اوحدی مراغهای (غزلیات)/ای غنچه با لب تو ز دل کرده همدمی
نسخهٔ تاریخ ۸ سپتامبر ۲۰۱۱، ساعت ۲۱:۲۳ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکتها) (clean up using AWB)
' | اوحدی مراغهای (غزلیات) (ای غنچه با لب تو ز دل کرده همدمی) از اوحدی مراغهای |
' |
ای غنچه با لب تو ز دل کرده همدمی گل وام کرده از رخ خوب تو خرمی زلف و رخ ترا ز دل و دیده میکنند مشک و سمن چو عنبر و کافور خادمی زان خط سبز و چهرهی رنگین و قد راست یک باغ سوسن و گل و شمشاد با همی بر صورت تو ماه و پری فتنه میشوند صبر از تو چون کند دل بیچاره آدمی؟ ما همچو موم از آتش این غم گداختیم سنگین دلا، ترا چه تفاوت؟ که بیغمی پهلو تهی مکن چو میان از کنار ما ای کرده چون کمر تن ما را خم از خمی با ما گرت موافقتی نیست راست شو باشد که در مخالف ما اوفتد کمی چندین چو زلف بر سر آشفتگی مباش از چشم دلنواز بیاموز مردمی گیرم که اوحدی سگ تست، ای انیس دل از پیش اوچو آهوی وحشی چه میرمی؟