تفاوت میان نسخه‌های «الگو:نوشتار برگزیده»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۴۸۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<!-- در اینجا نوشتاری برگزیده از میان درونمایه وبگاه مشروطه می‌آید. -->
+
<!-- در اینجا نوشتاری برگزیده از میان درونمایه وبگاه مشروطه می‌آید. -->
 
<onlyinclude>
 
<onlyinclude>
 
*
 
*
[[پرونده:PalestinianTerrorAttackJalehSquare17Shahrivar2537.mp4|thumb|left|200px|حمله تروریستی فلسطینی‌ها در میدان ژاله با سدای استاد مهدی شمشیری]]
+
[[پرونده:ShahanShahiAndCoronationRezaShahBozorg2.mp4|thumb|left|180px|شاهنشاهی و تاجگذاری اعلیحضرت همایون رضا شاه پهلوی]]
[[پرونده:ShaykhAllamehNouri2537a.jpg|thumb|left|170px|علامه نوری برنامه‌ریز میدان ژاله]]
+
[[پرونده:RezaShahBozorgCoronation4a.jpg|thumb|left|160px|تاجگذاری رضا شاه پهلوی یکشنبه ۴ اردیبهشت ماه ۱۳۰۵ ]]
[[پرونده:MaydanJalehMaydanShohada2537.jpg|thumb|left|170px|علامه نوری ۱۳ شهریور ماه نام میدان ژاله را به شهدا دگرگون می‌کند]]
+
[[پرونده:Rezashahcoin crowning 1304.jpg|thumb|left|160px|سکه یادبود تاجگذاری رضا شاه بزرگ]]
[[پرونده:MaydanJalehToMaydanShohada2537.jpg|thumb|left|170px|]]
+
[[پرونده:RezaShahBozorgCoronation21.jpg|thumb|left|160px|پیشکش ژرژ پنجم برای تاجگذاری اعلیحضرت رضا شاه پهلوی شاهنشاه ایران]]
[[پرونده:AllamehNouriJalehSq17Shahrivar2537.jpg|thumb|left|170px|علامه نوری مردم را به تظاهرات و خشنونت بر می انگیزاند]]
 
[[پرونده:MaydanJaleh1356.jpg|thumb|left|170px|میدان کوچک ژاله با میدانی کوچک و گرد و گلکاری شده و سینما سیلوانا]]
 
[[پرونده:GeneralOveisi2537c.jpg|thumb|left|170px|ژنرال اویسی]]
 
  
[[حمله تروریستی فلسطینی‌ها در میدان ژاله ۱۷ شهریور ماه ۲۵۳۷ شاهنشاهی]] - در روز آدینه هفدهم شهریور ماه ۲۵۳۷ شاهنشاهی در مرکز شهر تهران میدان ژاله تظاهراتی برپا شد. در میدان ژاله گروهی کماندوهای فلسطینی از بام خانه‌های پیرامون میدان ژاله و شماری از این تروریست‌ها با یونیفورم سربازان ارتش شاهنشاهی بر تن به تظاهرکنندگان و سربازان ارتش ایران تیراندازی کردند که به کشته شدن ۶۴ تن از سربازان ارتش شاهنشاهی و تظاهرکنندگان انجامید.  تا به امروز نام‌ جانباختگان در این حمله تروریستی به چاپ نرسیده است. به رخداد حمله تروریستی فلسطینی‌ها را با سدای استاد شمشیری گوش فرا دهیم.
+
'''[[تاجگذاری رضا شاه پهلوی]]''' - روز یکشنبه ۴ اردیبهشت ماه ۱۳۰۵ اعلیحضرت همایون رضا شاه پهلوی شاهنشاه ایران در آیین بسیار باشکوهی دیهیم شاهنشاهی ایران را بر سر نهادند.
  
'''دولت شریف امامی، دولت آشتی ملی''' - در پی آتش زدن سینما رکس آبادان به دستور خمینی در روز ۲۸ امرداد ماه ۲۵۳۷ شاهنشاهی که در آن بیش از ۴۰۰ تن ایرانی زنده زنده سوختند و خاکستر شدند، جمشید آموزگار نخست‌وزیر کناره گرفت و به فرمان شاهنشاه جعفر شریف امامی به نخست‌وزیری برگزیده شد. شریف امامی در مجلس شورای ملی در نشستی که برای دادن رای اعتماد به وی برگزار شده بود گفت که دولت وی، دولت آشتی ملی، می‌خواهند که همه زخم‌ها را التیام بخشند، قانون اساسی مشروطه، حقوق انسانی و شهروند مردم ایران و خواست‌های روحانیون را محترم بدارند. شریف امامی در روز ۵ شهریور ماه ۲۵۳۷ شاهنشاهی تاریخ شاهنشاهی ایران را به تاریخ خورشیدی تازی برگرداند، حزب رستاخیر ملی ایران را منحل کرد، کازینوها و بارها را بست و زندانیان خطرناک سیاسی دشمنان ایران چون مجاهدین، چریک‌های فدایی خلق، جبهه ملی و دیگر گروهک‌های چپ را آزادکرد. در برابر آزاد ساختن لای و لجن‌های اجتماع، شریف امامی بلندپایگان و پایوران کشور را یکی پس از دیگری بازداشت و به زندان افکند. آشتی ملی که شریف امامی روی آن حساب می‌کرد، پیش نیامد، ولی بر عکس خمینی به دولت شریف امامی هشدار جنگ داد. خمینی گفت ما با این دولت راه صلح در پیش نخواهیم گرفت. بستن کاباره‌ها و کازینوها برای گمراه کردن مردم است، هیچ کس با این دولت از در آشتی در نخواهد آمد. کسی که با این دولت آشتی کند به ملت خیانت کرده است.
+
پس از تصویب ماده واحده از سوی مجلس شورای ملی در روز ۹ آبان ماه ۱۳۰۴  که به نام سعادت ملت انقراض سلطنت قاجاریه را اعلام نمود و حکومت موقتی را در حدود قانون اساسی و قوانین موضوعه مملکتی به شخص آقای رضا خان پهلوی واگذار نمود و تعیین تکلیف حکومت را به نظر مجلس موسسان قرارداد. مجلس موسسان در روز ۲۱ آذر ماه پس از دادن تغییرات در اصل‌های چهارگانه ۳۶ - ۳۷ - ۳۸ و ۴۰ متمم قانون اساسی، پادشاهی ایران را به اعلیحضرت رضا شاه پهلوی سپرد. در روز ۲۵ آذر ماه ۱۳۰۴ اعلیحضرت رضا شاه پهلوی در برابر مجلس شورای ملی در آیین با شکوهی سوگند پادشاهی خوردند.  
  
شریف امامی نخست‌وزیر به جای آنکه تهدیدهای خمینی را جدی بگیرد، و از فاجعه‌ای که در پیش بود جلوگیری کند، منتظر ماند تا ببیند چه پیش خواهد آمد. این برای خمینی‌چیان فرصتی شد که در تهران نیز فاجعه‌ای همانند آتش زدن سینما رکس آبادان به راه بیاندازند. این فاجعه می‌بایستی که همانند سینما رکس به گردن شاهنشاه انداخته شود تا خمینی مردم را علیه دولت بشوراند. خمینی‌چیان برای به انجام رساندن چنین توطئه‌ای، نیاز به کشته شدگان بسیاری داشتند. زمینه کشتن مردم پیشتر از سوی کنفدراسیون دانشجویان در خارج از کشور با یاسر عرفات ریخته شده بود. آنان مسجدها را به انبار اسلحه دگرگون ساختند و تک تیراندازان فلسطینی را به تهران آوردند. با اینکه چند صد تروریست فلسطینی در مرز عراق و ایران دستگیر شده بودند، بسیاری از این تروریست‌های فلسطینی به درون کشور رخنه کردند. اسلامیون با کسانی که در خانه‌های پیرامون میدان ژاله زندگی می‌کردند، تماس گرفتند و به آنان آگاهی دادند که در روز ۱۷ شهریور ماه در میدان ژاله تظاهراتی برپا خواهد شد و کسانی به خانه‌های شما خواهند آمد که مردم را از گزند شاه امان بدارند. شیخ یحیی علامه نصیری از گردانندگان تظاهرات میدان ژاله با چمدان‌هایی پر از پول نقد وارد تهران شد تا تظاهرکننده و سیاهی لشکر برای روز ۱۷ شهریور ماه بخرد.
+
روز یکشنبه ۴ اردیبهشت ماه ۱۳۰۵ ساعت دو و نیم پس از نیم روز پرچم سلطنتی نوین از سوی وزیر جنگ و امیران لشکر با گارد ویژه و موزیک در قصر برلیان کاخ گلستان با تشریفات به اعلیحضرت همایونی تقدیم گردید.
  
در روز ۱۶ شهریور ماه تظاهرات آزمایشی در تهران را شیخ علامه نوری و جبهه ملی و کنفدراسیون برپا کردند. در این تظاهرات گروه‌های چند هزار نفری در خیابان‌های ژاله و شهباز و ... به راه افتادند. در این تظاهرات تیری شلیک نشد و سربازان تنها گلوله‌های مشقی در اسلحه داشتند. برگزارکنندگان تظاهرات دریافتند که با این وضعیت کسی کشته نمی‌شود و خودشان باید راه حلی برای کشتن هر چه بیشتر مردم بیابند و همانند فاجعه سینما رکس که در آن ۴۰۰ ایرانی کشتند و به گردن شاه انداختند، در میدان ژاله نیز انبوهی از کشتگان برجای بگذارند و به گردن شاه و دولت بیاندازند. برای این کار میدان ژاله ایده‌آل بود. میدان ژاله میدان کوچکی است که دور تا دور آن را خانه‌هایی فراگرفته است که خمینی‌چیان توانستند در این خانه‌ها تک تیراندازان فلسطینی را پنهان کنند.
+
از ساعت دو پس از نیم روز نخست شش پرچم در جاهایی که از پیش تعیین شده بود، جای داده شد. میهمانان که بیش از هزار تن از نمایندگان ولایات، هیات قضاییه، اعیان و اظراف، نمایندگان دوره پنجم و ششم، نمایندگان دیگر کشورها، بازرگانان، روحانیون، اصناف، سفیران خارجه در دربار ایران و نمایندگان روزنامه‌ها در جاهای خود قرارگرفتند.
  
شامگاهان ۱۶ شهریور ماه، جعفر شریف امامی نخست‌وزیر نشستی با بودن هیات دولت، سازمان‌های نظامی و انتظامی یا شورای امنیت ملی برای پایان دادن به ناآرامی‌های کشور برگزار کرد و گفت که به وی گزارش‌هایی داده شده است که در روز ۱۷ شهریور ماه اسلامیست‌های مسلح از میدان ژاله به سوی مجلس شورای ملی به راه خواهند افتاد و برآن هستند که مجلس شورای ملی را اشغال نمایند و جمهوری اسلامی اعلام کنند. پس از گفتگوهای بسیار، شورا بر آن شد که در ۱۲ شهر برای شش ماه حکومت نظامی برقرار سازد. شورای امنیت ملی ژنرال غلامعلی اویسی فرمانده نیروی زمینی و جانشین ارتشبد مین باشیان را به فرمانداری نظامی تهران برگزید. سپهبد موسی رحیمی لاریجانی و سپهبد مهدی رحیمی معاونین ژنرال اویسی شدند. فرمانداران نظامی یازده شهر دیگر نیز برگزیده شدند. ژنرال اویسی با حفظ سمت از روز ۱۷ شهریور ماه فرمانده نظامی تهران شد . ساعت بیست و سی دقیقه هیات دولت در تصویب نامه‌ای برقراری حکومت نظامی از ساعت ۶ بامداد ۱۷ شهریور ماه در تهران، قم، تبریز، مشهد، اسپهان، شیراز، آبادان، اهواز، کرج، قزوین، کازرون و جهرم را به آگاهی رساند.
+
در ساعت سه و نیم پس از نیم روز رییس تشریفات ورود اعلیحضرت همایونی و دیگر کسانی را به آگاهی رسانید:
  
روز آدینه ۱۷ شهریور ماه ۲۵۳۷ شاهنشاهی برابر با ۱۳۵۷ خورشیدی تازی با اینکه رادیو و بلندگوها برقراری حکومت نظامی را در تهران به آگاهی مردم می‌رساندند تظاهرکنندگان در خیابان باریک و میدان کوچک ژاله گردآمدند، سربازان پیوسته با بلندگوها برقراری حکومت نظامی را به مردم یادآوری می‌کردند و از آنها درخواست می‌کردند که پراکنده شوند ولی انیرانیان که برآن بودند که درگیری و زد و خورد با سربازان بیافرینند به هیچ یک از هشدارها وقعی ننهادند و با آرنگ‌های ۱- زحمتکشان ایران متحد شوید ۲- واژگونی رژیم سلطنتی و استقرار جمهوری ملی و دموکراتیک ۳- تبریز مستقل شد ۴- نابود باد رژیم سلطنتی ایران ۵- تنها راه آزادی جنگ مسلحانه است، در خیابان ماندند. سربازان، خیابانی که به مجلس شورای ملی می‌رسید را بستند تا تروریست‌ها به مجلس یورش نبرند. تروریست‌های چریک فدایی و مجاهدین که تازه از زندان آزاد شده بودند، برآن بودند مجلس را اشغال و اعلام جمهوری اسلامی کنند، از میان جمعیت به سربازان تیراندازی کردند. سربازان درخواست کمک کردند. به چندین کامیون سرباز که به سوی میدان ژاله روان شده بودند، نرسیده به میدان از بام‌های خانه‌های پیرامون میدان ژاله از سوی تروریست‌های فلسطینی به آنها تیراندازی شد. در همین کامیون‌ها چند سرباز زخمی و یک سرباز کشته شدند. سربازانی که در میدان ژاله بودند بیشترشان فشنگ مشقی در تفنگ هایشان داشتند در هوا تیرهایی رها کردند تا شاید از سدای آن تظاهرکنندگان بترسند و پراکنده شوند. بسیاری از سربازان ارتش شاهنشاهی و مردم ایران از سوی فلسطینی‌ها و دانشجویان کنفدراسیون که در کمپ‌های تروریستی فلسطین، سوریه، لیبی، کوبا، کره شمالی، شوروی آموزش آدم‌کشی دیده بودند به تیربار مرگ بسته شدند و جان باختند. در این تیراندازی‌ها ۶۴ تن در میدان ژاله کشته شدند. گزارش پزشکی قانونی نشان داد که بسیاری از کشته شدگان سربازان ارتش شاهنشاهی بودند و با گلوله‌هایی غیر از گلوله‌های ارتش و نیروهای انتظامی جان باخته‌اند.
+
* آجودان شش تن - روسای تشریفات در جلو
 +
* امیر لشکر خدایار خان در دست دارنده پرچم سلطنتی نوین
 +
* والاحضرت اقدس ولیعهد محمدرضا پهلوی
 +
* محمدعلی فروغی در دست دارنده تاج کیانی
 +
* تیمورتاش وزیر دربار در دست دارنده تاج پهلوی
 +
* آقای امیر لشکر امیر طهماسب وزیر جنگ آورنده عصای جواهرنشان
 +
*  آقای داور وزیر فواید عامه آورنده دریای نور
 +
* آقای دادگر وزیر داخله آورنده چوگان سلطنتی پیشکشی از آذربایجان
 +
* آقای بیات وزیر مالیه آورنده تمثال مبارک
 +
* آقای امیرلشگر احمد آقا خان رییس امنیه آورنده گرز سلطنتی
 +
* آقای امیر لشگر محمد آیرم آورنده شمشیر شاه اسمعیل صفوی
 +
* آقای امیر لشگر جلایر آورنده سپر جواهرنشان سلطنتی
 +
* آقای امیر لشگر نقدی آورنده شمشیر شاه عباس صفوی
 +
* آقای امیر لشگرانصاری آورنده قداره جواهرنشان
 +
* آقای امیر لشگر خزاعی آورنده تبرزین سلطنتی
 +
* آقای امیر لشگر اسمعیل خان آورنده زره شاه اسمعیل صفوی
 +
* آقای امیر لشگر حبیب الله جهانبانی آورنده کمان نادری
 +
* آقای سرتیپ محمدخان آورنده ترکش جواهرنشان
 +
* آقای مفتاح کفیل وزارت خارجه آورنده قلچاق جواهر نشان سلطنتی
 +
* آقای سمیعی حکمران تهران
 +
* آقای جم معاون ریاست وزرا عظام
 +
* آقای مشار کفیل وزارت معارف
  
خمینی‌چیان آنچه را که می‌خواستند به دست آوردند، یعنی جسدهایی که در خیابان ژاله افتاده بود. بی درنگ، خمینی‌چیان خبر دروغ کشته شدن چندین هزار تن در میدان ژاله و شایعه اینکه ارتش از هلیکوپترها و تانک‌ها به تظاهرکنندگان در میدان ژاله تیراندازی کرده است را پخش کردند. مهرانگیز کار سوگند محضری خورد که با چشمان خودش شاهنشاه را در هلیکوپتر ارتش دیده است که به سرباز این و آن را نشان می‌دهد و می‌گوید: " بکش ". با دهان به دهان گشتن خبرهای نادرست کشتار دسته جمعی میدان ژاله، هر بار به شمار کشته شدگان افزوده شد و در پایان به ۱۵٬۰۰۰ تن رسید.
+
پس از ورود هیاتی که نامشان برده شد به تالار، بی‌درنگ والاحضرت ولیعهد در سوی راست تخت نادری قرار گرفتند و کسانی که کاچال سلطنتی را در دست داشتند در برابر تخت در دو سوی آن صف بستند. رییس‌های تشریفات ورود موکب همایونی را اعلام کردند و اعلیحضرت شاهنشاهی رضا شاه پهلوی به همراهی شش آجودان در جلو و ژنرال آجودان سرتیپ مرتضی خان یزدان پناه و رییس‌های درجه اول دربار در عقب و کلاه نادری بر سر و شنل مرواریددوز سلطنتی زیب پیکر همایونی بود به تالار وارد شدند. پرچم‌های فوج‌ها را سلام دادند و بر اریکه تخت نادری نشستند. ۲۱ توپ در میدان مشق شلیک شد و آیین تاجگذاری انجام یافت.
  
برای بالابردن ترس مردم از دولت، خمینی‌چیان بانک‌ها و هتل‌ها و فروشگاه‌ها را به آتش کشیدند. در روز آدینه ۱۷ شهریور ماه خمینی‌چیان در تهران ۱۰۰ آتش سوزی بر جای گذاشتند، ۱۲ شعبه بانک صادرات، چند شعبه بانک ملی، بانک سپه، بانک اعتبارات تعاونی توزیع، بانک بازرگانی، بانک عمران به آتش کشیده شد و همه وسایل بانک‌ها در آتش سوخت. بیشتر بانک‌ها در خیابان‌های بوذرجمهری، سرآسیاب دولاب، فرح آباد ژاله، سیروس، سرچشمه، میدان سپاه دانش و در خیابان هاشمی ویران شدند. هتل آرمسترانگ در خیابان امیرکبیر نیز آتش زده شد و بخش بزرگی از هتل در آتش سوخت. در درازای این راه پیمایی و آشوب بر پا کردن راه پیمایان ۲ فروشگاه شهر و روستا در خیابان خاوران و چهار راه مولوی، ۳ دستگاه تانکر و کامیون زباله‌کش شهرداری در خیابان فرح آباد و ژاله و میدان سپاه دانش و ۲ اتوبوس دو طبقه شرکت واحد نیز در آتش سوختند. در جنوب شرقی و شرق تهران نیز رستوران "رامسرنو" ، فروشگاه کوروش چهار راه کوکاکولا نیز آتش زده شد.
+
سپس اعلیحضرت همایونی چنین فرمودند:
  
پس از کشتن مردم و آتش زدن تهران، خمینی به آنچه که می‌خواست، دست یافت. هشدار جنگ به دولت از سوی خمینی، تهدید پوچی نبود. خمینی پول و نیروی انسانی داشت که هر لحظه در تهران و دیگر شهرهای بزرگ ایران با تظاهرات و آتش زدن بانک و سینما و فروشگاه و ... نظم اجتماع را بر هم زند و شوربختانه دولت شریف امامی در برابر این موج درمانده شد. گردانندگان این رویداد شیخ یحیی نوری، مهدی بازرگان و محمد مفتح و شماری آخوند و هوادار خمینی و چند تن از نویسندگان روزنامه‌ها که در کیهان و اطلاعات مقاله‌های علیه دولت به چاپ می‌رساندند، دستگیر شدند ولی خمینی و همدستانش در مسجدها و دانشگاه‌ها و وزارتخانه‌ها همچنان آزاد ماندند و به ویرانی ایران پرداختند. تنها ابزار موثر برای دستگیری خمینی و همدستانش را شریف امامی به کار نگرفت. پرویز ثابتی مدیر شایسته امینت داخلی کشور، پهرست نام ۱۵۰۰ تن از کارگردانان تظاهرات و ویرانی کشور را به دولت داده بود و یادآور شده بود که وی تضمین می‌کند که با دستگیری این ۱۵۰۰ تن تروریست آموزش دیده، آرامش به کشور بازخواهدگشت. جعفر شریف امامی نخست‌وزیر این پیشنهاد را رد کرد.
+
::در این هنگام که مراسم تاجگذاری خود را به عمل می‌آورم لازم می‌دانم نیات خود را  در اجرای اصلاحات اساسی مملکت خاطرنشان عموم نمایم تا بروز این نیات هم دستور جامعی برای دولت‌های من شناخته شود و هم عامه اهالی به مدلول آن آشنا باشند.
 +
::من همیشه کردار خود را بر گفتار ترجیح داده و هر موفقیتی هم که در جریان اصلاحات مملکتی نصیب من شده است فقط از راه سعی و عمل بوده بدوا مایلم که کارکنان دولت و کلیه آحاد و افراد مملکت به این حقیقت کلی پی برده و این دستور اساسی را سرلوحه وظایف اولیه خود تشخیص دهند و همه بدانند که پیشرفت هیچ مقصود و انجام هیچ مرامی ممکن و میسر نخواهد شد مگر در سایه جدیت و کوشش و پایان سعی و عمل. سپس دولت‌های شاهنشاهی من باید قطعا متذکر باشند که لزوم اجرای اصلاحات اساسی مملکت از قبیل توسعه قوای تامینیه و بسط معارف و توجه موثر به حفظ‌الصحه عمومی و هم چنین توجه جدی به ترقی وضعیت اقتصادی و تکثیر ثروت عمومی و تکمیل وسایل نقلیه و بهبود اوضاع فلاحت و تجارت و اصلاح فوری و عاجل قوه قضاییه رخصت هیچگونه تامل و رخوتی را نداده با کمال فوریت وسایل اجرای اصلاحات مزبوره را که تمام در درجه اول از اهمیت است فراهم نمایند، که نیات من همانطور که انتظار دارم به موقع اجرا گذاشته شود و مخصوصا مقرر داشته‌ام که در انتظار افتتاح دوره ششم مجلس شورای ملی موجبات و مقدمات اصلاحات مذکوره از طرف دولت تهیه گردد.
 +
::عمال دولت باید سرمشق حسن عمل، صراحت اخلاق و استقامت رای باشند و بکوشند تا مردم تندرست و توانا و دانا و توانگر شوند و وسایلی که مستلزم رفاهیت و آسایش حال عموم است بر طبق انتظار من تمهید و میسر گردد.  
  
در روز ۱۹ شهریور ماه، با وجود مخالفت پرویز ثابتی، شریف امامی و سپهبد مقدم دست به بازی خطرناکی زدند و به جای اینکه نگاهبان مردم باشند، تروریست‌های چریک فدایی و مجاهد و اسلامیون را که دستگیر شده بودند، آزاد ساختند. منوچهر آزمون وزیر مشاور و باهری وزیر دادگستری کسانی بودند که شریف امامی را برای آزاد ساختن تروریست‌ها و کمونیست‌های تندرو و آبدیده در کمپ‌های تروریستی برمی‌انگیختند. سرانجام این دخالت‌ها، خیانت بزرگ به کشور ایران و مردم ایران، یا آزادی ۲۰۰۰ تن تروریست در زمانی که حکومت نظامی برقرار بود گردید، کسانی که دادرسی آنها در دادگاه‌های نظامی انجام شده بود با دست درازی (دخالت) وزیر دادگستری آزاد شدند. کسانی که دشمنان سوگند خورده مشروطه پارلمانی بودند آزاد شدند و تروریست‌ها و وابستگان به گروه‌های ضد مشروطه شاهنشاهی وارد ایران شدند. آنچه در میدان ژاله در روز ۱۷ شهریور ماه رخ داد، پیامی بود که به هموندان وابسته به حزب منحله توده و فرقه دمکرات آذربایجان که سالیان دراز در شوروی و کشورهایی چون لیبی، کوبا، لبنان، یمن جنوبی و اروپای غربی و شرقی به ویژه آلمان غربی و آلمان شرقی سرگرم دیدن آموزش‌های خرابکاری بودند، رسید : " جنگ علیه دولت ایران آغاز شده است، به ایران بازگردید."
+
سخنرانی آقای نخست‌وزیر محمدعلی فروغی - اعلیحضرتا، این تاج و تخت که امروز به مبارکی و میمنت به وجود مسعود اعلیحضرت همایون شاهنشاهی خلدالله ملکه و سلطانیه مزین می‌شود یادگار سلاسل عدیده از ملوک نامدار و جمعی کثیر از سلاطین عظیم‌الشان است که از دیر زمانی آوازه این سرزمین را در دنیا به نیکی بلند نموده و قوم ایرانی را به مدارج عالیه مجد و شرف رسانیده است. ... ملت ایران می داند که امروز پادشاهی پاکزاد و ایرانی نژاد دارد که غمخوار اوست و مقام سلطنت را برای هوای نفس و عیش و کامرانی خویش تصاحب ننموده بلکه در ازای زحمات و مجاهدات فوق العاده اش در راه احیای ملت و دولت و برای تکمیل اجرای نیات مقدسه خود در فراهم ساختن اسباب آسایش ابنای نوع و آبادی این مرز و بوم دریافته است. ملت ایران می داند که ذات شاهانه با آنکه وظیفه خود را نسبت به وطن به طور وافی و اکمل قبلا ادا فرموده‌اید و پس از تحمل این همه متاعب و بکار بدن آن اندازه مساعی بر حسب قاعده حقا برای وجود مبارک نوبت استراحت و فراغت رسیده معهذا آن ضمیر منیر آنی از خیال رعیت آسوده نیست و دایما در فکر بهبودی احوال آنان است و اگر هر آینه به واسطه موانع طبیعی یا فقدان وسایل و اسباب در انجام منظورات همایونی راجع به اصلاح امور مملکتی اندک تاخیر و تانی حاصل شود خاطر مقدس مکدر و قلب مبارک متالم می‌گردد.
  
۲۰ شهریور ماه ۲۵۳۷ فرمانداری نظامی به آگاهی رساند که گردانندگان گروه‌های مخالف چون مهدی بازرگان، محمد مفتح و شماری از آخوندهای تندرو و هوادار خمینی و چهار تن از نویسندگان روزنامه‌ها که در نوشتارهای خود در روزنامه‌های کیهان و اطلاعات آتش افروزی می‌کردند بازداشت شدند. هم چنین شیخ یحیی نصیری همان علامه نوری به سبب برپاکردن قیام و آشوب علیه دولت و برانگیزاندن مردم به آتش زدن سینماها و بانک‌ها و سازمان‌ها و فروشگاه‌ها دستگیر و زندانی شد. در خانه علامه نوری سازمان دهنده رخداد میدان ژاله با تروریست‌های فلسطینی دستگاه‌های پلی کپی، استنسیل، فتوکپی و ماشین تحریر بدست آمد. همچنین سکه‌های طلا و طلا و جواهر، ۶۶۴۰۵۲۷ تومان پول نقد و در جیب‌هایش بیش از ۲۳٬۰۰۰ تومان و یک چک ۲۶٬۸۷۰ تومان، یک دفترچه بانک صادرات به نام دخترش فریده نصیری ۷ میلیون و ۵۰۰ هزار ریال و چهار و دفترچه دیگری به نام فریده نصیری به مبلغ ۳۳ میلیون و ۵۰۰ هزار ریال، دفترچه پس انداز بانک سپه به نام خودش یحیی نصیری به مبلغ ۱۰ میلیون و ۵۷۴ هزار ریال، دفترچه پس انداز به نام پسرش سعید نصیری ۳۲ میلیون و ۲۷۴ هزار ریال، دفترچه دختر دیگرش فرشته نصیری به مبلغ ۱۰ میلیون ریال و ۶۳ هزار ریال به دست آمد. فرمانداری نظامی هم چنین مدارکی یافت که نشان می‌دهد که یحیی نصیری در یورش به مامورین دولت و برانگیزاندن مردم و بستن مغازه‌ها دست داشته و به دستور وی خاک اره رایگان پخش می‌شد و تروریست‌ها روی آن بنزین می‌پاشیدند و آتش می‌زدند. فرمانداری نظامی نام دکان‌هایی که خاک اره از آنها خریداری شده است را نیز در دست دارد.
+
پس از پایان سخنان نخست وزیر محمدعلی فروغی، آقای آقا میرزا محمدرضا کرمانی  به پاس جشن تاجگذاری سخنرانی نشانگر شور و احساسات ایرانیان به عرض رساندند. سپس آقای میرزا حسن خان اسفندیاری از سوی نمایندگان ایالات و ولایات بیانیه‌ای خواند. پس از آن اعلیحضرت از تخت پایین آمدند و به ساختمان برلیان کاخ گلستان تشریف فرما شدند. به هنگام گذشتن از جلوی سرسرا سلام ویژه همایونی زده شد و اعلیحضرت همایونی پس از ورود به تالار برلیان دست‌خط‌هایی به افتخار تنی چند از بزرگان کشوری و لشکری صادر فرمودند.  
  
دولت شریف امامی توان این را نداشت که تصمیم درستی بر پایه اطلاعات به دست آمده بگیرد: ۱- بستن مرزهای کشور برای جلوگیری از رخنه تروریست‌های بیشتر به کشور ۲- آغاز یک مبارزه بین المللی علیه تروریسم در ایران به رهبری روح الله خمینی ۳- آگاه ساختن جهان که در چه خطری حکومت مشروطه پارلمانی ایران قرارگرفته است ۴- آگاه ساختن جهان که چه خطری در پیش رو دارند زمانی که چنین کشور ثروتمندی با چنین منابع گاز و نفت و اورانیوم و ... به دست تروریست‌ها بیافتد. اگر چنین فاجعه‌ای رخ دهد، از سوی ایران تروریست‌ها آموزش کشتن خواهند دید و به چهار سوی جهان صادر خواهند شد. ۵- سرنگونی مشروطه پارلمانی در ایران از روی دهد، برای تروریست‌ها، مدلی خواهد شد که چگونه در دیگر کشورها حکومت‌ها را براندازند. صدور انقلاب اسلامی به ایدئولوژی دگرگون خواهد شد، که پایه‌های بنیاد حکومت‌های اسلامی در افریقا، آسیا، آمریکای لاتین و ... خواهد شد. همانگونه که امروز ما شاهد آن هستیم.
+
سپس اعلیحضرت همایونی مدال تاجگذاری که یک سوی آن تمثال همایونی و سوی دیگر آن نوشته شده بود "یادگار تاجگذاری پهلوی شاهنشاه ایران - ۴ اردیبهشت ۱۳۰۵" را با دست مبارک خود به سینه  والاحضرت ولیعهد، نخستوزیر، هیات دولت، امرای لشکر و دیگر بزرگانی که آورنده اثاثیه سلطنتی بودند و هم چنین تیمورتاش وزیر دربار سنجاق فرمودند. دیگر کسان نیز که در زمان جشن‌ها مورد توجه ملوکانه قرارگرفتند نیز مدال تاجگذاری را اعلیحضرت به سینه آنان سنجاق کردند. پس از دادن مدال‌ها اعلیحضرت همایونی با تاج پهلوی و شنل سلطنتی بر دوش و چوگان پیشکش شده در دست با تشریفات به سوی کالسکه سلطنتی رفتند. در جلوی کالسکه یک دسته سواره، امنیه، تیموری، بلوچ، ترکمن، بختیاری، شاهشون، چهارلنگ، سنجابی، کردستانی، طربانی، شادلو، هزاره‌ای، بربر، بربرشای رنگی، کوکلا، بلوچ سرحدی، زعفرانلو، قشقایی، عشایر خوزستان، بختیاری هفت لنگ، خمسه، بویراحمدی، ماکویی، شاهسون قره چه داغ، اکراد، شکاک، مکری، میلان، جلالی، یورتچی، شاطرانلو، شاهسون سواره در حال آماده باش ایستاده بودند.
  
اگر دولت شریف امامی در شهریور ماه ۲۵۳۷ شاهنشاهی به جای لاس زدن با اسلامیون و تروریست‌های کنفدراسیون دانشجویان کشور، جهانیان به کمک ایران می شتابیدند و به دست گرفتن قدرت در ایران از سوی خمینی هیچ گاه نمی‌توانست انجام یابد.
+
هنگام سوارشدن اعلیحضرت رضا شاه پهلوی به کالسکه، سرود ملی ایران سلام شاهنشاهی زده شد و یک تیر توپ شلیک گردید. کالسکه همایونی و دیگر کالسکه‌ها و سواران و پیاده‌ها که در پی کالسکه همایونی روان بودند از خیابان باب همایون، میدان سپه، لاله زار، جهارراه کنت و دروازه دولت گذشتند. همه خیابان‌ها و میدان سپه که گذرگاه موکب شاهنشاه بود نظامیان در دو سوی خیابان ایستاده بودند و در پیاده روها و کنار همه خیابان‌ها مردم تهران ایستاده بودند و کالسکه شاهنشاه در میان هلهله و شادمانی مردم از خیابان‌ها گذشتند. در بیرون از دروازه دولت اعلیحضرت رضا شاه پهلوی، به همراهان کالسکه پروانه دادند که بروند و والاحضرت ولیعهد محمدرضا پهلوی و وزیر دربار در کنار ایشان ماندند.
گاهنامه زمینه‌سازی برای بوجود آوردن میدان شهدا
 
  
۱۰ شهریور ماه ۲۵۳۷ در خیابان ژاله، شهباز جنوبی، ایران، گوته، زرین نعل، خورشید، پشت مسجد سپهسالار، امیر کبیر و سایر خیابان‌های فرعی تظاهرات پراکنده‌ای روی داد و تظاهرکنندگان به زد و خورد با پلیس پرداختند. شیخ یحیی علامه نوری مردم را در خیابان ژاله و عین الدوله گرد آورده بود که سخنرانی بکند، تظاهرات خیابانی و زد و خورد با پلیس را برنامه ریزی کرده بود.
+
اهالی شمیران طاق نصرت بسیار زیبا و باشکوهی بسته بودند، اعلیحضرت شاهنشاه رضا شاه پهلوی به کاخ سعدآباد تشریف بردند و پس از اندک درنگی به شهر بازگشتند و از خیابان لاله زار و میدان سپه برای دیدن طاق نصرت‌ها گذشتند و به کاخ مرمر رفتند.
 
 
۱۳ شهریور ماه ۲۵۳۷ روز آدینه عید فطر راه پیمایی بزرگی در تهران و شهرستان‌ها از ساعت ۶ بامداد برگزار شد. کمونیست‌ها، اسلامیون، تروریست‌ها و وابستگان به نهضت آزادی، جبهه ملی، مجاهدین خلق، چریک‌های فدایی ، توده ای‌ها برای نشان دادن قدرت در چهار جای تهران تپه‌های قیطریه در شمال، نازی آباد در جنوب، فرح آباد ژاله در شرق و میدان محمدعلی جناح در غرب گرد آمدند. پس از برگزاری نماز عید فطر تظاهرکنندگان عربده می‌کشیدند "نهضت ما حسینی ، رهبر ما خمینی" و در خیابان‌ها به راه افتادند و به یکدیگر پیوستند. در درازای راه پیشاپیش راه پیمایان و هم پشت سر آنها شمار زیادی موتورسوار میان مردم خوراک و شیر و آب پخش می‌کردند. گروهی که از قیطریه به خیابان کوروش کبیر ریختند، فرتورهای خمینی را در دست داشتند. هر زمان که سیل تظاهرکنندگان به میدانی می‌رسید روی زمین می‌نشستند و ملایی سخنرانی می‌کرد. شعارهایی چون " استقلال آزادی جمهوری اسلامی " و "زندانی سیاسی آزاد باید گردد " به گوش می‌رسید. جمعیت به میدان راه آهن و از آنجا به سوی میدان شوش به راه افتاد. پس از میدان شوش به سوی خیابان شهباز و میدان خراسان رسیدند و از انجا به سوی میدان ژاله به راه افتادند. همدستانشان با نصب تابلوهای مقوایی میدان ژاله را میدان شهیدان نامگذاری کرده بودند. شیخ یحیی علامه نوری که در خیابان ژاله عربده می‌کشید گفت که اگر دستگاه‌های شهرداری این میدان و خیابان را به نام "شهدا " نشناسد مسلمین و امت اسلام خیابان ژاله را به نام خیابان شهدا خواهند شناخت و دیگر اسمی از ژاله نخواهند آورد.
 
 
 
در میدان شهیاد تظاهرکنندگان قطعنامه‌ای را خواندند و گفتند که در روز پنجشنبه ۱۶ شهریور ماه نیز چنین تظاهراتی دوباره برگزار خواهد شد. شمار راه پیمایان عید فطر پس از دیدن فیلم‌هایی که تلویزیون ملی ایران برداشته بود نزدیک به صدهزار تن بود ولی با افسارگسیختگی که شریف امامی به ارمغان آورده بود روزنامه‌ها در برآورد شمار راه پیمایان زیاده گویی کردند و آن را بیش از یک میلیون نوشتند.
 
 
 
۱۳ شهریور ماه ۲۵۳۷ بیش از ۳۳۳ زندانی ضد امنیت کشور آزاد شدند.
 
 
 
۱۵ شهریور ماه ۲۵۳۷ شهرداری تهران به آگاهی رساند که درباره دگرگون ساختن نام میدان ژاله به میدان شهدا هنوز پیشنهادی به شهرداری نرسیده است و برای دگرگون ساختن نام خیابان‌ها و میدان‌ها و کوچه‌ها کمیسیون ویژه‌ای باید این نام را تصویب کند. یکی از بلندپایگان شهرداری گفت که شیخ یحیی علامه نوری در روز عید فطر پیشنهاد کرده است که نام میدان ژاله به میدان شهدا دگرگون شود ولی قانونا کمیسیون ویژه نامگذاری باید نام‌های پیشنهادی را بررسی و تصویب کند.
 
 
 
۱۵ شهریور ماه ۲۵۳۷ حزب منحله توده همه نیروهای مخالف دولت را فراخواند که یک جبهه همبسته بر ضد رژیم شاهنشاهی تشکیل دهند. در جارنامه کمیته مرکزی حزب توده آمده است: ۱- تغییر رژیم ۲- محاکمه و مجازات مسئولان عمده رژیم ۳- لغو تمام قوانین مغایر با قانون اساسی و محدودکننده آزادی‌ها و حقوق اساسی فرد ۴- انحلال مجلس شورای ملی و سنا و برچیدن دستگاه پلیس سیاسی ۵- انتخاب مجلس موسسان ۶- تصویب قوانینی برای ملی کردن صنایع نفت ۷- اخراج مستشاران نظامی امریکا - لغو پیمان نظامی ایران و امریکا - خروج ایران از پیمان سنتو (پیمان مرکزی) ۸- مصادره اموالی که گرد آورده شده است ۹- انصراف از سیاست اقتصادی دروازه‌های باز
 
 
 
خمینی برای روز پنج شنبه ۱۶ شهریور ماه تعطیل و راه پیمایی اعلام کرد. از سوی دیگر آیت الله گلپایگانی و نجفی تعطیل این روز را تکذیب کردند. شاهنشاه آریامهر دستور دادند که نیروهای انتظامی هیچگونه واکنشی در برابر راه پیمایی‌ها نشان ندهند و نیروهای انتظامی با آرامش در پُست‌های خود بمانند. پرویز ثابتی و برخی از ژنرال‌های شایسته و میهن پرست کوشش کردند که به شاهنشاه از هوده سیاست سازش و نرمش با مشتی تروریست سرسپرده بیگانه هشدار دهند و خواستار برخورد هر چه سختر ارتش با این تروریست‌ها همانند ۱۵ خرداد ماه ۱۳۴۲ شدند، زیرا که بودن نیروهای ارتش و پلیس در خیابان‌ها و شنیدن دشنام و ناسزا از این انیرانیان سرانجام سبب از دست دادن روحیه اشان خواهد شد.
 
 
 
۱۶ شهریور ماه ۲۵۳۷ در پی بیانیه رهبران جبهه ملی یکی از ۳۲ گروه سیاسی که به تازگی پیدایشان شده است که در آن خواستار از سرگیری کارهای حزب منحله کمونیست توده شده بودند علی امینی نخست وزیر پیشین گفت: اگر سرسپردگان بیگانه مانند کمونیست‌ها بتوانند رژیم ایران را واژگون کنند رهبران جبهه ملی و هم چنین خود وی را به دار خواهند زد.
 
 
 
۱۶ شهریور ماه ۲۵۳۷ گروه‌های چندهزار نفری در خیابان‌های ژاله، شهباز، فرح‌آباد ژاله، نظام‌آباد، تاج و میدان‌های خراسان، شوش، اعدام، مجیدیه و کَن به راه افتادند. راه پیمایانی که انبوه آنان به چند کیلومتر می‌رسید از جاده قدیم شمیران به راه افتادند و به خودروهای ارتش که سربازان در آن نشسته بودند گل می‌دادند و فریاد می‌کشیدند: "ارتش برادر ماست". رهبران جبهه ملی در جلوی جمعیت به راه افتاده بودند و موتورسواران ۱۰۰ تا ۲۰۰ متر جلوتر از همه بودند تا راه با بازکنند. در همه راه پیمایی‌ها، زنان توده‌ای و کمونیست و دیگر زنان درس خوانده چادر مشکی به سر کردند و پیشاپیش جمعیت به راه افتادند و آتش بیار این آشفتگی‌ها شدند. شمار راه پیمایان در روز ۱۶ شهریور نزدیک به صد و پنجاه هزار تن بود ولی روزنامه‌ها آن را بیش از یک میلیون تن برآورد کردند.  
 
  
 +
'''[[تاجگذاری رضا شاه پهلوی|تاجگذاری بزرگ مرد تاریخ ایران و بنیانگذار ایران نوین را بخوانیم به امید تاجگذاری رضا شاه دوم. جاوید شاه پاینده ایران]]'''
 
</onlyinclude>
 
</onlyinclude>
  
 
[[رده:مشروطه:صفحه اصلی]]
 
[[رده:مشروطه:صفحه اصلی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۱۶


شاهنشاهی و تاجگذاری اعلیحضرت همایون رضا شاه پهلوی
تاجگذاری رضا شاه پهلوی یکشنبه ۴ اردیبهشت ماه ۱۳۰۵
سکه یادبود تاجگذاری رضا شاه بزرگ
پیشکش ژرژ پنجم برای تاجگذاری اعلیحضرت رضا شاه پهلوی شاهنشاه ایران

تاجگذاری رضا شاه پهلوی - روز یکشنبه ۴ اردیبهشت ماه ۱۳۰۵ اعلیحضرت همایون رضا شاه پهلوی شاهنشاه ایران در آیین بسیار باشکوهی دیهیم شاهنشاهی ایران را بر سر نهادند.

پس از تصویب ماده واحده از سوی مجلس شورای ملی در روز ۹ آبان ماه ۱۳۰۴ که به نام سعادت ملت انقراض سلطنت قاجاریه را اعلام نمود و حکومت موقتی را در حدود قانون اساسی و قوانین موضوعه مملکتی به شخص آقای رضا خان پهلوی واگذار نمود و تعیین تکلیف حکومت را به نظر مجلس موسسان قرارداد. مجلس موسسان در روز ۲۱ آذر ماه پس از دادن تغییرات در اصل‌های چهارگانه ۳۶ - ۳۷ - ۳۸ و ۴۰ متمم قانون اساسی، پادشاهی ایران را به اعلیحضرت رضا شاه پهلوی سپرد. در روز ۲۵ آذر ماه ۱۳۰۴ اعلیحضرت رضا شاه پهلوی در برابر مجلس شورای ملی در آیین با شکوهی سوگند پادشاهی خوردند.

روز یکشنبه ۴ اردیبهشت ماه ۱۳۰۵ ساعت دو و نیم پس از نیم روز پرچم سلطنتی نوین از سوی وزیر جنگ و امیران لشکر با گارد ویژه و موزیک در قصر برلیان کاخ گلستان با تشریفات به اعلیحضرت همایونی تقدیم گردید.

از ساعت دو پس از نیم روز نخست شش پرچم در جاهایی که از پیش تعیین شده بود، جای داده شد. میهمانان که بیش از هزار تن از نمایندگان ولایات، هیات قضاییه، اعیان و اظراف، نمایندگان دوره پنجم و ششم، نمایندگان دیگر کشورها، بازرگانان، روحانیون، اصناف، سفیران خارجه در دربار ایران و نمایندگان روزنامه‌ها در جاهای خود قرارگرفتند.

در ساعت سه و نیم پس از نیم روز رییس تشریفات ورود اعلیحضرت همایونی و دیگر کسانی را به آگاهی رسانید:

  • آجودان شش تن - روسای تشریفات در جلو
  • امیر لشکر خدایار خان در دست دارنده پرچم سلطنتی نوین
  • والاحضرت اقدس ولیعهد محمدرضا پهلوی
  • محمدعلی فروغی در دست دارنده تاج کیانی
  • تیمورتاش وزیر دربار در دست دارنده تاج پهلوی
  • آقای امیر لشکر امیر طهماسب وزیر جنگ آورنده عصای جواهرنشان
  • آقای داور وزیر فواید عامه آورنده دریای نور
  • آقای دادگر وزیر داخله آورنده چوگان سلطنتی پیشکشی از آذربایجان
  • آقای بیات وزیر مالیه آورنده تمثال مبارک
  • آقای امیرلشگر احمد آقا خان رییس امنیه آورنده گرز سلطنتی
  • آقای امیر لشگر محمد آیرم آورنده شمشیر شاه اسمعیل صفوی
  • آقای امیر لشگر جلایر آورنده سپر جواهرنشان سلطنتی
  • آقای امیر لشگر نقدی آورنده شمشیر شاه عباس صفوی
  • آقای امیر لشگرانصاری آورنده قداره جواهرنشان
  • آقای امیر لشگر خزاعی آورنده تبرزین سلطنتی
  • آقای امیر لشگر اسمعیل خان آورنده زره شاه اسمعیل صفوی
  • آقای امیر لشگر حبیب الله جهانبانی آورنده کمان نادری
  • آقای سرتیپ محمدخان آورنده ترکش جواهرنشان
  • آقای مفتاح کفیل وزارت خارجه آورنده قلچاق جواهر نشان سلطنتی
  • آقای سمیعی حکمران تهران
  • آقای جم معاون ریاست وزرا عظام
  • آقای مشار کفیل وزارت معارف

پس از ورود هیاتی که نامشان برده شد به تالار، بی‌درنگ والاحضرت ولیعهد در سوی راست تخت نادری قرار گرفتند و کسانی که کاچال سلطنتی را در دست داشتند در برابر تخت در دو سوی آن صف بستند. رییس‌های تشریفات ورود موکب همایونی را اعلام کردند و اعلیحضرت شاهنشاهی رضا شاه پهلوی به همراهی شش آجودان در جلو و ژنرال آجودان سرتیپ مرتضی خان یزدان پناه و رییس‌های درجه اول دربار در عقب و کلاه نادری بر سر و شنل مرواریددوز سلطنتی زیب پیکر همایونی بود به تالار وارد شدند. پرچم‌های فوج‌ها را سلام دادند و بر اریکه تخت نادری نشستند. ۲۱ توپ در میدان مشق شلیک شد و آیین تاجگذاری انجام یافت.

سپس اعلیحضرت همایونی چنین فرمودند:

در این هنگام که مراسم تاجگذاری خود را به عمل می‌آورم لازم می‌دانم نیات خود را در اجرای اصلاحات اساسی مملکت خاطرنشان عموم نمایم تا بروز این نیات هم دستور جامعی برای دولت‌های من شناخته شود و هم عامه اهالی به مدلول آن آشنا باشند.
من همیشه کردار خود را بر گفتار ترجیح داده و هر موفقیتی هم که در جریان اصلاحات مملکتی نصیب من شده است فقط از راه سعی و عمل بوده بدوا مایلم که کارکنان دولت و کلیه آحاد و افراد مملکت به این حقیقت کلی پی برده و این دستور اساسی را سرلوحه وظایف اولیه خود تشخیص دهند و همه بدانند که پیشرفت هیچ مقصود و انجام هیچ مرامی ممکن و میسر نخواهد شد مگر در سایه جدیت و کوشش و پایان سعی و عمل. سپس دولت‌های شاهنشاهی من باید قطعا متذکر باشند که لزوم اجرای اصلاحات اساسی مملکت از قبیل توسعه قوای تامینیه و بسط معارف و توجه موثر به حفظ‌الصحه عمومی و هم چنین توجه جدی به ترقی وضعیت اقتصادی و تکثیر ثروت عمومی و تکمیل وسایل نقلیه و بهبود اوضاع فلاحت و تجارت و اصلاح فوری و عاجل قوه قضاییه رخصت هیچگونه تامل و رخوتی را نداده با کمال فوریت وسایل اجرای اصلاحات مزبوره را که تمام در درجه اول از اهمیت است فراهم نمایند، که نیات من همانطور که انتظار دارم به موقع اجرا گذاشته شود و مخصوصا مقرر داشته‌ام که در انتظار افتتاح دوره ششم مجلس شورای ملی موجبات و مقدمات اصلاحات مذکوره از طرف دولت تهیه گردد.
عمال دولت باید سرمشق حسن عمل، صراحت اخلاق و استقامت رای باشند و بکوشند تا مردم تندرست و توانا و دانا و توانگر شوند و وسایلی که مستلزم رفاهیت و آسایش حال عموم است بر طبق انتظار من تمهید و میسر گردد.

سخنرانی آقای نخست‌وزیر محمدعلی فروغی - اعلیحضرتا، این تاج و تخت که امروز به مبارکی و میمنت به وجود مسعود اعلیحضرت همایون شاهنشاهی خلدالله ملکه و سلطانیه مزین می‌شود یادگار سلاسل عدیده از ملوک نامدار و جمعی کثیر از سلاطین عظیم‌الشان است که از دیر زمانی آوازه این سرزمین را در دنیا به نیکی بلند نموده و قوم ایرانی را به مدارج عالیه مجد و شرف رسانیده است. ... ملت ایران می داند که امروز پادشاهی پاکزاد و ایرانی نژاد دارد که غمخوار اوست و مقام سلطنت را برای هوای نفس و عیش و کامرانی خویش تصاحب ننموده بلکه در ازای زحمات و مجاهدات فوق العاده اش در راه احیای ملت و دولت و برای تکمیل اجرای نیات مقدسه خود در فراهم ساختن اسباب آسایش ابنای نوع و آبادی این مرز و بوم دریافته است. ملت ایران می داند که ذات شاهانه با آنکه وظیفه خود را نسبت به وطن به طور وافی و اکمل قبلا ادا فرموده‌اید و پس از تحمل این همه متاعب و بکار بدن آن اندازه مساعی بر حسب قاعده حقا برای وجود مبارک نوبت استراحت و فراغت رسیده معهذا آن ضمیر منیر آنی از خیال رعیت آسوده نیست و دایما در فکر بهبودی احوال آنان است و اگر هر آینه به واسطه موانع طبیعی یا فقدان وسایل و اسباب در انجام منظورات همایونی راجع به اصلاح امور مملکتی اندک تاخیر و تانی حاصل شود خاطر مقدس مکدر و قلب مبارک متالم می‌گردد.

پس از پایان سخنان نخست وزیر محمدعلی فروغی، آقای آقا میرزا محمدرضا کرمانی به پاس جشن تاجگذاری سخنرانی نشانگر شور و احساسات ایرانیان به عرض رساندند. سپس آقای میرزا حسن خان اسفندیاری از سوی نمایندگان ایالات و ولایات بیانیه‌ای خواند. پس از آن اعلیحضرت از تخت پایین آمدند و به ساختمان برلیان کاخ گلستان تشریف فرما شدند. به هنگام گذشتن از جلوی سرسرا سلام ویژه همایونی زده شد و اعلیحضرت همایونی پس از ورود به تالار برلیان دست‌خط‌هایی به افتخار تنی چند از بزرگان کشوری و لشکری صادر فرمودند.

سپس اعلیحضرت همایونی مدال تاجگذاری که یک سوی آن تمثال همایونی و سوی دیگر آن نوشته شده بود "یادگار تاجگذاری پهلوی شاهنشاه ایران - ۴ اردیبهشت ۱۳۰۵" را با دست مبارک خود به سینه والاحضرت ولیعهد، نخستوزیر، هیات دولت، امرای لشکر و دیگر بزرگانی که آورنده اثاثیه سلطنتی بودند و هم چنین تیمورتاش وزیر دربار سنجاق فرمودند. دیگر کسان نیز که در زمان جشن‌ها مورد توجه ملوکانه قرارگرفتند نیز مدال تاجگذاری را اعلیحضرت به سینه آنان سنجاق کردند. پس از دادن مدال‌ها اعلیحضرت همایونی با تاج پهلوی و شنل سلطنتی بر دوش و چوگان پیشکش شده در دست با تشریفات به سوی کالسکه سلطنتی رفتند. در جلوی کالسکه یک دسته سواره، امنیه، تیموری، بلوچ، ترکمن، بختیاری، شاهشون، چهارلنگ، سنجابی، کردستانی، طربانی، شادلو، هزاره‌ای، بربر، بربرشای رنگی، کوکلا، بلوچ سرحدی، زعفرانلو، قشقایی، عشایر خوزستان، بختیاری هفت لنگ، خمسه، بویراحمدی، ماکویی، شاهسون قره چه داغ، اکراد، شکاک، مکری، میلان، جلالی، یورتچی، شاطرانلو، شاهسون سواره در حال آماده باش ایستاده بودند.

هنگام سوارشدن اعلیحضرت رضا شاه پهلوی به کالسکه، سرود ملی ایران سلام شاهنشاهی زده شد و یک تیر توپ شلیک گردید. کالسکه همایونی و دیگر کالسکه‌ها و سواران و پیاده‌ها که در پی کالسکه همایونی روان بودند از خیابان باب همایون، میدان سپه، لاله زار، جهارراه کنت و دروازه دولت گذشتند. همه خیابان‌ها و میدان سپه که گذرگاه موکب شاهنشاه بود نظامیان در دو سوی خیابان ایستاده بودند و در پیاده روها و کنار همه خیابان‌ها مردم تهران ایستاده بودند و کالسکه شاهنشاه در میان هلهله و شادمانی مردم از خیابان‌ها گذشتند. در بیرون از دروازه دولت اعلیحضرت رضا شاه پهلوی، به همراهان کالسکه پروانه دادند که بروند و والاحضرت ولیعهد محمدرضا پهلوی و وزیر دربار در کنار ایشان ماندند.

اهالی شمیران طاق نصرت بسیار زیبا و باشکوهی بسته بودند، اعلیحضرت شاهنشاه رضا شاه پهلوی به کاخ سعدآباد تشریف بردند و پس از اندک درنگی به شهر بازگشتند و از خیابان لاله زار و میدان سپه برای دیدن طاق نصرت‌ها گذشتند و به کاخ مرمر رفتند.

تاجگذاری بزرگ مرد تاریخ ایران و بنیانگذار ایران نوین را بخوانیم به امید تاجگذاری رضا شاه دوم. جاوید شاه پاینده ایران