محتشم کاشانی (غزلیات)/زهی ز سلطنتت روزگار منت دار
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | محتشم کاشانی (غزلیات) (زهی ز سلطنتت روزگار منت دار) از محتشم کاشانی |
' |
زهی ز سلطنتت روزگار منت دار شکار کرده خلقت دل صغار و کبار جدار بزم تو را مهر گشته حاشیه پوش سوار عزم تو را چرخ گشته غاشیهدار قضا ز لطف تو بر سائلان عطیهفشان قدر ز قهر تو بر ظالمان بلیه نگار ز پیچ نوبت عدل بلند طنطنهات فتاده غلغله در هفت گنبد دوار هنوز منت ازین سو بود اگر تا حشر خلایق دو جهان جان کنند بر تو نثار