وحشی بافقی (غزلیات)/گذشتم از درت بر خاک سد جا چشم تر مانده

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۵ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۲:۳۹ توسط Rostamfarokhzad (گفتگو | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' وحشی بافقی (غزلیات) (گذشتم از درت بر خاک سد جا چشم تر مانده)
از وحشی بافقی
'


گذشتم از درت بر خاک سد جا چشم تر مانده ببین کز اشک سرخم سد نشان بر خاک در مانده
بیا بنگر که غمناکیست چشم آرزو بر در به امید نگاهی بر سراین رهگذر مانده
بجز من هر کرا دیدی ز بیماران غم گشتی هنوز از کف منه خنجر که بیمار دگر مانده
برآمد عمرها کز دور دیدم نخل بالایش هنوزم آن قد و رفتار در پیش نظر مانده
به هر کس گفته بی‌تقریب وحشی عرض حال خود که در بزمت به این تقریب یک دم بیشتر مانده