مصاحبه اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر با نمایندگان رسانههای گروهی ۲۳ اردیبهشت ماه ۲۵۳۷ شاهنشاهی
برنامه عمرانی ششم/سال ۲۵۳۷ شاهنشاهی | اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر شاهنشاه ایران | سخنرانیهای محمدرضا شاه پهلوی بر پایه تاریخ |
مصاحبه اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر با نمایندگان رسانههای گروهی ۲۳ اردیبهشت ماه ۲۵۳۷ شاهنشاهی
- شاهنشاه آریامهر:
- تقویت قوای دفاعی ایران همچنان ادامه خواهد یافت.
- شاهنشاه در پاسخ یک پرسش درباره توطئههایی که برای تجزیه پاکستان انجام میگیرد:
- امیدوارم که چنین وضعی پیش نیاید، زیرا وضع ژئوپولتیک منطقه به کلی تغییر خواهد کرد.
- وقایع مرزهای شرقی ایران ضرورت تقویت قوای تدافعی ایران را آشکارتر ساخته است.
- عدهای از این افراد (تظاهراتکنندگان اخیر در ایران) میخواهند ایران را به صورت «ایرانستان» درآورند. عدهای از اینها همان ورشکستگان سیاسی قدیمی هستند که به سلامتی پیشهوری شراب میخوردند، اما باید بدانند که ایران قابل تقسیم نیست. قوای مسلح و هیچ ایرانی وطنپرستی زیر بار اینها نخواهد رفت.
- اول باید علت این اجتماع را توضیح بدهم.
- شما در روزنامهها و در رسانهها بیشتر از هر کسی حس میکنید که چه تحولاتی در مملکت از لحاظ آزادیهای قلمی و اظهار عقیده پیدا شدهاست. خیلیها هم ایراد دارند، که البته در این بین کسانی که به این مملکت علاقه ندارند یا به ممالک دیگری علاقه دارند یا سوگند یاد کردهاند که در خدمت دیگران باشند، لابهلای مطالب و سطوح و مقالهها وظیفه خودشان را انجام میدهند، ولی خوب به این کاری نداریم. چرا وقتی که ما چنین وضعی را در مملکت ایجاد کردیم با رسانههای خودمان، با مخبرین خودمان مصاحبه نداشته باشیم و فقط با خارجی داشته باشیم.
- این است که تصمیم کلی بر این است که لااقل هر سه ماه یک مرتبه، مگر پیشامدهای خارقالعاده بشود، چنین جلسهای تشکیل بدهیم و معمولاً در این مدت سؤالاتی که جمع میشود، به خاطر شما نمایندگان مطبوعات میماند. سؤالات شما را تا آنجا که در مقام من است خودم جواب خواهم داد و سؤالاتی که در مقام کارها و وظایف دولت و قوه مجریه است، آنها جواب خواهند داد. بعضی چیزها در حدود مسئولیتهای قوه قضایی است، که آنها باید جواب بدهند یا وزیر از طرف آنها یا به طریق دیگری. به هر صورت مطالب هر چه باشد و نباشد در محیط امروزی روشن خواهد شد و فعلاً به همین جا اکتفا میکنم. مسلماً در ضمن سؤالاتی که خواهید داشت، تمام مطالبی که لازم است ذکر بشود امروز به طریقی ذکر خواهد شد.
صالحیار، سردبیر روزنامه اطلاعات:
- میخواستم از نظر شاهنشاه درباره حوادث چند روز اخیر آگاه شوم و نظر شاهنشاه را درباره این حوادث و ریشههای آن پرسش کنم؟
شاهنشاه آریامهر:
- شاید بشود حوادث چند روز اخیر را تا حدی جدا کرد از حوادثی که در این دو سال اخیر پیش آمدهاست. البته همانطور که گفتم حس کردهاید که در این ۱۸ ماه یا دو سال اخیر، ما مملکتمان را به سمتی میبریم که بالاخره این اقدامات بنیانی و سیاسی و اقتصادی و اجتماعی تقریباً مقارن همدیگر خواهند رسید به آن موقعی که من میگویم وارد تمدن بزرگ خواهیم شد. یعنی تا آن موقع بیسوادی تقریباً در مملکت ریشهکن میشود. تا آن موقع صنعت ایران به پایه تقریباً صنایع امروزی اروپایی میرسد و البته کشاورزی ایران ترقی کرده باشد. از لحاظ اجتماعی این ۱۹ ماده انقلاب را که الان داریم، چه چیز دیگری میشود به آن اضافه کرد؟ پیشامدها نشان خواهند داد. ولی این یک مسابقهای است. شما چرا نمیگذارید در رسانههایتان که حقیقتاً عدهای میآیند و سعی کنند برنامه بهتری از ۱۹ ماده انقلاب، ولو تخیلی هم باشد، بدهند؟ چون شنیدم بعضی از روزنامههای امروزی، مخفی که نیست، ولی غیر رسمی چاپ میشود و میگذارند که پخش هم بشود، خیلی وعده میدهند که اگر ما بیاییم سر کار چکارها میکنیم.
- سه تا چهار ماده از مواد ساده انقلاب ایران را تازه به ملت وعده میدهند، در صورتی که ما ۱۹ ماده انقلاب داریم که مشغول اجرا و انجام است. از لحاظ اجتماعی اضافه بر عدالت اجتماعی که در ایران موجود است، من میگویم اصول انقلاب ما را با هر مرام دیگر خواهید دید. هم از لحاظ مادی، هم از لحاظ انسانی نمیتواند به پای انقلاب ایران برسد. ما حاضریم که مطالب را مطالعه کنیم و از لحاظ آزادیهای فردی این است که میخواهیم یک جامعهای سربلند باشیم، البته وطنپرست. چون برای ایرانی مفهوم غیر وطنپرستی قدری سنگین میآید و به هر صورت در موقعیت جغرافیایی امروز ایران اصلاً غیر از وطنپرستی ایرانی وجود نخواهد داشت. در بعضی نقاط دنیا ممالکی هستند که احتیاجی به وطنپرستی دو آتشه برای ادامه حیات ندارد، ولی در بعضی از نقاط جغرافیایی چارهای غیر از وطنپرستی دو آتشه نیست که ایران یکی از آن نقاط است و الا از بین میرویم و دیگر اسم ایران نخواهد بود، میشود ایرانستان.
- تمام ورشکستگان سیاسی قدیمی که به سلامتی پیشهوری شراب خوردند، تمام امیدشان تقسیم ایران، یعنی تجدید قرارداد سال ۱۹۰۷ بود. اگر وقایع تاریخ را پشت سر هم نگاه کنید، میبینید که به چه نحو تکرار شده: ۱۹۰۷ تقسیم ایران بین روس و انگلیس.
- ۱۹۴۵ فکر میکنم پیشنهاد بوین، وزیر خارجه انگلستان و ولز، وزیر خارجه آمریکا به مولوتف برای ایجاد سه جمهوری خودمختار آذربایجان و کردستان و خوزستان، یعنی یک نوع تقسیم جدید ایران بود، بگذریم از اینکه در سال ۱۹۱۹ به کلی مملکت را به انگلیسها بخشیده بودند. ۱۹۰۷ دو سال پس از انشاء قانون اساسی، ۱۹۱۹ چهارده سال بعد از انشاء قانون اساسی و بعد زمان جنگ و اشتغال مملکت دو مرتبه فکر تقسیم ایران پیش آمد. هر وقت حکومت مرکزی ضعیف شد، فکر تقسیم ایران پیش میآمد و حالا هم باز همان قدیمیها امید و آرزویشان برگشت به سال ۱۹۰۷ است.
تقسیم مملکت
- تنها راهی که آنها بیایند سر کار این است که احیاناً مملکت بین دو مملکت بزرگ تقسیم بشود و اینها هم با تودهای بسازند که احیاناً اجازه بدهند که آنها شاید در جنوب مملکت بمانند، ولی جنوب مملکت که دیگر ایل ندارد. ایلات ایران اقلاً ۵۰ درصدشان الان باسوادند ۵۰ درصد باسواد که دیگر زیر بار خان نمیرود و اصلاً وضع مملکت عوض شده، ایران قابل تقسیم نیست. یا باید ایران مستقل باقی بماند یا همهاش خواهد رفت به یک سمت. امکان تقسیم ایران به شمال و جنوب در تحت استیلای غرب امکان ندارد.
- اینها را میگویم که ذهنها کاملاً روشن باشد. امروز روزی نیست که بشود ذرهای پردهپوشی و یا مسئلهای را پنهان کرد. هر کسی آن وقت تکلیف خودش را خواهد دانست. خلاصه این آزادیهایی که ما دادیم، اینها به راه افتادند و فکر کردند که با دو تا مقاله نوشتن در اینجا و سه تا تلفن زدن به اروپا یا آمریکا امید تقسیم مجدد مملکت امکان دارد.
- خوب، اینکه امکان ندارد. ما که نمیگذاریم، کسانی که هم دلشان برای وطنشان میسوزد، نخواهند گذاشت چنین کاری بشود. فکر میکنید که قوای مسلح مملکت زیر بار میرود؟
- فکر میکنید که اصلاً هر فرد ایرانی وطنپرست زیر بار این کار خواهد رفت؟
- کمکم از آزادیهایی که ما دادیم سبب شد که حتی این قبیل اشخاص تا این حد ماهیت خودشان را نشان بدهند و به این ترتیب سیمای کسانی که صددرصد مخالف موجودیت این مملکت به این طریق هستند، ظاهر شد. وقایع چند روز اخیر کار این قبیل افراد بود، افرادی که دیگر به رژیم و به مملکت کوچکترین علاقهای ندارند.
- این گروه وقتی پرچمی را با علائم مخصوص به اهتزاز درآوردند، دیگر خیلی مطالب علنی شد. وقتی جلوی ترن خوابیدند، یعنی مواصلات مدرن امروز موقوف، سیمهای برق را قطع کردند، یعنی قوه محرکه صنعت نباید باشد و بالاخره به نظر آنان هر چه که مظاهر تمدن و پیشرفت است، نباید وجود داشته باشد. حالا میخواهم ببینم این مملکت را با این وضع اینها چگونه میخواهند اداره کنند؟ خودش تماشایی است.
- این است که باز تکرار میکنم وقایع چند روز اخیر، امروز دیگر ما میبینیم که به دست کدام افراد است. اما خوب ممکن است یکی از شما سؤال کند در مملکتی که انقلاب شدهاست و در سایه ۱۹ ماده انقلاب این کشور به پیشرفت و ترقی دست یافته است، چطور هنوز چند نفری پیدا میشوند که طرز فکر و برداشت آنان از مطالبشان نه تنها بچهگانه و ابلهانه، ولی عجیب و حتی غیر قابل تصور باشد؟
- جوابش این است که حتماً یک عدم رضایتهایی باید باشد، که طبیعی است، همه جا هست و خودمان هر روز دائم در صدد پیداکردن عدم رضایتهای بیخودی هستیم. یک روز مثلاً واردات میوه را آزاد میکنند، یک روز جلویش را میگیرند. نه این یکی درست معلوم است، نه آن یکی و این هم بعضی اوقات اجحافهای مأمورین مسلماً به مردم هست. هر چقدر هم در اینجا سعی بشود، این موضوع هست و انشاءالله زودتر از بین خواهد رفت. آن هم فکر میکنیم شاید با عدم تمرکز از بین برود. خوب این قبیل نارضایتیها هست، شاید که بیشتر از این هم باشد، اما آیا این باید دلیل این باشد که اینها بردارند تیشه به ریشه تمام استقلال مملکت بزنند؟ یا دانشجویی که تحصیلاتش مجانی است و از دولت پول تو جیب میگیرد، این دانشجو نه فقط خودش درس نخواند، بلکه مانع درس خواندن یک عده دگر هم بشود.
- وقتی میگویم دانشجو، منظور همه آنها نیست، بلکه عده معدودی است. این است که اگر از من چنین سؤالی بکنند در جوابش خیلی اشکال خواهیم داشت که بفهمم شاید شماها بهتر بتوانید جواب بدهید.
هوشنگ وزیری، نماینده روزنامه آیندگان:
اعلیحضرت در فرمایشاتشان اشاره فرمودند به دو نوع نارضایتی، یکی نارضایتی از طرف کسانی که درگیری مستقیم سیاسی با رژیم دارند و با مبانی حیاتی این مملکت مخالف هستند و دیگری نارضایتی از طرف کسانی که احتمالاً در دستگاههای پایینتر اجرایی مملکت به وجود میآورند. آیا برنامه تفکیک شدهای برای مقابله با این دو نوع نارضایتی وجود دارد؟
سؤال دیگر آنکه این ناآرامیها چقدر طول خواهد کشید؟
شاهنشاه آریامهر:
- فکر میکنم که البته نقشه تدوینشده در درجه اول داشتن اطلاعات لازم برای این کار است. ما چندین دستگاه داریم که به ما اطلاعات میدهند. هر جا که بشنویم، خوب دنبالش میفرستیم و جایی که سوءاستفاده و یا کار نادرستی از طرف مأمورین بشود، تعقیب و تنبیه خواهند شد و آن قسمت دیگرش مشکل است، یعنی مراجعهکنندهای که از مأمور یک کار غیر قانونی توقع دارد، یا به او پیشنهاد رشوه میدهد یا اصلاً رشوه میدهد، این را دیگر نمیدانیم چکار کنیم. مگر اینکه تربیت اجتماعی مملکت زیاد شود.
- دوم، همانطور که گفتم عدم تمرکز است.
- سوم، موضوع حزب است. تشکیلات حزبی است که این مطالب باید دائم در آنجا مطرح شود و آنها این کار را باید آنقدر دنبال کنند که نتیجهگیری کنند. اگر کارهای ما بیش از پیش استانی بشود، در خود استانشان اگر لازم باشد، به مرکز و فرض کنیم که افرادی هستند که حزبی هم نیستند آنها هم تا موقعی که در ایران زندگی میکنند به عنوان یک فرد ایرانی به شرط اینکه از قانون خارج نشده باشند همیشه میتوانند شکایت قانونی خودشان را به چندین مرجع بفرستند، یکی خود دفتر مخصوص من است، یکی کمیسیون شاهنشاهی است، یکی بازرسی شاهنشاهی است. اینها که مربوط به خود من میشود دربار البته خودش علیحده است، یکی به دستگاههای دولتی است، یکی به دستگاههای حزبی است یکی به کمیسیون عرایض مجلس شورای ملی و سنا است. خلاصه مراجع شکایت یکی دو تا نیست، خیلی زیاد است.
هوشنگ وزیری:
اعلیحضرت فرمودند در یک مدت زمانی، در حدود یک دهه، ما به آستانه تمدن بزرگ خواهیم رسید. بسیاری چیزها تغییر پیدا خواهد کرد. در اثنای این تغییرات ناگزیر باز هم یک عده ناراضی خواهند شد. بنده میخواستم از پیشگاه همایونی سؤال کنم که این نارضایتیها تا آستانه تمدن بزرگ همچنان ادامه خواهد داشت؟
همچنان باز هم آدمهایی پیدا خواهند شد که مایه آشوب و ناراحتی جامعه را فراهم بیاورند. در دامنهای که امروز پیدا کرده است.
شاهنشاه آریامهر:
- خیر، اما عدهای همیشه خواهند بود. الان ملاحظه کنید که در ممالک پیشرفته غربی گروههای تروریست چه کردهاند و تقریباً دستگاههایی را به صورت غیر قابل اداره درآوردهاند.
- در بعضی ممالک موضوع آدمربایی اصلاً صنعتی شده و حسابش را هم کردهبودند که در سال چند میلیون دلار درآمد این صنعت جدید شده، از آدم ربایی گذشته حالا دیگر آدمکشی است. این است که بعضی موضوعهای اجتماعی هست که دیده میشود. امیدواریم که در ایران این فقط یک دوره باشد و نیز دنیای متمدن موفق به جلوگیری و صرفهجویی این مرض بشود.
- گفتید باز یک عدهای ناراضی خواهند شد، دلیل این نیست که عدهای که امروز ناراضی هستند همچنان ناراضی بمانند. فرض کنید کسی که امروز یک لاستیک دوچرخه را گران خرید، ممکن است موقتاً ناراضی باشد و دو تا غر هم بزند، یا کسی که یک دفعه بهش میگویند میوه کمیاب شده و یا گران شده، دو تا ناسزا هم بگوید.
- این دلیل نمیشود که عدهای ناراضی که الان هست، عدهای هم بهش اضافه بشود. در صورتی که با پیشبینیهایی که ما میکنیم و با دستوراتی که دائم میدهیم که کارمند دولت باید خدمتگزار مردم باشد، چون از همان مالیاتبده ایرانی حقوق میگیرد، و نه آقای مردم، قاعدتاً تعداد ناراضی باید کم بشود. موقعی که ما به آستانه تمدن بزرگ میرسیم، طبیعتاً تعداد ناراضی ایرانی باید به حداقل برسد. غیر از این عدهای که به هر صورت و در هر جامعهای روی اصل خلقت آدمیزاد به هر صورت ناراضی خواهد بود کسانی هستند که اصولاً دائم مشغول پرت و پلا هستند و برای آنها چارهای نیست و باید درصدی همیشه در این زمینه منظور داشت.
تورج فرازمند، مدیر صدا و سیمای ایران:
- به نظر مردم ایران اگر بشود گفت اکثریت نزدیک به اتفاق خاموش مردم ایران و به نظر بسیاری از نویسندگان و مورخان غیر ایرانی، شاهنشاه از سلسله ابرمردان بعد از جنگ جهانی دوم هستند. یعنی مردانی بدون مقایسه، کامل، چون روزولت، چون استالین، چون چرچیل و آخرین آنها دوگل، این ابرمردان همیشه یک وظیفه داوری در سطح عالی داشتند که برتر از تشکیلات و نهادهای مملکتی است، که این داوری بسته به زمان تغییر میکند.
- به بعضی ناراضیها و بعضی نارضایتیها که علل مختلف دارد، یکی از این گروههای ناراضی که شاهنشاه فرمودند کسانی هستند که تکلیفشان روشن است و از خارجی دستور میگیرند و منافع غیر ایرانی را میخواهند حفظ کنند، ولی دیگران همینطور باز یک بار فرمودید، بنده کلام ملوکانه دقیقاً یادم نیست، ولی فرمودید که تمام دانشجویان ایرانی در خارج، فرزندان این مملکت هستند و به نظر مردم این را از خودم عرض میکنم.
- شاهنشاه ایران پادشاه همه مردم هستند، چه آنها که زنده باد شاه میگویند، چه آنها که نمیگویند. شاهنشاه تصور نمیفرمایند که در این وضع تاریخی یک ارزیابی مجددی در زمینه مخالفان لازم باشد؟
- یعنی شاهنشاه که پادشاه همه ملت، حتی کسانی که شاید فریاد زنده باد شاه نگفتند هستند، در این لحظاتی که میگذرانیم یک ارزیابی یعنی جداکردن گروههای مخالف و روشن کردن افکار عمومی در این زمینه از جانب شاهنشاه لازم نباشد زیرا که این اکثریت ملت ایران که پشت سر شاه خودش ایستاده در این لحظات انتظار دارد که به آنها اطمینان خاطر داده شود. در این زمینه سؤالات دیگری هم داشتم اگر در زمینه نخست شاهنشاه مطالبی بفرمایند، سپاسگزار میشوم.
شاهنشاه آریامهر:
- اولاً که قبلاً هم ما گفته بودیم، خود ما پادشاه هر ایرانی هستیم، به شرطی که آن ایرانی هم متقابلاً این را قبول داشته باشد. موقعی که حزب رستاخیز ملت ایران را ما به ایرانیها پیشنهاد کردیم، گفتیم برای این است که در این مملکت حیدری، نعمتی درست نکنند. یعنی دولتی که سر کار هست به طور طبیعی در هر انتخابی بیاید انتخاب شود و میتواند برود به مردم بگوید که من برای شما این کارها را کردم و ...
- برای اینکه من توانستم حقوق ملت ایران را در نفت به حداکثری که تصور آن ممکن بود و بالاتر از این هم البته نیست تأمین کنم. یک دفعه چهار برابر درآمد ایران از نفت بالاتر شد، باز هم این پول به دست دستگاه آمد، دستگاه هم البته خرج کرد و زندگی مردم بهتر شد. البته این دستگاه هر دفعه که میرفت پیش مردم میگفت که به من رأی بدهید. به ناچار چون اکثریت راضی بود، رأی میداد. یک عدهای به اسم اینکه اقلیت هستند تا یک مدت خیلی مدیدی رأی میداد ولی افراد خیلی خوب و خیلی برجسته و خیلی وطنپرست هم توی اینها بودند به هر صورت محروم میماندند روی اصل اینکه اسمشان صرفاً اقلیت است.
- یعنی بازی ظریف سیاسی که در ممالک غرب به عنوان حزب اکثریت و اقلیت درست میکردند، ما میخواستیم تقلید کورکورانه از آنها بکنیم، منجر به همین میشد که الان به شما گفتم. ولی چون سلیقهها را نمیشود از بین برد و اختلاف نظر هم در حدود مصلحت مملکت نه فقط ممکن است، بلکه شاید بعضی اوقات هم لازم است. گفتیم همین کار را در داخل حزب فراگیرنده ما میکنیم، چرا نکنیم؟ ضمناً هم گفتیم کسانی که به هیچ کدام از این چیزها عقیده نداشته باشند، ایمان نداشته باشند، باز هم ایرانی هستند و در این مملکت میتوانند زندگی بکنند، از قوانین و از مواهب این مملکت استفاده بکنند، ولی دیگر توقع رجوع کار مسئولیتدار نمیتوانند بکنند. چطور میتوان در این دنیای آشفته خطرناک که هر روز صبح که از خواب بلند میشوید میبینید که چه خبر است کار را به دست افرادی سپرد که به این دستگاه و به این مملکت و به این سیاست و به این سیاست مستقل ملی عقیده ندارند. خوب، نه، نمیشود، ولی اینها حق زندگی دارند. مثل ایرانیهای دیگر از گذرنامه ایرانی و از حقوقی که قانون یا قوانین ایران به آنها میدهد میتوانند استفاده کنند، کما اینکه در همین ۱۸ ماه نیز همین اشخاص هستند که از صبح تا غروب مشغول انتریک هستند. ما میدانیم چه فعالیتهایی میکنند و به ما گزارش میرسد که با خارج چه تماسهایی دارند. اصلاً لاینقطع مشغول هستند، منتها کسی با آنها کاری ندارد. الان هم هستند و برای خودشان هم خیلی قشنگ و راحت در خانههایشان زندگی میکنند، نمیدانم منظور شما همین بود؟
مدیر سیما و صدای ایران:
- همانطور که اعلیحضرت فرمودند، همین بود که واقعاً وضع اینها روشن بشود.
- نکته دومی که مورد سؤال بنده بود، همانطور که شاهنشاه اشاره فرمودند رستاخیز برای بسیاری از هموطنان ما در واقع یک نهاد سیاسی – اجتماعی بود که میتوانست همانطور که ارتش شاهنشاهی به عنوان یک نیروی مسلح حافظ نظم مملکت و نظام شاهنشاهی است، حزب رستاخیز ملت ایران هم از لحاظ سیاسی و اجتماعی این نقش را ایفا میکند.
- سؤال بنده این است که آیا به نظر شاهنشاه این حزب موفق شده تا امروز خصوصیتی را که برایش تصور میشد، یعنی مأموریتی که از طرف ملت و هم از طرف شاهنشاه ایران باید احساس بکند، انجام بدهد یا خیر؟
شاهنشاه آریامهر:
- نه، اگر منظور تمام خصوصیاتی باشد که به آن اشاره میکنید، مسلماً نه، ولی خوب شاید چند دلیل دارد:
- از موقعی که این حزب پیدا شده تا به حال سه دبیر کل در عرض این مدت کوتاه روی مقتضیاتش عوض کرده و یک خورده هم اخلاق ما ایرانیها است که خیلی اشخاص صبوری نیستیم، توقع داریم هر کاری ۲۴ ساعت یا ۴۸ ساعت انجام بگیرد. یک خورده که طولانی میشود یا یادمان میرود و یا منصرف میشویم یا شروع میکنیم به ایرادگیری بی دلیل یا با دلیل، ولی خوب طبیعی است که باید یک قدری فرصت داد.
- روی آن اسم قشنگ زیبای میهنی رستاخیز حزب فراگیرنده است و این مال همه ملت است، کما اینکه باید باشد پس ما هم هستیم، پس فردا هم که آمدند گفتند خوب این تشکیلات میخواهد، این اداره میخواهد، باید با مردم تماس گرفت، باید به حرف مردم گوش داد، با مردم مصاحبه کرد، کمکم یک خورده بعضیها تنبلیشان شد، یک عده کارهای دیگری داشتند، یک قدری شل شد. همانطور که گفتم دو سه تا تغییر دبیرکل هم به کار لطمه زد که رستاخیز امروز، آن چیزی که البته روز اول ما فکر میکردیم نیست، ولی امید این را دارم که بعد به آن مرحله برسد. قضیه این است که چاره غیر از این چیست؟ باز میخواهید بروید توی احزاب متعدد که هر کدام را یک خارجی اداره بکند؟ از ایران چی باقی خواهد ماند؟
- مگر آن احزاب کوچک کوچک را ما از شهریور ۱۳۲۰ تا ۲۲ ندیدیم؟ امتحان نکردیم؟ حالا نمیدانم خود شما عضو این احزاب بودید یا نه؟ ولی اینقدر جوان نیستید که به موضوع وارد نباشید. ما همانطور که انقلابمان اختصاصی است، نمیتوانیم کورکورانه از هر کاری که غرب میکند سرمشق بگیریم و دنبالهروی آنها را بکنیم، به خصوص که مگر اینقدر وضع آنها خوب است؟ آن الگویی که شما میتوانید از غرب جلوی ما بگذارید و بگویید این نمونه، این نمونه بیعیب و زیبایی که باید ما از آن استقبال کنیم، کدام است؟ کجاست؟ معرفی بکنید، من هم بشناسم. پس در رستاخیز تا آن اندازه سعی بکنید که ما از آن طرف یا از این طرف متقاعد بشویم که میشود یا نمیشود در این مملکت نمیشود این کارها را نجام داد. حزب نمیشود درست کرد.
شاپور زندنیا، نماینده روزنامه رستاخیز:
- حزب رستاخیز به امر شاهنشاه فعلاً دو جناح دارد که این دو جناح متأسفانه تاکنون فعالیت چشمگیری نداشتند. شاهنشاه تصور نمیفرمایند که باید در روش فعالیت این جناحها تغییری داده شود؟
- برای اینکه اپوزیسیونی که در مملکت هست و خود شاهنشاه به دو دسته، یکی آنهایی که مشکلات و ایراداتی دارند، و یک دسته آنها که خائن و خارجی هستند، تقسیم فرمودند. آنهایی که خائن هستند و با خارجی ارتباط دارند مورد بحث ما نیستند و طبیعتاً باید از جامعه طرد و سرکوب شوند. آنهایی که خائن نیستند و جزء جامعه ملی هستند، منتها نارضایتیهایی دارند، آیا نباید به آنها امکان داده شود که در رستاخیز، بسته به مصلحت، متمرکز بشوند و حرفهایشان را آنجا بزنند؟ مثلاً چه مانعی دارد اعلامیههایی را که به طور غیر رسمی چاپ میکنند، آنهایی را که در چارچوب سه اصل بنیادی رستاخیز جا میگیرد، در خود رستاخیز منعکس بشود؟ در کانونهای رستاخیز مطرح شود؟
شاهنشاه آریامهر:
- آن طور که به من گزارش میدهند، جناحها در نقاط مختلف مملکت جلساتی تشکیل میدهند. در این جلسات از همین حرفها هست. منتها شاید حرفهایی که در این جلسات مطرح میشود، منعکس نمیشود. این را خوب است دقت بکنید. همین ایرادات، و مضحکتر از اینها حالا چیزهای غیر قابل تصور و غیر قابل اجرا تمام اینها بحث میشود. این است که در آن گفت و شنودها این مسائل هست. حالا یا در روزنامه شما یا در روزنامههای دیگر درست منعکس نمیشود. این مطلبی است در وظیفه روابط عمومی حزب که یا مستقیماً حزب از جناحهایش بگیرد و خودش منعکس بکند یا روابط عمومی خود جناحها. این مطلبی است که من میل دارم شما بروید از خود جناحها سؤال بکنید.
زندنیا، نماینده رستاخیز: آیا شاهنشاه معتقد نیستند که یک تجدید نظری در سیستم آموزش دبیرستانی حتماً انجام بگیرد؟
شاهنشاه آریامهر:
- سیستم آموزشی که حتماً. یعنی حتی این را میگویم که شاید هر دو یا سه سال و یا چهار سال یک بار اصلاً سیستم آموزشی هر مملکتی باید تا حدی تجدید نظر بشود و بعضی اوقات زیر و رو بشود.
- همانطوری که کتابهای درسی که تدریس میشود، آنها همدورهاش دو سال، سه سال و چهار سال و بسته به مطلب کتاب است، آنها هم همه یا تجدیدنظر شده یا تجدید میشود.
- ولی اینکه گفتید سالهای اول دانشگاهها شلوغ است، متأسفانه راست است. یعنی عناصری که وارد دانشگاه میشوند از بدو ورود، به قول معروف یک چیزشان میشود. حتماً درست است که به اینها از لحاظ آموزشی توجه نمیشود. البته در اینجا ما نمیتوانیم مسئولیت خانوادهها را فراموش بکنیم.
- از لحاظ میهنی هم که شده، خانواده نسبت به رشد بچههای خود باید توجه بیشتری بکنند. همانطوری که سیستم آموزشی ما هم باید توجه بیشتری بکند.
شاپور زندنیا، نماینده رستاخیز:
- سؤال سوم چاکر راجع به مسائل خارجی است. جراید و رسانههای همگانی دنیا و مملکت خودمان کوششهایی را که جدیداً علیه پاکستان آغاز شده، منعکس کردهاند. به نظر شاهنشاه اگر کوششی در تجزیه پاکستان بشود، آیا ایران برایش چقدر قابل تحمل است و نظر ایران چه خواهد بود؟
شاهنشاه آریامهر:
- امیدوارم که این کار نشود، برای اینکه به کلی وضع ژئوپولیتیک منطقه تغییر خواهد کرد و به کلی مرزهای شرقی ایران وضع جدیدی پیش خواهد داشت. لابد سیاست نگاه به شرق را مدتها است که میشنوید، خوب ما بعضی چیزها را پیشبینی میکردیم. هر روز برای شما واضحتر میشود که برنامه تدافعی ایران چرا و تا چه حد الزامی است.
- اگر بخواهید ایرانی باشد، معهذا فکر میکنم که باید حتی در برنامههای فعلی خودمان ما اگر تشدید هم نکنیم، که شاید باید بکنیم، ولی مسلماً تسریع باید بکنیم، و الا ممکن است یک مرتبه مواجه خطر بزرگی بشویم.
علی باستانی از روزنامه اطلاعات:
اعلیحضرتا، فرمودید که در یک زمان از تاریخ رشد سیاسی و اجتماعی بنیانی ما هم زمان با رشد اقتصادی در یک سطح قرار میگیرد که طبعاً ما کشور متمدن و پیش افتادهتر از آنچه که امروز هستیم، خواهیم بود. اینجا این سؤال پیش میآید که آیا در آن روز یا در طول زمانی که به آن روز میرسیم تک حزبی را نگاه خواهیم داشت یا بنا به خصلت روز این را تبدیل به چند حزبی یا دو حزبی یا طور دیگری خواهیم کرد؟
شاهنشاه آریامهر:
- در نهاد رستاخیز تمام حزبها هست. یعنی همه نوع سلیقهها ممکن است باشد، کسانی که به اصل معتقد باشند. اگر کسانی به اصل معتقد نباشند که نمیتوانم غیر از این بگویم که این کسانی که این وحشیگریهای این چند روز اخیر را انجام دادند، اصلاً ملتفت نیستند که اصل چیست، که روی آن متوجه باشند یا نباشند، خوب از این عناصر خواهند بود این میخواهید در کجا تشکیل پیدا کند و ما از تشکیل این قبیل اشخاص چه استفادهای ببریم؟
- موضع تکحزبی یا چند حزبی یا پیشرفت سیاسی منوط و مربوط به اخلاق و خصوصیات یک ملت است. چیزی که فقط باز تکرار میکنم این است که ما نباید کورکورانه از نظام سیاسی غرب دنبالهروی بکنیم. چرا بکنیم؟
- تازه چه گلی بر سر همه زدند که ما دنبالهروی بکنیم؟ مگر انقلاب ایران تقلیدی است؟ مگر به فکر خود ایرانی انجام نشده؟ خوب، نهاد سیاسی اجتماعی ایران هم کار خود ما باشد و نه کار تقلیدی.
علی باستانی، نماینده روزنامه اطلاعات:
- سؤال دوم بنده مربوط به همین دستهای است که حالا اسمش را مخالفین یا ناراضیان یا هر چه که بگذارند، مربوط به اینها است.
- همانطوری که فرمودید، اینها نشریاتی منتشر میکنند که کم و بیش هم جلوی آنها را نمیگیرند. از این نشریات تا آنجا که ما دیدیم چنین بر میآید که اینها از نظر ایدئولوژی یکپارچه نیستند، بعضیها را تندرو میبینیم و شعارهای تندتری حتی خارج از قانون اساسی در آن میبینیم و به اصطلاح در تظاهرات خیابانی هم خشنتر میبینیم. بعضیها را از نظر ایدئولوژی خاص و مارکسیستی میبینیم، دستهای را هم میبینیم که کوشش میکنند حرفها را در چارچوب قانون اساسی بزنند و عنوان بکنند.
- اولاً میخواستیم ببینیم واقعاً همینطور این دستهبندی از نظر دولت وجود دارد؟ و اگر وجود دارد، آیا این فکر وجود دارد که اگر الان هم نشود با سیستم بحرانی که وجود دارد با اینها تماس گرفت، اصولاً این فکر قابل قبول هست که با اینها تماس گرفت؟ صحبت کرد؟ اگر چه عده آنها هم معدود باشد.
شاهنشاه آریامهر:
- اولاً همانطور که گفتید پنجاه نفر، صد نفر، دویست نفر دور هم جمع میشوند، حرفی را میزنند. اینکه در سرنوشت سیوپنجمیلیون نفر جمعیت نمیتواند تأثیر داشته باشد، تقسیماتی که کردید درست است. یک عدهای هستند که اصلاً هیچ چیز را قبول ندارند، حرفهایی را میزنند، که انسان خندهاش میگیرد. یک عدهای ضد رژیم هستند که کارشان روشن است، مخالف رژیم هستند، مارکسیست هستند مثل همه مارکسیستهای دنیا. آن عدهای که در پشت به اصطلاح ظاهراً قانون اساسی خودشان را قایم میکنند، اینها همانهایی هستند که امتحان خودشان را دادند، همینها هستند که به سلامتی پیشهوری شراب خوردند.
- حالا موضوع قانون اساسی مطرح میشود کدام قانون اساسی؟ قانون اساسی ۱۹۰۷ که اجازه داد مملکت تقسیم بشود؟ اینها راه و تنها امیدشان همین است. ساختن با کمونیستها برای تقسیم ایران. ولی امروز در اول صحبتهایم گفتم، ایران دیگر قابل تقسیم نیست.
علی باستانی، نماینده روزنامه اطلاعات:
سؤال بنده مربوط است به بیاناتی که فرمودید در زمینه مرزهای شرقی ما و حادثهای که اخیراً در افغانستان اتفاق افتاد، آیا تصور میکنید که این حادثه اثر تشدیدکننده یا توسعهدهندهای بر روی تظاهرات اخیر ایران داشته یا خواهد داشت یا نه؟
شاهنشاه آریامهر:
- خوب البته همه چیز ممکن است. ولی در اینجا اظهار نظر نمیخواهم بکنم. مگر اینکه بگویم دولت اعلامیهای داده و خاطرنشان کرده که هر کار غیر قانونی را در این مملکت با سختی جلوگیری خواهد کرد.
حمید اوجی، نماینده رادیو تلویزیون:
- شاهنشاها، به نظر میرسد که بالاترین امتیازها در انقلاب شاه و ملت به گروههای دهقان و کارگر و دانشجو داده شده، با توجه به اینکه میدانید گروه کثیری از دانشجویان، فرزندان گروه کثیری از دهقانان و کارگران در دانشگاهها هستند، چه دلایلی میتواند ناآرامیهای دانشگاهها را توجیه بکند. آیا نقص دستگاههای اجرایی در توجیه دستآوردهای انقلاب یک عاملی مؤثر به نظر شاهنشاه آریامهر است؟
شاهنشاه آریامهر:
- شما که عکس آن را گفتید، یعنی گفتید که اینها بچههای کارگر و زارع هستند. آنها که بیش از همه از انقلاب ایران استفاده کردند، بچه زارع که خودش الان مالک است و میآیند اینجا و تحصیلاتش مجانی است و پول تو جیبی هم میگیرد، یا بچه کارگر که امروز نه فقط در ۲۰ درصد سود شریک است، ولی صاحب سهام است.
- ولی این برای من زیاد روشن نیست که این ناآرامیها را این قبیل اشخاص میکنند. هیچ برای من روشن نیست و یک چیز دیگر، ما وقتی که این کار را میکنیم، به هیچ وجه نباید فکر بکنیم که همه دانشجویان هستند. فقط تنها چیزی که هست این است یک عده کوچک متشکل وحشیانه میریزند رئیس دانشکده را چاقو میزنند، همشاگردی خودشان را که میرود سر کلاس بنشیند به حد اغماء میزنند یا مستخدم را دار میزنند، آویزان میکنند از طبقه سوم و یک عدهای هم به قول معروف اکثریت خاموش تماشا میکنند. ولی این به هیچ وجه دلیل به اینکه اینها حتی از ده درصد هم تجاوز بکنند نیست.
اوجی، نماینده رادیو تلویزیون:
به نظر شاهنشاه چرا اولین پایگاهی که مخالفان دنبال آن هستند مراکز علمی و دانشگاهی است؟
شاهنشاه آریامهر:
- چرا آنجا مورد نظرشان است؟ اتفاقاً خوب جایی را در نظر گرفتند. برای اینکه اگر موفق بشوند این قبیل افراد را معتقد به توهمات خودشان بکنند، که تحصیل حاصل است. بالاخره اینها سر کار خواهند آمد، چه دیر یا چه زود. اینها میآیند سر کار، به وسیله اینها کار را اداره خواهند کرد و کنترل. یا اگر این را موفق نشوند، موفق به این بشوند که در این مملکت درس خوانده نشود، مردم علم فرانگیرند، پس قادر به هضم و درک تکنولوژی جدید نشوند، مملکت ایران در چند سال دیگر الان که عقب است از لحاظ تکنولوژی در چند سال دیگر به قدری عقب خواهد افتاد که این فاصله جبرانناپذیر خواهد شد. با تحصیل حاصله یک مملکت عقبافتادهای طعمه طمع این افکار به هر صورت خواهد شد.
- پس اگر موفق بشوند در جمع که تحصیل حاصل است. اگر موفق بشوند در شلوغی باز هم تحصیل حاصل است.
اوجی، نماینده رادیو تلویزیون:
آیا شاهنشاه از کوششهایی که برای یافتن سایر منابع تکنولوژی فعلی قابل تطبیق است، راضی هستند؟ و اصولاً آیا این کوششها میتواند در سیاستگذاری آینده قیمت نفت تأثیر داشته باشد؟
شاهنشاه آریامهر:
- کوشش از طرف دیگران و یا از طرف خود ما در سطح جهانی به هیچ وجه راضی نیستم. تمام اعتراض ما این است که دنیا بیباکانه، بیرحمانه مشغول تمام کردن انرژی موجود و شناختهشده امروزه است، که همان هم نفت و هیدروکاربیر است و این هم چون قیمتش ارزان است، همین طور بیمبالات مشغول از بین بردنش هستند و الا ذغالشان را چرا استخراج نمیکنند؟ از ذغال که میشود گاز گرفت. چرا نمیکنند؟ ذرات گاز ما میشود به وسیله حالا مدارهای برقی بالاخره جنبه فنی دارد اینها را به یک حرارتهای خیلی بالایی تبدیل کرد و از حرارت انرژی گرفت، چرا نمیکنند. فیوژن چرا نمیکنند؟ پلاسما را چرا درست نمیکنند و فکر میکنم که یک نوع در واقع بیقیدی هست. امروز در دنیا که ممکن است برای سرنوشت تمدن بشر بسیار خطرناک باشد، من به هیچ وجه راضی نیستم.
علیرضا فرهمند، نماینده روزنامه کیهان:
آیا اعلامیه اخیر دولت به معنای آن است که روند گسترش از آزادیهای قانونی متوقف خواهد شد؟ یا کند خواهد شد؟
شاهنشاه آریامهر:
- به هیچ وجه، همان طور که گفتید قانونی است. دولت هم گفت که تمام اعمال غیر قانونی این است که سیاست همان سیاست است، منتها کدام قانون در دنیا اجازه داده که یک کسی حق سد معبر بکند؟ بروید در دموکراتیکترین ممالک دنیا قوانینشان را زیر و رو بکنید و ببینید که راجع به سد معبر و شکستن شیشهها یا مانع کسب مردم شدن، چه تنبیهات بزرگی دارد که حتی الان دادگستری ما مشغول مطالعه است که معلوم میشود قوانین ما بسیار ضعیفتر از قوانین ممالکی ظاهراً آنهایی که خودشان میگویند خیلی دموکراتیک هستند.
- نه به هیچ وجه، سیاست همان سیاست است، منتها کارهای غیرقانونی را جلوگیری خواهند کرد.
سیما دبیرآشتیانی، خبرنگار روزنامه اطلاعات:
- اعلیحضرتا، مبارزه با فساد یکی از مسائلی است که همیشه مورد توجه بوده، قانونِ از کجا آوردهای، دوباره تیتر روزنامهها است. چند تن از مقامات دولتی که سوءاستفاده کرده بودند، اسامیشان اعلام شد. آیا تصور میفرمایید که باید شدت عمل بیشتری در مجازات این گونه افراد برای عبرت سایرین در دستگاه قضایی ما اجرا بشود؟
شاهنشاه آریامهر:
- حتماً، کسانی که حقیقتاً تنبیه شدند. متأسفانه کسانی که به دادرسی ارتش رفتند یا از کمیسیون پنج نفری نظامی از آنجا تنبیهات خیلی سختی برایشان مقرر شد، اسم نمیخواهم بیاورم ولی چند تا پرونده به اصطلاح جنجالی که رفت به دادگستری، چه آنهایی که میلیونها دزدی کرده بودند، چه آنهایی که در کوچهها شیشه شکستند، همه تبرئه شدند و نمیدانم چه کار بکنیم در این قسمت؟ چون این دیگر قوه قضایی است. قوای ثلاثه مملکت از هم مجزایند. دولت به دادگاهها دستور نمیتواند بدهد. با این آزادیهایی که ما گفتیم امروز هر کسی برای خودش یک ابواب جمعی درست کرده و اظهار وجود شما این است که مسلماً اگر تنبیهات شدیدتر بود، شاید عبرت بیشتری میشد. گو اینکه بعضی اوقات انسان به یک چیزهای عجیب برخورد میکند. امروز شما یک کسی را میگیرد و به اشد مجازات هم او را تنبیه میکنید، میبینید فردا همان پهلوی دستی او عین همان کار را میکند. انسان وقتی که سعی میکند که بفهمد معنی این کار چه هست، بالاخره میرسد به همان استدلال که اگر دزد متنبه میشد از تنبیه یک دزد دیگر، پس دیگر در دنیا دزدی نمیشد، در صورتی که چقدر دزد را گرفتند محکوم کردند و هر روز باز هم دزد پیدا میشود، ولی به هر صورت چه دزد پیدا بشود و چه دزد پیدا نشود، وظیفه هر دستگاهی مبارزه با فساد است. وقتی که پیدا شد باید این را رفت و دنبال کرد و چون از طرف رسانههای دستهجمعی صحبت میکنید با فساد یک چیزی از یکی مینویسید اما رویه جراید خودمان را دیدیم در موقع آن محاکمات کذایی تقریباً تمام روزنامهها مثل اینکه به نفع آن کسی که محاکمه میشد، مینوشتند. این هم یک معمایی است که چطور ممکن است تقریباً تمامشان به نفع کسی که مورد محاکمه قرار میگرفت مقاله مینوشتند؟ حالا با عناوین مختلف، همه همیشه با خط قرمز درشت نیست، ولی به طور خیلی زیرکانهای مثل اینکه همهشان مدافع آن یارو میشدند و آن یارو هم معمولاً پولدار است.
سیما دبیرآشتیانی:
- اعلیحضرتا، مسئله دیگر راجع به اجرای صحیح اصول انقلاب ایران است. تا چه حدود تصور میفرمایند اعلیحضرت که نارساییهایی که در دستگاههای دولتی است موجب شده که بعضی از اصول انقلاب با آن روح اصلی، به مورد اجرا گذاشته نشود؟
شاهنشاه آریامهر:
- حالا ناراضیهایی که در دستگاههای دولتی است. مقصود شما لابد تبعیض است.
- خوب آن متأسفانه نداشتن آدم کافی است. میگویند ۷۰۰هزار نفر کارمند دولت است، حالا از هر دستگاهی بپرسید شکایتش فلان و اینها است میگویند من سی تا لیسانسیه دارم و دویست تا دیپلمه، چندهزار نفر زیر دیپلم.
- البته دارد این به تدریج عوض میشود. هر چقدر وقت میگذرد، اینها کنار میروند.
- حالا دیگر همه یا دیپلمه یا لیسانسیه هستند، ولی عدم رضایت اساسی به عقیده خود من موقعی است که تبعیض باشد، در دستگاههای خود ادارات. چرا فلانی زودتر ترقی کرده، بدون جهت، بدون دلیل و هکذا. این مربوط میشود به آن اصل انقلاب اداری. ما انقلاب اداریمان را در این مملکت چطور پیاده بکنیم. انقلاب اداری را با ۷۰۰هزار نفر کارمند دولت چطور پیاده بکنیم. البته در قسمتهای نظامی موفق شدیم. برای اینکه این دیسیپلین است. مقیاسهای خیلی دقیق، و اغلب چیزهایش را توانستم کامپیوتری بکنیم و پیش میرود دستگاههای دیگر یک قدری ملاحظات بیشتر از همدیگر دارند ولی شاید با عدم تمرکز یک گشایشی در کار دیده شود.
سیما دبیرآشتیانی:
اجازه میخواهم آخرین پرسشم را مطرح کنم:
غربزدگی موجب شدهاست که ما یک مقدار از شناخت فرهنگ و تمدن خودمان فاصله بگیریم. افتخار این را داشتم که در التزام اعلیحضرتین بسیاری از مراکز پیشرفته مملکتمان را ببینم، در گفتگو با مردم دریافتم که بسیاری از جوانان ما شناختی حتی نسبت به پیشرفتهای امروز ندارند، چه برسد به شناخت فرهنگ و تمدن گذشته. این تصور پیش آمده که دستگاههای تبلیغاتی ما در معرفی پیشرفتهای مملکتمان آن طور که باید، وظیفهشان را انجام ندادهاند. شاید خود من هم در این مورد کوتاهی داشتهام.
اعلیحضرت تصور نمیفرمایند که باید یک برنامهریزی دقیقی برای شناخت پیشرفتهای امروز به وسیله دستگاههای اجرایی، خواه دولت باشد خواه بخش خصوصی، به مورد اجرا گذاشته شود تا مانع گرایشهای غلط بعضی از جوانان ما به دلیل نشناختن وطن خودشان بشود؟
شاهنشاه آریامهر:
- حتماً. فکر میکنم که وظیفه هر کسی است که به نوبه خود و درحدود خودش، هر کسی که دلش برای مملکت میسوزد، حالا نمیگویم میتپد، اقلاً میسوزد. در صورتی که در این دنیا من فکر میکنم که اگر صرفاً افراد مادی نباشیم که برای ما فرق نکند که این زندگی مادی ما را چه کسی تأمین میکند، تحت لوای پرچم سه رنگ ایران و یا هر رنگ دیگری به شرطی که زندگی ما یک طوری بچرخد آنهایی که به پرچم و ملیت و به تاریخ و به اینها اهمیت میگذارند این را البته باید یک وظیفه ملی بدانند و در مقابل چند عیبی که خود من هم اول از همه ذکر میکنم صدها هزار کار مثبت هم هست، همیشه نواقص و معایب هست اما کمیسیونها و صد دستگاه بازرسی هم هست و الا چطور میشد که مملکت در عرض ده سال تولید ناخالص ملیاش ۱۷ برابر بالا برود و در عرض مدت انقلاب پانزده سال از صد دلار درآمد سرانه برسد به ۲۲۵۰ دلار؟ این شعبده که نیست بالاخره اگر یک کارهایی نشدهبود که به این نتایج نمیرسیدیم. چرا روی این موضوع بیشتر دست نمیگذارید؟ چرا جنبههای حماسههای ملی و اینها را ذکر نمیکنید که لابهلای سطورتان در بعضی مقالات میبینم که چه اشارههایی چه گوشزدهایی میشود که سر تا پایش بر خلاف مصالح مملکتی است؟
هوشنگ پورشریعتی، از خبرگزاری پارس:
سؤال اولم اگر شاهنشاه اجازه بفرمایند درمورد انقلاب اداری است، ترقی و پیشرفت سریع در مملکت باعث بروز بعضی تنگناها شد که البته طبیعی است در هر پیشرفتی و در هر جهشی تنگنا هم هست، اما از طرفی ابراز بزرگ اجرای انقلاب شاه و ملت که باعث این جهش بود انقلاب اداری است، یعنی دستگاه اداری است که باید انقلاب را واقعاً پیش ببرد و به ثمر برساند که هنوز هم این وظیفه به عهده دستگاه اداری است. ضعف دستگاه اداری بزرگترین علت عدم رفع تنگناهای موجود به اعتقاد همه مردم میهنپرست است. من تصور میکنم دستگاههای اداری خودشان بدون اینکه حتی احتیاج به محاکم دادگستری باشد که شاهنشاه اشاره فرمودند، میتوانند خودشان را منقبح بکنند و از آلودگیها پاکیزه بکنند. درمورد انقلاب اداری شاهنشاه چه تصوراتی و چه برنامههای جدیدی را عرضه میفرمایند که واقعاً از تنگناها و از ریخت و پاشها و از نابسامانیها جلوگیری بشود؟
شاهنشاه آریامهر:
- من تازگیها دستور دادم که تمام دستگاهها ماهیانه گزارشی از پیشرفت پیاده کردن انقلاب اداری به من بدهند که ببینم چه میشود و ضمناً انقلاب اداری با این عدم تمرکزی که ما الان شروع کردهایم، البته یک قدری قیافهاش تغییر خواهد کرد و قرطاسبازی خودبهخود کم میشود. این قسمتی از نواقص سازمان اداری ایران را از بین میبرد. یک کمیسیون پنج نفری هم برای دستگاه کشوری درست کردهایم که گفتیم بیایند، اینها هم سعی بکنند از نظامیها سرمشق بگیرند و این کار را انجام بدهند، بدون اینکه احتیاج باشد که بروند در دستگاه قضایی. این را هم باید بیشتر دنبال کرد. اصلاً نمیدانم مردم ایران با این موضوع کمیسیون پنج نفری آشنا هستند که در دستگاههای کشوری هم ایجاد شده؟ اگر باشد، خیلی کم است. خوب این را باید دنبال کرد، چرا در رسانهها دنبال نمیکنند؟ همین کار را از همه جا باید پیگیری کرد که انشاءالله به یک نتیجهای برسیم.
پورشریعتی، نماینده خبرگزاری پارس:
اخیراً دخالت به طرق مستقیم در امور داخلی ایران چند مورد دیده شده که همه مردم وطنپرست از این دخالتها ناراحت هستند و شاهنشاه در بیاناتشان به بعضی از محافلی که ارتباطاتی با خارجیها میگیرند اشاره فرمودند. من تصور میکنم همه مردم وطنپرست مشتاق هستند که جلوی هر نوع دخالت مستقیم و غیر مستقیم عوامل بیگانه در مملکتمان گرفته بشود. در این زمینه من تصور میکنم هر نوع شدت عملی از نظر مصالح مملکت و از نظر ملت ایران پسندیدهاست. در این مورد شاهنشاه چه اوامری صادر میکنند؟
شاهنشاه آریامهر:
- در این مورد من حرفی که میتوانم بزنم این است که دولت جلوی کارهایی را که غیر قانونی است، خواهد گرفت. در عین حال هم گفتم از خیلی از این قبیل کارها که حقیقتاً هیچ جنبه میهنپرستانه ندارد، اطلاع داریم. منتهی قانون صریحاً برای این کار تکلیفی معین نکرده. فعلاً همانطور که گفتم اینها برای خودشان خیلی آزاد و خیلی راحت هستند و فکر میکنند که خیلی فتح کردند که یواشکی شب به خارج فلان گزارش را بدهند و البته بیشترش هم دروغ و اینکه دنیا را بهشان دادهاند اگر یک مخبر خارجی به اینها سلام بکند. خوب جای تأسف است، منتهی در این محیط باز مملکت، ما تحمل این قبیل رذالتها را تا حدی باید بکنیم.
- تا مرحلهای که دیگر تیشه به ریشه مملکت نزنند. که این وظیفه دولت و دستگاههای دیگر است که هر کسی قانون به معنی حقیقی خودش را اجرا بکند.
اردشیر اسدی، خبرگزاری پارس:
شاهنشاه آریامهر به زودی از دو کشور اروپای شرقی دیدن خواهند فرمود. ممکن است اعلیحضرت همایونی بفرمایند که این دیدار چه تأثیری در ابعاد روابط سیاسی و اقتصادی ایران با کشورهای مجارستان و بلغارستان خواهد گذاشت؟
شاهنشاه آریامهر:
- مسلماً دیدار از کشورهایی که ما با آنها روابط دوستانهای داریم، هر مرتبه باعث ازدیاد روابط در زمینههای مختلف اقتصادی، فرهنگی و حتی سیاسی میشود و این دو کشور اتفاقاً در زمره دوستان ما هستند. کشورهایی است که با آنها روابط خوب و نیکویی داریم و این روابط هر روز اضافه میشود مجبور شدیم که به علت ادامه سرماخوردگی که در سفر جنوب پیش آمد، سفر را به عقب بیاندازیم. بنا بود که دیروز به مجارستان حرکت کنیم، ولی سفرمان چند روزی به تأخیر افتاد، که حالا به خواست خدا سهشنبه حرکت میکنیم. شاید ترتیب مسافرتها وارونه بشود، ولی به هر صورت به هر دو کشور خواهیم رفت.
منصور رهبانی، معاون سردبیر رستاخیز:
خرید اسلحه از سوی ایران و تجهیز قوای دفاعی ایران به منظور حفظ ایران و جلوگیری از تجزیه ایران چیزی بوده که همیشه مخالفان به آن اشاره میکردند. با توجه به تحولاتی که در دو سال اخیر در جهان روی داده و کوتاهیهایی که غرب در پشتیبانی از دوستان خودش در نقاطی از جهان کرده، این مسئله بار دیگر مطرح شده و مخالفان آن را دستاویز قرار دادهاند که شاید ایران به این همه تجهیز احتیاج نداشته باشد. چون شاید آنها افکار دیگری در ذهنشان هست. میخواستم از پیشگاه شاهنشاه استدعا کنم روشن بفرمایید که ما تا چه حد به این تجهیزات احتیاج داریم؟ و این امیدی که به پشتیبانی از خارج داشتیم که گاهی کمک کنند، پا بر جا هست یا خیر؟
شاهنشاه آریامهر:
- معنی سیاست مستقل ملی ایران این است که احتیاجات دفاعی ایران را ایران تأمین میکند و همانطور که قبلاً هم گفتیم، شاید پیشبینیهای دفاعی ما در چند سال پیش الان دیگر کافی نباشد. به هر صورت شتاب و عجله بیشتری در رسیدن به آن چیزی که فکر میکردیم برای ایران لازم است، باید انجام دهیم و ما متکی به شهامت هوش، ذکاوت و تمام خصلتهایی که هنوز در ایرانی میبینیم، هستیم و الا از لحاظ تعداد بعضی اوقات میبینیم کسری زیادی داریم، کسری زیاد تجهیزات خودمان را با غیرت ایرانی و تعلیمات خوب امیدواریم جبران کنیم.
منصور رهبانی، معاون سردبیر رستاخیز:
سؤال دیگر من درمورد اوضاع خاورمیانه بود و اقدامی که پرزیدنت انورسادات شروع کرد که مورد تأیید شاهنشاه و اکثر رهبران جهان قرار گرفت. ولی متأسفانه میبینیم که این تلاش به شکست انجامیدهاست و امید کمی باقی ماندهاست. استدعا دارد در این مورد و آینده خاورمیانه و تلاشهایی که ممکن است باز شروع بشود تا صلح پایداری ایجاد کند، شاهنشاه راهنمایی کنند.
شاهنشاه آریامهر:
- ما به طور اصولی همیشه از اقدامات حضرت انورالسادات حمایت و پشتیبانی میکنیم. ولی فکر میکنیم از روز اول هم گفته باشم که ایران طرفدار قطعنامه ۲۴۲ و ۳۳۸ شورای امنیت است که میگوید اراضی که اسرائیل در ۱۹۶۷ به زور از اعراب گرفتهاست، به صاحبانش پس بدهد. این اگر باشد، به عقیده من همه چیز را میپوشاند. اراضی که اسرائیل از مصر گرفته به مصر پس میدهد، اراضی که از سوریه گرفته به سوریه پس میدهد، البته در حدود سرحدات مطمئن و تضمینشده برای همه، بعد هر کدام از این ممالک میدانند که با آن مسئله داخلی چکار بکند. مثلاً اردن میداند که با اهالی فلسطین ساحل غربی چه بکند یا مصر میداند که با غزه چه کار بکند، این کار را آسانتر میکند تا اینکه اسرائیل دامنه این مسائل را علیحده در یک جای دیگر حل بکند.
- همین است که میبینید چقدر طول میکشد. خوب ما غیر از اینکه عقیده خودمان را اظهار بکنیم چارهای نداریم، ولی هر کاری که منجر به پیدا کردن راه حل و صلح بشود، البته ایران کاملاً موافق است.
هوشنگ وزیری، سردبیر آیندگان:
دیده میشود که به تازگی مواردی که قبلاً به محاکم نظامی سپرده میشد، به محاکم غیر نظامی میدهند تا دربارهاش تصمیم گرفته شود. بر اساس همین واقعیت زندانیانی که به مناسبت امنیتی محکوم در دادگاههای نظامی محکوم شدند، خواستار این هستند که دادرسیهایشان آماده یا تجدید محاکمه بشود. آیا شاهنشاه در چارچوب قوانین خواستهای اینها را قانونی میدانند؟
شاهنشاه آریامهر:
- با این اشتباه نشود که هر چیزی به دادگاه کشوری میرود، کارهایی که بر خلاف ماده گویا ۳۱۷ یا ۳۲۰ قانون دادرسی ارتش هست، کمافیالسابق به دادرسی ارتش خواهد رفت. شیشه شکستن و این قبیل کارها است که میرود به دادگاههای دادگستری، ولی اصل مطلب که جنبه خیانات به مملکت داشته باشد، کمافیالسابق به دادگاه نظامی میرود.
تورج فرازمند:
اعلیحضرت همایونی بارها در مسئله دین اظهار نظر فرمودید. در مطالبی هم که الان فرمودید نیز هست. دشمنان ایران فعلاً که میخواهند وجههای به خودشان بدهند، امیدشان این است که دارند از دین طرفداری میکنند. شاهنشاه که همیشه پشتیبان دین اسلام و شیعه بودهاند، اگر اراده فرمایند بار دیگر نظرشان را بیان فرمایند.
نکته دوم این است که بعضی از مؤسسات تبلیغاتی و مؤسسات سخنپراکنی بینالمللی که از اعتباری هم برخوردار هستند، ما را با تحولات یا ناآرامیهای اخیر ایران ارتباط میدهند. اعلامیه اخیر دولت هم تعبیر دیگری شدهاست و اینها احتمالاً ممکن است در اذهان اثر داشته باشد و آن این است که دولت بعد از این مجبور است شدت عمل به خرج بدهد و آن آزادیهایی را که مخصوصاً شخص شاهنشاه بر آنها تأکید داشتند، از میان ببرد.
شاهنشاه آریامهر:
- در زمینه دوم قبلاً من جواب داده بودم که سیاست کلی ما راجع به آزادیها ادامه خواهد داشت، مگر کسانی که از قانون خارج شوند. که این وظیفه هر دولتی است که جلوی افرادی را که پا را از قانون فرامینهند بگیرد، اصلاً به رژیم و ماهیت رژیم مربوط نیست. هر دولتی وظیفهاش این است.
- و اما راجع به دین حتی در کتاب مأموریت برای وطنم تشریح کردهام که اصلاً زندگی شخصی خود من بر اساس تجربیات مذهبی قرار دارد. اعتقادات به خصوصی است، روی تجربیات مخصوص به خودم که در واقع معرف زندگی من است، که دو سه بار از مهلکههایی بیرون آمدم، که شبیه به معجزه بودهاست. آنها را من مسلماً و مستقیماً مربوط میکنم به همان تجربیات و اعتقاد دینی خودم. ولی این را هم اگر کنار بگذارید، اصولاً از لحاظ مملکتداری من عقیده دارم که اضافه بر مادیات، یک معنویاتی لازم است که یک جامعه را قوام ببخشد و چه بهتر و آسانتر از دین و در بین ادیان چه بهتر است از خود دین اسلام. این است که عقاید من راجع به دین، آن هم دین اسلام، خیلی روشن و واضح است و فکر نمیکردم که حتی احتیاج به توضیح و عنوان باشد و انشاءالله این موضوع ادامه خواهد داشت و آن کسانی که میخواهند از این حربه استفاده بکنند، اولین کسانی خواهند بود که مسلماً سعی آنها این خواهد بود که دین را از بین ببرند چون آنها اصل مرامشان برخلاف شریعت و دین و احدیت خداوندی است و این مطلب فکر میکنم از همان ۱۹ سال پیش که اولین کتاب من منتشر شد، خیلی به طور وضوح شرح داده شده باشند.
- همانطور که گفتم انشاءالله هر سه ماه یک بار در هر فصلی مگر اینکه احتیاج خارقالعادهای به انجام مصاحبه پیدا شود امیدوارم از این جلسات در آینده تشکیل بدهیم.
روزنامه بیستوچهارم اردیبهشتماه ۲۵۳۷