محتشم کاشانی (غزلیات)/در بزم چون به کین تو غالب گمان شدم

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۱ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۹:۰۸ توسط otr>Sahimrobot (ربات: بهبود نامها و علایم)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' محتشم کاشانی (غزلیات) (در بزم چون به کین تو غالب گمان شدم)
از محتشم کاشانی
'


در بزم چون به کین تو غالب گمان شدم جان در میان نهادم و خود برکران شدم پاس درون قرار به نامحرمان چو یافت من محفل تو را ز برون پاسبان شدم دیدم که دیدن رخت از دور بهتر است صحبت گذاشتم ز تماشاییان شدم این شد ز خوان وصل نصیبم که بی‌نصیب از التفات ظاهر و لطف نهان شدم بر رویم آستین چو فشانید در درون دم ساز در برون به سگ آستان شدم عمرت در از باد برون آن چه میتوان لیکن که من ز پند تو کوته زبان شدم چون محتشم اگرچه به صدخواری از درت هرگز نمی‌شدم به کنار این زمان شدم