محتشم کاشانی (غزلیات)/شبی که بر دلم آن ماه پاره میگذرد
نسخهٔ تاریخ ۱ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۹:۱۳ توسط otr>Sahimrobot (ربات: بهبود نامها و علایم)
' | محتشم کاشانی (غزلیات) (شبی که بر دلم آن ماه پاره میگذرد) از محتشم کاشانی |
' |
شبی که بر دلم آن ماه پاره میگذرد مرا شرارهی آه از ستاره میگذرد خراش دل ز سبک دستی کرشمهی او به نیم چشم زدن از شماره میگذرد دلم بر آتش غیرت کباب میگردد چو تیرش از جگرپاره پاره میگذرد ز رخش صبر و شکیبایی آن گزیده سوار پیاده میکندم چون سواره میگذرد مشو به سنگدلیهای خویشتن مغرور که تیر آه من از سنگ خاره میگذرد تو ای طبیب ازین گرمتر گذر قدری بر آن مریض که کارش ز چاره میگذرد به صد فسون بتان محتشم ز دین نگذشت ولی اگر تو کنی یک اشاره میگذرد