محتشم کاشانی (غزلیات)/دل در بدن کباب و مرا دیده تر هنوز

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۳۰ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۲۶ توسط PedramBot (گفتگو | مشارکت‌ها) (ورود خودکار مقاله)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' محتشم کاشانی (غزلیات) (دل در بدن کباب و مرا دیده تر هنوز)
از محتشم کاشانی
'


دل در بدن کباب و مرا دیده تر هنوز تن غرق آب و آتش و دل پرشرر هنوز بسمل شدم به تیغ تو چون مرغ دم به دم گرد سر تو از سر خد بی‌خبر هنوز بنیاد عمر شد متلاشی و از وفا دست تلاش من به غمت در کمر هنوز آثار صبح حشر نمود و فلک نه شست روی شب مرا به زلال سحر هنوز روزی که خار تربت من گل دهد مرا باشد ز خار تو خون در جگر هنوز راز دلم ز پرده سراسر برون فتاد این اشگ طفل مشرب من پرده در هنوز طوفان بحر هجر نشست و بسی گذشت وز خوف جان محتشم اندر خطر هنوز