محتشم کاشانی (غزلیات)/بزم پر فتنه از آن طرز نگاهست امشب
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | محتشم کاشانی (غزلیات) (بزم پر فتنه از آن طرز نگاهست امشب) از محتشم کاشانی |
' |
بزم پر فتنه از آن طرز نگاهست امشب فتنه در خانه آن چشم سیاهست امشب دی گریبان رد حسن مه کنعانی بود از صفا تابده پنجهی ماهست امشب دوشم از عشق نهان هر گوهر راز که بود پیش آن بت همه در رشتهی آهست امشب به نظر بازی من گرنه گمان برده چرا کار چشمش همه دزدیده نگاهست امشب بهر ضبط من مجنون که کهن سلسلهام فتنه از گیسوی او سلسله خواهست امشب حسن را این همه بر آتش رخسارهی او دامن افشانی از آن طرف کلاهست امشب میرسد یار کشان دامن و در بزم خروش که آستان روب گدا دامن شاهست امشب بر چو من پر گنهی دم به دم از گوشهی چشم نگه او اثر عفو گناهست امشب محتشم پیک نظر گرنه سبک پاست چرا کوه تمکین توبی وزن چو کاهست امشب