مذاکرات مجلس شورای ملی ۳ بهمن ۱۲۸۵ نشست ۳۴
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نخست | تصمیمهای مجلس | قانون اساسی مشروطه |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نخست |
مذاکرات مجلس شورای ملی ۳ بهمن ۱۲۸۵ نشست ۳۴
مذاکرات دارالشورای ملی پنجشنبه نهم ذی حجه الحرام ۱۳۲۴
ابتداء انعقاد مجلس صورت مذاکرات روز سه شنبه قرائت شد پس از آن شرحی که سپهدار در خصوص واقعه (تنکابن) نوشته بودند قرائت شد.
شرح این واقعه این است که جماعتی از این علما و طلاب و سایر اهالی تنکابن اجماع نموده در مجلس و باولیاء ملت و دولت متظلم شدهاند که امیر اسعد پسر سپهدار شیخ محمد نامی از علماء تنکابن را به جریمه اینکه بموجب احکام صدارت عظمی و علماء اعلام در خصوص انتخاب وکلای آنجا اقدامات کرده را از حکومت اقدام وجد در اینخصوص را درخواست نموده چوب زده و توهین نموده و جمعی دیگر از محترمین آنجا را نیز چوب زده و بعضی را ریش بریده و توهین کرده است.
لهذا محض این اقدام شنیع و سایر تعدیات و اجحافاتیکه در مدت حکومت این خانواده در تنکابن بر اهالی آنجا وارد آمده مجازات و عزل امیر اسعد و قطع ید ریاست این خانواده و حقاق حقوق اهالی آنجا را خواستار شدهاند.
مضمون جواب سپهدار این بود که شما از آقا میرعماد که رئیس متظلمین است سوال کنید که چرا پارسال پدر و برادرت سر آقا شیخ محمد ریخته و او را کتک و صدمه زدند و من در رفع آن غائله جلوگیری و اقدامات کردم.
درخصوص احضار و تحقیق در اینباب هر چه مجلس تصویب کند اطاعت میشود تلگرافی هم دراین خصوص امیرسعد بسپهدار مخابره کرده و لفاً فرستاده شده بود مضمون آن این بود که آقا شیخ محمد بعضی هرزگیها کرده و ریش و سبیل تراشیده ودر مقام این بود که دو سه نفر ارمنی را اخراج ند منهم حسب التکلیف جلوگیری نموده و مانع شدم و اینکه شکایت کرده که آقا شیخ محمد را برای اقدام در امر انتخاب چوب زده و ریش تراشیدهام تماماً دورغ و بی اصل است.
آقا سید حسین – عریضه که در این خصوص بصدارت نوشته بودکه آخوند ملامحمد شخص نکره ایست و به مجازات شرارت و هرزگی که کرده بود چوب خورده مکذب این تلگراف است این تلگراف بعد از آن عریضه بی جا و کذب و انکار بعد از اقرار است خود این شخص اولا اقرار بوقوع این امر کرده و حالا انکار میکند اینها جواب نمیشود.
صدیق حضرت – این تلگراف از پسر سپهدار است که طرف دعوی است و مناط اعتبار نیست.
آقا میرزا طاهر – اگر این آخوند ملامحمد آدم نکره و آخوند هرزه است سپهدار نوشته بدهد که نوشته و قبالجات املاکی که تاکنون بخط و مهر این شخص خریده باطل باشد.
آقا سید حسین – بر فرض آقا میرعماد دشمنی داشته و در طائفگی نزاعی شده چه ربطی دارد و این چه جوابی استکه در اینموقع میدهد.
رئیس- یک نکته است که باید همیشه ملاحظه شود و آن اینست که در هر امری اولا باید تحقیقات اولیه بعمل بیاید بعد رسیدگی بشود حالا ما نمیخواهیم بگوییم شرحی که سپهدار نوشته صحیح است ولی چنانچه دیروز درخصوص تشکی سیدیکه تظلم میکرد که برادرم را پسر سپهدارکشته سه نفر را معین نموده و تحقیق این امر را بعهده آنها محول کردیم و تمام روز گذشته را مشغول تحقیق و کشف این مطلب بودند در اینخصوص هم باید کاملا تحقیقات بشود کلیه باید در هر امری بطور تحقیق رسیدگی کرد اظهارات طرف را نمیتوان سند قرار داد.
حاج محمد اسمعیل آقا – بعدها باید در کلیه امور در کمال صحت و دقت رسیدگی کرد و نبایدهیچ ملاحظه از هیچ طرف بشود معنی رسیدگی اینست که ملاحظه در بین نباشد.
آقا سید حسین – هیچ تحقیق بهتر از اقرار طرف نیست که خودش نوشته ملا محمد نکرده بود بجهت شرارتی که کرده بود چوب خورد.
حاج محمد اسمعیل آقا – شاید خواسته ارامنه را بیرون کند و افساد نماید و اسباب تحریک شده و فتنه برپا کند واز او جلوگیری شده است. در اینگونه امور نباید بدون تحقیق اقدام نمود و طرف هم اقراری نکرده.
آقاسید حسین – در این خصوص به حجه الاسلام شرحی نوشتهاند ایشان هم بصدارت عظمی دادهاند از طرف صدارت هم جوابی رسیده که میگویند آقا شیخ محمد آدم هرزه بود و تنبیه شد.
حسنعلی خان – این تلگراف که از خود او است سند تبرئه او نمیشود البته او منکر است و قول منکر سند نیست.
آقا میرهاشم – کار نداریم باینکه آقا شیخ محمد نکره یا غیر نکره است هر چه هست مسلمان برادر دینی ما که هست البته باید تحقیق و رسیدگی شود بلطایف الحیل و زبان چرم ونرم نمیتوان حق مردم را ضایع و بدلخواه رفتار کرد.
آقا میرزا محسن – راه رسیدگی چیست؟
وثوق الدوله – آقای آقا سید محمد تقی از محترمین علما و از اهالی تنکابن هستند خوبست ایشان چند نفر از موثقین اهالی تنکابن را معین کنند که تشکیل مجلسی نموده آقا شیخ محمد و پسر سپهدار را حاضر کند و رسیدگی نمایند (جمعی این ترتیب را تصدیق نمودند) رئیس- نمیتوان اینگونه مطالب را اخفا کرد و نمیشود استخبار نموده که این شخص آخوند مکتبی یا نکره بوده البته مطلب معلوم خواهد شد.
سعدالدوله – جمع کثیری از آقایان طلاب اینجا متشکی و متحصنند و میگویند ما ازا اینجا نمیرویم تا بعرایض ما رسیدگی شود باید بوسیله تلگراف پسر سپهدار را احضار نمود بعد طرف هم با بینه خود حاضر شود ودر اینجا رسیدگی شود.
حاج سید نصرالله – همانطور که وثوق الدوله گفتند خوب است.
(بعضی گفتند بدون احضار آنها نمیتوان رسیدگی نمود.)
سعدالدوله – اینجا بگوشم رسید که میگویند باین طور نمیشود تحقیق بعمل بیاید و اسباب اعمال غرض میشود و بمطلب رسیدگی نخواهد شد باید طرفین بطهران بیایند و باید اول پسر سپهدار بیاید زیرا با ملاحظه و ترسی که مردم دارند تا او آنجا است کسی جرئت حرکت ندارد بعد از آمدن او طرف هم با شهود و بینه خود حاضر شود دراین صورت خوبست همینطور بنویسند. آقایان طلاب مطلع باشید که بنابراین شد که از طرف دولت تلگراف شود پسر سپهدار حاضر شود وبعد هم تلگراف کنند آقا شیخ محمد با شهود خود حاضر شود تا بقانون شرع تحقیق و سیدگی بعمل بیاید. من از وضع این مجلس و بیترتیبی نطقها خیلی دل واپسی داشتم دیروز وزرا اینجا حاضر بودند دیگر ماشاءالله چه عرض کنم۰۰
(در اینموقع آقا میرعماد بمجلس اظهار کردند که ما میگوییم امیر اسعد خیلی حاکم عادل باذل کاملی است چنانچه بنایب السلطنه و صدر اعظم عرض کردیم که ایشان بهیچوجه در تنکابن مصدر تعدی و ظلم و خرابی واقع نشدهاند و تنکابن را مثل ممالک فرنگ آباد کردهاند بنابراین خوبست ایشان را مأمور بستن سد رود هیرمند و اهواز و سایر آبادیهای مملکت بکنند واز این راه سال مبالغی بدولت نفع عاید دارند چنین وجود کافی حیف است مهمل و معطل بماند!)
سعدالدوله – اگر اینطور وجود کافی و لایقی است ایشان را همین جا نگاه میداریم که مجلس را مرتب و منظم کند. در هر صورت باید از قانون شرع تخطی و تخلف نشود. حالا همین طور که مقرر شد عیبی ندارد.
آقا شیخ حسین – در خصوص امری که ما سه نفر مأمور تحقیق بودیم با آقا شیخ اسمعیل که نزد جناب سعدالدوله است برای تحقیق نزد طبیب روسی رفتم.
سعدالدوله – باید این مطلب راپورت نوشته و بدهید بخوانند.
رئیس- راپورت آن نوشته شده لیکن چون قدری ناتمام بود گفتیم پس از اتمام بیاورند بمجلس ولی فعلا بطور اجمال این مطلب مذاکره میشود.
آقا شیخ حسین – این که گفتند چهارصد تومان طلب داشته بعد از تحقیق معلوم شد بی اصل بوده مسئله چوب خوردن هم دروغ بوده از زهر دادن هم چیزی نفهمیدیم آقا شیخ اسمعیل هم همه جا همراه ما بوده آنچه میان خودو خدا فهمیدیم این است که طبیب گفته این شخص مسموم بوده.
سعدالدوله – آقا شیخ اسمعیل هم همین طور میگفت
آقا سید مهدی – کسیلکه بعیادتش رفتته بود میگفت آثار سمی در وجودش بوده. آقا سید محمد مجتهد – ابتدا چیزی که از همه لازم تر است نظم وترتیب مجس است این مجلس بطوری که ما میخواستیم منظم نیست. بلکه اسباب مضحکه است و خارجیها از این ترتیب بما میخندند مجلسی که ما میخواستیم اسباب سعادت ابدی مملکت وترقی وسرافرازی ملت باشد اینطور نیست مجلسی که نتواند داخله خود را منظم کند چه مجلسی است.
حاج سید آقا – ترتیب بلیط برای اینکه تماشاچیها شلوغ نکنند خوب بود.
آقا ملاحسن – تماشاچی بشما چکار دارند و بهیچوجه مانع از کار شما نیستند.
آقا میرهاشم- باید ترتیب صحیحی داده شود که کار پیش برود.
سعدالدوله – مقصود آقا این استکه آمدن و نشستن و رفتن ترتیب و نتیجه داشته باشد.
آقا میرزا سید محمد – این مجلس در این چند ماه که تشکیل شده چه کاری از پیش برده شد میگویید وزراء حاضر شوند آخر کار ما نظم وترتیبی ندارد که آنها ملزم بحضور باشند میگویند همراهی ندارند کدام مسئله به نتیجه رسیده و حکم صادر شده که آنها اجرا نکردهاند.
سعدالدوله – این مسئله اینجا پیشرفت ندارد برای اینکه هر یک از وکلاء برای خود شخصی هستند دارای شأن و رتبه نباید بایشان بطور تحکم گفت که باید باین ترتیب عمل کنید وقتی مطلبی گفته میشود باید هر یک تکلیف خود را بدانند و بهمان عمل کنند رئیس چه کند چه قدر میتوان گفت.
حاج سید نصرالله – شما میگویید کدام حکم صادر شده که وزراء اجرا نکردهاند من میگویم اگر وزراء موافقت دارند چرا بمجلس حاضر نمیشوند تا هیئت وزراء حاضر نشوند پیش نمیرود مجلس که قوه اجرائیه ندارد ما تاکنون گمان میکردیم وزراء با ما همراهند حالا فهمیدیم که بهیچوجه همراهی ندارند.
سیدالحکماء – سه دفعه لایحه بوزارت خارجه نوشته جواب نداده و حاضر نشده در اینصورت چگونه همراهند.
سعدالدوله – صورت کنترات پستخانه و ضرابخانه رادادند؟ و آخر دراینباب جواب دادند یا خیر؟ و اگر دادند چه شده.
صدیق حضرت – بعضی را جواب دادند.
سعدالدوله – چه جواب دادند صورت کنترات را دادند؟
صدیق حضرت – صورت کنترات نزد وزارتخارجه نبود.
سعدالدوله – در وزارتخارجه نیست پس کجا است نمیتوان سند را مخفی کرد این مسئله با وزارتخارجه است.
سیدالحکماء – این نوشته را وزارتخارجه بدهد.
صدیق حضرت – وقتیکه باو ندادهاند و نزد او نیست چه چیز را بدهد هر وقت قانون نوشتید وزیر خارجه مسئول است که اینگونه اسناد را ضبط نموده و در موقع بدهد.
سعدالدوله – قانون کدام است قانون اینست که وزارت خارجه اسناد خودش را خوب نگهدارد و حفظ کند.
آقا سید حسن تقی زاده – تمام وزراء با مجلس مخالفند وزیر امور خارجه بیشتر از همه مخالفت دارد تاکنون به مجلس نیامده و جواب مساعد هم ندادهاند.
سعدالدوله – وزیر خارجه آدم عاقلی است میداند اگر بیاید به مجلس از او سوالاتی میشود که جواب آنها را ندارد باین جهت نمیآید.
حاج سید نصرالله – با اینکه اینها مخالف با مجلس هستند و حق مجلس را ضبط کردهاند چرا بمجلس بیایند معلوم است ابداً راضی بپیشرفت این مقصود نخواهند بود.
آقا میرزا سید محمد – اینکه بنا بود کار را در مقابل پول ندهند پس چرا مناسب و مواجب میدهند و پول میگیرند.
سعدالدوله – در مملکت ما نمیتوان این مطلب را گفت ما هنوز قانون رشوه نگرفتن را ننوشتیم اول مطلب قانون ما این مسئله است که نباید رشوه گرفت و تا این مسئله در قانون نوشته نشده جواب میگویند که شما هنوز قانون این مطلب را ننوشتهاید دیگر اینکه اگر بگوییم کار برای شخص است نه شخص برای کار باید بشخص قابل کافی کار داد بشما میگویم که هنوز قانونی ننوشتهاید در این صورت چه جواب بگوییم.
حاج سید نصرالله – گمان نکنند که این فرمایشات شما راجع بشخص است و بکسی برمیخورد.
سعدالدوله – شما هیچ ملاحظه نکنید و عذرخواهی از طرف من نکنید من آن میرزا جوا خان سعدالدوله نیستم من وکیل از جانب سی کرور نفوسم باید آنچه حق من است بگویم میگویند اگر من بیرون رفتم بواسطه خوشآمد گویی برای من رقعه بیاید نه من آن نیستم آنچه هست میگویم.
حاج سید نصرالله – مقصود من این است که مطلب باید کلیت داشته باشد.
آقا سید حسین – بدون ملاحظه بایست صحبت کرد وکلای مجلس باید بگویند که سلطنت ما مشروطه است رشوه نباید گرفته شود مالیات بی جهت نباید کم یا زیاد شود عزل ونصب حکام نباید بدون تصویب و اطلاع مجلس باشد. وزرا هم حق خودشان را بدانند و کار منتهی نگردد بجائی که نبایست منجر شود.
آقا شیخ حسین – سلطان ما که بحمدالله کمال همراهی را با ملت دارد.
آقا سید حسین – پانزده شاهی حقوق صندوق را چرا بدون تصویب مجلس بخشیدند صحت هر عملی منوط بامضا و تصویب مجلس است عزل و نصب حکام و عمل مالیه بایست با تصویب مجلس باشد چرا با اینکه شاه ما کمال همراهی دارند این مطالب بدون اطلاع و تصویب مجلس صورت پذیرد.
سیدالحکما - کنترات قزاق خانه را بایست فهمید که سالی دویست و هشتاد هزار تومان که از دولت میگیرند چه کرده و میکنند اینها همه ضرر دولت و ملت است چرا رسیدگی و تحقیق نمیشود و قواعد مسئولیت بعمل نمیآید.
آقا سید حسن تقی زاده – میبینم در این روزها دکان داد و ستد باز است و بازار خرید و فروش منصبها بارواج، مناصب است که میخرند و میفروشند شانزده هزار تومان گرفته و مخزن را دادند فلان قدر را گرفته و فلان کار را دادند حالا من اسم نمیبرم و نمیترسم از اینکه اسم ببرم سابق گفتم که باید این امور توقیف باشد.
سعدالدوله – آنچه شما میگویید من بهتر و بیشتر میدانم لکن نه از اینجهت که علم من بیشتر است بلکه از باب اینکه در ادارات دولتی زیاد بودم از این جهت تجربه واطلاعم در این باب زیادتر است رأی گفتن چه فایده دارد.
آقا سید محمد تقی – این مطلب که میخواهم عرض کنم محض تملق و خوش آمد نیست بطور یقین وجود مقدس شاه خیلی مساعد و همراهند چنانچه شرحی که آقا سید عبدالله درخصوص واقعه تنکابن وامیراسعد بصدارت نوشته و صدارت هم بحضور همایونی عرضه داشتهاند دستخطی که در اینخصوص صادر شده حاضر است میخواهید خوانده شود.
(دستخط شاه را قرائت نموده وخلاصه آن این بود که باید امیراسعد را حاضر کرده و پس از رسیدگی مجازات دهند).
آقا سید محمدتقی – در صورتیکه پادشاه اینطور همراهی و مساعدت تامه دارند چرا وزرا نباید همراه باشند؟
حاجی محمد اسمعیل آقا – این مسئله ربطی بعوالم اهل مجلس ندارد.
حاج سید محمد – وزیر دربار معین شد؟
حسنعلی خان – این مسئله از وظیفه مجلس خارج است.
آقا ملاحسن – چرا؟ باید بتصویب مجلس باشد.
آقا میرزا ابوالحسن خان – باید وزرا معرفی شودند و مجلس آنها را سمت خودشان بشناسد مجلس باید بشاه عرض کند که وزرا دربار خود را معرفی فرموده و معین فرمایند و پس از معرفی همه روزه خود یا معاونشان در مجلس حاضر شوند.
سعدالدوله – مطلب همین است باید وزرا معرفی شوند قانون اساسی دوات تغییر کرده است باید نوشت که وزرا را بمجلس معرفی کنند.
آقا سید حسین – باید نوشت تا بدانند که وزراء مسئول باید در مجلس حاضر باشند و بدانند که برحسب مشروطیت کارها باید بتصویب مجلس باشد تا کی باید بمسامحه وتعلل صرف وقت کرد.
سعدالدوله – عقیده من این است که وزراء مسئول را بشما معرفی نخواهند کرد زیرا مسیونوز یکی از وزراء مسئول است و او را بمجلس معرفی نخواهند نمود دولت در این میان گیر افتاده است و این دردی است بیدرمان که آناً فآناً شدیدتر میشوداینکه گفتید چه حکمی صادر شده که جواب ندادهاند آنچه درخصوص گمرک و پستخانه نوشته شد جواب آنها چه شد.
آقا میرزا ابوالحسن خان – فرمایش شما منکری ندارد ولی اولا باید از شاه معرفی وزراء را درخواست کرد وقتیکه مسیونوز را بوزارت گمرک بما معرفی کردند ما قبول نمیکنیم.
سعدالدوله – افسوس و حیف که شما روزنامههای خارجه را نمیخوانید بعضی از آنها نزد حاج محمد اسمعیل است نوشتهاند وقتیکه بلجیکیها بایران رفتند ابداً مردم آنجا از مجلس و مشروطیت چیزی نفهمیده بودند بلجیکیها ایران را آباد کردند مسیونوز این مجلس را برای آنها گرفت فقط سعادت و شرفی هم که برای ما بود در روزنامهها باسم خود قلم میدهند هشت سال است که در ایران سلطنت میکند مسیونوز مرا فروخت و هم او رشوه میدهد و نمیگذارد دولتیان با ما همراه باشند پریشب نظامنامه سنا را قرائت نموده و دادند مسیونوز تصحیح کند بصحه برسانند ملاحظه کنید یکنفر گمرکچی باید در مملکت ما مصحح نظامنامه مجلس سنای ما باشد من نمیدانم چه بگویم.
حسنعلی خان – آنهم چه گمرکچی که درمملکت خود سالی صد تومان مواجب داشت.
آقا سید حسن تقی زاده – من هم شنیدم که قانون نظامی را بیکنفر روسی دادند که بنویسد.
آقا میرزا ابوالحسن خان – صحیح میگویید ولی معرفی وزرا لازم است باید خواست.
سعدالدوله – وزیر امور خارجه اگر بمجلس آمد من از او سؤال خواهم کرد که اغتشاش سرحد عثمانی را چه باعث شد و بگردن مسیونوز مدلل خواهم داشت که بیرق شیر و خورشید ایران را که اعراب خواباندند او محرک و باعث بود و همچنین اگر مسیو نوز نبود تجار بحضرت عبدالعظیم متحصن نمیشدند و اگر آنها متحصن نشده بودند شاهزاده عین الدوله کینه آنها را در دل نمیگرفت واگر او اظهار عداولت نمیکرد اینطور مخامصه در بین نمیآمد و کار بدین جا نمیکشید تمام اینها را مسیونوز باعث است لیکن از این حیث بایست از مسیونوز متشکر بود.
سیدالحکما - اشکالات زیاد است باید آنها را رفع کرد واصلاح نمود.
سعدالدوله – شاهزاده عضدالدوله در قراداغ حکومت داشت شخصی ازدست تفنگدار او عارض شد شاهزاده شروع کرد بنفرین کردن. شخص عارض برگشت برود شاهزاده گفت کجا میروی گفت میروم پیش مادرم او بهتر از شما نفرین میکند، حالا اینها همه نفرین ا ست که گفته میشود.
آقا میرزا ابوالحسن خان – نتیجه چه شد؟
حسنعلی خان – باید نتیجه گرفت صرف گفتن چه حاصل دارد؟
حاجی بحرالعلوم – آقایان چیزی نوشتهاند قرائت میشود.
(در این موقع مکتوبی از طرف صدارت آمده بود که فردا روز عید طرف عصر برای جشن ولیعهدی احمد میرزا رئیس با شش نفر از وکلای مجلس حاضر بشوند).
سعدالدوله – بنا بودآقایان از طرف خودشان بنویسند نه از طرف مجلس بطوریکه مجلس هیچ مداخله نداشته باشد.
آقا سید محمد تقی – عقیده من این است که در اطاق خصوصی خوانده شود.
سعدالدوله – بماند تا در اطاق خصوصی قرائت شود.
آقا سید حسن – در باب وزرا مسئول مسلم است که اگر معرفی بکنند مسیونوز را معرفی خواهند کرد ولی بگذارید معرفی بشوند.
سیدالحکما – سؤالی دارم اگر شخصی را سلطانی مرجعیت کاری بدهد و قراری داده شود آیا بعد از فوت آن سلطان قرارداد بر هم نخواهد خورد.
(گفتند خیر مگر خیانتی از او معلوم شود).
معمار باشی- آیا ممکن است که یک کاری که برای دولت و ملت فائده دارد انجام بدهید و بعد شروع بکار دیگر بکنید.
آقا سید حسین – آن مسئله را چه گفتید چه جشن ولیعهدی است که مجلس هیچ از این ترتیب مسبوق نیست در تاجگذاری که بمجلس اطلاعی ندادند و همچنین در امورات دیگر حالا در جشن ولیعهدی دعوت میکنند من میگویم اهل مجلس نروند هر کس هر چه رأی دارد بگوید.
آقا میرزا ابوالحسنخان – تعیین ولیعهد با کیست اگر بقانون اساسی با سلطان است که البته هر کس را صلاح میدانند تعیین میکنند واگر با مجلس است آنهم معلوم باشد این مطلب را باید بدانیم.
اسدالله میرزا – مگر تا حال نمیدانستید در خانواده قاجاریه ولیعهدی بورانت است و از طرف مادر هم باید شاهزاده باشد.
آقا شیخ حسین – بشرط اینکه با قانون اساسی ومجلس همراهی داشته باشند.
آقا سید حسین – غرض این نبود که این مطلب با مجلس است گفتم آنوقت در تاجگذاری بمجلس خبر ندادند حالا چطور شد دعوت میکنند. (گفتند در آن فقره صد راعظم عذر خواسته بودند).
آقا سید محمد – این منافاتی با هم دارد اگر یک مورد سهوی شد باید گفت چرا در این مورد دعوت کردند این سخنها بی ربط است.
آقا سید عبدالله – شمامطالبه حقوق خودتان را بکنید و فکر کار باشید اینها مطلبی نیست.
سعدالدوله – این که آنوقت چرا دعوت نکردندوحالا کردند این دلیل موجهی نیست.
آقا سیدحسین – اغلب در این مطلب رأی خود را پوشیده میدارند.
معمار باشی- هیچکس پوشیده نمیدارد و رأی خود را اظهارمیکند.
سعدالدوله – پس خوب است قرعه بکشند.
آقا سید عبدالله – قرعه برای رفتن شش نفر حق دارید ولی اصل رفتن را نباید رأی بگیرید.
آقا مشهدی باقر- یک وقتی سهو میشود دولت و ملت یکی است چرا نمیروند البته باید رفت.
آقا سید حسین – از یکنفر که نمیشود ایشان با من مخالفند باید رأی بگیرید.
رئیس- در خصوص دعوت فردا هر کس رأی دارد ورق سفید بدهد و هر کس رأی ندارد ورق سیاه (بعدازقرعه اکثریت آراء برفتن شد).
سعدالدوله – جناب آقای حاجی سید نصرالله شرحی در خصوص آن جوان بمن نوشته بودند پدرش در اینجا متظلم است چه طور شد و چه گذشت؟
حاجی سید نصرالله – نمیدانم خیلی مطلب اهم است جناب حاج شیخ الرئیس مسبوق هستند حاج شیخ الرئیس گفت که همان شب از مجلس رفتم پیش وزیر مخصوص و گفتم که باید طرف بمجازات برسد جواب گفتند من خواستم که او را مجازات بدهم حاج سید باقر توسط کردند و نگذاشتند.
حاج سید باقر- خیر من توسط نکردم پدر او گفت بگویید مرا رها کنند باو هر کاری میخواهند بکنند من توسط پدرش را کردم.
آقا سید مهدی – باید بقانون شرع او را مجازات کرد حالا که اقرار کرده است (گفتند باید تحقیق کرد).
حاج سید نصرالله – مطلب قطعی است حاجت بتحقیق نیست.
آقا میرزا سیدمحمد مجتهد – میگوینداین اثری که در طرف موجود است اثر چوب است که استعمال کردهاند این مطلب دیگری است.
حاج سید نصرالله – چوب یا غیر چوب هرچه بوده است باید بمجازات برسد.
آقا سید مهدی – همراهی نکردن وزراء درهر مورد باعث خرابیکار است ما حاضر نبودیم که وزیر مخصوص مثل سایرین باشد شهر خیلی بی نظم و مشوش است دیشب گذشته جناب حاجی لسان که از بستگان آقا است اگر نبود و آن طفل سید را خلاص نمیکرد نزدیک بود که او را بکشند و کسی هم جرئت نداشت پیش برود.
سعدالدوله – اگر حکومت شهر مختص بوزیر مخصوصا بود عیبی نداشت ولی اختصاص باو ندارد.
آقا ملا محسن – منزل ما نزدیک بخانه یکنفر ارمنی است فراشها و قاطرچیها مست از آنجا بیرون میآیند و عربده کشیده هرزگی میکنند.
سعدالدوله – این کارها با وزیر مخصوص نیست با وزیر داخله است او باید ترتیب و تنظیم بدهد ولی فایده ندارد این مثل تفنگدار عنصرالدوله است.
آقا سید مصطفی – همین طور علانیه مال مردم را روز روشن در بازار میبرند پریروز از دکان سمساری لحافی را دزدیده بودند با هزار مشقت گرفته شد همچنین یک کله قند از دکان عطاری برده بودند در بازار پای قایق که این غلامهای جدید اموال مردم و عابرین را میبرند هیچکس جرأت حرف زدن ندارد.