وحشی بافقی (غزلیات)/کی تبسم دور از آن شیرین تکلم می‌کنم

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۵ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۲:۱۳ توسط Rostamfarokhzad (گفتگو | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' وحشی بافقی (غزلیات) (کی تبسم دور از آن شیرین تکلم می‌کنم)
از وحشی بافقی
'


کی تبسم دور از آن شیرین تکلم می‌کنم زهر خند است این که پنداری تبسم می‌کنم
در میان اشک شادی گم شدم روز وصال اینچنین روزی که دیدم خویش را گم می‌کنم
با من آواره مردم تا به کشتن همرهند من نمی‌دانم چه بی‌راهی به مردم می‌کنم
چهره پرخاکستر از گلخن برون خواهم دوید هر چه خواهد کوهکن تا من تظلم می‌کنم
تکیه بر محراب دارد عابد و زاهد به زهد وحشی دردی کشم من تکیه بر خم می‌کنم