خاقانی (غزلیات)/روی تو را در رکاب شمس و قمر میرود
' | خاقانی (غزلیات) (روی تو را در رکاب شمس و قمر میرود) از خاقانی |
' |
روی تو را در رکاب شمس و قمر میرود لعل تو را در عنان شهد و شکر میرود قافلهی عشق تو میرود اندر جهان طائفهی عقلها هم به اثر میرود روی تو را در فروغ دید نشاید از آنک ز آتش رخسار تو تاب بصر میرود بیتو به بازار عشق سخت کساد است صبر نقد روانتر در او خون جگر میرود حاصل خاقانی است دفتر غمهای تو زان چون قلم بر درت راه به سر میرود