عطار (غزلیات)/دل و جانم ببرد جان و دلم

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۱ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۳۴ توسط PedramBot (گفتگو | مشارکت‌ها) (ورود خودکار مقاله)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' عطار (غزلیات) (دل و جانم ببرد جان و دلم)
از عطار
'


دل و جانم ببرد جان و دلم بی دل و جان بماند آب و گلم متحیر شدم نمی‌دانم کین چه درد است در نهاد دلم این قدر آگهم کز آتش عشق آتشین شد مزاج معتدلم چون بود کشته از کشنده خجل کو مرا کشت و من ازو خجلم بحلی خواستم چو خونم ریخت و او ز غیرت نمی‌کند بحلم سجلی ساختم به خونم لیک نیست یک تن گواه بر سجلم جان عطار مرغ دنیا نیست گو برآی از نهاد محتملم