محتشم کاشانی (غزلیات)/دو دل ربا که بلای دلند و آفت دین

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۳۰ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۵۵ توسط PedramBot (گفتگو | مشارکت‌ها) (ورود خودکار مقاله)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' محتشم کاشانی (غزلیات) (دو دل ربا که بلای دلند و آفت دین)
از محتشم کاشانی
'


دو دل ربا که بلای دلند و آفت دین دلم به غمزه آن رفت و دین به عشوه‌ی این یکی ز غایت عرفان گلیست پرده‌گشا یکی ز عین حیا غنچه است پرده‌نشین یکی به کام حریفان نموده خنده ز لب یکی به عارض تابنده همچو در ثمین یکی به عارض تابنده رشک ماه فلک یکی به قامت رعنا بلای روی زمین یکی ز طره سرچین نموده مشگ ختا یکی ز عقده گیسو گشوده ناقه چین یکی به قصد من از ابروان کشیده کمان یکی چو چشم خود از گوشه‌ها گشوده کمین ز دست هر دو دل محتشم شکاف شکاف گهی به تیغ عداب و گهی به خنجر کین