دیوان شمس/هم به بر این بت زیبا خوشکست

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۲۸ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۰۷:۳۷ توسط PedramBot (گفتگو | مشارکت‌ها) (ورود خودکار مقاله)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' دیوان شمس (غزلیات) (هم به بر این بت زیبا خوشکست)
از مولوی
'


هم به بر این بت زیبا خوشکست من نشستم که همین جا خوشکست مطرب و یار من و شمع و شراب این چنین عیش مهیا خوشکست من و تو هیچ از این جا نرویم پهلوی شکر و حلوا خوشکست خجل است از رخ یارم گل تر با چنین چهره و سیما خوشکست هر صباحی ز جمالش مستیم خاصه امروز که با ما خوشکست بجهم حلقه زلفش گیرم که در آن حلقه تماشا خوشکست شمس تبریز که نور دل‌ها است دایما با گل رعنا خوشکست