عطار (غزلیات)/از غمت روز و شب به تنهایی

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۱ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۳:۳۱ توسط PedramBot (گفتگو | مشارکت‌ها) (ورود خودکار مقاله)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' عطار (غزلیات) (از غمت روز و شب به تنهایی)
از عطار
'


از غمت روز و شب به تنهایی مونس عاشقان سودایی عاشقان را ز بیخ و بن برکند آتش عشقت از توانایی عشق با نام و ننگ ناید راست ندهد عشق دست رعنایی عشق را سر برهنه باید کرد بر سر چارسوی رسوایی بس که خفتند عاشقان در خون تا تو از رخ نقاب بگشایی تا ز ما ذره‌ای همی ماند تو ز غیرت جمال ننمایی در حجابیم ما ز هستی خویش ما نهانیم و تو هویدایی هستی ما به پیش هستی تو ذره‌ای هستی است هر جایی هستی ما و هستی تو دویی است راست ناید دویی و یکتایی نیست عطار را درین تک و پوی هیچ راهی بجز شکیبایی