تفاوت میان نسخه‌های «الگو:نوشتار برگزیده»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
خط ۱: خط ۱:
 
<!-- در اینجا نوشتاری برگزیده از میان درونمایه وبگاه مشروطه می‌آید. -->
 
<!-- در اینجا نوشتاری برگزیده از میان درونمایه وبگاه مشروطه می‌آید. -->
 
<onlyinclude>
 
<onlyinclude>
[[پرونده:Larry McDonald.jpg|thumb|left|280px|لاری مک دونالد نماینده کنگره آمریکا که از توطئه جیمی کارتر علیه شاهنشاه آریامهر در سخنرانی رسای خود در کنگره پرده برداشت]]
+
*
'''[[نماینده کنگره آمریکا لاری مک دونالد از توطئه جیمی کارتر علیه شاهنشاه آریامهر هنگام سفر رسمی اعلیحضرتین پرده بر می‌دارد نوامبر ۱۹۷۷]]'''
+
[[پرونده:AssassinationAttempt21Farvardin1344 Grayli VideoVersion.mp4|thumb|left|240px|سوءقصد به جان شاهنشاه برنامه‌ریزی شده از سوی دانشجویان کنفدراسیون]]
 +
[[پرونده:ShahanshahStudentsForeignUni1344.jpg|thumb|left|200px|دانشجویان بورسیه در کاخ سعدآباد به پیشگاه شاهنشاه بارمی‌یابند امرداد ۱۳۴۴]]
 +
[[پرونده:SergeantIIBabaiyan21Farvardin1344.jpg|thumb|left|200px|استوار دوم باباییان گارد جاویدان]]
 +
[[پرونده:SergeantIILashkary21Farvardin1344.jpg|thumb|left|200px|استوار لشکری گارد جاویدان]]
 +
[[پرونده:GuardJavidanSergeantSariZaboli1344.jpg|thumb|left|200px|گروهبان ساری زابلی گارد جاویدان پس از فتنه ۱۳۵۷ به دست کنفدراسیونی‌ها و اسلامیون دستگیر و اعدام شد روانش شاد!]]
 +
[[پرونده:BabaianLashgari.jpg|thumb|left|200px|آرامگاه دو جان‌باخته باباییان و لشگری در ابن‌بابویه در سال ۱۳۵۸ به دستور ابراهیم یزدی ویران شد]]
  
  
در نوشتار برگزیده پیشین سفر رسمی اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر و علیاحضرت شهبانو فرح پهلوی به آمریکا ۲۴ تا ۲۶ آبان ماه ۲۵۳۶ شاهنشاهی را آوردیم، این بار بخش دوم این نوشتار را از دیدگاه نماینده کنگره لاری مک دونالد می‌خوانیم. لاری مک دونالد نماینده کنگره آمریکا از سال ۱۹۷۵ تا سال ۱۹۸۳ از ایالت جورجیا  بود. لاری مک دونالد پسر عمه ژنرال جرج پتن و یک ضد کمونیست تا بن دندان‌هایش بود. در روز نخست سپتامبر ۱۹۸۳ مک دونالد از آمریکا به سوی کره جنوبی با هواپیمای مسافربری خط هوایی کره  با ۲۶۹ مسافر و خدمه پرواز می‌کرد.  هواپیمای لاری مک دونالد از سوی یک هواپیمای نظامی شوروی سرنگون شد و همه مسافران کشته شدند.  
+
'''[[سوءقصد به جان شاهنشاه محمدرضا شاه پهلوی کاخ مرمر ۲۱ فروردین ۱۳۴۴ ]]''' - روز ۲۱ فروردین ماه ۱۳۴۴ برابر با ۱۰ آپریل ۱۹۶۵ سرباز وظیفه  رضا شمس‌آبادی در کاخ مرمر به شاهنشاه ایران تیراندازی کرد. به شاهنشاه از این رویداد شوم آسیبی نرسید ولی  دو تن از درجه‌داران وفادار گارد شاهنشاهی کشته شدند. شمس‌آبادی نیز جا بجا کشته شد. هر سال در روز ۲۱ فروردین ماه برای اینکه از این ترور اهریمنی گزندی به جان شاهنشاه نرسید در سراسر کشور آیین نیایش برگزار شد و روز ۲۱ فروردین ماه روز نیایش نام گرفت.  
  
لاری مک دونالد در روز ۱۸ نوامبر ۱۹۷۷ پس از اینکه اعلیحضرتین آمریکا را ترک کردند، در کنگره آمریکا سخنرانی رسایی کرد. در این سخنرانی لاری مک دونالد به جزییات درباره گروه‌های مختلف که تظاهرات علیه شاهنشاه ایران را در واشنگتن سازمان داده بودند، توضیح می‌دهد. همه این گروه‌ها یا اسلامیست بودند و یا کمونیست  و یا ترکیبی از این دو یعنی مارکسیست اسلامی. همه این گروه‌ها در ترورها در ایران دست داشتند. شگفت آور است که لاری مک دونالد به جزییات  نام، آدرس، پایگاه و سردسته‌های این گروه‌های تروریستی را برای کنگره خواند. این بدان معنا است که سازمان‌های گوناگون اطلاعاتی آمریکا، هم چنین پرزیدنت آمریکا، جیمی کارتر دقیقا می‌دانستند که چه کسانی در برابر کاخ سفید تظاهرات به راه انداخته‌اند. اینکه به این تظاهرات پروانه داده شد و تظاهرکنندگان دستگیر نشدند، مدرکی است که نشان می‌دهد جیمی کارتر سکویی برای این تروریست‌ها آماده ساخت درست هنگامی که آیین رسمی پیشباز از همه رسانه‌ها و تلویزیون‌های جهان پخش می‌شد. با این کار، جیمی کارتر این گروه‌های تروریستی را فعالانه پشتیبانی کرد و به رسانه‌های دنیا گفت این تروریست‌ها برای آزادی می‌جنگند و باید آنها را پشتیبانی نمود. تصمیم‌ها علیه شاهنشاه ایران در این زمان گرفته شده بود و تصمیم اینکه ایالات متحده امریکا با تروریست‌ها همکاری کند، فراتر از توطئه جهانی علیه شاهنشاه آریامهر پیش رفت، زمانی که امریکایی‌ها در افغانستان طالبان را بنیاد نهاد.
+
در پی سوءقصد به شاهنشاه، شش تن از هموندان کنفدراسیون دانشجویان ایرانی که کوتاه زمانی پیش از انجام این رویداد اهریمنی به ایران بازگشته بودند، همراه با چند تن دیگر دستگیر شدند. این دانش‌آموختگان، کمونیست‌های مائوییست خطرناکی بودند که در پی براندازی حکومت مشروطه شاهنشاهی ایران و برقراری حکومتی همانند کوبا، ویتنام و الجزایر از راه جنگ‌های پارتیزانی، کشتن سران کشور و ترساندن مردم پس از به پایان رساندن دوره‌های تروریستی وارد ایران شدندپس از این رخداد شوم پلیس و سازمان امنیت و اطلاعات کشور بررسی گسترده‌ای را آغاز کردند.  
   
 
تصمیم علیه شاهنشاه ایران در گوادالوپ گرفته نشد، بلکه این تصمیم پیش از سفر رسمی شاهنشاه ایران به آمریکا گرفته شده بود. از این زمان، خمینی می‌دانست که کارتر به وی کارت بلانش داده است، بدین روی، تروریست‌های ایران زیر چتر کنفدراسیون دانشجویان خارج از کشور بمبگذاری‌ها، آتش زدن‌های بازار و کارخانه‌ها ، بانک ربایی و تظاهرات را بیشتر کردند به ویژه پس از آنکه پسر خمینی مُرد، شهیدی پیدا کردند و هر چهل روز ایران را به آتش کشیدند و کشتار هفدهم شهریور و آتش زدن سینما رکس آبادان را به راه انداختند.  
 
  
در پیوند با توطئه علیه شاهنشاه ایران که از سوی کارتر پشتیبانی می‌شد، سخنان خمینی و گروگان گیری کارکنان سفارت امریکا باید دوباره بررسی شود که گفت: « امریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند» زیرا که امریکایی‌ها بودند که وی را بر سر کار آوردند و شاهنشاه ایران را ناچار به ترک میهن نمودند. آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند تا به امروز معتبر است همانگونه که همه ما شاهد آن هستیم.  
+
رضا شمس‌آبادی ۲۷ ساله اهل شمس‌آباد کویر کاشان بود. شمس‌آبادی فرزند سومین شوهر مادر خود بود و تا چند سال پیش در کویر کاشان چوپان بود و زمانی نیز در حمام قریه "حسو" کار می‌کرد. شمس‌آبادی هفت سال پیش با خانواده خود به شهر کاشان آمد و در یک کارگاه پارچه‌بافی کاری پیداکرد. پس از مرگ پدرش وی که نان‌آور مادر پیرش بود از خدمت سربازی معاف شد. وی با [[حزب توده]] و [[جبهه ملی]] همدستی داشت و با گرفتن پول برایشان چاقوکشی می‌کرد و هیاهو راه می‌انداخت. شمس آبادی پیشینه شرارت داشت و بارها زیر پیگرد قانون قرارگرفته بود. با در دست داشتن معافی از خدمت سربازی، در سال ۱۳۴۲ شمس‌آبادی خود داوطلبانه وارد خدمت سربازی شد! و با کمک خائنین کمونیست رخنه کرده در ارتش شاهنشاهی ایران، نگهبان رده دوم گارد جاویدان شد. چند روز پیش از نوروز ۱۳۴۴ رضا شمس‌آبادی در نامه‌ای برای مادرش نوشت که تا روز بیستم فروردین به کاشان خواهد رفت.  
  
لاری مک دونالد هموند مجلس نمایندگان آمریکا از ایالت جورجیا در سخنانی شکستن حقوق بشر از سوی آشوبگران و انقلابیون ایرانی در واشنگتن را تقبیح کرد و آنان را مارکسیست- آنارشیست و تروتسکیست خواند. او همچنین پرده از راز فعالیت‌های مخرب این گروه‌ها در ایران به اروپا و آمریکا برداشت و شیوه‌های کار آن‌ها را برملا کرد و فریاد برآورد که "تمام این ماجرا یک رسوایی و لکه ننگی است بر شرف ملی ما"
+
شاهنشاه هر روز ساعت ۹ بامداد از کاخ با خودرو به کاخ مرمر می‌روند و در دفترکار خود به رسیدگی کارهای داخلی و خارجی می‌پردازند. هنگامی که شاهنشاه روز شنبه ۲۱ فروردین ماه  به روال همیشه  جلوی پلکان سرسرای کاخ از خودرو پیاده شدند تا وارد ساختمان دفترکار خویش در کاخ مرمر بشوند، سرباز وظیفه گارد که چهل متر دورتر از ساختمان و مسلسل به دست داشت آغاز به تیراندازی کرد و به سوی ساختمان دوید. هیچ یک از گلوله‌های شلیک شده به شاهنشاه نرسید ولی گلوله به باغبان کاخ خورد. اعلیحضرت وارد سرسرا شدند و به درون دفترکار خود رفتند. رضا شمس آبادی شتابان کوشش کرد که خود را به سرسرا برساند. با بلند شدن سدای نخستین رگبار مسلسل یکی از محافظین شاهنشاه که دورتر ایستاده بود به سوی کاخ دوید و به رضا شمس‌آبادی دو تیر شلیک کرد. رضا شمس‌آبادی در همین لحظه به یکی از محافظین درون سرسرا تیر زد و وی زخمی را کرد. شمس‌آبادی هنوز از پای درنیامده بود کماکان سرسرا را به رگبار مسلسل بست تا سرانجام با گلوله‌های دیگر محافظین به زمین افتاد و نابود شد. گارد جانباز شاهنشاه سخت زخمی شد و پیشمرگ دیگر نیز در خون خود غلتید. پیشخدمت دیگر اعلیحضرت نیز از دست و بازو تیر خورد. در این روز شوم در درازای چند ثانیه دو تن از خدمتگزاران شایسته ایران جان باختند، پیشخدمت شاهنشاه و باغبان زخمی شدند و خائن انیرانی رضا شمس‌آبادی کشته و نابود شد.
  
لاری مک دونالد در سخنان رسایی که در تاریخ ۱۸ نوامبر ۱۹۷۷ در اخبار کنگره به چاپ رسید، چنین گفت:
+
استوار باباییان نخستین کسی بود که که با سرباز خائن دشمن ایران روبرو شد و به رضا شمس‌آبادی که به سوی کاخ می‌دوید فرمان ایست داد، ولی شمس‌آبادی توجه نکرد، استوار باباییان دو تیر به سوی او شلیک کرد و او را زخمی ساخت. در این زمان رضا شمس‌آبادی تروریست همدست مائوییست‌ها، استوار باباییان را به رگبار مسلسل بست. استوار باباییان که هنوز نیمه جان بود کشان کشان خود را به شمس آبادی رساند و پاهای شمس آبادی را که می‌خواست از پلکان ساختمان کاخ مرمر بالا رود با دو دست گرفت و یک گلوله به پای او شلیک کرد تا شاید او را بازدارد. شمس آبادی استوار باباییان را به رگبار دوم مسلسل بست و به زندگی او پایان داد. شمس آبادی با وجود تیری که خورده بود، به پیش رفت و در سرسرای کاخ مرمر  با استوار لشکری روبرو شد و او را نیز به رگبار مسلسل بست. دست چپ استوار لشکری از بدنش جدا شد، با این همه استوار لشکری با دست راست تیری به سوی شمس آبادی خالی کرد و در دم جان سپرد. در این هنگام، هنوز رضا شمس‌آبادی جان داشت، شمس آبادی که شانه اول فشنگ‌ها را خالی کرده بود کوشش کرد که سی فشنگ شانه دوم را در مسلسل جا بیاندازد که یک سرباز دیگر گردان جاویدان مامور دیواره غربی کنار دفتر کار همایونی به نام گروهبان "ساری زابلی" سر رسید.  گروهبان زابلی نیز پنج تیر به شمس‌آبادی خالی کرد و سرانجام رضا شمس آبادی تروریست مزدور نابود شد. پس از فتنه شوم ۲۵۳۷ شاهنشاهی کنفدراسیونی‌ها استوار ساری زابلی را دستگیر و اعدام کردند.
  
در این هفته، چند هزار تظاهر کننده نقاب پوش و کلاه به سر که اکثر آن‌ها تبعه ایران هستند و در ایالات متحده به تحصیل در دانشگاه‌ها اشتغال دارند و عضو چهار سازمان انقلابی مارکسیستی می‌باشند، به واشنگتن آمدند. آنها دو روز تمام به خیابان‌های شهر، پارک‌های فدرال و سایر جاهای تحت حفاظت پلیس پارک ایالات متحده و نیز به پیرامون کنگره آمریکا یورش بردند در حالیکه آشکارا مسلح به چوب، دسته تبر، قیچی نوک تیز کاغذبُر و سایر سلاح‌ها بودند.  در روز سه شنبه پانزدهم نوامبر گروه‌های متعصب انقلابیون نقاب پوش که تقریباً تمامشان پسران جوان بودند، یک صف کوچک پلیس پارک را با وجود تلاش‌های دلیرانه و دلاورانه برخی افسران درهم شکستند و یک گروه منظم از مردان و زنان را که در میان آنان افراد مسن و کودکان نیز وجود داشتند وحشیانه با چوب کتک زدند. گروهی که در بالا نام بردم با آرامش تمام با پرچم‌ها و شعارهایی ورود شاه ایران را به ایالات متحده خوش آمد می‌گفتند. در این هنگام، پلیس برای کنترل گروه آشوبگران از گاز اشک آور استفاده کرد اما گاز اشک آور بر روی قربانیان آرام این یورش نیز اثر گذاشت. گاز اشک آور به درون پهنه چمن کاخ سفید نفوذ کرد و آشکارا شاهنشاه و شهبانوی ایران و پرزیدنت کارتر و بانوی اول آمریکا را هنگام آیین خوش آمد آزرد.  
+
باغبان کاخ مرمر  و آقای سیدحسین حساس پیشخدمت ویژه شاهنشاه که آماج گلوله‌های شمس آبادی قرارگرفته بودند به بیمارستان رضا پهلوی تجریش برده شدند.
  
'''تمام این ماجرا یک رسوایی و لکه ننگی است بر شرف ملی ما.''' ولی آنچه که بدتر است، این است که وحشی‌گری نسبت به گروهی انجام شد که با آرامش در جایی گِرد آمده بودند که مستقیماً نتیجه دخالت کاخ سفید در کار سازمان‌های مسئول برقراری نظم و کنترل جمعیت‌ها در واشنگتن است. کاخ سفید به این سازمان‌ها گفته بود که در محل، کمترین شمار افراد پلیس را به کار بگمارند. این تصمیم باوجود پیشینه طولانی تظاهرات ضد ایرانی گروه‌های انقلابی و بستگی‌های آشکار آنان با گروه‌های تروریستی در ایران و سایر کشورها گرفته شده است. در سه مورد پیشین، من درباره گروه‌های انقلابی ایرانی که در این کشور فعالیت می‌کنند و فعالیت‌های تروریستی در ایران و اروپا نیز انجام داده‌اند، گزارش‌های مستندی برای همکارانم تهیه کرده‌ام. این گزارش‌ها، روابط این گروه‌ها را با گروه‌های تروریستی در ایران که از سوی اتحاد جماهیر شوروی که ده هزار مایل مرز مشترک با ایران دارد، چین سرخ و فرقه‌های مختلف سازمان تروریستی آزادی فلسطین حمایت می‌شوند، با سند و مدرک ثابت می‌کند. «به گزارش کنگره در ۲۵ آوریل ۱۹۷۷ رای – ۲۴۶۱ و رای – ۵۴۶۳ ر و ۲۲ ماه می ۱۹۷۵ ، رای- ۲۶۷۰ ر مراجعه کنید.» اتباع آمریکا چه افسران نظامی و چه غیر نظامی قربانی تروریست‌های ایرانی شده‌اند. ...  
+
دستورهای شاهنشاه - شاهنشاه بازماندگان دو استوار جان باخته را مورد مهربانی قراردادند و دستورهایی را برای فراهم ساختن رفاه و سرپرستی خانواده‌های این دو سرباز میهن دادند. اعلیحضرت همایون شاهنشاه سرپرستی فرزندان جان باختگان استوار دوم آیت الله لشکری و استوار دوم محمدعلی باباییان را پذیرفتند.  
  
'''سلاح سرد و سپر''' - گزارش‌های اولیه از شهرها و دانشگاه‌هایی که گروه‌های مارکسیست ایرانی در آن جا وجود دارد نشان از آن داشت که گروه‌های تظاهر کننده برای ایجاد اختلال در سفر رهبر ایران به ایالات متحده آماده بودند تا با پلیس و دسته‌های ایران پرست، برخوردهای شدید پیدا کنند. بار گرانی از تخته و الوار که از آن به جای چماق و چوبدستی استفاده شد و سپرهای پلاستیکی برای ترابری به واشنگتن در کامیون‌ها بار شده بود، حتی هنگامی که دانشجویان تندروی ایرانی در کالیفرنیا و تگزاس هم برای شورش در واشنگتن آماده می‌شدند، گروه‌های میهن پرست برنامه سفر به واشنگتن را می‌ریختند، تا پشتیبانی خود را از پیشرفت‌های اجتماعی و اقتصادی که در دو دهه گذشته تحت رهبری شاهنشاه ایران از آن بهره مند شده است، ابراز دارند. ...
+
استوار دوم محمدعلی باباییان در سال ۱۳۱۰ خورشیدی در قمصر کاشان زاده شد و پس از به پایان رساندن دبستان و دبیرستان در سال ۱۳۲۸ وارد خدمت شد. وی پس از گذراندن خدمت در دژبان برای گُردان جاویدان برگزیده شد. تا اینکه روز ۲۱ فروردین ماه ۱۳۴۴ در راه انجام وظیفه جان باخت. استوار محمد علی باباییان از سربازان شایسته‌ای بود به دریافت سپاسنامه "افتخار جاویدان سرافراز شده بود، در درازای خدمت خود بیش از ۵ نشان: رستاخیز، ۲۸ امرداد، نشان طلای کشور نروژ و نشان طلای کشور دانمارک را دریافت نموده بود. از استوار باباییان همسر و سه پسرش بر جای ماندند.
  
هنگامی که گروه‌های جنگ‌ طلب ضد ایرانی شروع به اجتماع کردند در دست آنها پوسترهایی که بر تخته‌های ۴ فوتی ساختمانی سوار شده بود- میله‌های فلزی- دسته‌جاروهای نوک تیز و ادواتی از این قبیل دیده می‌شد. بسیاری از تظاهر کنندگان با خود قیچی‌های دالرز و تیز و تبرهای کوچک داشتند. این اشیا به ویژه در جیب داخلی نیم‌تنه‌های آن‌ها که به سبب ملایم بودن هوا باز بود، دیده می‌شد. بسیاری از پوسترهایی که بر سر چوب کرده بودند برای پوشاندن سپرهایی بود که در جنگ تن به تن با پلیس از آن‌ها استفاده می‌شد. در تظاهرات گذشته ریخت ظاهری تظاهر کنندگان مسلح برای افسران پلیس نشانه‌ای فوری برای احضار نیروهای مسئول برقراری نظم بوده است تا بدان وسیله از بی‌نظمی عمومی و حمله به اتباع بی آزار شهر جلوگیری کنند. به هر روی، این بار تصمیم کاخ سفید مبنی بر کم بودن شمار افراد پلیس، عامل تصمیم گیرنده بود. نه تنها افراد اضافی پلیس پارک میان تندروها و گروه‌های میهن پرست ایرانی حائل نشدند که میان آنها فاصله بیفتند، بلکه از اداره پلیس متروپولیتن هم خواسته نشد که یکان‌های ورزیده و مجهز کنترل، گروه‌های خود را به کمک پلیس پارک بفرستند با اینکه به این یکان‌ها دسترسی فوری داشتند.  
+
استوار دوم آیت‌الله لشکری در سال ۱۳۰۵ در آبادی دو دانگه از روستاهای قزوین زاده شد. پس از به پایان رساندن دبستان و دبیرستان در سال ۱۳۲۶ وارد لشکر یکم پادگان مرکز شد. این پادگان پس از چند سالی به گارد شاهنشاهی دگرگون شد. استوار لشکری پس از گذراندن آموزشگاه گروهبانی به درجه گروهبان سومی رسید و از همان آغاز به خدمت گردان جاویدان درآمد. استوار لشکری با نشان دادن درستی و پاکی در تاریخ ۱ بهمن ماه ۱۳۴۰ برای خدمت در دسته نگاهبانی ویژه گردان جاویدان برگزیده شد. وی در دوره خدمت بارها از خود شایستگی نشان داد و بدین روی در سپاسنامه‌ای به دریافت نشان "افتخار جاویدان" نایل آمد. شادروان لشکری در درازای خدمت خود به گرفتن نشان‌های رستاخیز خدمت، ۲۸ امرداد ماه و چند نشان از پرزیدنت‌های کشورها سرافراز شد. از استوار لشکری ۴ دختر و ۲ پسر از ۱۵ ساله تا ۵ ساله برجای ماند. همسر استوار لشکری گفت: سلامت وجود شاهنشاه برای ما بزرگترین سعادت است، شوهر من از شش سال قبل مامور مخصوس حفاظت شاهنشاه گردید. یک "لشکری" با افتخار خدمت به شاهنشاه و میهن از میان رفت ولی دو "لشکری" دیگر (اشاره به دو پسر استوار لشکری) به یادگار گذاشت. این دو بزرگ خواهند شد و جای پدرشان را خواهند گرفت.
  
'''بی اطلاعی پلیس  آمریکا از قانون''' - ماده ۱۸ قانون آمریکا بخش ۲۴۱ ماده‌ای از لایحه حقوق اجتماعی جلب کرد که در آن گفته می‌شود: «اگر دو نفر یا بیشتر در یک شاهراه یا در مِلک کَس دیگری تغییر قیافه بدهند با این نیت که وی را از انجام هر عمل یا امتیازی که به موجب قوانین اساسی ایالات متحده به وی داده شده است بازدارند یا مانعی در سر راهش ایجاد نمایند تا ۱۰ هزار دلار جریمه و یا تا ده سال زندانی خواهند شد.» انقلابیون گروه‌های مختلف ضد ایرانی آشکارا چهره خود را دگرگون ساخته بودند. آن‌ها با سلاح‌ها و بیاناتشان مانند مرگ بر طرفداران شاه، شاه یک قاتل است، مرگ بر شاه و با شعارهای شان که از جنبش‌های تروریستی ایران مانند سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران، سازمان مجاهدین خلق ایران و سازمان انقلابی توده حمایت می‌کرد قصد داشتند از انجام آزادانه حقوق و امتیازاتی که قانون اساسی ایالات متحده آن‌ها را تضمین کرده است، هم جلوگیری کنند و هم مانع در سر راه آن ایجاد نمایند. تظاهر کنندگان ضد ایرانی آشکارا برای نقض قانون حقوق اجتماعی در بسیاری از نقاط کشور آماده شده بودند.  
+
جارنامه رسمی دولت - پس از رخداد شوم ۲۱ فروردین ماه در کاخ مرمر، بازجویی و بررسی‌های دامنه‌داری برای روشن ساختن چگونگی انجام این رخداد و یافتن محرکین از سوی مقامات انتظامی و امنیتی ارتش آغاز گردید. به دنبال آگاهی‌هایی که از بستگان و نزدیکان سرباز وظیفه رضا شمس‌آبادی به دست آمد، رفت و آمد شمس‌آبادی با احمد کامرانی، زاده سال ۱۳۱۸ خورشیدی در کاشان آشکار شد. احمد کامرانی تا کلاس پنجم دبیرستان محمودیه کاشان درس خوانده و رادیوساز بود. پس از بازجویی‌هایی که درباره احمد کامرانی انجام یافت و آنچه خود کامرانی به زبان آورد، رو شد که نامبرده با دانستنی‌های فنی خود در کارخانه ارج کار می‌کرد. کامرانی در آن کارخانه با نشان دادن شایستگی فنی مورد توجه یکی از مهندسین کارخانه به نام مهندس احمد منصوری تهرانی مقدم قرارگرفت که به رفت و آمد و دوستی ژرف میان این دو کشیده شد. این رفت و آمد و نزدیکی پس از بیرون انداختن احمد کامرانی از کارخانه ارج و بازکردن یک مغازه رادیوسازی در جوادیه ژرفتر شد.  
  
'''سرمشق گیری از مصدق''' - در روی سایر پرچم‌ها نوشته شده بود «پیروزی بر سازمان آزادی بخش فلسطین»، «مرگ بر صهیونیسم» و توهین‌های مستقیم به شخص شاه ایران. در جزوه‌ای که در سال ۱۹۷۷ به زبان انگلیسی و با عنوان «ایران تلاش در داخل» از طرف کمیته حمایت از تلاش مردم ایران با آدرس «پی او صندوق ۶۷۱ نیویورک ۱۰۰۱» چاپ و منتشر شد، تاریخچه سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران و سازمان مجاهدین خلق ایران باز کوشیده است هر دوی این سازمان‌ها فعالیت‌های انقلابی خود را بر اساس ترکیبی از مارکسیسم و بنیاد و زمینه اسلامی قرار داده‌اند. آن‌ها این روش را از جبهه ملی دولت مصدق «۵۳-۱۹۵۱» که با به قدرت رسیدن دوباره شاه ایران سرنگون شد، سرمشق گرفته‌اند. عکس مصدق بر روی پلاکاردهای طرفداران سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران و سازمان مجاهدین ایران دیده می‌شد. ...
+
مهندس منصوری دانش‌آموخته رشته برق از دانشگاه منچستر به هنگام تحصیل در انگلستان همانند برخی از دانشجویان با باورهای کمونیستی آشنا شد و به ایدئولوژی کمونیستی مائو گروید. دارندگان این ایدئولوژی آن چنان در این راه پیش رفتند که اندیشه‌های حزب منحله توده و کمونیسم شوروی را دیگر نپذیرفتند. مهندس منصوری با کسان زیر نیز رفت و آمد داشت: ۱- پرویز نیکخواه: رییس آزمایشگاه دانشکده صنعتی دانش‌آموخته رشته فیزیک از دانشگاه منچستر و رییس فدراسیون انجمن‌های دانشجویان ایرانی مقیم انگلستان ۲- منصور پورکاشانی: استاد دانشکده صنعتی دانش‌آموخته رشته نساجی از دانشگاه منچستر  و رییس انجمن دانشجویان ایرانی مقیم لندن  ۳- فیروز شیروانلو: کارمند موسسه فرانکلین و دانش‌آموخته در منچستر - شیروانلو مدتی قائم‌مقام کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و ریاست واحد هنری دفتر شهبانو فرح پهلوی را بر عهده داشت. سرهنگ شیروانلو، پدر فیروز در ساواک مترجم زبان روسی بود. فیروز با بورس تحصیلی ساواک به انگلستان رفت و به کنفدراسیون دانشجویان ایرانی در خارج از کشور پیوست. ۴- محسن رسولی: مهندس برق در شرکت شبرنگ دانش‌آموخته دانشگاه ویلز در انگلستان  و هم‌بند کنفدراسیون دانشجویان ایرانی در خارج از کشور
  
'''تأکید بر منشاء و مأخذ''' - ... سازمان چریک‌های فدایی خلق و سازمان مجاهدین این دو سازمان انقلابی و تروریستی ایرانی با سازمان آزادیبخش فلسطین «پی ال او» پیوندهای مستحکمی دارند و جرج حبش رئیس جبهه سرسخت امتناع سازمان آزادیبخش فلسطین و رهبر جبهه خلق برای آزادی فلسطین «پی. ال. اف. پی» که تاکتیک هواپیماربایی و گروگان‌گیری جمعی و نیز قتل عام در فرودگاه‌ها را ابداع کرد، با نوشتن مقدمه‌ای از کوشش‌های سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران برای سرنگون ساختن دولت ایران به عنوان بخشی از تلاش عمومی در خاورمیانه بر علیه دشمنان امپریالیست صهیونیست و مرتجع، ستایش کرده است. دیده شد که سازمان دانشجویان مسلمان ایرانی و سازمان مسلمانان جوان پلاکاردهایی حمل می‌کردند که بر روی آن‌ها عکس‌های شهیدان  چسبانده شده بود. این به اصطلاح شهیدان در حقیقت تروریست‌هایی بوده‌اند که در جریان تیراندازی و درگیری با نیروهای امنیتی ایران کشته شده‌اند و یا در حال ساختن بمب‌های خانگی تصادفی کشته شده‌اند یا اینکه به دنبال متهم شدن به اعمال جنایات بزرگ اعدام گردیده‌اند. در جزوه‌های سازمان دانشجویان مسلمان ایرانی «او- ای-ام-اس» که در خیابان‌ها پخش می‌شد، بی پرده تروریسم را یک کوشش مسلحانه انقلابی نام می‌برد و از آن حمایت می‌کند. برای نمونه، پس از ذکر کردن حمله سازمان عفو بین‌المللی به ایران، سازمان دانشجویان مسلمان ایرانی به کشته شدن تقریباً هر روز انقلابیون مسلح در ایران که «ساواک» پلیس مخفی شاه ایران به عنوان یک عمل عادی آن را انجام می‌دهد اشاره می‌کند و آن را از جمله تخطی‌ها از حقوق بشر توصیف می‌نماید. ملاحظه شد که تروریست‌های سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران در میان گروه‌های دست چپی افراطی آمریکایی حامیانی دارند. روزنامه گاردین که یک روزنامه کمونیستی آمریکا است و به تازگی برای انجام سخنرانی‌هایی، ترتیب مسافرت «ویلفرد برچت» مأمور سازمان اطلاعاتی شوروی «ک- جی- بی» به آمریکا را داده است، برای انقلابیون ایرانی مانند اشرف دهقان تبلیغ می‌کند.
+
سوءقصد به جان شاهنشاه محمدرضا شاه پهلوی کاخ مرمر ۲۱ فروردین ۱۳۴۴ را بخوانیم و بدانیم که دشمنان حکومت مشروطه خواستند که با این سوقصد، حکومت مشروطه را براندازند ولی در سال ۱۳۴۴ خورشیدی نتوانستند هدف‌های اهریمنی خود را به انجام برسانند ولی زیر نام کنفدراسیون دانشجویان خارج از کشور به رهبری خمینی فعالیت‌های خائنانه خود را ادامه دادند تا در روز ۲۲ بهمن ماه ۲۵۳۷ شاهنشاهی به هدف خود رسیدند و حکومت مشروطه پارلمانی ایران را برانداختند. [[سوءقصد به جان شاهنشاه محمدرضا شاه پهلوی کاخ مرمر ۲۱ فروردین ۱۳۴۴|سوءقصد به جان شاهنشاه را بخوانیم و یاد میهن پرستانی را که در راه پدافند میهن و شاهنشاه جان باختند گرامی داریم - روانشان شاد]]'''
  
'''فرار اشرف دهقان چریک فدایی از زندان'''  - ...انجمن دانشجویان ایرانی شاخه آمریکایی کنفدراسیون دانشجویان ایران «اتحادیه ملی» است که پایگاه آن در فرانکفورت آلمانی غربی می‌باشد. تا این اواخر در انجمن دانشجویان ایرانی «تی. اس. ا» گروه‌های متعدد مارکسیست دسته‌بندی داشتند و با یکدیگر رقابت می‌کردند. گروه کمونیستی هوادار تروتسکی که وابسته به حزب سوسیالیست کارگران است و رهبری آن را بابک زهرایی به عده داشت، در سال ۱۹۷۴ از این انجمن اخراج شد. زهرایی و شاعر ایرانی رضا براهنی رهبری گروه جبهه حزب سوسیالیست کارگران را که موسوم به کمیته آزادی روشنفکری و هنری در ایران است به عهده دارند. در این کمیته بسیاری از هواداران تروتسکی غیر ایرانی حزب سوسیالیست کارگران به فعالیت اشتغال دارند. به هر جهت گروه کوچکی به نام «اتحاد ستار» در حزب سوسیالیست کارگران به وجود آمد که اکنون شاخه ایرانی چهارم بین‌المللی را تشکیل می‌دهد. شاخه چهارم بین‌المللی مسئولیت هم‌آهنگ ساختن کمونیست‌های تروتستکایت را در سطح جهانی به عهده دارد. نظرات انجمن دانشجویان ایرانی از طریق نشریات کنفدراسیون دانشجویان ایرانی مانند ریپورت منعکس می‌شود. این نشریه هر ۳ ماه یکبار در آلمان غربی چاپ می‌شود و به وسیله انجمن دانشجویان ایرانی به آدرس صندوق پستی ۲۳۱۰ برکلی کالیفرنیا ۹۴۷۰۲ و شعبه انجمن دانشجویان ایرانی در شهر نیویورک به آدرس ۳۳۹ خیابان لافایت نیویورک شماره ۱۰۰۱۲ توزیع می‌شود. کنفدراسیون بین‌المللی دانشجویان ایرانی که از مرکز خود در فرانکفورت صندوق پستی ۱۰۰۱۵۰-۶۰۰۰ فرانکفورت ۱۶ آلمان غربی عملیات را رهبری می‌کند. فدراسیون دانشجویان ایرانی در ایالات متحده به این کنفدراسیون بستگی دارد و نشانی فدراسیون در آمریکا صندوق پستی شماره ۲۳۱۰ برکلی- کالیفرنیا ۹۴۷۰۲ می‌باشد. کنفدراسیون بین‌المللی دانشجویان ایرانی هفدهمین کنگره سالانه خود را از ۲۴ تا ۲۸ آوریل ۱۹۷۷ در فرانکفورت برپا کرد. در این کنگره که گروه مائوییست‌ها تسلط داشتند نفوذ زیاد کمونیست‌های آلبانی نیز آشکار بود. در این کنگره حزب توده کمونیست‌های ایرانی هوادار مسکو و گروه دانشجویان وابسته به آن که به سازمان جوانان دانشجویان دمکراتیک ایران موسوم است و روزنامه این گروه به نام «آرمان» مورد حمله قرار گرفتند. اتحادیه ملی آفریقاییان زیمبابوه «زانو» جبهه آزادی بخش عمان- جبهه انقلابی ضد فاشیست اسپانیا و نیز گروه‌های تروریستی برای شرکت کنندگان کنگره فرانکفورت پیام‌های همبستگی و یگانگی فرستادند. گروه‌های انقلابیون ایالات متحده از جمله نهضت بیست و نهم اوت و کمیته مرکز مارکسیست – لنینیست‌های لس آنجلس نیز پیام‌های پشتیبانی برای این کنگره فرستادند. کنفدراسیون دانشجویان ایرانی «اتحادیه ملی» که نشانی آن صندوق پستی ۳۰۲۴۰۳ هانور آلمان غربی است در ایالات متحده دفتر نمایندگی دارد که مرکز آن در برکلی کالیفرنیا است و صندوق پستی اف  ۴۰۰۰ برکلی و صندوق پستی ۴۰۰۲ برکلی ۹۴۷۰۴ می‌باشد.
 
 
'''زد و خورد با پلیس هوستون'''  - در نوامبر گذشته چند عضو کنفدراسیون دانشجویان ایرانی به اتهام سوء قصد و زخمی کردن یک دیپلمات ایرانی در فرانسه از سوی پلیس در پاریس بازداشت شدند. نادر اسکویی یکی از متهمین سوء قصد پاریس در آمریکا تحصیل می‌کرده و عضو فعال انجمن دانشجویان ایرانی بوده. به دنبال بازداشت اسکویی و همدستانش در پاریس گروهی از اعضای انجمن دانشجویان ایرانی در هوستون در مقابل کنسولگری فرانسه علیه بازداشت در پاریس به تظاهرات پرداختند. این گروه با پلیس هوستون به نبرد برخاستند و نود تن از آن‌ها بازداشت شدند.
 
 
در سال جاری نیز صدها تن از اعضای انجمن دانشجویان ایرانی برای اعتراض علیه سیاست دانشکده ناوارو در شهر کوچک «کرسیکانا» تگزاس اجتماع کردند. این گروه پروانه تظاهرات دریافت نکرده بودند و هنگامی که پلیس خواست آن‌ها را پراکنده‌سازد، به افراد پلیس حمله کردند. سرانجام پس از آنکه آنها را زندانی کردند، در زندان اعمال وحشیانه را شروع کرده و خسارات سنگین به بار آورده‌اند. ...
 
 
در این رویداد تظاهرکنندگان کتک نخورده‌اند بلکه پلیس امریکا کتک خورده و زخمی شده است. آنچه که هفته گذشته در واشنگتن در برابر کاخ سفید روی داد و من جزییات آن را شرح دادم، آشکارا نشان می‌دهد که در زمینه اجرای قانون و نظام دسترسی و گرفتن اطلاعات، ما بسیار ضعیف هستیم. نگرفتن تصمیم‌های درست و جدی برای  نظارت و مراقبت، به ویژه هنگامی که از خرابکاری شورشگران و انقلابیون و دانشجویان خارجی در کشور ما آگاهی داشتیم، کاملاً روشن است. همانگونه که حوادث اخیر نشان داد و گروه‌های انقلابی نیز اقرار و تأیید کردند با سازمان‌های تروریستی ارتباط آشکاری دارند، می بینیم این گروه ها تلاش می‌کند تا با سوءاستفاده از قانون اساسی و قوانین مدنی ما حقوق دیگران را پایمال کند، بنابراین نباید اجازه داد حقوق انسانی مردمی که تابع قوانین هستند به وسیله خرابکاری به بازی گرفته شود.
 
 
در این جا من از دادستان کل و مدیر کل خدمات مهاجرت و تابعیت درخواست می‌کنم، برای انجام اقدامات لازم به منظور کنترل گروه‌هایی که در جستجوی پناهگاهی برای حفظ مسلک و مرام خود هستند تصمیمات جدی اتخاذ نمایند. اینک این گروه‌ها برای مدتی پراکنده شده و به دانشکده‌های آمریکا پناه برده‌اند. اما این پراکندگی موقتی خواهد بود دوباره خود را سازمان خواهند داد.
 
'''[[نماینده کنگره آمریکا لاری مک دونالد از توطئه جیمی کارتر علیه شاهنشاه آریامهر هنگام سفر رسمی اعلیحضرتین پرده بر می‌دارد نوامبر ۱۹۷۷|سخنرانی نماینده کنگره آمریکا لاری مک دونالد را  با دقت بخوانید، دوستان و آشنایان را آگاه سازید و میان هم میهنان پخش کنید.]]'''
 
 
</onlyinclude>
 
</onlyinclude>
  
 
[[رده:مشروطه:صفحه اصلی]]
 
[[رده:مشروطه:صفحه اصلی]]

نسخهٔ ‏۸ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۴۷


سوءقصد به جان شاهنشاه برنامه‌ریزی شده از سوی دانشجویان کنفدراسیون
دانشجویان بورسیه در کاخ سعدآباد به پیشگاه شاهنشاه بارمی‌یابند امرداد ۱۳۴۴
استوار دوم باباییان گارد جاویدان
استوار لشکری گارد جاویدان
گروهبان ساری زابلی گارد جاویدان پس از فتنه ۱۳۵۷ به دست کنفدراسیونی‌ها و اسلامیون دستگیر و اعدام شد روانش شاد!
آرامگاه دو جان‌باخته باباییان و لشگری در ابن‌بابویه در سال ۱۳۵۸ به دستور ابراهیم یزدی ویران شد


سوءقصد به جان شاهنشاه محمدرضا شاه پهلوی کاخ مرمر ۲۱ فروردین ۱۳۴۴ - روز ۲۱ فروردین ماه ۱۳۴۴ برابر با ۱۰ آپریل ۱۹۶۵ سرباز وظیفه رضا شمس‌آبادی در کاخ مرمر به شاهنشاه ایران تیراندازی کرد. به شاهنشاه از این رویداد شوم آسیبی نرسید ولی دو تن از درجه‌داران وفادار گارد شاهنشاهی کشته شدند. شمس‌آبادی نیز جا بجا کشته شد. هر سال در روز ۲۱ فروردین ماه برای اینکه از این ترور اهریمنی گزندی به جان شاهنشاه نرسید در سراسر کشور آیین نیایش برگزار شد و روز ۲۱ فروردین ماه روز نیایش نام گرفت.

در پی سوءقصد به شاهنشاه، شش تن از هموندان کنفدراسیون دانشجویان ایرانی که کوتاه زمانی پیش از انجام این رویداد اهریمنی به ایران بازگشته بودند، همراه با چند تن دیگر دستگیر شدند. این دانش‌آموختگان، کمونیست‌های مائوییست خطرناکی بودند که در پی براندازی حکومت مشروطه شاهنشاهی ایران و برقراری حکومتی همانند کوبا، ویتنام و الجزایر از راه جنگ‌های پارتیزانی، کشتن سران کشور و ترساندن مردم پس از به پایان رساندن دوره‌های تروریستی وارد ایران شدند. پس از این رخداد شوم پلیس و سازمان امنیت و اطلاعات کشور بررسی گسترده‌ای را آغاز کردند.

رضا شمس‌آبادی ۲۷ ساله اهل شمس‌آباد کویر کاشان بود. شمس‌آبادی فرزند سومین شوهر مادر خود بود و تا چند سال پیش در کویر کاشان چوپان بود و زمانی نیز در حمام قریه "حسو" کار می‌کرد. شمس‌آبادی هفت سال پیش با خانواده خود به شهر کاشان آمد و در یک کارگاه پارچه‌بافی کاری پیداکرد. پس از مرگ پدرش وی که نان‌آور مادر پیرش بود از خدمت سربازی معاف شد. وی با حزب توده و جبهه ملی همدستی داشت و با گرفتن پول برایشان چاقوکشی می‌کرد و هیاهو راه می‌انداخت. شمس آبادی پیشینه شرارت داشت و بارها زیر پیگرد قانون قرارگرفته بود. با در دست داشتن معافی از خدمت سربازی، در سال ۱۳۴۲ شمس‌آبادی خود داوطلبانه وارد خدمت سربازی شد! و با کمک خائنین کمونیست رخنه کرده در ارتش شاهنشاهی ایران، نگهبان رده دوم گارد جاویدان شد. چند روز پیش از نوروز ۱۳۴۴ رضا شمس‌آبادی در نامه‌ای برای مادرش نوشت که تا روز بیستم فروردین به کاشان خواهد رفت.

شاهنشاه هر روز ساعت ۹ بامداد از کاخ با خودرو به کاخ مرمر می‌روند و در دفترکار خود به رسیدگی کارهای داخلی و خارجی می‌پردازند. هنگامی که شاهنشاه روز شنبه ۲۱ فروردین ماه به روال همیشه جلوی پلکان سرسرای کاخ از خودرو پیاده شدند تا وارد ساختمان دفترکار خویش در کاخ مرمر بشوند، سرباز وظیفه گارد که چهل متر دورتر از ساختمان و مسلسل به دست داشت آغاز به تیراندازی کرد و به سوی ساختمان دوید. هیچ یک از گلوله‌های شلیک شده به شاهنشاه نرسید ولی گلوله به باغبان کاخ خورد. اعلیحضرت وارد سرسرا شدند و به درون دفترکار خود رفتند. رضا شمس آبادی شتابان کوشش کرد که خود را به سرسرا برساند. با بلند شدن سدای نخستین رگبار مسلسل یکی از محافظین شاهنشاه که دورتر ایستاده بود به سوی کاخ دوید و به رضا شمس‌آبادی دو تیر شلیک کرد. رضا شمس‌آبادی در همین لحظه به یکی از محافظین درون سرسرا تیر زد و وی زخمی را کرد. شمس‌آبادی هنوز از پای درنیامده بود کماکان سرسرا را به رگبار مسلسل بست تا سرانجام با گلوله‌های دیگر محافظین به زمین افتاد و نابود شد. گارد جانباز شاهنشاه سخت زخمی شد و پیشمرگ دیگر نیز در خون خود غلتید. پیشخدمت دیگر اعلیحضرت نیز از دست و بازو تیر خورد. در این روز شوم در درازای چند ثانیه دو تن از خدمتگزاران شایسته ایران جان باختند، پیشخدمت شاهنشاه و باغبان زخمی شدند و خائن انیرانی رضا شمس‌آبادی کشته و نابود شد.

استوار باباییان نخستین کسی بود که که با سرباز خائن دشمن ایران روبرو شد و به رضا شمس‌آبادی که به سوی کاخ می‌دوید فرمان ایست داد، ولی شمس‌آبادی توجه نکرد، استوار باباییان دو تیر به سوی او شلیک کرد و او را زخمی ساخت. در این زمان رضا شمس‌آبادی تروریست همدست مائوییست‌ها، استوار باباییان را به رگبار مسلسل بست. استوار باباییان که هنوز نیمه جان بود کشان کشان خود را به شمس آبادی رساند و پاهای شمس آبادی را که می‌خواست از پلکان ساختمان کاخ مرمر بالا رود با دو دست گرفت و یک گلوله به پای او شلیک کرد تا شاید او را بازدارد. شمس آبادی استوار باباییان را به رگبار دوم مسلسل بست و به زندگی او پایان داد. شمس آبادی با وجود تیری که خورده بود، به پیش رفت و در سرسرای کاخ مرمر با استوار لشکری روبرو شد و او را نیز به رگبار مسلسل بست. دست چپ استوار لشکری از بدنش جدا شد، با این همه استوار لشکری با دست راست تیری به سوی شمس آبادی خالی کرد و در دم جان سپرد. در این هنگام، هنوز رضا شمس‌آبادی جان داشت، شمس آبادی که شانه اول فشنگ‌ها را خالی کرده بود کوشش کرد که سی فشنگ شانه دوم را در مسلسل جا بیاندازد که یک سرباز دیگر گردان جاویدان مامور دیواره غربی کنار دفتر کار همایونی به نام گروهبان "ساری زابلی" سر رسید. گروهبان زابلی نیز پنج تیر به شمس‌آبادی خالی کرد و سرانجام رضا شمس آبادی تروریست مزدور نابود شد. پس از فتنه شوم ۲۵۳۷ شاهنشاهی کنفدراسیونی‌ها استوار ساری زابلی را دستگیر و اعدام کردند.

باغبان کاخ مرمر و آقای سیدحسین حساس پیشخدمت ویژه شاهنشاه که آماج گلوله‌های شمس آبادی قرارگرفته بودند به بیمارستان رضا پهلوی تجریش برده شدند.

دستورهای شاهنشاه - شاهنشاه بازماندگان دو استوار جان باخته را مورد مهربانی قراردادند و دستورهایی را برای فراهم ساختن رفاه و سرپرستی خانواده‌های این دو سرباز میهن دادند. اعلیحضرت همایون شاهنشاه سرپرستی فرزندان جان باختگان استوار دوم آیت الله لشکری و استوار دوم محمدعلی باباییان را پذیرفتند.

استوار دوم محمدعلی باباییان در سال ۱۳۱۰ خورشیدی در قمصر کاشان زاده شد و پس از به پایان رساندن دبستان و دبیرستان در سال ۱۳۲۸ وارد خدمت شد. وی پس از گذراندن خدمت در دژبان برای گُردان جاویدان برگزیده شد. تا اینکه روز ۲۱ فروردین ماه ۱۳۴۴ در راه انجام وظیفه جان باخت. استوار محمد علی باباییان از سربازان شایسته‌ای بود به دریافت سپاسنامه "افتخار جاویدان سرافراز شده بود، در درازای خدمت خود بیش از ۵ نشان: رستاخیز، ۲۸ امرداد، نشان طلای کشور نروژ و نشان طلای کشور دانمارک را دریافت نموده بود. از استوار باباییان همسر و سه پسرش بر جای ماندند.

استوار دوم آیت‌الله لشکری در سال ۱۳۰۵ در آبادی دو دانگه از روستاهای قزوین زاده شد. پس از به پایان رساندن دبستان و دبیرستان در سال ۱۳۲۶ وارد لشکر یکم پادگان مرکز شد. این پادگان پس از چند سالی به گارد شاهنشاهی دگرگون شد. استوار لشکری پس از گذراندن آموزشگاه گروهبانی به درجه گروهبان سومی رسید و از همان آغاز به خدمت گردان جاویدان درآمد. استوار لشکری با نشان دادن درستی و پاکی در تاریخ ۱ بهمن ماه ۱۳۴۰ برای خدمت در دسته نگاهبانی ویژه گردان جاویدان برگزیده شد. وی در دوره خدمت بارها از خود شایستگی نشان داد و بدین روی در سپاسنامه‌ای به دریافت نشان "افتخار جاویدان" نایل آمد. شادروان لشکری در درازای خدمت خود به گرفتن نشان‌های رستاخیز خدمت، ۲۸ امرداد ماه و چند نشان از پرزیدنت‌های کشورها سرافراز شد. از استوار لشکری ۴ دختر و ۲ پسر از ۱۵ ساله تا ۵ ساله برجای ماند. همسر استوار لشکری گفت: سلامت وجود شاهنشاه برای ما بزرگترین سعادت است، شوهر من از شش سال قبل مامور مخصوس حفاظت شاهنشاه گردید. یک "لشکری" با افتخار خدمت به شاهنشاه و میهن از میان رفت ولی دو "لشکری" دیگر (اشاره به دو پسر استوار لشکری) به یادگار گذاشت. این دو بزرگ خواهند شد و جای پدرشان را خواهند گرفت.

جارنامه رسمی دولت - پس از رخداد شوم ۲۱ فروردین ماه در کاخ مرمر، بازجویی و بررسی‌های دامنه‌داری برای روشن ساختن چگونگی انجام این رخداد و یافتن محرکین از سوی مقامات انتظامی و امنیتی ارتش آغاز گردید. به دنبال آگاهی‌هایی که از بستگان و نزدیکان سرباز وظیفه رضا شمس‌آبادی به دست آمد، رفت و آمد شمس‌آبادی با احمد کامرانی، زاده سال ۱۳۱۸ خورشیدی در کاشان آشکار شد. احمد کامرانی تا کلاس پنجم دبیرستان محمودیه کاشان درس خوانده و رادیوساز بود. پس از بازجویی‌هایی که درباره احمد کامرانی انجام یافت و آنچه خود کامرانی به زبان آورد، رو شد که نامبرده با دانستنی‌های فنی خود در کارخانه ارج کار می‌کرد. کامرانی در آن کارخانه با نشان دادن شایستگی فنی مورد توجه یکی از مهندسین کارخانه به نام مهندس احمد منصوری تهرانی مقدم قرارگرفت که به رفت و آمد و دوستی ژرف میان این دو کشیده شد. این رفت و آمد و نزدیکی پس از بیرون انداختن احمد کامرانی از کارخانه ارج و بازکردن یک مغازه رادیوسازی در جوادیه ژرفتر شد.

مهندس منصوری دانش‌آموخته رشته برق از دانشگاه منچستر به هنگام تحصیل در انگلستان همانند برخی از دانشجویان با باورهای کمونیستی آشنا شد و به ایدئولوژی کمونیستی مائو گروید. دارندگان این ایدئولوژی آن چنان در این راه پیش رفتند که اندیشه‌های حزب منحله توده و کمونیسم شوروی را دیگر نپذیرفتند. مهندس منصوری با کسان زیر نیز رفت و آمد داشت: ۱- پرویز نیکخواه: رییس آزمایشگاه دانشکده صنعتی دانش‌آموخته رشته فیزیک از دانشگاه منچستر و رییس فدراسیون انجمن‌های دانشجویان ایرانی مقیم انگلستان ۲- منصور پورکاشانی: استاد دانشکده صنعتی دانش‌آموخته رشته نساجی از دانشگاه منچستر و رییس انجمن دانشجویان ایرانی مقیم لندن ۳- فیروز شیروانلو: کارمند موسسه فرانکلین و دانش‌آموخته در منچستر - شیروانلو مدتی قائم‌مقام کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و ریاست واحد هنری دفتر شهبانو فرح پهلوی را بر عهده داشت. سرهنگ شیروانلو، پدر فیروز در ساواک مترجم زبان روسی بود. فیروز با بورس تحصیلی ساواک به انگلستان رفت و به کنفدراسیون دانشجویان ایرانی در خارج از کشور پیوست. ۴- محسن رسولی: مهندس برق در شرکت شبرنگ دانش‌آموخته دانشگاه ویلز در انگلستان و هم‌بند کنفدراسیون دانشجویان ایرانی در خارج از کشور

سوءقصد به جان شاهنشاه محمدرضا شاه پهلوی کاخ مرمر ۲۱ فروردین ۱۳۴۴ را بخوانیم و بدانیم که دشمنان حکومت مشروطه خواستند که با این سوقصد، حکومت مشروطه را براندازند ولی در سال ۱۳۴۴ خورشیدی نتوانستند هدف‌های اهریمنی خود را به انجام برسانند ولی زیر نام کنفدراسیون دانشجویان خارج از کشور به رهبری خمینی فعالیت‌های خائنانه خود را ادامه دادند تا در روز ۲۲ بهمن ماه ۲۵۳۷ شاهنشاهی به هدف خود رسیدند و حکومت مشروطه پارلمانی ایران را برانداختند. سوءقصد به جان شاهنشاه را بخوانیم و یاد میهن پرستانی را که در راه پدافند میهن و شاهنشاه جان باختند گرامی داریم - روانشان شاد