محتشم کاشانی (غزلیات)/ز آب دو دیده گل کنم خاک در سرای او

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۳۰ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۰۵ توسط PedramBot (گفتگو | مشارکت‌ها) (ورود خودکار مقاله)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' محتشم کاشانی (غزلیات) (ز آب دو دیده گل کنم خاک در سرای او)
از محتشم کاشانی
'


ز آب دو دیده گل کنم خاک در سرای او تا نشود ز آه من محو نشان پای او روی به خاکپای او شب به خیال میهنم دست رسی دگر مرا نیست به خاکپای او گشت به تلخاکیم لیک خوشم که در جهان کس نکشید همچو من آرزوی جفای او آن که ز پای تا به سر گشته بلای جان من دور مباد یه نفس از سر من بلای او نقش سم سمند او هر که نشان دهد بمن گر همه خاک ره بو چشم من است جای او گرچه ز فقر دمبدم گشت زیاد محتش محتشمم لقب نشد تا نشدم گدای او