محتشم کاشانی (غزلیات)/جانا مران رخش جفا بر خاکساران بیش ازین
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | محتشم کاشانی (غزلیات) (جانا مران رخش جفا بر خاکساران بیش ازین) از محتشم کاشانی |
' |
جانا مران رخش جفا بر خاکساران بیش ازین زاری ببین خواری مکن با بردباران بیش از این کردم نگاهی آرزو و آن هم نکردی از جفا دارند چشم ای بیوفا یاران ز یاران بیش ازین دل کرده ساز ای نوش لب در وعده قانونی عجب گرمی مکش آتش مزن در خامکاران بیش ازین بر گرد رنگی گشت جان ز آب دم تیغت ولی زان ابرتر میداشت دل امیدباران بیش ازین ای از ازل بر آتشست ساکن سپند جان ما تسکین مجو تمکین مخواه از بیقراران بیش ازین تازان به جولانگه درا کز ناز بر اهل وفا توسن نتازند از جفا رعنا سواران بیش ازین هردم به بزم ای محتشم ساقی کشانت میکشد باشند در قید ورع پرهزگاران بیش ازین