اوحدی مراغهای (غزلیات)/دوشم فغان و ناله به هفت آسمان رسید
نسخهٔ تاریخ ۸ سپتامبر ۲۰۱۱، ساعت ۲۱:۳۹ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکتها) (clean up using AWB)
' | اوحدی مراغهای (غزلیات) (دوشم فغان و ناله به هفت آسمان رسید) از اوحدی مراغهای |
' |
دوشم فغان و ناله به هفت آسمان رسید دو دم به دل برآمد و آتش به جان رسید بر تن شنیدهای چه رسید از فراق جان؟ از درد دوری تو دلم را همان رسید هرگز جفا نبرده و دوری ندیدهام بر من جفا و جور تو نامهربان رسید انصاف من بده: که کجا گویم این سخن؟ کز یار برگزیده به یاران زیان رسید دوشم رقیب بر سر کوی تو دید و گفت: باز این ستم رسیدهی فریادخوان رسید ما را مگر به پیش تولطف تو آورد ورنه به سعی ما به کجا میتوان رسید؟ حال من و تو فاش چنان شد، که سالها زین دوستی بهر طرفی داستان رسید یک روز بشنوی که: تن اوحدی ز غم خاک در تو گشت و بدان آستان رسید من بلبلم ز درد بنالم، علیالخصوص فصلی که گل شکفته شد و ارغوان رسید