محتشم کاشانی (غزلیات)/به سینه داغ نهانی که داشتم ز تو دارم

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۳۰ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۴۸ توسط PedramBot (گفتگو | مشارکت‌ها) (ورود خودکار مقاله)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' محتشم کاشانی (غزلیات) (به سینه داغ نهانی که داشتم ز تو دارم)
از محتشم کاشانی
'


به سینه داغ نهانی که داشتم ز تو دارم نهان ز خلق لسانی که داشتم ز تو دارم تو لطفها که به من داشتی فغان که نداری ولی من آه و فغانی که داشتم ز تو دارم مکش به طعنه بی‌دردیم که بر دل غمگین هنوز زخم سنانی که داشتم ز تو دارم چه سود سرمه‌ی آسودگی بدیده کشیدن که چشم اشک فشانی که داشتم ز تو دارم بدیده‌ی دگران جام کن به رغم من ای گل که دیده‌ی نگرانی که داشتم ز تو دارم به چشم و لطف نهان سوی محتشم نظری کن که چشم و لطف نهانی که داشتم ز تو دارم