محتشم کاشانی (غزلیات)/ای سنگ دل ز پرسش روز جزا بترس
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | محتشم کاشانی (غزلیات) (ای سنگ دل ز پرسش روز جزا بترس) از محتشم کاشانی |
' |
ای سنگ دل ز پرسش روز جزا بترس خون من غریب مریز از خدا بترس هر دم به سینه راه مده کینهی مرا وز آه سینه سوز من مبتلا بترس بر بیدلان ز سخت دلیها مکش عنان از سنگ خود نهای تو ز تیر دعا بترس بیترس و باک من به خطا ترک کس مکن زان ناوک خطا که ندارد خطا بترس دی با رقیب یافت مرا آشنا و گفت ای محتشم ازین سگ نا آشنا بترس