محتشم کاشانی (غزلیات)/چون من به در هجر ز بیداد تو رفتم
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | محتشم کاشانی (غزلیات) (چون من به در هجر ز بیداد تو رفتم) از محتشم کاشانی |
' |
چون من به در هجر ز بیداد تو رفتم چندان نگهم داشت که از یاد تو رفتم چون فاختهی سنگ ستم خرده ازین باغ دل در گرو جلوهی شمشاد تو رفتم بشتاب ز دنبال که با زخم غریبی از صید گه غمزهی صیاد تو رفتم برکس مکن اطلاق هلاکم که ز دنیا از سعی اجل هم نه بامداد تو رفتم پوشیده کفن سوی مکافات گه حشر تا زین ستم اباد برم داد تو رفتم خسرو ز جهان میشد و آهسته به شیرین میگفت که من در سر فرهاد تو رفتم نالان به درش محتشم از بس که نشستی من منفعل از ناله و فرهاد تو رفتم