سخنان اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در اتحادیه اصناف تهران ۲۵ آبان ماه ۱۳۴۳
نسخهٔ تاریخ ۱۴ آوریل ۲۰۱۵، ساعت ۱۹:۳۰ توسط Bellavista (گفتگو | مشارکتها) (صفحهای جدید حاوی «{{سرصفحه پروژه | عنوان = درگاه:محمدرضا شاه پهلوی|درگاه اعلیحضرت محمدرضا شاه پ...» ایجاد کرد)
اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر | درگاه اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر | برنامه عمرانی سوم |
سخنان اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در اتحادیه اصناف تهران ۲۵ آبان ماه ۱۳۴۳
- آمدن امروز من به نزد شما برایم موجب کمال خوشوقتی است، زیرا شما مردم زحمتکش این مملکت نه تنها در صاحب زندگی خود و در حقیقت حاکم بر سرنوشت خویشید بلکه در همان حال از این راه به اقتصاد مملکت خود خدمت و کمک میکنید.
- گزارشی که از جریان تأسیس اتحادیه شما به اطلاع رسید بهترین نمودار این نکته است که امروز چه در این مملکت و چه در هر جامعه دیگر سودمندترین راه برای پیشرفت در کارها و تأمین منافع صنفی متحد شدن در اتحادیههایی است به منظور انجام کارهای بزرگ که هیچکدام به تنهایی قادر نخواهید بود وسایل آن کارها را تهیه کنید در حالیکه کار دسته جمعی در مدت سه سال به شما قدرت داد این همه کارها و خدمات را انجام دهید.
- اساساً من فکر میکنم راه بسیاری از مشکلات زندگی فراهم آمدن افراد مملکت در اتحادیههای لازم مربوط به هر کاری است، مثلاً: اتحادیههای مختلف توزیع و خرید چه در امور کشاورزی و چه در بخشهای صنعتی، لیکن این اتحادیهها به منظور تشویق و پیشرفت کشاورزی طوری باید تشکیل شود که بتواند کشاورزان با بستن قراردادهایی حتی قبل از کشت هر محصول به مقدار و میزان حاصلی که سال آینده لازم دارد قرارداد خرید منعقد نماید، و اگر لازم باشد علاوه بر تشکیلات و سازمانهای مملکتی که در این راه انجام وظیفه میکنند به کشاورزان مساعده بدهند، کود بدهند، و در جایی که لازم باشد به آنها اعتبارات اضافی بدهند و در سر محصول پس بگیرند. البته به شرط آنکه مثل دلالهای سابق که خون زارع بدبخت را میمکیدند و مثلاً هزار تومان مساعده میدادند ولی محصول زارع را به یکدهم قیمت از دستش میگرفتند و او را به خاک سیاه مینشاندند، مقصودشان یک چنین شیردوشی و بهرهکشی نباشد. این اتحادیهها فقط و فقط باید برای ازدیاد تولید و پایین آوردن قیمتها و کمک در بخش صحیح اجناس و اضافه کردن مصرف کوشش و اهتمام کنند. اینها هدف اصلی شرکتها و اتحادیههای تعاونی است و اتحادیهها همیشه باید نیل به این هدفها را منظور نظر داشته باشند.
- در قسمتهای صنعتی نیز میتوان احتیاجات جامعه ایران را از اینگونه راهها برطرف کرد. مثلاً سازمانهای صنعتی باید در صنایع خوراکی و نساجی و مانند اینها محصول را مستقیماً از دست زارع حتی گرانتر بخرند و با از بین بردن واسطههای بی معنی و زیان آور نگذارند نرخها بطور مصنوعی بالا رود ولی به دست زارع چیزی نرسد. همچنین برای از میان بردن دلال بازی در فروش محصولات صنعتی باید تشکیلات وسیعی فراهم کرد و کالاها را طوری از راه صحیح توزیع نمود که از قیمتهای فعلی هم ارزانتر به دست مصرف کننده برسد.
- ترتیب جریان کارهای یک ملت متمدن غیر از این نمیتواند بوده باشد، و عنقریب که این اتحادیهها بکار پرداختند نتیجه آنها را خواهید دید. خواهید دید که کشاورز در برابر فروش محصول خود پول بیشتری به دست خواهد آورد و مصرف کننده نیز اجناس بهتر و تمیزتر و صحیح تر و ارزانتری خواهد خرید.
- ما در چند سال دیگر به خواست خداوند دو هزار و پانصدمین سال شاهنشاهی کورش بزرگ را جشن خواهیم گرفت. منظور من آن است که دو هزار و پانصد سال شاهنشاهی ایران دوام کرده تا به من رسیده است. از این رو است که دلبستگی به رژیم شاهنشاهی جزء منش و خوی مردم گردیده و البته تا هنگامی که خداوند بخواهد این رژیم کهنسال در این مملکت ادامه خواهد یافت.
- اگر در مدت سلطنتم در چندین مرتبه مواجه با خطراتی شدم که هر یک از آنها مسلماً میتوانست به استقلال این کشور خاتمه دهد و با تفضل خداوند معجزه آسا از راه تدابیری که به کار بسته شد بر هر یک از آن خطرها فایق آمدم، هیچیک از این مجاهدتها که شده به منظور حفظ منافع شخصی و ادامه سلطنت شخص خودم نبوده است. بخصوص در ششم بهمن اگر ما انقلاب سفید ایران را پیریزی و شروع کردیم این اقدام بزرگ برای ادامه سلطنت نبود، زیرا سلطنت من به خواست خداوند خود بخود ادامه پیدا میکرد.
- اقدام ما در ششم بهمن برای این مقصود بزرگ بود که ملت ایران را در صف مقدم و پر افتخار ملل راقیه و متمدن و پیشرفته جهان قرار دهیم. فکر کردیم چطور ممکن است به چنین هدف عالی برسیم؟ دیدم در مرحله اول باید تمام نقاط ضعف مملکتی و اجتماعی را که در اثر سه قرن انحطاط گریبانگیر این مملکت شدهاست و متأسفانه این دوره از انحطاط ما مصادف با ترقیات محیّرالعقول ملل مغرب زمین گردیده بود که با سرعت شگفتآوری تبدیل به ممالک صنعتی شده بودند، جبران کنیم.
- علل عقب ماندگی ما علاوه بر آن تصادف نامطلوب چند چیز دیگر نیز بود که میبایستی با قاطعیت تمام به آنها مواجه شویم و آنها را چاره کنیم: اولی سیستم فئودالیته و قرون وسطایی ارباب و رعیتی بود. دوم موضوع بلای خانمانسوز بیسوادی. سوم نشناختن شرافت ذاتی و واقعی زحمتکشان یعنی کارگران ایران، و موضوعات دیگری که هر کدام چون بنای پوسیدهای سد راه پیشرفت شده بود، و اگر ما میخواستیم به هر یک از این بناهای پوسیده یک بستی بزنیم و به اصطلاح آنها را وصله پینه بکنیم فایده نداشت، زیرا به هر صورت اینها محکوم به خرابی بودند، و دیر یا زود وظیفه داشتیم نه تنها آن بناهای پوسیده را از بیخ و بن براندازیم و جای آنها بناهای نوی بسازیم، بلکه بایستی بنیاد آنها یعنی اجتماع ایران را نیز بکلی پاک و هموار کرد و بر روی پیهای استوار و محکم و جدیدی آینده را بنیاد نهاد.
- ما این کار را در قسمت اصلاحات ارضی کردیم. شکل اصلاحات ارضی ایران اقتباس از طرف اصلاحات ارضی هیچ مملکت دیگری نبود. اصلاحات ارضی ما یک امر ابداعی خود ما و کاملاً ایرانی است. همچنین ایجاد سپاه دانش مولود فکر ایرانی است. سپاههای دیگری که تشکیل دادهایم نیز هیچیک از جایی به عاریت گرفته نشده است و ابتکار ایرانی است.
- ما نقاط ضعف جامعه خود را یکان یکان مطالعه کردیم و با هر چیزی که جنبه مخدّری داشت و در حقیقت برای جامعه مثل تریاک بود و موجب بروز حالت رخوت و سستی و بیکارگی و بی فایدگی در این مملکت میشد به پیکار برخاستیم و آن را به دور ریختیم.
- سه قرن خواب و فراموشکاری و بی حالی بس بود و دیگر نمیشد تحمیل کرد که روح رخوت و لاقیدی جامعه ما را هر زمان دست بسته تحویل حوادث و امواج خروشان جهانی بدهد.
- ما برای نوسازی جامعه ایرانی خودمان را به تقلید از مرامهایی که در دنیای امروز در بعضی نقاط جهان مرسوم شده است پایبند نکردهایم. در جهان امروز مرامهای مختلفی است مانند کاپیتالیسم، لیبرالیسم، سوسیالیسم، کمونیسم. ما خودمان را محدود و محبوس در محدوده هیچیک از این مرامها نساختهایم، برای اینکه هر یک از اینها نماینده افکار یک طبقه از طبقات کشورهای معینی است و هر کدام خود را روبروی آن دیگری قرار داده است. ما برای این مملکت و پیشرفت آن هر چیزی را که به نظرمان خوب آمد و امتحان خوب داده و از تجربه عملی مفید در آمده است از هر کجا که باشد با کمال میل قبول میکنیم. ولی اضافه بر تجربیات دیگران، ایرانی ملتی است که شش هزار سال تاریخ و تمدن دارد و اثار صنایع هفت هزار ساله آن در این سه ساله اخیر در سراسر دنیا به معرض تماشای عموم گذاشته شده است.
- مملکتی که این نبوغ روحی و اجتماعی و انسانی را داشته است قادر است برای خودش، برای سربلندی و ترقی خودش، راهی که بهتر از هر مرام دیگر باشد و با روحیه و خصایص اجتماعی او سازگار گردد و با خصوصیات ملی ما توافق داشته باشد پیدا کند.
- فکر میکنم راهی که ما در پیش گرفتهایم بهترین راه مطلوب و مناسب است. پس همانطور که گفتم ما برای رسیدن به چیزی یا جایی یا باصطلاح برای حفظ کلاه خودمان دست به این انقلاب نزدهایم. انگیزه ما در این اقدامات این بود که تا سر حد امکان و تا جایی که قدرت بشری اجازه میدهد و استعدادهای مان امکان میبخشد مملکت ایران و ملت ایران را به سوی پیشرفت و ترقی و تعالی پیش ببریم. از این رو پا به پای اقداماتی که در ششم بهمن انجام گرفت مرتباً به پیش میرویم و هیچگاه دنباله کار را رها نخواهیم کرد. ما میکوشیم اساس عدالت اجتماعی در این مملکت هر چه بیشتر مستحکم شود. بر اساس عدالت اجتماعی هر کس از مواهب این مملکت بیشتر متنعم است نسبت به این کشور بیشتر مدیون است. چنین اشخاصی میتوانند و باید دین خود را از دو راه به کشورشان بپردازند: یکی کوشش و خدمت بیشتر از لحاظ روحی و معنوی، دوم از راه مادی به نسبت منفعتی که از این کشور میبرند. هر کس باید به نسبت منفعتی که میبرد در تأمین خرج اداره کردن کشور شرکت کند و مالیات بپردازد. هر کسی که در رفاه بیشتری است وظیفه بیشتری دارد. افراد مردم هر چند این وظیفه خود را بهتر انجام دهند وسایل رفع اشکالات و گرفتاریها و احتیاجات مردمی که در رفاه کمتری هستند بیشتر و بهتر فراهم خواهد گردید. مثلاً کسی که آنقدر دارد که میتواند برای هر بیماریِ کوچک به بیمارستانهای مجهّزی که در این کشور است روزانه مقدار هنگفتی پول بدهد، یا فیالمثل برای هر سرماخوردگی فوراً سوار هواپیما شود و برود در ممالک اروپایی و مخارج کلانی برای اینگونه سفرها بپردازد، او باید مالیاتی بپردازد، تا از محل آن برای کسی که ندارد وسایل درمان و آسایش نسبی فراهم شود و اینگونه اشخاص از سرما یا از گرسنگی یا از یک تب معمولی یا از بیماریهای مزمن در کنج کوچهها جان نسپارند.
- عدالت اجتماعی بر مبنایی که گفتیم باید اساس کار مملکت ما بوده باشد و هیچ فردی در جامعه از حقوق اولیه انسانی محروم نباشد. نباید هیچ فردی در این کشور بواسطه نبودن بهداشت یا عدم وسایل مداوا از مرض تلف شود. برای این کار باید در همه جا درمانگاه داشته باشیم، بیمارستان داشته باشیم، و علاوه اینگونه خدمات بهداشتی و درمانی را با سپاه بهداشت خودمان تکمیل کنیم.
- نباید هیچکس در این مملکت از بیکاری و گرسنگی تلف شود. درست است که یک مملکت وقتی مترقی خواهد بود که در هیچ کارگاهی و در هیچ دستگاهی یک نفر اضافه بر آن حداقلی که برای چرخاندن سالم چرخ آن دستگاه لازم است نبوده باشد. اما اگر کسی بیکار ماند به آن بیکار تا زمانی که کاری به او نسپردهاند باید وجهی در ماه بدهند که بتواند شکم خود و عائلهاش را سیر کند.
- این شکل گردش کارها وقتی میسر است که کارخانههای ما مطابق آخرین اسلوب مدیریت در کشورهای مترقی اداره بشوند. اگر ماشین آلات آنها به آخرین سیستم تبدیل شد، آنوقت است که کارخانه میتواند به کارگر ایرانی ماهر و متبحّر همان حقوق را بدهد که کارگران ماهر در کشورهای خارجی میگیرند.
- آنوقت ممکن خواهد شد تشکیلاتی باشد که چون کارگر در آن تشکیلات وارد شد از حقوق خوب خود ماه به ماه وجوهی بپردازد و کارفرما نیز وجوهی بر آنها بیفزاید که اگر خود کارگر یا خانوادهاش بیمار شدند آنها را معالجه کنند و هنگامی که پیر شد حقوق بازنشستگی بگیرد و اگر احیاناً بیکار شد حقوق بیکاری به او بدهند.
- اینگونه تأمینها تنها منحصر به کارخانهها نیست. باید در همه شئون کشور این قبیل تأمینها متداول شود و گسترش یابد. مثلاً خود شما صنف کامیون دار باید همین تشکیلات را در آتیه دارا شوید و تمام این پیشبینیها بشود. باید فکر کنید وقتی پیر شدید، وقتی دیگر قادر نیستید این کامیونهای چند تُنی را در پیچ و خم جادههای کوهستانی ایران برانید، شما هم باید در آن موقع در خیال راحت در خانه خود بنشینید و حقوق بازنشستگی بگیرید و آرام زندگی کنید، و نیز در حال توانایی اگر احیاناً بیکار شدید حقوق ایام بیکاری بگیرید. باید تشکیلاتی پدید آید تا شما را صاحب خانه سازد.
- زارع ایرانی و همینطور سایر اصناف مملکت و تمام طبقات زحمتکش مملکت باید از اینگونه تأمینها برخوردار باشند. راه ترقی ما به جز این مقصود عالی هیچ هدفی نباید دارا باشد. لیکن اگر بخواهیم جامعه خود را به این سر حد رفاه و کمال برسانیم مسلماً چنین کارهای بزرگی یکروزه و دو روزه انجام شدنی نیست. اما هر روزی که این مقاصد عالی آرمان فرد فردِ ما باشد مسلماً در اسرع وقتی که امکان داشته باشد به مقصود خود خواهیم رسید.
- حال ببینیم چرا انجام این کارها برای ما آسان تر است؟ برای اینکه انقلاب ما چون از بالا آغاز شده است منافع تمام افراد کشور را در نظر میگیرد. هر کاری که ما میکنیم بر مبنای در نظر گرفتن منافع اکثریت ملت ایران است، و در عین حال نفع مشروع و عادلانه تمام افراد این مملکت از هر طبقه که باشند در این است که ما بتوانیم زودتر به این هدفها برسیم. ما برای رسیدن به هدفهای خود در عین حال که از تجارب دیگران استفاده میکنیم به نبوغ ایرانی تکیه داریم تا هر چه زودتر به آرمانهایی که گفتم برسیم.
- اگر بخواهم در این جا به تمام جزئیات امور وارد شوم و بهترین راه اصلاح را برای هر طبقه نشان دهم صحبت به درازا خواهد کشید، ولی باید بدانید که هدف غائی ما این است که هر ایرانی در حدود قانون صاحب خود و آقای خود باشد و آزاد و مستقل زیست کند. منظور از اینکه هر ایرانی که آقای خودش باشد و آزاد و مستقل باشد، آن است که زندگی اش بهتر و مطمئنتر گردد.
- امروز در دنیا حوایج زندگی را همین تعاونیها تأمین میکنند. نیروی هیچکس به تنهایی با نیروی این تعاونیها و تشکیلات اجتماعی برابر نیست. هیچکس به تنهایی نخواهد توانست برای خودش همه این چیزهایی را که گفتم آماده سازد، در صورتی که همین شخص وقتی وارد این تعاونیها گردید همه اینگونه کارها را برایش انجام میدهند و وسایلی را که در زندگی لازم دارد برایش فراهم میکنند. همینطور است روش کارها در همه شئون دیگر زندگی.
- پس اساس دورنمایی که ترسیم میکنیم چیزی است که از دیدگاه اجتماعی، از لحاظ رژیم، از لحاظ آرمانی، آینده این ملت و مملکت را تأمین خواهد کرد. ما سعی خواهیم کرد بهترین چیزهایی را که در دنیا وجود دارد به مملکت خود بیاوریم و حتی آنها را مطابق خود و مذاق ایرانی هماهنگ و بهتر کنیم و در اختیار شما بگذاریم. بدیهی است در حدود عدالت اجتماعی و در پرتو گسترش آن، رفاهیت شما بوسیله قوانین مترقی مملکتی و این تعاونیها تأمین خواهد شد.
- ما برای حفظ چنین مملکتی که این امکانات را به شما میتواند بدهد همه نوع کوشش و مجاهدت به عمل می آوریم. موقعیت ایران در جهان امروز به مرحلهای رسیده است که باعث افتخار شما است، ولی بدانید به همان نسبتی که به خواست خداوند ما پیشرفت میکنیم متأسفانه هستند حسودانی که چشم دیدن این پیشرفتها را ندارند و جسارتهایی از آنان از روی حسادت سر میزند. گون اینکه اینگونه جسارتها کوچکترین تأثیری در پیشرفت ما و زندگی ما ندارد، ولی این نغمههای شوم را نیز نمیتوان بکلی نادیده گرفت.
- من میدانم که در روح و قلب شما چه احساساتی در غلیان است. میدانم با چه نظر تحقیرآمیزی به کسانی که به کشور شما و مقدسات شما جسارت میکنند نگاه میکنید و نیز چند نفری را که ستون پنجم آن حسودان و دشمنان ایران شده بودند با چه دیدهای میبینید. من میدانم که دشمنان این مملکت چه از خارج و چه در داخل اگر در برابر دیده شما ظاهر شوند چه رفتاری با آنان خواهید کرد. میدانم که نگاه های تنفرآمیز و خشم آلودتان آنها را ذوب خواهد کرد. معهذا باید هرگونه پیشبینی لازم را از حالا بکنیم تا هیچوقت در تاریخ زندگی خویش روزی پشیمان نشویم و دست بهم نمالیم و نگوییم اگر قبلاً پیشبینی میکردیم این ضرر کوچک را نیز نمیدیدیم.
- این است که باید علاوه بر پیشرفت داخلی و برقرار ساختن عدالت اجتماعی، برای دفاع از منافع ایران و حفظ سرحدات کشور پیشبینی لازم را بکنیم. با اطمینان و اعتمادی که به عنایات دائمی خدای بزرگ و وطن پرستی و نبوغ ایرانی داریم مسلماً با روحی محکم و ارادهای خلل ناپذیر به سوی آینده درخشان پیش خواهیم رفت.