محتشم کاشانی (غزلیات)/ای جمالت قبلهی جان ابرویت محراب دل
نسخهٔ تاریخ ۱ سپتامبر ۲۰۱۰، ساعت ۱۸:۴۷ توسط otr>Sahimrobot (ربات: بهبود نامها و علایم)
' | محتشم کاشانی (غزلیات) (ای جمالت قبلهی جان ابرویت محراب دل) از محتشم کاشانی |
' |
ای جمالت قبلهی جان ابرویت محراب دل آمدی و فرض شد صد سجده بر ارباب دل بعد چندین انتظار از رشتهی باریک جان تاب هجران میبری بیرون ولی کو تاب دل گر شوی مهمان جان از عقل و دین و صبر و هوش در رهت ریزم به رسم پیشکش اسباب دل تا ز مژگان لعل پاشم در رهت پروردهام از جگر پر گاله بسیار در خوناب دل از دو بیمارت یکی تا جان برد در بند غم یا به خواب من درآ یکبار یا در خواب دل نقش دل پیشت کشیدم جان طلب کردی ز من ای فدایت جان چه میفرمایی اندر باب دل سر بلندم میکنی گویا که میبینم ز دور ارتفاع کوکب دولت در اسطرلاب دل محتشم میجست عمری در جهان راه صواب سالک راه تو گشت آخر به استصواب دل