عطار (غزلیات)/تا عشق تو را به جان ربودم

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۱ ژوئیهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۲۸ توسط PedramBot (گفتگو | مشارکت‌ها) (ورود خودکار مقاله)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' عطار (غزلیات) (تا عشق تو را به جان ربودم)
از عطار
'


تا عشق تو را به جان ربودم بی درد تو یک نفس نبودم از روز ازل هنوز مستم وز شوق الست در سجودم گفتی که جمال خود نمایم این خود ز کمال تو شنودم در آتش هجر انتظارم می‌سازم و سوخت این وجودم بی لطف تو بوی خوش ندارم گر جمله گلاب و مشک و عودم از بوی جگر که می‌گدازم بر اوج فلک رسید دودم مفتاح هدایتم تو دادی آنگه در اهلیت گشودم در عشق تو یافتم سعادت صد باره درون خود زدودم نامم ز تو زان شده است عطار کز حسن تو عارفی نمودم