اعلامیه کنفرانس جهانی سال بین‌المللی زن در مکزیکو در برنامه کار جهانی درباره برابر زنان و شرکت آنان در عمران و برقراری صلح ۱۷ تیر ماه ۱۳۵۴

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۵ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۴۵ توسط Bellavista1 (گفتگو | مشارکت‌ها) (اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو


اعلامیه کنفرانس جهانی سال بین‌المللی زن در مکزیکو در برنامه کار جهانی درباره برابر زنان و شرکت آنان در عمران و برقراری صلح ۱۷ تیر ماه ۱۳۵۴


کشورهای افغانستان، الجزایر، آرژانتین، بنگلادش، بوتسوانا، برزیل، بورنئو، شیلی، کلمبیا، کنگو، کوبا، داهومی، جمهوری دمکراتیک یمن، جمهوری دومینیکن، اکوادور، مصر، گینه اکواتور، اتیوپی، گابون، غنا، گرنادا، گواتمالا، گینه، هند، اندونزی، ایران، عراق، جامائیکا، اردن هاشمی، کنیا، کویت، لبنان، لسوتو، جمهوری عربی لیبی، مالی، موریتانی، مکزیک، مغرب، نیجریه، عمان، پاکستان، پاناما، پرو، فیلیپین، قطر، جمهوری ویتنام جنوبی، سنگال، سریلانکا، سومالی، سرالئون، سودان، جمهوری عربی سوریه، تایلند، توگو، ترکیه، امارات متحد عربی، جمهوری متحد کامرون، جمهوری متحده تانزانیا، اروگوئه، ونزوئلا، یمن، یوگسلاوی، زئیر و زامبیا. با توجه به این که مسائل زنان که نیمی از جمعیت جهان را تشکیل می‌دهند، بطور کلی همان مسائل اجتماعی است و اینکه ایجاد تغییراتی در وضع فعلی اقتصادی، سیاسی و اجتماعی آنان باید بخشی اساسی از کوشش‌های مربوط به دگرگون ساختن زیربنا و طرز تلقی‌هایی بشود که مانع از برآورده شدن اصولی نیازهای آنان است؛ با شناسایی اینکه همکاری بین‌المللی بر اساس اصول منشور ملل متحد باید به منظور یافتن راه‌حل‌هایی جهت مسائل جهانی و برای ساختن یک جامعه بین‌المللی برپایه انصاف و عدالت گسترش و تحکیم باید؛ با یادآور اینکه اعضای ملل متحد با پیوستن به منشور، تعهد صریح خود را «برای محفوظ داشتن نسل‌های آینده از بلای جنگ... برای تأیید مجدد ایمان خود به حقوق اساسی بشر و به حیثیت و ارزش شخصیت انسانی و تساوی حقوق بین مرد و زن و همچنین بین ملت‌ها اعم از کوچک و بزرگ و برای کمک به ترقی اجتماعی و شرایط زندگی بهتر با آزادی بیشتر» اعلام داشته‌اند؛ با توجه به اینکه از زمان تأسیس سازمان ملل متحد اسناد بسیار مهمی مورد قبول قرار گرفته است که از میان آن‌ها اسناد زیر موارد برجسته را تشکیل دهند: «اعلامیه جهانی حقوق بشر، اعلامیه مربوط به اعطای استقلال به کشورها و ملت‌های مستعمره و اعلامیه و برنامه کار برای برقراری یک نظام اقتصادی جدید بین‌المللی بر اساس منشور حقوق اقتصادی و وظایف کشورها»؛ با توجه به اینکه اعلامیه سازمان ملل متحد درباره رفع تبعیض از زن تشخیص می‌دهد که: «تبعیض علیه زنان با حیثیت و وقار بشری و با رفاه خانواده و اجتماع مباینت داشته و از شرکت آنان در شرایط مساوی با مردان در حیات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشورهای‌شان جلوگیری نموده و مانعی برای پیشرفت کامل استعدادهای زنان در خدمت به کشورهای خود و بشریت می‌باشد.»؛ با یادآوری اینکه مجمع عمومی سازمان ملل متحد سال ۱۹۷۵را به عنوان سال بین‌المللی زن اعلام نموده و این که این سال باید به اقدام مجدانه برای تأمین برابری بین مردان و زنان و تضمین مشارکت زنان در کوشش‌های جمعی مربوط به توسعه و افزایش سهم زنان در تحکیم صلح جهانی تخصیص یابد؛ مضافاً، با یادآوری اینکه شورای اقتصادی و اجتماعی ملل متحد در قطعنامه شماره 1849 (LVI ) برنامه سال بین‌المللی زن را مورد پذیرش قرار داده و اینکه مجمع عمومی در قطعنامه خود به شماره 3275 (XXLX) اجرای کامل این برنامه خواستار شده است؛ با توجه به نقشی که توسط زنان در تاریخ بشری، بویژه در مبارزه برای آزادی ملی، تحکیم صلح بین‌المللی و از بین بردن امپریالیسم، استعمار، استعمار جدید، اشغال خارجی صهیونیسم، تسلط بیگانه، نژادگرایی و آپارتاید ایفا شده است؛ با تأکید اینکه مشارکت بیشتر و برابر زنان در تمام سطوح اخذ تصمیم، باید آنان را بطور قاطع در سرعت دادن به آهنگ توسعه و حفظ صلح سهیم سازد؛ همچنین با تأکید این که زنان و مردان همه کشورها باید حقوق و وظایف برابر داشته باشند و اینکه وظیفه همه کشورها است که شرایط لازم را برای نیل به این منظور و اِعمال آن‌ها مهیا سازد؛ با شناسایی اینکه زنان تمامی جهان، با هر نوع تفاوتی که بین آنان وجود دارد، در این تجربه تلخ شریک هستند که با رفتار نابرابر مواجه بوده‌اند یا می‌باشند و اینکه افزایش آگاهی آنان از این پدیده آنان را به صورت متفقین طبیعی برای مبارزه بر ضد هر گونه تعهدی مانند آنچه که تحت استعمار، استعمار نو، صهیونیسم، تبعیض نژادی و آپارتاید انجام می‌گیرد درمی‌آورد و به این طریق یک عامل انقلاب بالقوه عظیم برای تغییرات اقتصادی و اجتماعی در دنیای امروز تشکیل می‌دهد؛ با شناسایی این که تغییر در ساختمان اجتماعی و اقتصادی جوامع، حتی اگر چه در شمار ضروریات قرار دارد، نمی‌تواند بخودی خود ایجاد بهبود فوری در وضع گروهی را که برای زمانی دراز در محرومیت بوده‌اند تضمین کند و به همین سبب باید توجه عاجل به مشارکت کامل و فوری و سریع زنان در حیات ملی و بین‌المللی مبذول بدارد؛ با تأکید اینکه عدم توسعه، باری مضاعف بر دوش زنان تحمیل می‌کند که باید سریعاً از بین برود و اینکه اجرای کامل سیاست‌های توسعه ملی در نیل به این هدف بطور جدی با مانعی روبرو می‌شود که ناشی از نظام غیر منصفانه موجود در روابط اقتصادی بین‌المللی است؛ با توجه به اینکه نقش زنان در فرزندآوری نباید علت تبعیض و عدم برابری باشد و اینکه تربیت کودک نیازمند مسئولیت مشترک فیمابین زنان، مردان و اجتماع بطور کلی است؛ همچنین با تشخیص فوریت اقدام در مورد بهبود وضع زنان و یافتن راه‌ها و روش‌های مؤثری که آنان را قادر سازد تا فرصت‌های همانند مردان را برای شرکت فعالانه در توسعه کشورهای خود و سهیم بودن در حصول صلح جهانی داشته باشند؛ با اذعان به اینکه زنان باید نقش مهمی در ایجاد به ثمر رساندن و حفظ صلح بین‌المللی ایفا کنند و اینکه لازم است کوشش‌های آنان در جهت تأمین صلح از طریق مشارکت کامل آنان در سازمان‌های ملی و بین‌المللی که به همین منظور بوجود آمده است مورد تشویق قرار گیرد؛ با توجه به لزوم ترویج اقدامات ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی که طی آن اجرای برنامه کار جهانی پذیرفته شده در کنفرانس جهانی سال بین‌المللی نیز باید سهم مهمی در نیل به برابری، عمران و صلح داشته باشد، تصمیم گرفتند اصول زیر را اعلام دارند:

نقش زن در توسعه ملی-

۱- برابری زنان و مردان به معنای برابری احترام و ارزش وجودی آنان به عنوان افراد بشر و همچنین برابری آنان در حقوق، فرصت‌ها و مسئولیت‌ها است.
۲- تمام موانعی که در راه برخورداری زنان از موقعیت مساوی با مردان وجود دارد باید از بین بورد تا بتوانند بطور کامل نقش خود را در توسعه ملی ایفا کنند و در برقراری و حفظ صلح بین‌المللی مشارکت ورزند
۳- هر کشوری مسئول است تسهیلاتی فراهم سازد که زنان بتوانند بطور کامل در جامعه به فعالیت بپردازند، در حالیکه فرزندان آنان از مراقبت کافی بهره‌مند باشند.
۴- سازمان‌های ملی و غیر دولتی باید در پیشرفت زنان با کمک به آن‌ها در استفاده از فرصت‌ها و بالا بردن سطح دانش و اطلاعات آنان درباره حقوق زنان و همکاری با دولت‌ها در این زمینه‌ها شرکت نمایند.
۵- زنان و مردان در خانواده و اجتماع دارای حقوق و مسئولیت‌های مساوی هستند. برابری بین زنان و مردان باید در خانواده که واحد اساسی اجتماع است و روابط بشری از آن جا سرچشمه می‌گیرد، تضمین شود. مردان باید به صورت فعالانه‌تر، سازنده‌تر و با احساس مسئولیت بیشتر در زندگی خانوادگی مشارکت داشته باشند تا خانواده بر پایه‌ای صحیح و محکم استوار باشد و زنان قادر باشند با توجه به تلفیق مؤثر امکانات خانوادگی و شغلی زوجین، در فعالیت‌های جوامع خود به نحو قاطع‌تری شرکت نمایند.
۶- زنان مانند مردان به فرصت‌هایی جهت توسعه ظرفیت فکری خود تا آخرین حد ممکن نیاز دارند. بنابراین، سیاست‌ها و برنامه‌های ملی باید امکان دسترسی کامل و برابر آنان به موجبات آموزش و تعلیم در تمامی سطوح را فراهم سازند و ضمناً این اطمینان را بوجود آورند که زنان در جهت مشاغل جدید و ایفای نقش‌های تازه منطبق با نیازهایی که در زمینه خودسازی کامل آن‌ها و نیز در زمینه توسعه ملی وجود دارد راهنمایی کنند.
۷- حق زنان برای کار، برای دریافت دستمزد برابر در قبال کار برابر، برای بهره‌گیری از شرایط و فرصت‌های مساوی جهت پیشرفت در کار، و در تمام زمینه‌های دیگر برای فعالیت اقتصادی کامل و رضایت‌بخش بطور قاطع مورد تأیید مجدد قرار می‌گیرد. تجدید نظر در این اصول به منظور اجرای مؤثر آن با توجه به لزوم بازسازی روابط اقتصادی جهانی مورد ضرورت فوری است. این بازسازی مسئولیت‌های بزرگ‌تری را در زمینه رود کامل به جریان اقتصاد ملی و زندگی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی بر عهده زنان محول می‌دارد.
۸- همه وسایل ارتباطی و اطلاعاتی و همچنین وسایل ارتباط فرهنگی باید به مسئولیت خود با قید اولویت بسیار در مورد کمک به از بین بردن عوامل سنتی و فرهنگی که هنوز مانع پیشرفت زنان است و لزوم انعکاس ارزش ایفای نقش متحول و در حال توسعه زنان در جامعه توجه داشته باشند.
۹- باید موجبات لازم فراهم شود تا زنان بتوانند در زندگی سیاسی کشورهای خود و همچنین جامعه بین‌المللی مشارکت داشته باشند زیرا شرکت فعالانه آنان در امور ملی و جهانی در زمنیه اتخاذ تصمیم و سایر موارد مربوط به سیاست جهانی لازمه اعمال کامل حقوق برابر زنان و همچنین پیشرفت بعدی آنان است و برای رفاه ملی ضروری است
۱۰- برابری حقوق، قبول مسئولیت‌های مربوط را نیز ایجاب می‌نماید. بنابراین، وظیفه زنان است که از فرصت‌های موجود به نحو کامل استفاده کنند و تکالیف خود را نسبت به خانواده، کشور، و بشریت انجام دهند.
۱۱- یکی از هدف‌های اساسی تعلیم و تربیت اجتماعی باید آموزش احترام به ظاهر جسمی و موقع صحیح آن در زندگی بشری باشد. بدن انسان اعم از اینکه متعلق به زن یا مرد باشد، واجب‌الحرمه است و احترام به آن عامل اساسی شخصیت و آزادی بشر بشمار می‌رود.
۱۲- هر زوج یا فردی این حق را دارد که آزادانه و با مسئولیت خود در مورد داشتن یا نداشتن فرزند و همچنین تعداد و فاصله فرزندان تصمیم بگیرد و اطلاعات، آموزش و وسایل لازم را برای این کار در اختیار داشته باشد.
۱۳- احترام به شخصیت بشر شامل احترام به حق هر زنی در این مورد که آزادانه برای خود تصمیم به ازدواج بگیرد یا نگیرد نیز هست.
۱۴- موضوع نابرابری به صورتی که تأثیر آن بر اکثریت عظیم زنان جهان مشهود است، بستگی نزدیک با مسئله عدم توسعه دارد که خود نه فقط ناشی از ساختمان داخل نامتناسب، بلکه همچنین معلول یک نظام اقتصادی جهانی کاملاً غیر عادلانه است.
۱۵- توسعه کافی و کامل هر کشور مستلزم مشارکت زنان همراه با مردان در تمام زمینه‌ها است. استفاده غیر کافی و ناکامل از توانایی بالقوه تقریباً نیمی از جمعیت جهان مانع بزرگی در راه توسعه اجتماعی و اقتصادی است.
۱۶- هدف غائی توسعه، تأمین زندگی بهتر برای همگان است که معنای آن نه فقط توسعه اقتصادی و سایر منابع مادی است، بلکه همچنین رشد و نمو جسمی، روانی، فکری و فرهنگی فرد انسان است.
۱۷- به منظور سهیم بودن زنان در امر عمران، کشورها باید تغییرات لازم را در سیاست‌های اقتصادی و اجتماعی خود بدهند زیرا، زنان این حق را دارند که در تمامی کوششی مربوط به توسعه عمران دخالت و مشارکت داشته باشند.
۱۸- وضع فعلی روابط اقتصادی بین‌المللی در راه بهره‌برداری کافی از همه امکانات بالقوه انسانی و مالی در جهت پیشرفت برنامه‌های عمرانی و بالا بردن سطح زندگی در کشورهای در حال توسعه که هدف آن از بین بردن گرسنگی، مرگ و میر کودکان، بیکاری، بیسوادی، جهل و عقب‌ماندگی است به همه اجتماع بشری بالاخص زنان مربوط می‌شود، موانع دیگری ایجاد می‌کند. بنابراین، ضروری است که به فوریت یک نظام جدید اقتصاد بین‌المللی برقرار شود و به موقع اجرا در آید. منشور حقوق اقتصادی و وظایف کشورها که بر اساس انصاف، برابری توأم با استقلال، همبستگی، علائق مشترک، همکاری بین همه کشورها صرفنظر از نظام‌های اقتصادی و اجتماعی آن‌ها بر پایه اصول همزیستی مسالمت‌آمیز و فراهم آوردن موجبات پیشرفت اقتصادی و اجتماعی کلیه کشورها بخصوص کشورهای در حال توسعه از طرف تمامی جامعه بین‌المللی است، یکی از عوامل اساسی این نظام جدید اقتصادی خواهد بود.
۱۹- اصل حاکمیت کامل و دائمی هر کشوری بر منابع طبیعی، ثروت‌ها و همه فعالیت‌های اقتصادی و همچنین حق انتقال‌ناپذیر ملی کردن به عنوان مظهری از این حاکمیت لازمه تحقق توسعه اقتصادی و اجتماعی است.
۲۰- وصول به هدف‌های اقتصادی و اجتماعی که در شناسایی حقوق زنان جنبه‌ای کاملاً اساسی دارد به هر حال بخودی خود مشارکت کامل زنان در عمران و توسعه را بر اساس برابری با مردان تحقق نمی‌بخشد مگر آنکه اقدامات ویژه‌ای در جهت رفع همه اشکال تبعیض علیه آن‌ها به عمل آید. بنابراین، واجد اهمیت است که نمونه‌هایی از برنامه‌های توسعه و عمران تنظیم و به موقع اجرا گذاشته شود که مشارکت و پیشرفت زنان در تمام زمینه‌های کار را میسر سازد و فرصت‌های آموزش برابر و خدماتی را که در انجام کارهای خانه تسهیلاتی ایجاد خواهد کرد برای آنان تأمین نماید.
۲۱- نوسازی بخش کشاورز در مناطق وسیعی از جهان یک عامل ضروری برای پیشرفت است، بویژه از این نظر که فرصت‌هایی برای میلیون‌ها زن روستایی بوجود می‌آورد تا در امر توسعه شرکت نمایند. دولت‌ها، سازمان ملل متحد، مؤسس اختصاصی آن دیگر سازمان‌های مربوط منطقه‌ای و بین‌المللی باید از طرح‌هایی که بر اساس استفاده از حداکثر ظرفیت بالقوه و افزایش سطح اتکای بخود برای زنان روستایی تنظیم می‌شود، پشتیبانی نمایند.
۲۲- باید تأکید شود که در تأمین شرایط اقتصادی، اجتماعی و قانونی و همچنین ایجاد وضع مقتضی جهت شرکت کامل و برابر زنان در اجتماع، کوشش‌ها و اقدامات مربوط به مشارکت مؤثرتر آنان در امر عمران فقط هنگامی قرین موفقیت خواهد بود که قسمت جدایی ناپذیری از تمامی برنامه توسعه اجتماعی و اقتصادی باشد. شرکت کامل زنان در بخش‌های مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی نمودار مهمی از پیشرفت و توسعه تحرک‌آمیز ملت‌ها است. حقوق فرد انسان فقط در چهارچوب توسعه کلی می‌تواند مورد شناسایی قرار گیرد.
۲۳ – هدف‌های مندرج در این اعلامیه فقط در دنیایی می‌تواند به تحقق پیوندد که در آن روابط بین کشورها بر اساس اصول زیر باشد: برابری حق حاکمیت کشورها، اخذ تصمیم آزادانه ملت‌ها، غیر قابل قبول بودن تصرف یا کوشش برای تصرف مناطقی بوسیله قوه قهریه و منع شناسایی این قبیل تصرفات، همچنین شناسایی تمامیت منطقه‌ای و حق دفاع از آن و عدم مداخله در امور داخلی کشورها، به همان ترتیبی که در روابط فیمابین افراد بشر، باید اصل عالی برابری حقوق زنان و مردان حاکم باشد.
۲۴- همکاری و صلح بین‌المللی مستلزم آزادی و استقلال ملی و از بین بردن استعمار، استعمار جدید، اشغال بیگانه، صهیونیسم، آپارتاید، تبعیض نژادی به هر شکل و صورت و همچنین شناسایی احترام ملت‌ها و حق تصمیم مستقلانه آن‌ها است.
۲۵- زنان نقش حیاتی در برقراری صلح در تمام زمینه‌های زندگی: در خانواده، جامعه، ملت، و جهان بر عهده دارند. به همین قرار، آن‌ها باید برابر با مردان در مراحل اخذ تصمیم که به برقراری صلح در تمام سطوح کمک می‌کند، سهیم باشند.
۲۶- زنان همانند مردان و به اتفاق آن‌ها باید: استعمار، استعمار جدید، امپریالیسم، تسلط و اشغال بیگانه، صهیونیسم، آپارتاید، تبعیض نژادی، تصرف سرزمین‌ها به زور و شناسایی اینگونه تصرفات را از بین ببرند زیرا چنین اعمال موجب بروز رنج‌های بیشمار برای زنان، مردان و کودکان است.
۲۷- مسئولیت مشترک زنان در تمام کشورهای جهان و اعتراض آنان به نقض حقوق بشر که از طرف سازمان ملل متحد محکوم شده است، باید مورد پشتیبانی قرار گیرد. همه اشکال تضییق و رفتار غیر انسانی با زنان، مردان و کودکان منجمله زندانی کردن، شکنجه، کشتار جمعی، تنبیه جمعی، تخریب خانه‌ها، اخراج و منع سر خود نهضت‌ها باید به عنوان جنایاتی علیه بشریت و نقض اعلامیه جهانی حقوق بشر و سایر اسناد بین‌المللی تلقی شود.
۲۸- زنان در سراسر جهان باید برای زنان و دختران در زمینه‌های تجاوز، از بین بردن موارد نقض حقوق بشر علیه خودفروشی، تنبیه بدنی، اعمال خشونت روحی، ازدواج کودکان، ازدواج اجباری و همچنین ازدواج به عنوان عمل تجارتی متحد شوند.
۲۹- صلح ایجاب می‌کند که زنان همانند مردان از قبول هرگونه مداخله‌ای در امور داخلی کشورها اعم از آنکه این مداخله بطور علنی یا به صورت ضمین توسط کشورهای دیگر یا سازمان‌های بین ملت‌ها انجام گیرد، امتناع نماید. صلح همچنین ایجاب می‌نماید که زنان همانند مردان در احترام نظام اقتصادی، اجتماعی و سیاسی از به حق حاکمیت یک کشور در زمینه برقراری جانب خود آن کشور بدون قرار گرفتن تحت فشارهای سیاسی و اقتصادی و تضییقاتی از هر قبیل بکوشند.
۳۰- زنان همانند مردان باید از خلع سلاح واقعی، عمومی و کامل تحت کنترل مؤثر بین المللی که با خلع سلاح هسته‌ای آغاز شود و تا خلع سلاح اصولی ادامه یابد پشتیبانی کنند. زنان و مردان در سراسر جهان باید هشیاری خود را حفظ کنند و حداکثر کوشش را به عمل آورند تا صلح بین‌المللی تحقق یابد و برقرار بماند.

آزادی، عدالت و خوشبختی-

بنابراین، کنفرانس جهانی سال بین المللی زن:

  • ۱- مراتب اعتقاد و ایمان خود به هدف‌های سال بین المللی زن را که عبارت از برابری، توسعه و صلح است مورد تأکید قرار می‌دهد.
  • ۲- آمادگی خود را برای اقدام در زمینه وصول به این هدف‌ها اعلام می‌دارد.
  • ۳- مؤکداً از دولت‌ها، تمامی شبکه سازمان ملل متحد، سازمان‌های منطقه‌ای و بین‌المللی و فیمابین دولت‌ها، و جامعه بین‌المللی بطور کلی می‌خواهد که مساعی خود را وقف ایجاد جامعه‌ای بر پایه صحیح که در آن زنان، مردان و کودکان بتوانند با احترام، آزادی، عدالت و خوشبختی زندگی کنند بنمایند.