اوحدی مراغهای (غزلیات)/دوشم از کوی مغان دست به دست آوردند
نسخهٔ تاریخ ۸ سپتامبر ۲۰۱۱، ساعت ۲۱:۳۹ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکتها) (clean up using AWB)
' | اوحدی مراغهای (غزلیات) (دوشم از کوی مغان دست به دست آوردند) از اوحدی مراغهای |
' |
دوشم از کوی مغان دست به دست آوردند از خرابات سوی صومعه مست آوردند هیچ میخواره ندارد طمع حور و بهشت این بشارت به من باده پرست آوردند ساقیانش، ز می عشق چو گردیدم مست به می دیگرم از نیست به هست آوردند زلف و خال و خط خوبان همه رنجست، آنها از کجا این همه تشویش به دست آوردند؟ این شگرفان که نگنجند در آفاق از حسن در چنین سینهی تنگ از چه نشست آوردند؟ قلب سالوس و ریا را نشکستند درست مگر این قوم که در زلف شکست آوردند اوحدی را چو ازین دایره دیدند برون زود در حلقهی آن زلف چو شست آوردند