سنایی غزنوی (غزلیات)/چون درد عاشقی به جهان هیچ درد نیست
' | سنایی غزنوی (غزلیات) (چون درد عاشقی به جهان هیچ درد نیست) از سنایی غزنوی |
' |
چون درد عاشقی به جهان هیچ درد نیست تا درد عاشقی نچشد مرد مرد نیست آغاز عشق یک نظرش با حلاوتست انجام عشق جز غم و جز آه سرد نیست عشق آتشی ست در دل و آبی ست در دو چشم با هر که عشق جفت ست زین هر دو فرد نیست شهدیست با شرنگ و نشاطیست با تعب داروی دردناکست آنرا که درد نیست آنکس که عشق بازد و جهان بازد و جهان بنمای عاشقی که رخ از عشق زرد نیست