که شاید برای تمام مملکت نمونه باشد، یعنی یک کشاورز با اصول جدید در چه نوع خانه‌ای زندگی کند که بیشتر وسیله رفاه و آسایش او را فراهم کند، چه شکلی زمین خودش را با چه وسایلی زراعت کند، طرز آبیاری چه باشد، طرز کود دادن چه باشد، دامداری چه باشد، و امیدواریم این برنامه نمونه را با هر قیمتی که باشد شروع و به اتمام برسانیم و این خود نمونه ای باشد برای تمام اقدامات بعدی چه دولتی و چه خصوصی.

و اما در این روز باید از اصلاحات ارضی که در این مملکت صورت گرفته است ذکری بکنیم. اصلاحات ارضی را همان طوری که می دانید سعی کردم که در ۱۳۲۹ با تقسیم املاک شخصی خود شروع کنم. بعد از مدت کوتاهی متأسفانه وضع مملکت شما دستخوش حوادث شد و کسانی که در آن موقع زمامدار دولت بودند به آن برنامه خاتمه دادند و برای مدت کوتاهی متوقف شد. بعدها فهمیدیم که آن نظر متوقف کردن این برنامه چه معنایی داشت. معنای متوقف کردن این برنامه در ۱۳۳۱ را ما در اتفاقاتی که در این یک سال اخیر در این مملکت افتاد فهمیدیم، یعنی همان حرفی که من در کنگره دهقان‌ها زدم که در مقابل این نهضت بزرگ ما، این انقلاب ملی ما، دو قوه از پای نخواهند نشست و آن ارتجاع سیاه و قوای مخرب سرخ باهم دست اتحاد خواهند داد تا مانع پیشرفت و سرافرازی این مملکت بشوند. همین قوه و اتحاد این دو قوه بود که در ۱۳۳۱ به زمامداران کور وقت در واقع حکم کرد که در همان موقع این برنامه اصلاحات ارضی را متوقف کنند.

بعد از مدتی خواستیم که اصلاحات ارضی شخصی خود را به مملکت تعمیم بدهیم، لایحه تقسیم خالصجات را به تصویب رساندیم، و لایحه محدودیت اراضی زراعتی را نیز به مجلس دادیم. همان طوری که قبلاً گفتیم این لایحه به یک طریقی وارد مجلس شد و به طریق دیگری خارج. درست مصداق اصطلاح معروف است که یک شیر برازنده خوش ترکیبی وارد مجلس شد و بدون یال و دم و اِشکم خارج شد. چرا؟ چون تا قبل از این انتخابات، تا قبل از آزادی دهقان، تا قبل از الغای رژیم ارباب و رعیتی، کشاورزان زحمتکش ایران و سایر طبقاتی که زنجیرهای اسارتی به پای آن‌ها بسته شده بود در رفتن به پای صندوق از خود اراده‌ای نداشتند، مجبور بودند که آن چیزی را که یا ارباب به آنها می‌گفت یا صاحبان نفوذی که به هر قیمتی می‌خواستند یک منافع قدیمی و پوسیده‌ای را برای خود در مملکت حفظ کنند اینها در پر کردن صندوق های این مملکت نفوذ و تاثیر داشتند. پس در مورد آن لایحه که در مجلسی که به آن ترتیب تشکیل می‌شد غیر از همان اتفاقی که افتاد نمی‌بایستی که ما انتظاری داشته باشیم. تا اینکه بالاخره در مقابل مقایسه وضع خود ما با تمدن امروز جهان، در سه سال پیش قریب سه سال پیش تصمیم گرفتیم که برای حفظ و بقای این مملکت منتظر حوادث نمی شود شد، بلکه ما خودمان حوادث را باید بیافرینیم و بر آن‌ها فایق بشویم تا اینکه آینده مملکت خود را تأمین بکنیم و با ملل راقیه دنیا برابر و همسر زندگانی کنیم. این است که مجبور شدیم برای انجام اصلاحات و پیشرفت‌های مملکت مدتی بدون دغدغه و اشکالاتی تصمیماتی که برای پیشرفت مملکت لازم بود انجام بدهیم. دو سال و نیم ما بدون نمایندگان که مربوط به گذشته این مملکت بودند زندگی کردیم و نتیجه این دو سال و نیم همین است که امروز می‌بینید، یعنی در ششم بهمن با آن شوق و ذوق که شما به پای صندوق‌های تصویب ملی رفتید و به انقلاب ایران صحه گذاردید و آن انقلاب ایران چیزی است که شما دهقان‌های ایران را آزاد کرد، به رژیم ارباب و رعیتی خاتمه داد، به کارگر ایرانی وضع فعلی را بخشید، به نصف جمعیت که آنهم زن‌های ایرانی است آزادی داد و به سایر موادی که معروف به مواد شش گانه است صحه قانونی ملی را گذاشتید.

نمی‌توانیم امروز در تمام جزییات وارد بشویم. بلکه فقط راجع به امور اصلاحات ارضی مختصری می‌پردازیم.

وقتی که قانون اصلاحات ارضی، اول تصویب شد و ما به مراغه رفتیم و برنامه را اعلام کردیم، خیلی‌ها بودند که فکر می‌کردند این برنامه‌ها در مملکت عملی نیست. شاید اولین کسانی که از طرف اصلاحات ارضی به دهات مراغه فرستاده شده بودند، برای آنها اسباب اشکال شد بعضی‌ها آن‌ها را تهدید کردند، ولی دستور من به قوای مسلح مملکت این بود که با تمام قوا مجری این برنامه هستند و هر کسی که خواست حتی یک ثانیه در مقابل اجرای قانون حتی تأخیر بیندازد، آن شخص را خلع سلاح بکنند، یعنی از صدمه رساندن او جلوگیری بکنند. در مراغه نصایحی کردم که امروز دنیا چطور است و به عقیده من مالکیت چطور ممکن است ادامه داشته باشد. نصیحت من این بود که شما مالکین جایی که با زارع سروکار دارید بهتر است که آن زمین را به زارع واگذار بکنید و خودتان با ماشین‌آلات در جایی که زارع نیست به کار بپردازید. البته گمان نمی‌کنم که همه از این حرف‌ها، یا پند گرفتند یا خوششان آمد، ولی از من نصیحت کردن بود برای اینکه آتیه را می‌دیدم.

چند صباحی گذشت و همان دو قوه‌ای که اتحاد غیرمقدس باطنی با هم داشتند شروع به عمل کردند. مهندس ملک عابدی را در فارس به قتل رساندند. کشتن او ما را از اجرای برنامه منصرف نکرد. کشتن او شاید در تصمیمی که من برای به مراجعه گذاشتن آرای عمومی لوایح اصلاحات ارضی و هم لوایح دیگری را که جامعه ایرانی را زیرورو می‌کرد بی تأثیر نبود. آن عکس‌العمل خائنانه باعث تسریع در تصمیم گرفتن از طرف من و تأیید از طرف شما شد که به آن زندگی ناجوانمردانه و غیرقابل تحمل گذشته زودتر خاتمه بدهیم. برنامه اصلاحات ارضی با فداکاری‌های حقیقتاً تمام مأمورین این سازمان ادامه داشت. جوان‌هایی که بدون فوق‌العاده و حتی بدون خرج سفر، این دقیقه به آنها می گفتند که بروید در فلان نقطه دورافتاده مملکت، شاید بعد از چند ساعت اینان در راه بودند. حقوق‌هایی که به آنها می دادند ناچیز. تنها محرک اینها قطعاً ایمان به این برنامه بود و قطعا به آینده‌ای که برای مملکت پیش خودشان تجسم می‌کردند. خدمات بی شائبه اینها ادامه داشت.

ششم بهمن آمد و شما ملت انقلابی ملی خودتان را تصویب کردید. ولی این هنوز به عمر خائنانه آن اتحاد نامقدس خاتمه نداده بود. دیدید که بعد از ششم بهمن، بعد از چند روزی یک مشت از خدا بی‌خبر سعی کردند که در فارس غائله‌ای راه بیندازند که به فکر خودشان باعث رکود و شکست انقلاب ملی ما بشود. یک مشت مردم گمراه، یک مشت قاتلین حرفه‌ای و پیشه‌ای، با تحریک مرتجع و مخرب که ما اسنادش را داریم، به خیال خودشان افتادند توی کوه‌ها که قتل ملک عابدی‌ها را تجدید بکنند و یا ما را مرعوب بکنند و یا برنامه ما را متوقف سازند.

به همت سربازهای رشید وطن شما که متأسفانه آن‌ها نیز تلفات دادند و شاید تلفاتشان در حدود هفتاد الی هشتاد نفر بود از سرباز و ژاندارم و غیره به آن غائله خائنانه و در عین حال بچگانه و مضحک پایان داد. بعد از آن پانزده خرداد را ما داشتیم که در آن بدترین مظاهر وحشیگری و عقب افتادگی و تحجّر فکری نمایان شد که برای این مملکت ننگی بود که باز اراده قوی ملت ایران، و همچنین وظیفه شناسی قوای مسلح، در عرض مدت کوتاهی به این وضع خاتمه داد. جواب ۱۵ خرداد با رویه و تصمیم خلل ناپذیر شما در رفتن به پای صندوق‌ها در بیست و ششم شهریور و انتخاب کردن افرادی که به انقلاب ملی ما مؤمن بودند داده شد. بزرگترین پاداشی که ملت ایران برای اظهار قدردانی به مأمورین اصلاحات ارضی و کشاورزی داد همانا که بیست و هشت نفر از وزارت کشاورزی و بخصوص مأمورین اصلاحات ارضی را به نمایندگی از طرف خود برای مجلس شورای ملی انتخاب کرد. این بزرگترین افتخاری بود که ملت می‌توانست به این خدمتگزاران خود بدهد.

بدانید ملت ایران که این وقایع مختصری که برای شما شرح دادم امروز پایه‌های آینده شما را به محکمترین طریقی پی ریزی کرده است. روح اتحادی که من امروز در تمام طبقات ایران می‌بینم، نه فقط در عمر من و در مدت سلطنت من بی سابقه است، بلکه فکر می‌کنم کمتر زمانی در این مملکت دیده شده باشد. البته اطلاع داشتم و می‌دانستم، ولی همین مسافرت چهار روزه به من فرصت آن را داد که اصلاً من در ایرانی یک قیافه جدیدی ببینم. این از بچه خُردی که در دبستان بود، تا جوان‌های بزرگتری که در دبیرستان‌ها بودند، در کاسبی که در شهر بود می‌دیدم، در زارعی که در سر مسیر راه ما بود می‌دیدم، در پیرمرد و پیرزن می‌دیدم و حتی بعضی اوقات در افراد افلیج که بعضی‌ها دست و پا نداشتند و بعضی‌ها کور بودند اینها را من می‌دیدم که مثل یک پارچه آتش از زمین می‌جستند و فریاد می‌کشیدند، فریادی که مسلماً در استقبال از آینده ایران بود. آن کسی که کور است و دنیا را نمی‌بیند، آن کسی که افلیج است و زمین گیر است، این برای چه اینطور فریاد شادی می‌کشید؟ مسلماً برای خودش نبود، چون او تقریباً از این دنیا محروم است، ولی فریاد او برای بیست و یک میلیون نفر دیگر ایرانی بوده برای اینکه مؤمن شده است که آینده شما تأمین است. این لازم نیست که این شخص حتماً یک استاد دانشگاه و پروفسور باشد که بفهمد. وقتی یک چیزی حقیقت داشته باشد در قلب هر کسی خطور می‌کند، این شخص چه سواد داشته باشد، چه نداشته باشد، چه زارع باشد، چه کاسب، چه پیرمرد باشد، چه بچه خردسال باشد. این اتحاد را من در ملت ایران بطور بی سابقه‌ای می‌بینم و همین است رمز پیشرفت ما در مقابل تمام موانعی که سر راه ما بود.

امروز نه فقط کوچکترین مانعی دیگر باقی نیست، بلکه این قوه نهانی و آتشینی که در تمام شما می‌بینم باعث این خواهد شد که در اندک مدتی ملت کهنسال ایران به سمت جلو، به سمت عالی ترین هدف‌های اجتماعی پرتاب بشود و با افتخار و سرافرازی همدوش مترقی ترین جوامع دنیا به پیش برود.

خداوند همیشه یار و مددکار شما باشد!


۱ مهر ماه ۱۳۴۳ آیین روز دهقان در ساعت چهار و نیم پس از نیمروز در پیشگاه شاهنشاه در انستیتوی نوین بررسی آفات و بیماری‌های گیاهی در اوین برگزار شد، هنگام برگزاری این آیین انستیتو بررسی آفات و بیماری‌های گیاهی به دست شاهنشاه گشوده شد.[۱] با ورود شاهنشاه باشندگان با ابراز شادمانی خود سالن را به لرزه درآورده بودند. دختر خردسالی دسته گل زیبایی پیشکش شاهنشاه کرد، سپس شاهنشاه از برابر رده ۲۰۰ تن از نمایندگان کشاورزان که با پوشاک محلی خود گردآمده بودند و کف می‌زدند و غریو جاوید شاه آنان به آسمان بود و از برابر سناتورها و نمایندگان مجلس شورا و سفیرهای کشورهای خارجی گذشتند. در آغاز این آیین تیمسار سپهبد ریاحی وزیر کشاورزی و سپس سالور معاون وزارت کشاورزی و سرپرست اصلاحات ارضی و مدیر عامل سازمان مرکزی تعاون روستایی ایران گزارش‌هایی را به آگاهی همایونی رسانیدند. آنگاه آیین شکرگزاری از سوی دهقانانی که در این آیین بودند انجام یافت. سپس شاهنشاه سخنان خود را آغاز کردند که کشاورزان نیز باید از بیمه و بازنشستگی برخوردار شوند و چنین فرمودند:

روز اول مهر را که روز دهقان است با کمال خوشوقتی جشن می‌گیریم. دهقان در پیش نیاکان ما عزیز و محترم بوده است و حال نیز بیش از پیش در نزد ما محترم و عزیز می‌باشد. طبعا توجه ما نسبت به شما که اکثریت جمعیت مملکت را تشکیل می‌دهید بیش از همه است و از سال ۱۳۲۹ تا به حال این توجه مخصوص را به طرق و صور مختلف ابراز داشته‌ایم. لایحه اصلاح ارضی که در جریان است مترقی ترین وسیله تامین سعادت و رفاه و هم چنین تامین وضع شرافتمندانه زندگی دهقان ایرانی است. با عزم راسخی در این راه گام بر می‌داریم و مطمئن هستیم که با استقبال همه جانبه‌ای که شما دهقانان شرافتمند از آن به عمل آورده و در تسهیل اجرای آن رشد و فهم اجتماعی خود را به خوبی نشان داده‌اید به زودی شاهد بهترین وضع جامعه دهقانی و همچنین ازدیاد قابل توجه محصولات کشاورزی ایران خواهیم بود. امروز دیگر امتیاز طبقاتی در این مملکت وجود ندارد تمام آثار آن محو شده است. از لحاظ قانون همه مساوی هستند، از لحاظ حیثیت و شرافت ذاتی همه مساوی هستند. اصول اجتماعی ما در این مملکت طوری است که مثلا صنایع نفت ایران ملی است، راه و راه آهن ایران ملی است، تلگراف و تلفن ملی است...به طور کلی هر چیزی که جنبه کارتل دارد ملی است یا دولت وسیله خود کنترل آن را در دست دارد...بار دیگر این روز با سعادت را به ملت ایران و به خصوص به تمام کشاورزان از صمیم قلب تبریک می‌گویم و در عین حال از زحمات کارکنان وزارت کشاورزی و تمام افرادی که در این راه زحمت کشیده‌اند قدردانی می‌کنم. خداوند پشت و پناه شما باد!