مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۱ بهمن ۱۳۵۱ نشست ۸۸
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری بیست و سوم | تصمیمهای مجلس | قوانین برنامههای عمرانی کشور |
مذاکرات مجلس شورای ملی
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز ۱۱ بهمن ۱۳۵۱ نشست ۸۸
فهرست مطالب:
جلسه فوق العاده ساعت نه صبح به ریاست آقای عبدالله ریاضی تشکیل گردید
۱- قرائت اسامی غائبین جلسه قبل
رئیس – اسامی غائبین جلسه قبل قرائت میشود. (به شرح زیر خوانده شد)
غائبین با اجازه – آقایان:
اوحدی- مهندس احتشام شهیدی- مهندس اسدی لنگرودی- مهندس بدیعی- دکترتوانا- دکتر جزایری- دشتی- دکترراد- دکترعسگری- فروتن- فهیمی- کسرائی- دکتروزیری- دکتروفا- دکتر متین- نیک پور- دکتروحیدنیا- دکتر فضل الله صدر- خانم زاهدی- خانم طالقانی.
غائب بی اجازه- آقای
مهندس عطائی
غائبین مریض- آقایان:
بختیاری پور- مهندس عنایت بهبهانی- پروین- پیمان- دولو- دکتر صالحی- فرنود- دکتر کفائی- دکتر مشایخی- مهرزاد- اخلاقی- خانم اسدی- خانم ضرابی.
ادامه مذاکره در گزارش شور اول کمیسیون برنامه به لایحه برنامه عمرانی پنجساله پنجم.
رئیس- وارد دستور میشویم کلیات لایحه برنامه عمرانی پنجساله پنجم مطرح است آقای رابد تشریف بیاورید.
رامبد- جناب آقای رئیس، همکاران محترم دیروز در شروع بحث لایحه برنامه عمرانی پنجم بطور کلی مطالعه فهرست واری از علت برنامه ریزی اساس برنامهها اصول لازم برای اجرای برنامهها و بعد هم ارزیابی و نتیجه گیری برنامه هائی که تاکنون انجام داده بودیم خاصه در دهه شصت مسیحی رسیدیم به آنجا که امروز در مملکت ایران با امکاناتی که بست آوردهایم درمقابل چه اشکالاتی چه خطراتی چه احتیاجاتی قرار داریم یا ممکن است قرار بگیریم یا دیگران در سایر نقاط دنیا که در حال رشد و توسعه هستند قرار گرفتهاند ما بدون آنکه مستقیما یا شدیدا مواجه با این اشکالات باشیم غافل از احتمال خطر هم نباید باشیم (احسنت) اولین مطلب موضوع قیمت هاست آنچه که در دهه گذشته رشد و پیشرفت اقتصادی ایران را درخشان تر و سالم تر مینمود به سبب این بود که با افزایش قیمت با ازدیاد هزینه زندگی ولی درحد بسیار معقول و پائینی این پیشرفتها نصیب میشد اما آنچه غیرقابل احتراز مینمود خرجهای سنگین دولت که از نظر دولت شاید واجب ولی ازنظر من منقد که به کرات تذکر دادم که احتیاط
بیشتری واجب است و تصور میکنم این احتیاط آنطور که باید مراعات نشد (صحیح است) با افزایش هزینه زندگی متنابهی مواجه شدیم گزارشات حاکی است که در نه ماهه سال رقمی که درتمام دهسال بی سابقه بود ۷/۳% افزایش قیمت هاست.
دکتردادفر- نسبت به افزایش قیمت در دنیا رقم معقولی است.
رامبد- ناراحت از این بودم که تکرار مطلب میکنم فرمایش جناب آقای دکتر دادفر به من اطمینان و جسارت داد که متوجه شدم این تکرار لازم است زیرا گویا آنچه دیروز گفتم ایشان فراموش کردهاند خود من دیروز گفتم در دنیا ممالکی هستند که سی و چهل درصد هم افزایش قیمت دارند ممالکی هم هستند که و با درآنجا است ممالکی هم هستند که با وجودتمام پیشرفتهایی که کردند و امروز بزرگترین سرمایه دار دنیا هستند و همه روزه در شهرهایشان دچار آدمکشی و جنایت هستند ما نباید آنها راالگو قرار بدهیم دیروز برای شما گفتم که در دهه اول لیبی و کره که یکی به سبب پیدایش نفت و شروع تحول دیگری به جهت صنایع نظامی دیگران رشد فوقالعاده داشت پس از آنها بین هشتاد کشور که در حال توسعه اقتصادی هستند ما دردنیا اول شدهایم و برای حفظ این امتیاز نباید به آنها که عقب افتادهاند تأسی کنیم باید از کمترین احتمال خطر از هم اکنون مراقب باشیم من با این صراحت در مقابل حضرتعالی منصف خطر را شاید بزرگتر از آن چیزی که هست باید جلوه دهم تا این مسئولین بدانند هرچه کردند بی مراقب و ناظر نیستند درست می فرمائید در خیلی از ممالک دنیا از این بیشتر افزایش قیمت دارند ولی ما فکر کردیم اگر این روزند افزایش قیمتها آنچنان معادلهای آخر سال به دست ما بدهد که این ۷/۳ به ۹ درصد یا ده درصد برسد این آن چیزی است که در انگلستان با این رقم مواجه شدند و برای یک چنین رقمی باز تکراری است ولی تنها ورود سیب لبنانی امثال آن جلوی افزایش قیمت را نمیگیرد ببینید در همان انگلستان که مردم خیلی طالب زندگی راحت تری هستند معهذا چه اقدامات شدیدی از طرف دولت شده و اما اقداماتی که دولت ما کرده چیست؟ قطعا آقای دکتر مجیدی هم در هیئت دولت با این نظر موافقت نمودند که نرخ بهره اوراق قرضه ملی و شرایطش را محدود کنند نرخ را پائین آوردند شرایط را هم مشکل تر کردند اینجا من قصد بحث آکادمیک ندارم ولی مسئله خیلی روشنی است اگر بهره را با یک رقم تشویق آمیزی تعیین کنند هرکس تا اندازهای که میتواند پول را برای پس انداز به بانک میگذارد و پول توی جیبش کم میشود در خرید و مصرف صرفه جوئی میکند صرفه جوئی در خرید تقاضا را کم میکند تقاضا کم شده با عرضه تعادل نسبی پیدا میکند و خواه و ناخواه به مصداق ضرب المثل عمیق فلسفی و علمی زبان شیرین فارسی خودمان پاداش گران فروش نخریدن است وقتی نخریدند گرانی قیمت میآید پائین حالا ممکن است شما بفرمائید که اصولا این رقم نرخ بهره اوراق قرضه دولتی را از ابتدا بالا تعیین کرده بودند و ما مجبور بودیم تعدیل کنیم من وارد این بحث نمیشوم شاید در خیلی از نقاط دنیا از ابتدا رقمی میگذارند که هرچه پس اندازها ممکن است جمع شود باز یک قدری مختصر نرخ بهره را بالا میبرند که پس اندازهای درجه دوم هم جمع شود که در مصرف صرفه جوئی بیشتر بشود ولی شما این کار را نکردید آقای دکتر مجیدی البته تصدیق میکنم مسائل اقتصادی توأم با سایر مسائل مملکت آنقدر پیچیده است که برسر هریک از این الیاف دست میزنید می بینید همه این شبکه و بافته به هم میخورد شما آمدهاید کار به ظاهر مترقیانهای کردهاید اصناف را با هم متحد کردهاید خوردن همه غذاها خوب است ولی جادارد بستگی به کسالت و وقت دارد برای یکی آب هندوانه خوب است برای یکی شیره تجویز میکنند درست وقتی که آهنگ گرانی شما زنگش به صدا درآمد عوامل گران فروشی و واسطهها و موجبات تمام این مسائل را با هم متحد ساختید این مردمان بی شک هموطن ما هستند شغل شریفی دارند ولی فراموش نکنید مثل من و شما بشر دوپا هستند منافع خودشان را درنظر میگیرند آنها را در وضع مقررات مربوط سهیم کردید صاحب قدرت کردید و مرد تشکیلات دهنده مورد علاقه دولت آقای شیخ بهائی را در رأسش گذاشتید که در کمیسیون مالیاتی هم مینشیند از منافعشان دفاع میکند البته وقتی این سمت را تقبل کرد باید هم بکند وکیل مردم هستند و رئیس اتحادیه اصناف هستند ولی
در بین افراد یک خانه نمیشود گفت معدودی بروند بالای تخت خواب بخوابند و عدهای بیشتر زیر پایههای تخت آنها خورد شوند شما باید مصرف کننده را اول متحد میکردید اتحادیه مصرف کنندگان تشکیل میدادید بعدا اتحادیه اصناف درست میکردید.
دکتر الموتی- اصناف مورد کمال احترام ما هستند.
دکتر دادفر- و در عین حال مصرف کننده هم هستند.
فرهاد پور- و اینها هم بی احترامی به اصناف نیست.
رامبد- یکی از نتایج حاصله از تشکیل اتحادیه اصناف بوجود آمدن قیمت یک میلیون و نیم ریال برای جواز کسب است کاسب این مبلغ را از کجا میدهد از ارث پدرش که نمیپردازد نه خیر از اضافه قیمتی که به روی آن کالا کشیده میشود می پردازد (صحیح است) لذا آقای دکتر مجیدی اگر اتحادیه اصناف را تأیید میکنید باید بلافاصله در کارهایشان نظارت دولت و شدیدتر از آن لغو قیمت بازار سیاه پروانه کسب را توجه کنید و مقدم برآن تشکیل اتحادیه مصرف کنندگان و دخالت رسمی و قانونی و مقرراتی نمایندگان مصرف کنندگان که حتی خود دولت هم نمایندگان مصرف کنندگان را انتخاب بکنند ایشان در قیمتها نظارت کنند مورد نیاز است راجع به قیمتها صحبت میکنیم مسائل قیمت خیلی پیچیده است ولی نکات مبینی هم هست قیمت و پول موجود و در جریان همیشه باهم یک تعادلی بوجود میآورند دربازار عرضه و تقاضا صدتا پرتقال داشته باشید و صدتومان هم پول در اقتصاد قیمت هر پرتقال میشود یک تومان پولتان را کردید سیصدتومان پرتقال را نگاهداشتید صد تا قیمت پرتقال میشود سه تومان شما در این لایحه که عرضه کردهاید از ابتدای عرایضم عرض کردم قصد وارد شدن به اعداد و ارقام ندارم ولی در هرحال سه چهارم رقم را که قطعا همه بخاطر دارید عبارتند از ارقام مربوط به تأمین اعتبار از خارج همچنین استفاده از سیستم بانکی بالاخره فروش اوراق قرضه خوب می دانید که جمع اینها چنددرصد مبلغ کل برنامه شما را تشکیل میدهید آنچه مربوط به اوراق قرضه است تأیید میکنم تشویق میکنم چون پول در جریان را کم میکند ولی آنچه که تأمین اعتبار از خارج است اگر برای ورود کالاهای سرمایهای است که شما کارخانه بگذارید و تولیدات را زیاد کنید و با مثال ناقصی که زدم افزایش کالا یعنی آن تعداد پرتقالهای نوعی در بازار زیادتر شود حرفی نداریم ولی آنچه که استفاده از سیستم بانکی شماست چه جواب میدهید اگر اینها را به صورت حقوق و دستمزد تقسیم کردید و میزان پول در گردش را زیاد کردید رقم ۳/۷ افزایش قیمتهای شما به کجا میرسد آقای دکتر تصور نمیکنید که ما اگر در پشت این تریبون خودمان استدلال کردیم که وام یک روزی برای تفریح و تفرج و بدبختی و زیر یوغ خارجی گذاردن ملت بود و لغت وام و ننگ یکی شده بود ولی امروز تأمین اعتبار در دنیا مفهوم دیگری پیدا کرده همانقدر که یک کشاورز اگر برنامه سالمی ارائه داد که من از بانک کشاورزی این کمبود پول مورد نیاز را میگیرم و خرجی میکنم که محصول زیادتری تهیه کنم زندگی بهتری فراهم کنم و وام را هم پس میدهم ما برای آن کشاورز احترام بیشتری قائل هستیم هرملتی هم که برنامه سالمی ارائه داد علمای اقتصاد دنیا زیر آن برنامه صحه گذاشتند معلوم میشود به ثبات سیاسی پیشرفت علم و نیروی انسانی آن چیزی که شما می گوئید تکنیکال فیزی بیلیتی به داشتن امکان و قدرت اجرائی آن تأیید گذاردهاند و ما هم خوشوقتیم ولی این ردیف استدلالهای ما درباره تأمین اعتبار برای اجرای برنامه از طریق وام نباید برای شما آنقدر راحتی خیال و شجاعت بوجود آورد که فکر کنید هرچه که از هر کجا کم آمد زیر عنوان تأمین اعتبار رقم آنرا اضافه کنید اینها پس دادن دارد بهره دارد من خیلی خوب می دانم در همین مورد وام استدلال کاملا صحیحی است میگویند از عامل زمان استفاده کردیم نیروی انسانی مملکت را با تأمین اعتبار از خارج بکار وا داشتیم یک دهم این عوامل لازم از طریق استفاده از اعتبار بود و نه دهم عوامل دیگر مجموع اینها خیلی بیشتر از بهرهای که پس میدهیم به ما کمک میکند مضافا که بطور کلی همانطور که آقای دکتر دادفر فرمودند درهمه دنیا بالارفتن هزینه زندگی و طبعا پائین آمدن ارزش پول کم و بیش غیرقابل اجتناب است بنابراین پولی را که ما پنجسال دیگر دهسال دیگر پس میدهیم قیمتش
از لحاظ قوه خرید کمتر از امروز است ولی بی حساب نیست شما نسبت این رقم و مبلغ از جاهای دیگر تأمین کردن و نسبت موجودی صندوق خودمان و تأمین منابع داخلی مان را غیر از سیستم بانکی درنظر بگیرید و ببینید اینها علاج افزایش قیمت نیست ما برای حفظ ارزش پول خودمان روزهای خوبی را گذراندیم هرروز یک روزنامه را باز کردیم دیدیم که ارزش دلار در دنیا متزلزل است نگرانی خاطر همه جا پیش آمد که دولت میخواهد نسبت به ارزش ریال هم تجدید نظر کند و روزها گذشت و شکر خدا دیدیم که احتیاج نبود دیدیم فرانک فرانسه متزلزل است پوند انگلستان متزلزل است و لیر ایتالیا متزلزل است ولی ریال ما ارزش خود را حفظ کرد اما مثل موضوع وام به خودمان افتخار کنیم، اما مغرور نشویم ارزش خارجی پول ما خیلی ارتباطی به دولت ندارد ذخیره خداداد، و سایه خدا که شاهنشاه ظل الله باشد منافع ما را در امر نفت حفظ میفرمایند ما تا موقعی که این درآمد هرچه بیشتر بهتر نفت را داریم و از فروش نفت میتوانیم موازنه پرداختهای خارجی مان را تأمین کنیم ارزش خارجی پول ما حفظ خواهد شد (صحیح است) ولی ارزش داخلی پول مابستگی به این دارد که شما با این پرداختها چقدر تولید کنید بستگی دارد به اینکه شما از پول نفت چه کالائی وارد بکنید شاید اگر تیمسار کاتوزیان اینجا بود میشنید خوشوقت تر میشد و البته وظیفه اش بود که اینجا باشد ما اگر با این ارزی که از نفت بدست میآوریم اسلحه و تجهیزات نظامی وارد بکنیم به اقتصاد ما کمک میکند (صحیح است) نه تنها منابع اصلی درآمد مملکت ما استقلال ما ثبات سیاسی و افتخار ایرانی را که همه اش بسته است به ارتش و ارتش مقدم برهمه چیز تقویت میشود (احسنت) به این اقتصاد ما هم کمک میکند یعنی پول را دادیم برای حفظ مملکتمان ولی پول را ندادیم که آنقدر در دست مردم باشد و کالا درمقابلش نداشته باشند که قیمتها بالا برود خوب عرض کردم این مسائل خیلی به همدیگر بستگی پیدا میکند و آن این است که شما ضمن برنامه تان اگر اشتباه نکنم یک رقم ۹۰ میلیارد ریال یادتان آمد مربوط به چیست؟ مربوط به ساختمانهای دولتی است این ساختمانهای دولتی لازم است ولی در کجا؟ به چه ترتیب مثل این ساختمان؟ مثل ساختمانهای لوکس و آلومینیومهای وارداتی مثل ساختمانهایی که پول به مهندسین مشاور خارجی میپردازید نه نه افتخار مأمور دولت ایران این است که ساده تر زندگی کند و بهتر کار کند (صحیح است) که وزیر و بخشدار و مأمور سمپاشی و مأمور ترویج همه کم و بیش از تسهیلات و لوازم زندگی برخوردار شوند اما نه در یکجا چلچراغ چکسلواکی بگذارید و در یکجا بودجه تأمین خرید لامپی را که دیشب سوخته است نداشته باشید راجع به قیمتها صحبت میکردیم آقای دکتر مجیدی این ۹۰ میلیارد یا ۹۰ هزار میلیون ریال به چه ترتیب و در کجا خرج خواهد شد؟ اگر در قسمت هائی از کشور باشد که برای آبادانی و عمران آنجا همچنین احتیاجات کارمندان دولت و در آنجا بخصوص بوجود آمدن کار و شغل و درآمد در آن قسمتها بسیار مورد نیاز است ما موافقیم اما اگر در جائی ساخته خواهد شد که رونق کابارهها و محصولات اجناس وارداتی و لوکس آنجاخا نمونه فساد و نموداری از نحوه معاملات دولتی است یعنی در جائی خرج خواهد شد که نقشه کشان و مهندسان در واقع برای جیب خود نقشهای کشیدهاند آقای دکتر مجیدی شما خوب میفهمید من چه میگویم به این کارها باید توجه شود بههر حال همانطوری که جناب آقای دکتر الموتی فرمودند اصناف طبقه شریفی هستند من هم تصدیق میکنم کارمندان دولت به یقین گرداننده کارهای دولت در مملکت و چرخ اصلی گردش کارها برعهده آنها است شریف تر هستند ولی به یقین اضافه حقوق آنها در موقعی که برای مبارزه با گرانی باشد در دی دوا نمیکند و یک دور تسلسلی پیش میآید زیرا آقای نخست وزیر که درمجلس اضافه حقوق را عنوان میکند تا شما محل آن را تأمین بکنید و سه ماه دیگر حکم صادر شود و ۶ ماه دیگر بدست کارمندان برسد، هنوز نخست وزیراز پشت این تریبون پائین نیامده آن اصناف شریف قیمت کره و پنیر و باقلا و نخود را چندبرابر آن اضافه حقوق احتمالی ۶ ماه دیگر از همانروز اضافه کردهاند (صحیح است) پس من از شما صمیمانه خواهش میکنم از حضور کارمندان شریف دولت
هم صادقانه تقاضا میکنم که این مسکن ظاهری را قبول نکنند و از دولت بخواهند ابتدا قیمتها را مهار بکند و با اصطلاحی که گفتم سر آن مار برخواسته را بکوبد بعد وقتی مثل گذشته قیمتها یک روند سالمی پیدا کرد پول داریم مال ملت است کارمندان خدمتگزار ملتند با کمال میل اضافه کنند شاید بفرمائید چه بکنیم من به شما عرض میکنم چه بکنید من به شما میگویم جناب آقای الموتی از من میخواهند که انتقاد سازنده بکنم ممکن است این سازندگی ما مورد قبول شما نباشد ولی مطلبی است ارائه میکنم سرویس را بدهید خدمات دولتی را ارزان و اضافه بکنید هزینه آموزش و پرورش را که مردم اکثر باید بروند و قرض بکنند و خرج دانشگاهها و مداری عالی ملی را بپردازند به ترتیبی تقلیل بدهید فکری بکنید دوا و درمان را طوری ترتیب بدهید که نصف حقوق و درآمد اشخاص به دوا و درمان نرود یعنی درآمد غیر محسوس یعنی بدون اینکه رقم پولی که به عنوان حقوق میدهد زیاد شده باشد نحوه خرجش تغییر پیدا کند.
دکتر دادفر- ممکن است این مطلب را بهتر بشکافید؟
رامبد- عرض کردم رشیدی که حاصل کردیم خیلی موجب سربلندی و خوشوقتی است به مرحلهای رسیدیم که در مقابل مایک مسائل جدیدی پیش آورده این مسائل خوشبختانه در بعضی موارد در مملکت ما مثل همین موردی که الساعه وارد صحبتش خواهم شد شدید نیست ولی خواه ناخواه همانطوری که شما دیدید بعضیها آنفلوآنزا میگیرند یکی به سلامتی از تختخواب میآید بیرون ولییگری گوشش کر میشود این خطرات بعضی وقتها در بعضی جاهای دنیا پیش آمده است شکر خدا ما که سالم هستیم در مورد سایر جاها مثال میآورم که مواظب باشید و همه این مطالب را آخر سرمیرسیم که ببینیم راه حل مشترک این مطالب کجا است، در آن راه حل مشترک جناب آاقی دکتر دادفر میرسیم به موضع فرهنگ و بهداشت و خدمات ارزانتر دولت که با گرانی مبارزه خواهد کرد بلای بزرگ دومی که حالا میخواهم عرض کنم و با آن هم مبارزه باید کرد یک پدیده شگرف ولی تأثرآور قرن است این پدیده در گذشته شاید ۴۰ سال قبل یک بار به صورتی خیلی کوچکتر دردنیای غرب پیدا شد ولی امروز به صورت غول بصورت دیو و اگر بگویم بصورت طاعون مبالغه نکردهام در سراسر ممالک توسعه جوسر برمی آورد بحمدالله از مطالبی است که ما هنوز آنچنان که اسمش را غول و طاعون و پدیده تأثرآور بگذاریم نداریم ولی هیچکس تضمین نکرده است که اگر اقدامات احتیاطی نکنیم از حالا من از پشت این تریبون نگویم یا شما بجای آقای نخست وزیر تشریف نیاورید و در اینجا جواب نفرمائید مسائلی است که نمیتوان ندیده گرفت. این پدیده را گویا آقای مکناما را رئیس بانک جهانی به اسم Marginal men عنوان کردند آقای عباس میرزائی اگر بخواهیم این لغت را در فارسی قشنگ ترجمه اش کنیم میشود مردان کنارگود بیکاره و حاشیه نشین اگر درست معنی لغوی آن را توی دیکسیونر لغات پیدا نکردید شاید بشود واقع تر به شما آنها گروه و کوه بیکار هستند گروه و کوه خارج از اجتماع هستند اجتماع خطرناک گرسنه و بیکار هستند که چون ابری سیاه برکشورهائیکه در حال توسعه دهه گذشته را عقب گذاشتهاند کم و بیش پیدا میشود شکر خدا ما ابر سیاهی نمیبینیم ولی این بخارهائی که بلند میشود هیچ معلوم نیست کی تبدیل به ابر میشود باید معلومش کنیم مردمی که به سن بلوغ رسیدهاند بدون اینکه در اجتماع کار کسبی داشته باشند باز برمی گریدم روی تکرار مطالب این مسائل توسعه و پیشرفت آنقدر به هم پیچیده است که واقعا هیچ کامپیوتری که امروز حلال تمام معضلات دولت توسل به این کلمه شده است نمیتواند این معما را حل کند از یکطرف اثر اقدام صحیحی است یعنی جلو مرگ و میر گرفته شده بهداشت تأمین شده بچههای کم سن کمتر مردهاند ولی متأسفانه خانوادهها زیادتر شدهاند تحصیل ناقصی کردهاند ولی متأسفانه قدرت جذبش نیست در هر حال نتیجه آنچنان شده است که امروز بصورت یک پدیده درآمده بصورت پدیدهای بسیار سیاه و خطرناک از جهت اقتصادی سد از لحاظ سیاسی بد از لحاظ بشری تأثیر انگیز بطور کلی مسئله بیکاری در ممالک دیگر در حال رشد بصورت مسئله حادی درآمده و همانطوریکه اساس و محور نظر برنامه ریزان دهه اول یعنی ۶۰ تا ۷۰ توجه به تأمین مواد غذایی و جبران کمبود مواد
غذایی داشت آقای دکتر مجیدی خواهش میکنم همانطوریکه روز خیلی از این قرصهای دوا نوشتهاند برای معالجه سرماخوردگی و جلوگیری از سرماخوردگی شما قرصهای لازم برای بیکاری شکر خدا زیاد خطرناک نداریم ولی جلوگیری از بیکاری از حالا بکار ببرید آقای دکتر قهرمان که انگلیسی خیلی خوب می دانند وقتی آن لغت را برای آقای عباس میرزائی بصورت حاشینه نشین بیکار و برکنار ترجمه کردم دیدم ناراحت شدند بله عیب استادان دانشگاه همین است ولی مطلب از آن بدتر این است.
دکتر قهرمان- آن معنی را نمیدهد.
رامبد- از آن بدتر این است معنی این را هم پیدا کنید این کوه یخ است و در اینجا کوه یخی که من میگویم معنیش این نیست که مقداری آب براثر سرمای قطب شمال منجمد شده باشد کوه یخ در این این معنی را میدهد که مقدار مختصری از چیزی پیدا است ولی مقدار بیشترش در زیر آب پنهان است و شما نمیبینید این کوه یخ بیکاری پنهانی است کم کاری است نیمه کاری است به موازات خطر بیکاری تمام این ممالک باید آماده حل مشکل بیکاری پنهانی باشند شمای دکتر اقتصاد به وضع فروشنده بلیت بخت آزمائی و بچه ایکه سرخیابان شیشه اومبیل پاک میکند جوان دیگری که اتومبیل پائی میکند و هر ایرانی امثال این و آنچه که در دهات سابق خوش نشینی میگفتند آشنا هستید اینها مردمی هستند که در هر جای دنیا باید گفت در آن اجتماع وجود دارند ولی به اجتماع تعلق ندارند باید ایشان را در اجتماع داخل کنید حقی بدهید و مسئولیتی بخواهید اگر کاری برای اینها پیدا نشد به اجتماع شما بیگانه هستند در اجتماع وجود دارند ولی تعلق به اجتماع شما ندارند دولت در برنامه پنجم به این مشکل اساسی بعد از موضوع قیمت باید توجه داشته باشد این طبقه از لحاظ مکان بیشتر در شهرها جمع میشوند سیل روستائیان امیدوار بیکار و فریب خورده یک دستمزد بالای در کارخانه اینها را به شهر سرازیر میکند ولی از صدتا چندتا به کارخانه ارج و ایران ناسیونال امثال آن میتوانید بگذارید اگر در کارخانجات شغل کافی نباشد ۱۰ تا آنجا میروند و ۹۰ تا در شهرها جمع میشوند بیکار و خدای نکرده بیعار چه باید کرد طبقه خطرناکتر از آنها فرزندان آنها که شما گذاشتهاید تحصیل کردهاند ولی شما تحصیلی که بتواند در جامعه بصورت خدمت عرضه کند ندادهاید تحصیلی به او دادهاید که بتواند بطور غلط تقاضای شغل بنویسد وقتی استخدامش کردید به درد هیچ کاری نمیخورد این طبقه تکلیفش چیست؟ در برنامه پنجم ما مواجه نیستیم شدیدا ولی باید این درد را پیش بینی کرد آقای دکتر از آن دواهایی است که برای پیش گیری مرض لازم است بیکاری تنها از جنبه خوراک و پوشاک و مسکن مطرح نیست جناب آقای دکتر رئیس برنامه مرد فال بهتر از من می دانید بیکاری عارضهای است که روح را فاسد میکند (صحیح است) و همانطوریکه مرض بدن را از بین میبرد بیکاری روح را فاسد میکند و من قانع به این نیستم که دولت فقط صندوقی باز کند و فردا بخواهد به عنوان تهیه کار گرسنگان را بر سر میز بنشاند بگوید عدهای کار میکنند به عدهای که کار پیدا نکردهاند خوراک میدهیم آقای دکتر محیدی میبینم شما و مخبرکمیسیون با هرجمله من یادداشتی میکنید زحمت نکشید اگر اینقدر جمله به جمله است بعد عین صورت مذاکرات مجلس را میدهم خدمتتان. این بیکاری چطور و از کجا فراهم میشود همانطوری که اشاره کردم قبل از همه چیز اسمش را ازدیاد جمعیت نمیتوانید بگذارید انفجار جمعیت بگذارید نسبت رشد جمعیت ۳ درصدی که دولت در گزارش خودش پیش بینی کرده و اظهار کرده که ۶/۲ درصد مابه ۳ درصد رسید متأسفانه ۳ درصدی میشود ۹۰۰ هزار نفر نزدیک یک میلیون نفر اما به رقم اشتغال در برنامه پنجم شما بهتر اطلاع دارید میزان نیروی کار عرضه شده به بازار میزان اشتغال فراهم شده توسط دولت خدا کند همانطوریکه فرمودید این درد را دوا کند این دردی را که هنوز در مملکت ما حاد نیست ولی تنها انفجار جمعیت نسبت دست کشیدن هر فرزند زارع از شغل شریف زراعت فقط به جرم اینکه دو کلمه نوشتن و خواندن ناقص یاد گرفته البته مملکت ما در تحت سرپرستی، ارشاد، هدایت و عنایت شاهنشاه ما به طرف صنعتی شدن رفته میرود و باید تکمیل شود ولی
تعدادی باید از روستاها به شهر بیاید که کارخانه و اداره بتواند جذب کند نه اینکه بی حساب فقط خوشحال باشیم از اینکه تعداد روستانشینان کم شده است باید خوشحال بشویم از اینکه تعداد کارگران صنعتی زیاد شدهاند این دوتا گاهی با هم ارتباط مستقیم دارند گاهی سیل از این طرف آمده ولی زیر آب را از آن طرف نکشیدهاند و یک مقدار زیادی آب در این مرداب باقی مانده است (دکتر الموتی- در برنامه سیاست اشتغال هست) من به شما بگویم که دولت در دوره قبل فکر میکرد نهصدهزار شغل پیدا میکند و ادعا میکند که یک میلیون و دویست هزر تا شغل پیدا کرده و حالا هم ادعا میکند ۳۶۰ هزار شغل در سال و من خیال میکنم این را برای رقم گرد کردن درست کردهاند که بگویند روزی هزار تا شغل پیدا میکنیم و من به شما نگفتم که این ابر سیاه فعلا در اینجا باریدن دارد نه (دکتر الموتی- این براساس مطالعات علمی است) لذا جناب آقای دکتر این هزار شغلی که در روز و ۳۶۰ هزار شغلی که در سال و بالاخره ضربدر پنج سال کنیم در پنج سال خیال دارید تأمین بکنید تعداد موالید تعداد نیروی کار تصمیمات اصلاحی لازم که وسط برنامه پیش میآید احتیاجات خرجگذاری در بعضی ساختمانها و بعضی کارها و این مطالب را هم توجه داشته باشید که محور اصلی موضوع اشتغال است اگر همانطوریکه جناب آقای دکتر قهرمان و جناب آقای دکتر الموتی امیدوراند که این برنامه صحیح اجرا بشود و درست تهیه شده و این امکان پیش نمیآید ماهم شکر خدا میکنیم اما با تمام برنامه ایکه شما برای اشتغال عرضه کردید و امیدوارم که اجرا بشود هیچ شکست شما را در مورد تنظیم خانواده جبران نخواهد کرد صداقت صمیمت و صراحت در حقیقت گزارش دولت را تجلیل میکنم ولی کوتاهی عدم توانائی سیاست غلط تبلیغات نادرست که در تنظیم خانواده با شکست مواجه شده یادآوری میکنم (صحیح است) تنها صحبت نان و گوشت و پوشاک نیست جناب آقای مهندس وثیق شما قطعا می دانید قبل از اینکه فرزند به نان و پوشاک احتیاج داشته باشد به پرستاری و مهرمادری احتیاج دارد به غذای روحی احتیاج دارد به تعلیم و تربیت احتیاج دارد این سیل بی حساب انفجار جمعیت چگونه باید پرستاری بشود چگونه باید مهر ماری را که روزها در وزارتخانه شما و یا در دفتر امثال من کار میکند از چهاروپنج بچه پشت سرهم پذیرایی کند چگونه میتواند زن ایرانی آزاد شده که سربلند در کشاورزی کمک میکند با پنج شش هفت هشت دوازده بچه اینها را حفظ کنند شانسی نیست که ما بچه که بودیم خوب میشنیدیم که نژاد زرد بتوالد و تناسل خیلی علاقمند است و براثر ازدیاد جمعیت خطرزرد همیشه در دنیا شناخته شده بود اما امروز به یقین همه می دانید که در چین ملی موفق شدند رشد جمعیت را از ۳/۳ به ۲/۴ تنزل بدهند می دانید که حتی در پرتوریکو که بخصوص مردمان خیلی احساساتی هستند ۲/۶ را به ۲ تقلیل دادهاند البته تصدیق میکنم که این برنامهای نیست که همه جا به یک روال بشود پیاده کرد مطلبی است بسیار حساس با عقاید و افکار و مذهب و احساسات و روحیه هرملت خیلی متفاوت است ولی آقای دکتر میلیونها جمعیت مملکت کارها و مشاغل و مناصب عادی دارند چرا امثال شما را آوردیم در عالیترین مقامات نشاندیم برای اینکه بهترین مدیریتها را عرضه کنید برای اینکه گفتید اشکلاتی را که دیگران نمیتوانند حل بکنند شما حل میکنید شکست دولت در تنظیم خانواده مطلبی است که در برنامه پنجم به یقین باید مورد توجه قرار بگیرد اما گرفتاری چیز دیگری است آقای دکتر گرفتاری این است ببخشید جمله معترضه یکی از دوستان من به حق سئوال کردند که توضیح بدهم که منظور از چین ملی تایوان است به اصطلاح روزنامه نویسها زردهای سرخ بنده به شما عرض میکنم تایوان، (اسعد رزم آرا- متشکرم و منظورم روشن ترشدن موضوع بود) بلی گرفتاری جناب آقای دکتر مجیدی گرفتاری دراز مدتی است یعنی شما اگر امروز موفق شدید تنظیم خانواده را اجرا کنید تا بیست سال دیگر آب راه افتاده از سرچشه توی جوی هنوز باقی است میآید تا موقعیکه بچههای متولد شده امسال به بازار کار پانزده بیست سال دیگر برسند جریان هنوز ادامه دارد شاید شما در همین جهت اصرار دارید که جدی نگیرید فکر میکنید خوب بیست سال دیگر هرکس هست فکرش را میکند درسهائیکه شما خواندید مسائل اقتصادی و صنعتی شدن ممالکی را که شما در آنجا بودید با وضع ما فرق دارد آقای دکتر آن موقعی که اروپا میشد رشد جمعیت آنجا یک درصد بود بازار فروش کالای آنها عرصه بین المللی بود زمینه مهاجرت
آنها تمام مستعمرات بودند ولی حالا دنیای دیگری است آن الگوها اینجا پیاده نمیشود و از همه بدتر صحبت که میکردیم درباره بیکاری پنهان و آشکار بوده اجازه بدهید لغت قشنگترش را بگویم استغال که خیلی شماها را ناراحت نکند اشتغال تنها با مهار کردن ازدیاد جمعیت نمیشود آن چیزی که آقای نخست وزیر با خوشبختی و سربلندی اینجا اظهار میکردند شاید این سربلندی را هم دارد ولی این گرقتاری را پیش آورده آن الگوهائیست که ما انتخاب کردهایم خیلی کار ظریفی است تکنولوژی پیشرفته را میگیریم که از بازار دنیا عقب نیفتیم اشتغال کم میشود تکنولوژی که اشتغال بیشتری را فراهم میکند محصول مارا گران میکند درهرحال این کاری که شما در آن موقعی که تحصیل میکردید بایک میلیون دلار میتوانستید صدنفر را مشغول بکار کنید امروز با یک میلیون دلار و تکنولوژی پیشرفته نمیشود کرد چه باید کرد رسیدیم به اینکه باید از زیاد شدن جمعیت جلوگیری کرد قسمت دوم باید برنامه دولت در اجرای برنامهها به عوض توسل به سرمایه متراکم شده به کار متراکم شده باشد حال ببینیم صحیح تر این است که شما بهره کم بدهید سرمایه بدهید کارخانه وارد بکنید و هرنوع کارخانهای وسیله کار ایجاد میکند یا اینکه وسیله کشت و زرع و تراکتور و امثال اینها بدهید که محصولات کشاورزیتان زیاد بشود هردو تای اینها بحثهای زیادی دارد ولی آنچه که مسلم است آنچیزی را که از کامپیوترتان میخواهید باید این باشد که این اطلاعات را میدهیم برای اشتغال چه جواب به مادهی چه بکنیم من از سیل جمعیت روستا به شهر صحبت کردم و این مطلب را فقط از جهت گروه بیکار مطالعه کردم ولی مطلب دومی را باید یادآور کنم هرآلودهای محیطش را آلوده میکند اجتماع بیکار در شهرها بی مسکن و بی دوا و بی غذا محیط شهر را تبدیل میکند به محیط ناسالم و اینجاست که مطلب بعدی را بریتان یادآوری میکنم و آن قسمت وحستناک فروریختن اساس به زیستی در شهرها و حومه شهرها که مهمتر از شهرهاست برای اینکه به یقین بیکار نمیآید در خیابان وزراء زندگی کند خوب قبل از اینکه وارد بشویم به موضوع شهر فقط دو جملهای را عرض میکنم و رد میشود در دنباله اشتغال این مطلب اینطور هم نیست که همیشه مجبور باشم تکنولوژی جدید را قبول کنیم و منحصرا نمیشود گفت چون تکنولوژی جدید را در نیویورک عمل کردهاند ما هم بکنیم شما بهتر از من راجع به صنعت نساجی در ژاپن وارد هستید اطلاع دارید چگونه باهمان نوع قدیمتر کارخانجات ولی دو شیفت و تا هفت شیفت به چه میزان محصول رسیدهاند تولید زیاد شد قیمت پائین آمد بیکاری کم شد اجتماع سلامتی پیدا کردند و ما چرا نمیکنیم این کارها را (یکی از نمایندگان میکنید) نمیکنید در مصنوعات مونتاژ؟ در نساجی اصفهان؟ در وامهای بانک ملی به کارخانجات اسمش چی است نگذارید مسائل را باز کنیم (دکتر الموتی- بازکنید) نگذارید مسائل کلی با مطالب شخصی داخل بشوو وقتی جنگل از خار و خاشاک و درختهای خیلی کوچک انبوه شد درختهای خیلی بزرگ از دور پیدا نیستند بگذارید متوجه درختهای خیلی بزرگ باشیم، قسمت دیگری که در مورد مشکل حل بیکاری کمک خواهد کرد بیرون کشیدن صاحبان حرفههای خصوصی است از پشت میزهایشان که به بیش از سنین اشتغال رسیدهاند بیش از سنین شصت- هفتاد سال هیچ حساب کردید آقای زاد که بقال فرتوت بیمار در سن ۷۵ سالگی چرا میرود باز در پشت دکان بقالی مینشیند و اینجا را برای پسرش خالی نمیکند شما آقای دکتر کفاشان چندساله است اگر ایرانی است. علت اساسی آن چنین است که کارمند دولت در یک سن معینی به بازنشستگی میرسد و جارا باز میکند و یک عدهای دیگر جذب میشوند شکر خداوند از برکت توجه شاهنشاه بیمههای اجتماعی برای کارگران شرایطی دارد که میتوانند در ایام بازنشستگی استفاده بکنند نسلی جایش را به دیگری میدهد بیمه کشاورزان در شرف تکوین انشاء الله تحقق پیدا کند کشاورز جوان می داند پدرش وقتی در سنینی رسید باید جای پدر را بگیرد دیگر از پشت دفتر من با کارت، رقعه، استدعا، و التماس، به دفتر شما و آقایان راه نمیافتد برای اینکه جای پدرش را میگیرد اما برای سایر طبقات اجتماع چه فکر کردی برای تأمین سایر طبقات اجتماع در ایام از کار افتادگی چه برنامه در پیش دارید این آنجاست که گفتهاند:
مبادا که در دهر دیر ایستی مصیبت بود پیری و نیستی
و در مملکت ما ب آن کنگرهای که تشکیل دادیم و این برنامه عظیمی را که آقایان مدعی هستند هیچ ایرادی در اشتغال پیش نمیآید مصیبت هم نباید داشته باشیم چه لزومی دارد که ما فقط خوشوقت باشیم ۱۵۰ سال عقب افتادگی را پشت سرگذاشتهایم و حالا ۷۰ سال دیگر به ممالک پیشرفته بازمانده بیائید در یک امری در دنیا مبتکر باشیم بیائید همین امروز فکری بکنید طرحی بدهید که بالاخره برای همیشه بشود افراد این مملکت از هرطبقه و صنف به یک صورتی در یک سنیی به بعد زندگی شان تأمین بشود می گوئید نمیشد دین اسلام را عمل بکنید زکوه و حج را ببینید چیست اساس انسانیت را توجه کنید بببینید بخور و نخور باهم چه ارتباطی میتوانند داشته باشند شما وقتی جوانی میآید پشت اتومبیلتان و گدائی میکند شما به حق می گوئید بروکار کم او هم به ظاهر میگوید کار گیرنیاوردم ولی به واقع معلوم نیست حرف کدام درست است ولی وقتی پیری علیل میآید به او چه میتوانید بگوئید، به خدا اگر این تعالیم موسی کلیم و عیسی مسیح و محمدنبی و خاتم انبیاء بر گرگهای بیابان وافعیهای کوهستان نازل شده بود و سرنوشت هم نوعانشان را با آنها واگذار کرده بوده بیشتر این جنس دوپا که خود را اشرف مخلوقات می داند به حال همنوعان خود توجه میکردند در قعر هیچ دریائی در وسط هیچ صحرائی حیواناتی پیدا نمیشوند که از فرط سیری نزدیک به مردن باشند و بازهم آذوقه را جمع کرده باشند و همنوعان آنها جلوی چشم آنها از گرسنگی بمیرند ما چرا میخواهیم همیشه اقتصاد اسمیت کینز و فلسفههای قدیمی صد سال قبل دیگران را مطرح کنیم چرا نمیخواهیم از فرهنگ قدیمی ایران از نیات شاهنشاه از اسلام الهام بگیریم و به دنیا اعلام کنیم که کمونیست نیستیم سرمایه دار هم نیستیم ولی بشردوست هستیم و حفظ ایران و ایرانی را میکنیم (جوانشیر- اقتصاد دموکراتیک پایه روابط اقتصادی انقلاب ایران است) واقعا احسنت جناب آقای جوانشیر احسنت یقین دارم همه میخواهیم که با جان و دل اصول اسلام و فرمایشات شاهنشاه را عمل کنیم ولی اگر ردیف صحبت و صرف فعل در زبان فارسی چنان هست که بعضا دو معنی از آن برمی آید شما معنی صحیح را بگیرید وقتی می گوئید چرا نمیخواهیم صورت استفهام است یعنی میخواهیم به هر حال به قسمت آخر در مورد وضع شهرها و خطرات محیط زیست رسیده بودیم محیط زیست و آلودی آن یک مطلبی است که اکثر در ذهن مردم چنین جایگزین شده که لازمه پیشرفت و صنعت اجتماع و شهرنشیی این است که تحمل آلودگی محیط زیست را بکنید ولی این چنین نیست شاید هم در یک قسمتی پیشرفت توسعه و تکنولوژی به بهبود محیط زیست میتواند کمک کند اما نه با وضع شهر تهران اما نه با تکنولوژی اتوبوسهای شرکت واحد اولا رشد اقتصادی برای بهبود محیط زیست لازم است شما اگر اقتصاد را پیش نبرید پول نداشته باشید با چه میخواهید مخارج بهزیستی محیط زیستی را تأمین بکنید قسمت دیگر مقدار زیادی از برنامه رشد اقتصادی خودش تأمین سلامت محیط زیست را دربر دارد ساختن سد که تبدیل به دریاچه میشود جنگلهای مصنوعی پرورش ماهی و سایر حیوانات حتی نقشه جامع شهر، بدکردم در این موقع اسم نقشه جامع را بردم چون خاطره خوبی هیچکس ندارد اینها همه در جهت بهسازی محیط زیست است اما نه با شایعاتی که درباره نقشه جامع شهرما پیش آمد باز هم مطلب امیدوار کنندهای که از این جهت پیش آمده اقمار مصنوعی است نه با شایعاتی که درباره نقشه جامع شهرما پیش آمد بازهم مطلب امیدوار کنندهای که از این جهت پیش آمده اقمار مصنوعی است نه آن که جواب مرا بدهید که اگر رشد اقتصادی میخواهی باید دو در راهم تحمل کنی خیرپیشرفت این علوم قسمت زیادی که کمک میکند به سلامت محیط حضرتعالی قطعا اطلاع دارید همین الان در جریان این هستند که از این اقمار مصنوعی که در جهت شناسائی صدماتی که به منابع طبیعی وارد شده و پیدا کردن منابع جدید و راهنمائی برای استفاده از آنها چرا ما همه اش فکر میکنیم که اگر اتوبوس باید سوار بشویم باید دود بخوریم اما قسمت آخری که جناب آقای دکتر موضوع بهسازی محیط زیست در اقتصاد ما باید سهمی به عهده بگیرد آن مطلب جالبتر است جناب آقای دکتر سعید معلوم شد که همه مصنوعات محیط را آلوده نمیکند نوع بخصوصی از مصنوعات جدید هست امثال نایلون و پلاستیک اینهاست که آلودگی زاست. آیا می دانید دنیا به کدام طرف میرود به آن طرف که ما فراموش کردیم چون دنیا دومرتبه پوست میخواهد دو مرتبه ابریشم میخواهد آیا برنامه صحیح برای تجدید آن چیزهائی که داشتیم و براثر ذوق زدگی برای پیشرفتهای دیگران آنها را در دست دوم و مرحله فراموشی
سپردیم برنامهای دارید که نه تنها محیط ما را سالم میکند بلکه صادرات ما را هم سالمتر میکند اما موضوع قیمتها موضوع شهرها موضوع اشتغال هیچ یک با مسائل مختلفی که من در اینجا عنوان کردم حل نخواهد شد یک راه حل یک نسخه مجرب یک امر قطعی دارد و آن همان چیزی است که حکیم اجتماع ایران شاهنشاه در نطق خودشان فرمودند انقلاب سیز و تکیه برروی کشاورزی است نمایندگان محترم به من بگوئید همان چیزی است که در برنامه دولت است اما من چرا میگویم برای اینکه همین چیز را در سه برنامه در پشت همین تریبون شنیدید و در انتهای شکست آن را دیدید و حال میگوییم تا برنامه را اجرا کنید فرمایش شاهنشاه را برای اهمیت موضوع میخوانم «سیاست ما در برنامه پنجساله پنجم بخصوص متکی به دو اصل رونق کشاورزی توسعه امور رفاه اجتماعی است» در برنامه هست ولی هنوز هم مطلبی است در بین باراهی بس دشوار و طولانی سه هفته پیش در روزنامه اقدام دولت را برای میوه جات خواندیم یک هفته پیش بود ورود ۶۰۰ تن کره بلژیک را خواندیم سه ماه پیش بود ورود پنیر یلغار را خواندیم سه سال پیش بود پل هوایی گوشت را بین حبشه و تهران دیدید (یکی از نمایندگان- اشکالی ندارد) حق با شماست در امر گرانی ولی اگر داشتیم احتیاج به این واردات نمیداشتیم میگویید چه بکنیم؟ چه بکنید حرفهای امثال آقایان منتظمیها را از شهرستانها که همین دیشب در دعوت آقای وزیر کشور در هتل آریاشرایتون میگویند گوش بکنید سالی که خشکسالی میشود زارع و باغدار پرتقال باید فرار بکند.
(در این موقع آقای مهندس عبدالله ریاضی کرسی ریاست را ترک کردند و آقای دکتر جواد سعید اداره جلسه را عهده دار شدند).
برای اینکه درختش آب نداشته میوه نداشته و دولت بیمه محصولات کشاورزی را تأمین نکرده و به ازاء سوخت جبرانی نیست اما سالیکه برف میبارد درخت به زیر برف بماند بازهم محصول پرتقال از بین میرود باز زارع و باغدار بدهیش را به بانک کشاورزی نمیتواند بدهد اما سال سومی که هیچ کدام از اینها نیست پرتقال در شهسوار خریده میشود و به بازار و میدان تهران میآید و اصناف متحد شده شما قیمت را تعیین میکنند به ۱/۱۰ قیمت واقعی و به شما و بنده و سایر مصرف کنندگان میفروشند به دو برابر قیمت واقعی اینجا است طرقی که پرتقال نیاید وارد بشود (صحیح است) البته سری که شکست باید مرکور کرم زده و باند بست ولی بهتر این است که از اول احتیاج به مکور کرم نداشته باشد بهرحال ما خیلی منأسفیم که دولت رقمی کمتر از حتی رشد ۴% در بخش کشاورزی را بدست آورده (یکنفر از نمایندگان- ۵/۵ درصد) توفیق پیدا کرده آنچه که کردید صحبت میکنیم (یکنفر از نمایندگان – راجع به برنامه پنجم صحبت میکنیم) نوشتن برای آینده میخواهید که من میتوانم ۵۰ درصد بنویسم آنچه که کردید کمتر از ۴% توفیق پیدا کردیم خودش میگوید شاید هم در همه قسمتها نبوده باشد ولی آدم بدبینی نیستیم در خیلی از کشورها حتی به یک درصد هم توفیق پیدا نکردهاند است فریادهای من و عنابت و حوصله و بزرگواری شما براثر پیدایش نور امید است ناامید که دیگر اصلا وقت صرف نمیکند آنچه که سازمان ملل برای سراسر جهان در حال توسعه پیش بینی کرده ۳/۵ تا ۴ درصد اضطراری است آقای دکتر ولی فراموش نکنید در این جهان نقاطی مثل تونس هم داریم که رشدشان ۳% است پس ما برای اینکه وظیفه جهانی خودمان را همچنانکه در دهه گذشته بصورت پرچمدار توسعه حوها نشان دادیم در اینجا بتوانیم اجرا کنیم به یقین ۵/۵ درصد که در آنجا اشاره شد حداقلی است که باید به آن برسیم، هیچ عذر هیچ مطلبی دولت را در قبل شاهنشاه و ملت ایران برای نقصان پیشرفت کشاورزی در برنامه پنجم نخواهد بخشید ولی حل مشکلاتی که یکی را به صورت قیمت یکی به صورت اشتعال یکی بصورت محبط زیست همه اینها در دنیا میگویند که مانند و به او طاعون باید با این مشکلات و گرفتاریها مبارزه بشود شاهنشاه در ایران قبل از اینکه به آن مرحله برسیم اشاره فرمودند و آن کشاورزی است منظورم این نیست که صنعت را متوقف بکنید منظورم این است که سرعت و جهشی که به صنعت دادید تعقیب بکنید ولی کشاورزی عقب افتاده فراموش شده مورد نیاز را همانطور که فرمودند توجه بفرمائید این توجه با نوشتن رقم در برنامه تنها تمام نمیشود مسائلی است که شروعش از احتیاجات کشاورزی باید تأمین بشود قبل از همه چیز به فرض آنکه شما بذر را تهیه کردید کود دادید تراکتور گذاشتید آ ب هم دادید آقای دکتر همایون فر چه لازم دارد؟ شناخت استعمال و استفاده از این وسائل
و عوامل آیا در تمام ایران یک مزرعه نمونه که در یک شهرستان به یک زارع آزاد شده بتواند ارائه بدهد باچند هکتار زمینی که به تو رسیده با این طرز عمل میتوانی اینقدر برداشت کنی وجود دارد؟ بله وجود دارد من به شما جواب میدهم خیلی هم دور نیست من خواهش میکنم یکی از جمعه هایتان را به ما اختصاص بدهید همیشه که با اکثریت نباید باشید تشریف بیاورید باهم برویم نردههای آهنی زیبای رنگ خورده، سنگهای تراش رفته قشنگ آنچنان که در وسط پاریس یا لندن بخواهند یک باغ گل بسازند به عنوان مزرعه نمونه دولتی به شما ارائه بدهم این نیست آقای دکتر مزرعه کشاورزی که وقتی من نماینده مجلس را برمی دارند و میبرند در زیر سد دز و ارائه میدهند می گویند برآورد کردیم اینقدر توانستیم خربزه یا هندوانه را رشد بدهیم و نتیجتا معلوم میشود که هزینه هر هندوانه قریب ۲۰۰ ریال درآمده اینها را تعطیلش بکنید نشان بدهید که کشاورز ایرانی با امکاناتی که دارد با بذر و کود و آبی که در اختیارش میگذارد چه نوع عمل بکند که عایداتش بیشتر شود و الا اگر قرار باشد که هندوانه ۲۰۰ ریالی را که تهیه بکند و کتش را گرو بگذارد (یکنفر از نمایندگان- شما یک جمعه تان را به من اختصاص بدهید بنده شما را به ورامین که نه آب دارد نه چیزی ببریم ملاحظه بفرمائید).
عباس میرزائی- جناب آقای رامبد کارهای آزمایشی را مورد عمل قرار ندهید چون تاریخ میشود که ما هنوز کشاورزی بلد نیستیم.
رامبد- تصادفا ژشمم به لژ تماشاچیها افتاد و یکی از آقایانس را که برای بزرگداشت انقلاب و انجمنهای شهر به تهران آمده دیدم خاطرهای بنظرم آمد چند سال قبل بود همین آقا راجع به یک محلهای بنام جوکندان به من نوشت که آب نداریم در گیلان که سد سفیدرود ساخته شده چرا ما اهالی طالش باید محروم باشیم کن مراجعه کردم به سازمان برنامه و آنجا نقشه را گذاشتند جلوی من و گفتند آب سفید رود به آن حد سوار نمیشود و منطقه اینجا به اندازهای نیست که ارزش کانال کشی داشته باشد دفتر دیگری مرا بردند که تابلو نشان میداد در بین تمام شهرستانهای طوالش ایران بیش از همه نقاط ایران بارانش بیشتر است همانطور که چند هفته پیش به آقای نخست وزیر در جلسهای گفتم که ما نمایندگان حزب مردم نیامدهایم بگوئیم که پل فلان شهرستان یا ساختمان ثبت اسناد فلانجا را برای ما درست بکنید همه نمایندگان مجلس بدانند نماینده تمام ایران هستند اگر در هرجا که تقدمی هست نفع آنجا هم عاید ما میشود ما وظیفه مملکتی داریم تعصب شهرستان نداریم روی همین نیت از سازمان برنامه هم خواهش میکردم که با مطالعاتیکه در این باره کردید پس چه باید بکنیم بگوییم از اینجا کوچ بکنند؟ کارشناس کشاورزی است برنج میکارند با این آب تأمین نمیشود گزارشی به من فرستادند دفترچهای خیلی قشنگ در آنحا نتیجه گیری کرده بود و تمام را خواندم حالا تصادفا شاهد هم باصطلاح از غیب رسیده آن چیزی که معمولا نمیکنند رفتم به محل صراحت و صداقت را یرای آقی نخست وزیر تنها تجویز نمیکنم عقیده دارم که بهترین سیاستها حقیقت است آن جیزی که شاید تمام مردم محل را از من روگردان میکرد من تمام مردم را جمع کردم در طالش از تمام ۵۰-۶۰ کیلومتری معتمدین را جمع کردم چند هزار نفر بودند گقتن میزان باران اینجا از همه نقاط مملکت بیشتر است ترجیح میدهم از وکالت استعفا بدهم ولی به دنبال این نروم که پول ممکت را در حائیکه از هرجای دیگر کشور باران بیشتر دارد برای آب خرج کند ولی صدا درآمد که چه بکاریم و چه بکنیم گفتم در این کتاب راهنمائی کرده است که برنج محصول سنتی شما است باید عوض بشود و با ین میزان آب برنج به عمل نمیآید هزاران محصول دیگر بدست میآید به شما قول میدهم من بر میگردم تا متخصصین دیگر بیایند و به شما بگویند چه بکارید و چه بکنید و به شما یاد بدهند که جبران کمبود آی را بکند. آقای زاهدی را دیدم این مرد شریف متخصص کشاورزی نبود (سعید وزیری- ولی وزیر خوبی بود) ولی هروزیری لازم نیست که اطلاعات تخصصی داشته باشد لازم است که آن خاصیتی که سعید وزیری میگوید داشته باشد این خاصیت را نشان داد در دختر خودش جلسهای ترتیب داد و متخصصین را خواست و گفت چه باید بکنیم گفتند که ما باید بیائیم خودمان آنجا چند هکتار عمل
بکنیم خاک را تحزیه بکنیم و محصول را تجربه کنیم و به همشهریان شما بگوید و نشان بدهیم که چه باید کاشت جناب آقای دکتر قهرمان اجرای برنامهای که ما را به پنج و خردهای درصد رشد کشاورزی برساند در لابلای این مطالی نشان داده میشود که اینجا عرض میکنم نامهای نوشتهاند و موجود است که نماینده فلان محل برو فلان جلسه فلان تصمیم دستور داده شد این هیئت رفتند آنجا مزرعه کشاورزی ترتیب بدهند وطارت منایع طبیعی این مقدار هکتار زمین در اختیار اینها بگذارید که بروند چند سال گذشت؟ ۴ سال گذشت و بعد از زاهدی دیگر هیچ اقدام نشد شما به نام رئیس سازمان برنامه و ناظر مسئول ارزیابیها بفرمائید این پروندهها را بیاورند ببینید که آن مسئولی که روز اول به وزیر اهی ارائه داده که این کار را میتوانیم بکنیم که ۲ هکتار زمین کشاورزی را امتحان کنیم آیا بی حساب گفته یا مدیر کلی که هیأتی که فرستاده گزارشش را نخوانده و اقدام نکرده مسئولیتی در این مملکت نداشته یا مأموری که حکم دادهاند که برود این کار را انجام بدهد حقوق نگرفته و نرفته جهات چیست آقای دکتر علت این است که شاید مزرعه کشاورزی دو هکتاری احتیاج نداشت که رئیسی بیاید پیش وزیر گزارش خدمت بدهد و نمایش خدمتی نبود فقط اقتصاد یکی شهرستان در آن بود اینجا است که ما باید در تمام شهرستانها مزارع نمونهای بسازیم که تکنولوژی کشاورزی استقاذع از وسائل و عوامل لازم برای کشاورزی را به کشاورزان تعلیم بدهد داشته باشیم (صحیح است) سمینار بهتر از این نیست که وزیری کارمندانش را در سطح مملکت مسئولین مربوط را جمع بکند و پروندهای را ورق بزند بگوید این تصمیم گرفته شد این عوامل بود و این مسئول به مناسبت این کمبود کاربر برکنار میشود و این مسئول به سبب این توفیق این ارتقاء را پیدا میکند انقلاب ادارای یعنی این اماقبل از بذر و کود و تراکتور و تکنولوژی یک چیز لازم است و آن روستائی است که سلامت باشد از خانه روستائی بتواند به پای مزرعه نمونهای که ان شاءالله شما درست خواهید کرد برود امر درمان در حوزههای روستا نشینان آقای دکتر فروزین شما ه به سبب سمتهای مختلف و علاقه شخصی خیلی با دفت و علاقه مسأله درمان را گوش میکنید بدانید باآنچه تابحال دولت به ما عرضه کرده باید بگویم ایم یک درد بی درمان است مریضخانههای لوکس تهران با سرمایههای دولت و نفع هم تحصیلهای شما علاج درد بیماری روستانشینان را نخواهد کرد (احسنت) خوشوقتیم آن ثروتمندی که سابق میتوانست برود در اروپا چکاب کند امروز میرود در یکی از این کلینیکهای هموطنان ماچکاب میکند ولی سنقر شما وطوالش من و تمام شهرستانهای ایران همه احتیاج به سیاست جدیدی برای امر درمان دارد دو سال است که در بلاتکلیفی از اینجا مانده به آنجا نرسیده از وزارت بهداری متنزع شدهشیروخورشید بکار نیفتاده تکلیف درمان این روستائی که برای مملکت ما گندم و برنج و روغن و مواد غذایی باید فراهم کند چیست تعداد بیمارستانهای دولتی تهران کافی است؟ بنده امر درمان را تنها از این جنبه مورد توجه قرار نمیدهم که هر بیمار بی کسیکه شفا پیدا کند مانند نور شمعی است که به محرابی گذارده میشود و روشنی دل همه ایرانیان را فراهم میکند نه این مطلب انسانی است ولی یک مطلب دودوتا چهارتا جنبه اقتصادی آقای دکتر مجیدی بیمار تنها مصرف میکند و تولید کننده نیست شما هر قدر در بهبود بیماران مناطق روستائی توجه بکنید به قدرت چرخ اقتصادی تان کمک کردهاید این چرخ را سالم کردهاید ولی اشکالات زیاد است پزشکان عزیزما به استثنای یک تعداد معدود به حق خود در جامعه نرسیدهاند حقوقی که وزارت بهداری شما به عالیترین دوران تحصیلات یعنی طب میدهد و میگوید بروجاسک شما ببیند چه مبلغی است؟ حالا وزارت بهداری یک مقدار کار بهداشت میکند و یک مقدار هم توفیق پیدا شده ولی با این امر قرض دادن پول به طبیب که برود در خیابانهای تهران بیمارستان بسیازد کار حل نمیشود ۹۰% بیماری که از شهرستانها به تهران میآید پولی ندارد تا در آنچنان بیمارستانها برود مشتری این بیمارستانها هم کسی که توی میدان زراعت برود نخواهد بود باری احتیاج داریم توجه عاجل و اساسی وسیع و غیرتجارتی این را در جمله میگویم و رد میشوم مفاهیمش را درک میکنند در مورد کشاورزی و برای کشورزی قدم اول درمان که درمان روستائیان است فکری کنید در زبان فارسی دوا و درمان دو کلمه مترادف شدهاند شما به وضع دو اخذ نکند احتیاج داشته باشبد احتیاج هم داشته باشید مثل بنده میرویداز
دواخانه تخت جمشید میخرید ولی به واقعیت معاملات به پشت پرده تجارتخانه دوا بصورت یک مسئول مملکت تا چه اندازه اطلاع دارید تاچه با حمایت اندازه دستگاه دولت شما چنددرصد درآمد آن زارع کم درآمد در تحت نظام تجارت دوا بلعیده میشود و به تاجر احتمالا سویس نشین نه تهران نشین انتقال میدهد نه قیمت واقعیش را بلکه چند برابر قیمت واقعی را، نه دوائی که درد زارع را خوب کند بلکه دوائی فقط درآمد کارخانجات را تأمین میکند از این جهت جلب توجه دولت را درباره سیاست دوایادداشت فرمودید به دولت ابلاغ بفزمائید نه به من جواب بدهید این جواب دادن به من چه تأثیری دارد اگر بگوئید خوبست تا ده سال دیگر هم بگوئید باور نمیکنم اگر میخواهید بگوئید در فکر هستند سپاسگزارم در برنامه هم دیدم و شاکرم. بدن که سالم شد برگردیم سرتعلیمات روستائی و به سبب تعلیمات بطور کلی جناب آقای دکتر ابتدا از آنچه نزدیک است صحبت میکنم صندلیهای دانشگاه مانند مسند کارگران در پشت کارخانه نیست که دولت به کمیتش افتخار کند (احسنت) صندلیهای دانشگاه موقعی افتخارآمیز است که کمیتش با کیفیت توأم باشد آیا از این مدارس عالی که شما اجازه میدهید و دولت با افتخار در برنامه پنجم بصورت گزارش برنامه چهارم ظرفیت دانشگاهها و مدارس عالی را به حساب میگذارد چنددرصد را این آقای دکتر مجیدی میتواند قبول کند نه به صورت یک عضو کابینه بصورت آقای دکتر مجیدی خارج از کابینه تصور میکنم اقدامات اولیه اضطراری بوده تمام کسانی که در امر مدرسه سازی از ابتدایی تا دانشگاه سرمایه گذاشتند منتی به گردن ملت دارند ولی موقع آن رسیده در برنامه پنجم که در این سیاست تجدید نظری کنیم کار آموزش نه تجارتی میتواند باشد نه کمیتی، من به صورت یک خطر به شما از حالا عرض میکنم روزی که شما رفتهاید و دیگری آمده است میآید پشت این تریبون و اعلام میکند که تجربه نشان داده است که ما باید امتیازاتی که تا به امروز برای دیپلمههای مدارس عالی مان قائل بودیم حذف میکنیم پس میگیریم برای اینکه اجتماع ما با این کیفیت دیپلمها را نمیتواند قبول کند آقای دکتر برای یک استاد ساختن حداقل ۳۰ سال وقت لازم است برای یک کارمند کار استادی کردن حداقل یک ساعت درس دادن سه ساعت مطالعه لازم دارد (یکنفر از نمایندگان- بلکه بیشتر) این بیشتر را به آنهائیکه دانشکده درست میکنند بفرمائید میخواهید استادی نشان بدهم که در هفته بیش از ۳۰ ساعت درس میدهد در این مدرسه عالی در آن دانشگاه میرود تدریس میکند آن وقت ببینید چه بار میآورد برای من و شما دیپلمه دانشگاهی بار میآورد که بعد از بدست آوردن دیپلم تخصصی در یک امری باید برود در هنرهای زیبا بصورت یک کارمند ساده استخدام بشود.
انوشیروانی- با تحصیل و دیپلم مخالفت نکنید دنبال افکار کهنه و قدیمی نروید تحصیل جدید برای همه لازم است.
رامبد- جناب آقای دکتر انوشیروانی (انوشیروانی- بنده این را از روی ارادت عرض کردم) خودتان می داید که ما کمتر اختلاف سلیقه باهم داریم عمق عرایض مرا توجه بفرمائید تحصیل در دنیای امروز وهله اول باید تحصیلی باشد که به درد اجتماع بخورد نه اینکه سربار اجتماع باشد بنابراین از پایین که بیایید بالا تعداد شاگردان دبیرستان به هر نسبت که زیاد میشود باید به ریشههای صنعتی حرفهای و کشاورزی بروند ولی با تمام توسعهای که مدارس حرفهای کشاورزی و تخصصی پیدا میکنند معهذا نسبت به تحصیلات عالیه نباید فراموش کنیم هرملتی مغزی دارد این مغز نسبت به بدنش لازم نیست که خیلی گنده باشد ولی لازم است همان ماده خاکستری رنگ مغز انسان سالم باشد ما تعداد دانشگاهی که داریم هرچه زیادتر ولی به موازات آن با کیفیت عالی تر (احسنت) بنده حالا میرسم من هم مثل شما معتقد نیستم که ملت یا اجتماع فقط با نان و پوشاک زنده است نه ملت آن چیزی که قبل از نان و پوشاک لازم دارد فرهنگ و هنر است اگر آن فرهنگ و هنر را داشت نان و پوشاک را هم تهیه میکند ولی این فرهنگ و هنر باید آن چنان باشد که باروری داشته باشد بنابراین جناب آقای دکتر مجیدی مدارسی که حرفه صحیح روستائی و آنچه که آقای انوشیروانی طالب آن هستند علم و دانش را به طریقی که رستای ما بتواند
شناختن مین چون این زمینها ناشناخته است و بعضا شبیه زمان حضرت نوح کشاورزی میشود شناختن زمین استفده از کود و سایر علوم را در این مراکز یاد بگیرد نه اینکه بعد از تحصیلات دبیرستانی برود در وزارت کار سابق شما و مشتری اداره کاریابی بشود مدارس ما باید آنها را تعلیم بدهد صحبت طولانی شد ولی روحیه تجدید خواهی و تجددطلبی را فراموش نکنید باید در روستا مفاهیمی برای تحول، تجدد و پیشرفت به وجود بیاید رادیو تلویزین خیلی خوب است وسیله است ولی همه کار نیست ما امروز توجه جدیدی پیدا کردیم از برکت عنایات شاهنشاه به کشت وصنعت همانطور که چند سال قبل توجه پیدا کرده بودیم به صنعت از ان نتیجه خوب گرفتیم از این هم ان شاءالله نتیجه خوب خواهیم گرفت ولی همان توجه شما به صنعت باعث اغفال شما در امر کشاورزی شد این توجه به کشت و صنعت این توجه به مزارع وسیع نباید شما را در کار کشاورزان منفرد یک هکتاری و چندهکتاری غافل کند من به سبب امر استغال برمی گردم روی این موضوع تجربیات سایر نقاط دنیا را نمیگویم اولگوی وارداتی نمیآوریم ولی مطالعه میکنیم لااقل ببینید در بعضی ممالک همچنانکه انقلاب ما این توفیق را داشت آن کس که میکارد با یک زمین حدود ۲ هکتار حد اعلا سه هکتار کشاورزی محدود میکند ولی به سبب دقتی که در تهیه زمین میکند استفادهای که از بذر جدید و بهتر میکند توجهی که به کود دادن میکند مراعاتی که در آبیاری میکند محصول و برداشتش از واحد سطح کشت به مراتب بیشتر از مثلا منطقهای مثل پنجاب هندوستان است که هنوز میزان مالکیت اراضی محدود نیست در آنجا کاری که دولت هندوستان کرده فقط تراکنور و کمباینهای بزرگ را بصورت کمک به صنعت در اختیار کشاورزان میگذارد اما در امر کشاورزی چرا آنقدر اصرار میورزیم و چرا تکرار مکررات میشود حل تمام گرفتاریهای فعلی و آتی بستگی به این امر حیاتی دارد اما مصنوعات و محصولات صنعتی شما آقای دکتر با حمایتهای بیدریغ دولت ما در اینجا چیزی کتمان نداریم هنوز در تمام رشتهها قادر به مبارزه و رقابت در بازارهای بین المللی نیستند باید بیشتر در داخل مصرف شود و این حمایت دولت از مصنوعات صنعتی تنها برای استفاده فردی صاحب کارخانه نیست برای این است که ایرانی محصول ایرانی را با قیمت کمتری خریداری کند کی باید بخرد؟ کارمند دولت چندصدهزار نفر توافق داریم باید همان کشاورز بخرد وقتی کشاورزی را توسعه دادید از یک طرف مواد اولیه صنعتمان را تهیه میکند خوراک کارگرتان را ارزانتر تهیه میکنید خریداری با جیب پربرای محصولات صنعتی تان در روستا فراهم میشود در نزدیکی مناطق کشاورزی شهرکهای کوچکی که برای تأمین احتیاجات زندگی کشاورزان هست مقداری بصورت اصناف و فروشنده و واسطه بکار اشتغال پیدا میکنند به وجود آمدن آن شهرکها فشار به تهران و مراکز استان را کم میکند پس اگر این توجهات به کشاورزی را توأم با قسمت دوم فرمایشات شاهنشاه در مورد رفاه اجتماعی به حق عمل کنیم برای رفاه اجتماعی از کانالهای محلی خانههای روستایی جادههای روستائی و سایر احتیاجات اینها در خود شهرستانها به عوض تزئینات زایدی که به عنوان ساختمانهای دولتی عرضه میکنید در آنجا شروع بشود کارگر سیلش به تهران نخواهد آمد و در این انبار زاید از ظرفیت خودش بیکار جمع نخواهد کرد اما ضمن امر کشاورزی در ایران مسأله دامداری میآید یک اقداماتی من به آقای وزیر کشاورزی باهمان لحنی که آن خطابه کنگره را خواندید و در دل ما اثر گذاشت در یک عبارت ساده بگوئید کاردام با وام انجام نمیشود (خنده نمایندگان) امضای قرارداد و دادن ۱۵ میلیون تومان ممکن است به دنبال پروندههای نساجی اصفهان پروندههای شبیه به آن پیدا کند باید به محل رفت همانطور که با جمله صحیح آقای هویدا اصطلاح میکند که ما هیچ تز وارداتی نمیخواهیم این روی تعصب ملی نیست روی تعقل است آنچیزی که در امریکا نتیجه میدهد معلوم نیست در ایران در اطاقهای شوفاژ دار و کولردار وزرای ما نتیجه بدهد اگر برای مهندسین مشاور در روی کاغذ نتیجه میدهد معلوم نیست سرقبله سبلان و جنگلهای طوالش و زارع دیلمقان نتیجه بدهد شما برای کار دام باید به محل بروید باید با دامدار صحبت کنید باید بدانید که علت این کاهش چیست هرچند (در این هنگام فیلمبرداران مشغول فبلمبرداری بودند) عادت
به فیلمبرداری ندارم اما حالا که مقابل دوربینها قرار گرفتهام باز هم در این موقعی که این عکس را میگیرند بخاطر بیاورید به آقای وزیر کشاورزی بفرمائید که وام لازم است ولی کافی نیست رفتن به شهرستانهای مختلف هریک احتیاجات متفاوتی دارند یک جا باید که حتما در یک مناطق معین محدودی این دامها را به چراهای مختلف ببرند تا اینکه از طریق گردش دام همان مراتع بارور بشود جای دیگر باید اسکان دادن دامداران را ترتیب بدهید ولی در عین حال تعلیم بدهید تا ایرانی که هزاران سال با گردش و تعلیف توانسته دام را بپروراند امروز چه جوری در یک طویله دام خودش را تغذیه میکند، تعلیم لازم دارد آشنائی از نزدیک لازم دارد قبل از اینکه بحث کشاورزی را خاتمه بدهیم از یک طرف با خوشوقتی و از یک طرف با تردید باید اضافه کنم دولت در برنامه پنجم ۲۰ میلیارد تومان بله ۲۰۰ میلیارد ریال برای امر کشاورزی سرمایه گذاشته پیش بینی کرده تأمین اعتبار کرده ولی رقم ۲۰ میلیارد برای کشاورزی را با ۹ میلیارد برای خانههای دولتی تقریبا نصف آن در نظر بگیرید میبینید آیا اهمیت کشاورزی فقط به اندازه دو برابر خانههای دولتی است نه، جواب به من میدهید که کشاورزی که فقط ۲۰ میلیارد نیست ما ۱۰ میلیارد هم برای آب گذاشتیم آن هم میآید روی کشاورزی پنج میلیارد هم برای برق گذاشتیم از آن هم غیر مستقیم در کشاورزی استفاده میشود، ولی ما که خیال جدل نداریم بحث میکنیم آن بودجه آب قسمت زیادی برای لوله کشی شهر است آن برق قسمت زیادش برای صنعت است و به هر حال اینها مثل شبکه به هم مربوطند و به همین جهت که مربوطند من توصیه میکنم و از نمایندگان ملت استمداد میکنم بیایند با یک عمل انقلابی دولت خودتان را کمک کنید و از تمام فشارها که ممکن است دولت را به ناراحتیها منحرف کند جلوگیری کنید و آن این است که در این ۹۰ میلیارد ریال ساختمانهای دولتی شرطی بگذارید که در شهرستانها و در بخشها و در استانها قبل از تهران باید اقدام شود (صحیح است) شماتا چقدر میخواهید این تهران کله سنگین تر از خود بدن را به این گردن نازک و بدن تحمیل کنید توسعه پایتخت کافی است انچه به این صورت بدقواره و بدشکل و ناهم آهنگ درآوردید بپاشید درست کنید تهران از جهت وسعت و جمعیت از بزرگترین پایتختهای دنیاست توسعه آن کافی است، کار را باید ان طبیب که به جاسک میرود انجام بدهد آن مروجی که به هشت پرمی رود انجام بدهد پس خانه دولتی، برای او لازم است نه در تهران که میتوانند در ساختمان امثال سامان هم زندگی کنند به هرحال در حدود ۱۳% از رقم بودجه شما برای کشاورزی پیش بینی شده و در حدود ۶% برای ساختمانهای دولتی هرچقدر آن ۱۳% کاری است مولد و بوجود آورنده کالای مصرفی و خوراکی مهار کننده قیمت و کمک دهنده دولت برای تأمین اشتغال این کارهای ساختمانی شما می دانید و من هم می دانم یک کار تولیدی اقتصادی نیست یک کار رفاهی است لازم و مفید، البته قاضی خوب عدلیه اگر خانه داشته باشد در قضاوتش بیشتر راحتی اختیار دارد ولی مشروط به اینکه این ساختمانها هرچقدر که ممکن است با مصالح ایرانی و غیر لوکس و حتی المقدور به دست کارگر ایرانی غیر از آن زینتهای نازیبا که فقط جنبه خرج تراشی داشته زیبائیهای واقعی در مناطقی که ضمنا کمک به نواحی کشاورزی بشود لذا از این همه صحبت این نتیجه را گرفتیم که بسیج همگانی از جمیع امکانات داخلی تأمین و برآوردن نیازهای نیروی انسانی اصلاح روابط اجتماعی و استفاده از امکانات جهانی و بین المللی چهارپایهای است که از هریک درست استفاده کنیم برنامه پنجم ما را به توفیق می رساند صحبت از اصلاحات اجتماعی شد هروقت که ما بحث انقلاب اداری میکنیم باکمال صمیمت دولت میآید می گوید امر انقلاب اداری مطلبی است که بستگی به روحیه ملی و تمام افراد و یک اجتماع و کار همگانی دارد آخر سرهم برای حل مشکل انقلاب اداری آن داروی آخر سرکه شبیه پنی سیلین ایام جنگ که هرکس با هیچ داروئی خوب نمیشد میگفتند پنی سیلین وارد کنیم لغت کامپیوتر و ماشینهای حساب هم در این مطلب ارائه میشود این چنین نیست قبول کنید این چنین نیست ما در وسیع ترین و بزرگترین و گسترده ترین سازمانهای مملکتی مثل ژاندارمری خوب شده ولی کوچکترین بی توجهی و اغماض که در آن میشود، ازده تا شکایت که میرسد سه تاش مربوط به همان اداره
میشود این آقای دکتر آزمون را نمیشناسم، متخصص کامپیوتر است؟ همان دکتر ازمون که گذاشتید سراوقاف، این اصلاح کار اعزام زائرین خانه خدا را با کامپیوتر عمل کرد (سعید وزیری- عضو بسیار خوبی است) من خودش را نمیشناسم کارش را میشناسم که خیلی خوب است من صحبت فرد نمیکنم انتقاد از دولت میکنم که وقتی میشود یک نفر با کار درست یک کار به این مشکلی را انجام بدهد مگر این حاجیها که ازایران رفتند ایرانی نبودند ایرانی بودند پس چرا در امر انقلاب اداری می گوئید مسئله به همگان بسته است مردم باید روحیه شان را عوض کنند پس چطور آزمون روحیه حاجیها را عوض کرد (دکتر الموتی- او یکی از افراد حزب ایران نوین است که خوب کار میکند) برای من وقتی پشت تریبون صحبت میکنم، ایران و ایرانی مطرح است من معتقدم افراد و احزابی که در خیابان رژه میروند برای این است که فکر میکنند فردا حکومت را در دست بگیرند رژه میدهند بلکه برای آن است که اتفاق و اعتمادشان را در پشت شاهنشاه برای توفیق دولت ایران نشان بدهند (احسنت) لذا چرا دور برویم یک مثال زنده دیگر در واحد کوچک آدم بهتر میتواند ببیند چندروز پیش آقایانی که از محل آمده بودند هرچقدر هم من عضو اقلیت باشم رابطهای با وزراء نداشته باشم و دولت خواستههای ما را انجام ندهد (دکتر الموتی- بی رابطه هم نیستید) آنها این حرفها را متوجه نیستند آمده بودند احتیاجات شهرستانشان را میگفتند که همه چیز مهم نیست میشود تحمل کرد اما این دادگستری که در محل ما درست شده بقدری اختلافات محلی و دردها و شکایات را کم کرده و این مرد که آنحاست چنین است و چنان است من آن آقای مقدس زاده و قضات جوان شریف همکارانشان را میشناسم که توانستهاند انقلاب اداری را عمل کنند باری اینجا صحبت افراد نیست لذا اگر دولت در انقلاب اداری شکست خورده این شکست در آینده نبای ادامه پیدا کند و توفیق در برنامه کشاورزی منوط به این است که زارعین از مراجعه به ادارات و آوراگی و از این طرف به آن طرف رفتن و سؤال و جواب و پروندهای معوق باید خلاص بشوند (صحیح است) (دکتر الموتی- دولت را انقلاب اداری شکست نخورده) (عباس میرزائی- آقای رمبد دولت شکست نخورده بلکه کمتر پیشرفت کرده، افراد باید به تدریج تربیت شوند) ولی در مواردی که بطور مثال من نشان دادم، نشان میدهد که بایک آدم شایسته و طرز کار صحیح ممکن است که نتیجه ۷۵% تغییر پیدا کند و از ۱۵% به ۹۰% برسد فقط این مطلب وظیفه جدیدی برای دولت ایجاب میکند، سخت است خیلی مشکل است ولی اضطراری است می دانید چیست؟ جانشین کردن ضابطهها به ازای رابطهها در تمام کارها، اگر دیگر فقط به فکر اینکه با فلانکس همشاگردی بودم این معامله را به او بدهید بادیگری پسرعمو هستم معاون وزارتخانه او را انتخاب کنید سومی را لیدر صنف به من معرفی کرده کار به او بدهید نباشید اینها رابطه است ضابطه نیست.
دکتر الموتی- یکی از کارهای مهم احزاب همین است.
رامبد- به مسئله بدی اشاره کردید.
دکتر الموتی- مسئله بدی نیست در حزب ما اینطور است در حزب شما نمی دانم.
رامبد- مسائل مختلف کشاورزی را گفتیم در بهداشت و فرهنگ هم نظر سطحی کردیم انقلاب اداری را یادآوری کردیم هیچ یک از اینها علاج اساسی درد را نمیکند جناب آقای دکتر در ابتدای عرایضم یک مثالی بود که از قیافه تان خواندم که خوشتان نیامد این بود که من این ارقام را نمیتوانم تأیید یا تکذیب کنم، تکذیب ندارد برای اینکه ارقامی است رسمی از روی واقعیات تهیه شده بانک مرکزی و سازمان ملل و سازمان برنامه ارقام صحیح و دقیق را گرفته و عرضه کردند من اگر این ارقام را تکذیب کنم خودم را آدم بی اطلاعی نشان دادم اما خیلی حاضری بزنیم جنابعالی ۴ میلیون تومان پول داشته باشید بده هم یک میلیون تومان قرض داشته باشم جمع این۴ میلیون دارائی و یک میلیون بدهی میشود ۳ میلیون که یک میلیون از چهار میلیون کم شده که اگر به دو تقسیم کنیم ۱/۵میلیون تومان بظاهر هرکدام داریم این قابل تکذیب نیست ارقام صحیح است اما شما میتوانید بگوئید من بدهکار ثروتمندم این را میتوانید تأیید کنید؟ مارشد اقتصادی را تأیید میکنیم ولی اساسی که برنامه پنجم ما باید آن رشد را اصلاحانه
توزیع عادلانه بکند از شما میخواهیم و آن عبارت از این است که توزیع درآمد مورد توجه دولت قرار بگیرد این موضوع نه تنها جنبه انسانی دارد و شما باید ببینید از این رشد چه طبقاتی استفاده کردهاند صاحب کارخانه صاحب سرمایه کارمندان بالاتر دولت صاحبان مستغلات و بالاخره کسانیکه در داد و ستد هستند اما عیب چگونه حاصل میشود ما قبلا راجع به اشتغال صحبت کردیم سایه سیاه کم کاری و بیکاری را در سایر ممالک از دور نشان دادم من ثروتمند نوعی اگر ثروتمندتر بشوم چه میخرم ممکن است این جلد عینک پلاستیکی را جلد عینک چرمی بهتری بخرم ممکن است این ساعت را به ساعت طلای بهتری تبدیل کنم اینها همه کالائی است که کار کم و سرمایه زیاد درش متراکم است اما اگر آن روستا یا آن بیکار فعلی که براثر اصلاحات تعقیبی کشاورزی به کار گمارده شود چه میخرد پیراهن میخرد مصرف زندگی میخرد نام و پنیر میخرد و در آن کالای مانند پیراهن و نان و پنیر کار بیشتری مصرف شده با سرمایه کمتری و اشتغال بیشتری برای تهیه آن کالا فراهم آورده شده (صحیح است) از این جهت توزیع درآمد یک مطلبی است چون شما متخصصین اقتصادی یک تز مخالف هم دارید، صرفنظر از اینکه آقای هویدا نخست وزیر است و مورد احترام حزب شماست و ما باید انتقاد ایشان را بگوئیم گاهی صحبتهایی میکند که مورد استفاده همه قرار میگیرد و بیش از همه چیز به سبب کتاب خواندگیش مورد احترام من است میگوید تزهای اقتصادی هریک را خواستید جواب بدهید جوابش توی آن یکی کتاب دیگر و علیه اولی نوشته شده ولی من هم از شما یاد گرفتم و به شما جواب میدهم که از همان کتابها شما برای جواب گفتن به مسائل منطقی ما که باطنا مورد قبولتان هست استفاده نکنید و بگوئید که باید در حکومت سرمایه داری برای اینکه رشته اقتصادی دوام پیدا کند خواه و ناخواه پولدار و پولدارتر میشود دلیل این است که وقتی من مازاد برهزینهام درآمدی داشتم خواه ناخواه من هستم که پس انداز میکنم من پس انداز کننده هستم که سرمایه برای کارهای اقتصادی فراهم میکنم پس وجود من برای گردش کار اقتصادی فراهم میکنم پس وجود من برای گردش کار اقتصادی لازم است اما تجربه ما فوق علم است در خیلی از جاها خلاف این کار را کردند (جوانشیر- این تئوری باطل است) احسنت، دیگر نگوئید تنها اقلیت گفت احسنت جوانشیر در ژاپن پیشرفته هم این توزیع عادلانه درآمد را عمل کردند و دنبال آن تز باطل نرفتند ماهم در ایران باید در توزیع درآمدها تجدید نظر کنیم و توزیع عادلانه این رشد اقتصادی را از دولت میخواهیم (صحیح است) به هرحال صرفنظر از اصل اقتصادی یک امر اجتماعی پشت این پرده نهفته است که ضرورت تاریخ یا استفاده از تاریخ قدیمی بشرما را موظف به اجرای این امر میکند اگر یادداشت میکنید آقای دکتر این جمله را یادداشت کنید و در سازمان برنامه جلوی چشمتان بگذارید و هر تصمیم میگیرد و امضائی خواستید بکنید یک دفعه به این جمله نگاه کنید آن این است که ساختمان طبیعی بشر طوری است که هیچ کس نه قادر است و نه مایل است نه میخواهد نه میتواند برای همیشه یابرای مدتی دراز با کاری سخت زندگی سخت را ادامه دهد کاری سخت میکنند ولی درآمدی متناسب رفاهی متناسب آیندهای امیدوار و حداقل خانوادهای گرم باید او را دومرتبه برای ادامه کار سخت آماده کنند و این اصل است که به توزیع درآمد ناشی از رشد اقتصادی ما مخصوصا به طرف کشاورزی ما باید منجر شود از شما استدعا دارم، تقاضا دارم میخواهم تذکر میدهم و این امری است که در کنه فرمایشات شاهنشاه ما بود باری هروقت اسم آقای هویدا را میبرم می بینم که اکثریت محترم آماده دفاع میشوند قصدم گفتن مطلبی علیه ایشان نیست ولی یک مطلب را که ایشان می دانند و حرفی است که خودشان زدند همین حرف را عمل کنید و آن این است که ما بعد از صدسال دیگر نمیتوانیم کتابهای اقتصادی قدیمی را ملاک عمل قرار بدهیم ایشان از یک جهت گفتند و من از یک جهت دیگر ایشان میگفتند آنچه مارکس و انگلس گفتند در دنیای امروز کهنه شده من هم تصدیق میکنم اما یک چیزی کهنه نشده و آن چیزی است که ما امروز میبینیم و مارکس و انگلس ندیده بودند آن قیافههای سرد و غم زده و متحجر ملتهائی است که فکر میکردند رشد اقتصادی فقط آن رقم نهائی که در هیئتهای دولت و دفتر سیاسی احزاب عنوان میشود کافی است نه من میگویم.
رشد اقتصادی آن چیزی است که در قیافه ملت و کارگر زارع خوانده میشود اینجاست که ما میخواهیم این قیافهها با
توزیع عادلانه وسایل تولید ثروت نه اینکه خانه شما را بگیرند بدهند به بنده خیر چنین خبرهائی نیست کار طوری فراهم بشود که ما تنها کارخانههای ۱۰ میلیون تومانی مالیات بده که باعث افتخار و ترقی مملکت است نداشته باشیم کارگاههای کوچک روستاها را نگاه کنید که بانور کمتر و جرخش مرتب تر جای درآمد بیشتری را در برنامه پنجم گرفتهاند حتی این امر همانطور که مکرر در پشت این تریبون به سمع همکاران بزرگوار رساندم ما در اتخاذ رویهها نه به شرق می گرائیم و نه به غرب میپیوندیم ازهریک آنچه خوب دارند میگیریم و با هریک احترام و ورابط متقابل را استقبال میکنیم در همان ممالک سوسیالیستی آقای دکتر خبردارید که برخلاف گفته مارکس و امثال آنها در یوگسلاوی کارگران کشاورزی و صنعتی را در درآمد سهیم کردند لذا ما این اصول را در اصول انقلب داریم و عمل کردیم حالا باید برویم با اینکه اجرایش دقیق و شبکه اش صحیح باشد توزیع وسائل تولید ثروت نه خود ثروت توزیع درآمد نه اصل سرمایه صحیح تر انجام بگیرد هرچند که نسبت به ۹ میلیارد تومان ساختمانهای شما به یک صورتی ایراد گرفتم دلیلش هم قسمت مهم بر این است خوب می دانید که کار ساختمانی کار تولیدی نیست پولی است در اجتماع وارد میشود در مقابل کالا عرضه نشود قیمتها بالا میرود ولی خواه و ناخواه همیشه غذاها را به صورت دوا نباید خورد مورد نیاز است مشکل مسکن مسأله است که خیلی از ممالکی از لحاظ صنایع سنگین پیشرفتهاند توجه نشده و امروز میبینید که با چه مضیقههایی روبرو هستند برنامه مسکن شما را تأیید میکنم آقای عباس میرزائی هم میگویند مردم خانه میخواهند اما یک جمله میگویم آقای دکتر بیائید در این حس مشترک ایرانی بودن علاقه به مملکت عضو نهضت پیشرفت بودنمان تفاهمی بوجود بیاورد مسائل و امور ساختمانی دولت را از صورت مافیاد در بیاورید بظاهر هیچ لغتها به هم ارتباط ندارند ولی شما می دانید چه میگویم با مافیا بازی مسکن برای عباس میرزائی و خواسته من در شهرستانها و خواسته شما در سازمان تأمین واقعی نخواهد شد اینجا بحثش را بیشتر نکنیم بهتر است که گرانی شما یک مقدار مربوط به همین مسائل است شما بعضی روزها کسانی را نپذیرید در دفترتان سازمانهای اطلاعاتی مملکت که از حیاتی ترین و واجب ترین سازمانها هستند اطلاعات بخواهید تا ببینید پشت پردههای ظاهر آراسته تشکیلات روابط تنظیم کنندگان ارجاع کنندگان، اجرا کنندگان پرداخت کنندگان دریافت کنندگان را ببینید چی میبینید و چه ارتباطی هست اما این آقای دکتر الموتی هرچند که خودشان را آماده برای جوابگوئی عرایض من میکنند یک مطلب ایشان مورد تجلیل من است گفتند صحبتها و بحث هائیکه امروز در مجالس ایران میشود از برکت عنایت شاهنشاه و ثبات سیاسی که پیش آمده در ردیف همه پیشرفتها آنها را مقایسه کنید با بحثهائیکه ادوار قبل در مجلس شوری ملی بود آنها بعضا میآمدند اینجا چیزی بگویند که چیزی بخواهند ولی ما می گوئیم که چیز خواستنیهای از پشت پرده را قطع کنید و اکثریت تأیید میکنند (صحیح است) راجع به کشاورزی زیاد صحبت کردم تصور نشود راجع به صنعت فراموش کردم نه پیشرفت صنعت ما شایان تقدیر است ولی به شما برمی گردد نحوه حمایت اگرتا به امروز حمایت لازم بود شبیه آن کسانی هستند که بعد از عمل جراحی دکتر زیر بغلشان چوب میدهد خود طبیب که چوب را تجویز کرده اول میگوید یگ چوب را بردار بعد میگوید هردوچوب را بردار بعد میگوید دستشان را بگیرید راه ببرید بعد میگوید میتواند خود بدود من نمیگویم ما به مرحله دو رسیدهایم ولی حمایت بیش از حد نسبت به صنایع بدون کنترل در قیمتها باید تجدیدنظر بشود نه از نظر اینکه فلان صاحب صنعت شریف که حق به گردن مملکت دارد، خدمت کرده و ما هم ممنونش هستیم درآمدش کم بشود و نه، مگر شما یک وقتی طفلتان را میفرستید به مدرسه برای این است که به او بی محبت هستید و میخواهید از خانه بیرونش کنید میخواهید در مدرسه آماده اش کنید برای زدگی بهتر باید حمایت از صنایع مادر وضعی باشد که یک مصرف کننده ایرانی نتواند در خانه اش بگوید که اگر این جنس از خارج وارد ارزانتر بدست من میرسید این همه حمایت ابتدا برای مصرف کننده است اما این چه درپشت دارد این را در پشت دارد که ما مصرف داخل را فرض کنید تکمیل میکردیم آن وقت که باز با تورم مواجه میشویم کالا تولید میشود مصرف داخلی قدرت جذب آن را ندارد کارخانه دار ناچار باید کارخانه را تعطیل کند و
کارگر آقای عباس میرزائی و بنده بیکار میشود ما این را نمیخواهیم می خواهیم این کارگاه آن چنان تمرینی کنند که بتواند در بازار بیم الملل رقابت کند ادامه این حمایتها قطع این تمرین را برایش فراهم میکند تمرین در تکنولوژی باید بشود در مهارت کارگر بشود در مدیریت و بهبود جنس و بازاریابی بشود در همه این چیزها آقای دکتر مجیدی نقص دارید کاردانهای بازار یابیتان را یکبار در اروپا دیدم خیلی مسخره بود ستون چهارمی که اشاره کردم استفاده از امکانات جهانی و بین المللی بود مطلب را از خیلی نزدیک شروع میکنم اولین رابطه ما با بازارهای بین اللمی صادرات ماست تنها وزارت بازرگانی خوشحال نیست از ازدیاد رقم صادرات هرایرانی حتی من اقلیت هم خوشحالم اما من تنها ناراضی و نارحات نیستم از ترکیب این صادرات شما و وزیر زیر کتان هم باید ناراحت باشید آنچه که در وضع بین الملل دنیا می دانم حیف که آقای دکتر تاجبخش تشریف بردند وظیفهای است که به عهده نمایندگان ما در سازمانهای بین الل و وزارت خارجه ماست ناب دکتر مجیدی نطقهای بشردوستانه و مقالات سراپا عاطفه و انسانیت را که از ممالک متمدن و پیشرفته در همه جهان توزیع میشود می بیند ولی به این رقم چه بگویم که سهم صادرات بین الملل کشورهای جهان سوم در مقابل ممالک پیشرفته صنعتی متمدن بشردوست خیرخواه که میخواهند سرمایه گذاری در ممالک دیگر بکنند که رشد اینها را تأمین کنند به ۳۰% تقلیل پیدا کرد و از ۳۰% بع ۲۱% رسیده و حالا به ۱۸% رسید یعنی چه؟ یعنی فرمایشی است که رهبر ملت ما فرمود غنی غنی تر میشود و فقیر فقیرتر و این اقتصاد آینده دنیا را به ناسالمی و ورشکستگی تهدید میکند ما در شبکه مبادلات بین اللل جه میکنیم؟ فقط میخریم از ما چه میبرند؟ باچه قیمت میبرند؟ این آنجاست که باید در این قراردادها و مقررات داخلی ممالک در تعرفههای گمرکی و سهمیه وارداتی آنها ذی سهم باشیم در روزنامه هائیکه میخواندید آقای دکتر فروزین روزی که امریکا خواست برای موازنه پرداختهای خارجی خودش سیاستهایی اتخاذ کند چه اشخاصی با وزارت خارجه امریکا رفت و آمد میکردند تمام ممالکی که اقتصاد خودشان را در این سیاست امریکا متزلزل می دیدند آنها هم متقابلا شرایط متقابلی عرضه میکردند ما چرا نباید در پیرو این نیات شاهنشاه از ممالکی که باهاشان سروکار داریم بگوئیم مقررات سهمیه وارداتی تعرفه گمرکی ما متقابلا باشما کار خواهد داشت و چرا از آنها نخواهیم که فکری برای ما نکنند مسئلهای است بین المللی و به اصطلاحی که باز آقایان توی کتابهایشان خواندهاید The Rules of the game باید تغییر پیدا کند این قراردادها تا موقعی که ادامه دارد ملل زحمت کش کار میکنند و ملل ثروتمند کار را میخورند انجام این برنامهها یک سیاست مالی محکم سالم و شدیدی را ایجاب میکند آقای قوام صدری پس انداز زیاد مصرف کم لازم است و دولت اولین سرمشق شرکتهای وابسته به دولت بزرگترین لانه خرج مقررات بی حساب برای آزادی خرج هم باید تجدیدنظر بشود جناب دکتر الموتی در حین طرح لایحه مالیات خیلی خوشوقت بودند که ازدیاد وصول مالیاتهای مستقیم قابل توجه است ن هم تشکر و تأیید میکنم ولی تنها مالیات گرفتن کار را حل نمیکند اگر پول را من بصورت مالیات دادم به صندوق دولت میرود اگر به صورت پس انداز خودم بردم در بانک باز بصورت وام برای کارهای سرمایه گذاری قابل مصرف است پس احساس پس انداز صرفه جوئی امساک انضباط اداری آنچه که در سراسر گزارش برنامه پنجم مشحون و نقاشی شده با جملات زیبا و بعضا هم مغایر باید اصلاح و صحیح عمل بشود خیال نکنید موقعی که من از پشت تریبون آمدم پائین و شما تشریف آوردید جواب من را دادید و جناب آقای الموتی من را تهدید به حکومت عدد کردند و متهم به دانستن این کار برنامه تمام میشود نه وقتیکه مسائل حل بشود آنچنان نتیجه افتخار آمیز دهه اول در سرلوحه سازمان ملل و سایر جاها زیان زد خواهد شد در کنگره ایکه مردم آنچنان اظهار خوشبختی میکنند این کارها اگر عمل نشود مثل کار کشاورزی شما مثل انقلاب اداری شما مثل تنظیم خانواده شما مثل قیمتهای شما و من هم انتقاد نکنم ملتی که صاحب این مملکت است انتقادش را خواهد کرد (احسنت) به هرحال بنده در جمیع این عرایضم نهایت سعی را داشتم که وارد جزئیات برنام و اعداد و ارقام نشوم تصور نفرمائید که برنامه شما را نخواندم خیربرنامه شما را با دقت خواندم تأیید میکنم قسمت اعظم مسائلی که به آن توجه شد در
برنامه شما دیدم ولی لازم به گفتار بود در مجلس شورا تا به مصداق دوصد گفته چون نیم کردار نیست گفتار شما موجب خوشوقتی ما هست ولی ما را قانع نمیکند نه من هیچ کس با چنین برنامه ایکه در پیشگاه مبارک شاهنشاه مورد مطالعه قرار گرفت در تخت جمشید با احاطه کاملی که ایشان به اداره مملکت دارند با آن حس وطن پرستی و عشق به ابرانی که به صورت خارق العاده در وجود ایشان است هیچکس به خودش این اجازه اشتباه را نمیدهد که در چنین برنامهای نقصی وجود داشته باشد ما می دانیم ولی عمل میخواهد و این گفتهها براین بود که شاید فکر بکنیم که برنامه دولت ما است ممکن است اقلیتی باموادی از این برنامه مخالفت داشته باشند ملاحظه کردید تمام مسائلی که اعم از اشتغال، قیمت، محیط زیست، خرابی شهرها، توزیع عادلانه ثروت مسائل دیگری که تذکر دادم همه همان چیزی است که شما می گوئید ی خواهیم عمل بکنیم ولی باید عمل کنید مسائلی را که در رشتههای مختلف با تنوع و تکرار و تذکار و بعضا بازهم درخود مطالب من مغایرت هائی از لحاظ احتیاجات گفته شد به یقین هرکسی گوش داده باشد و هرکس توجه به عمق مطلب کرده باشد آنقدر مشکلات آنقدر عظمت مسائل آن قدر ناراحتیها را حس میکند که یقین دارم که اگر دل شیرهم داشته باشد در مقابل این مشکلات نگران میشود ولی این مشکلاتی نیست که بوجود آمده باشد این مشکلاتی است که یا وجود داشته و ما امروز شناختهایم یا برای توفیقهای قبلی ناگریز از مواجه شدن با این مشکلات بودیم مثالی است میگویند اطلاع اولین شرط موفقیت است امروز که ما نسبت به این مسائل مطلع هستیم که اقلیت مان عنوان میکند اکثریتمان در لایحه اش اشاره میکند نصف کار راه حل کردهایم مشکلات هرچقدر عظیم باشد اگر درست شناختیم و توانستیم ابعادش را اندازه بگیریم میتوانیم تقسیمش کنیم و هرمشکل تقسیم شده کوچکی را با این همه امکانات میتوانیم حل کنیم اگر وزیر دادگسری در فرمایش شاهنشاه میشوند که دادگستری احتیاج به اصلاح دارد وقتی میبیند بامثالی که آوردم که مشکل در سطح یک رئیس دادگاه و یا دادگستری میتواند چگونه حل بشود و در این احجام تقسیم بندی بکند موفق میشود که گرفتاریهایش را حل بکند آنچه را که گفتیم هیچ یک مطالبی نیست که بصورت حاد و لاینحل و مشکل مملکتی و یا خدای نکرده بحران ملی برای ما در پیش داشته باشد ولی مطلب دیگر جناب قوام صدری بزرگترین قدرتها چیست؟ (دکتر فروزین- خدا) دوست من قدرت خودا در تو است و قدرت تو در مغزت و قدرت مغز در پیش بینی و پیشگیری آنچه که من گفتم برای پیش بینی و پیشگیری مثالی است سؤال مسی کنید خدا برای چیست اگر نمیتواند زمین را عادلانه نگهدارد میگوید خدا در تواست و تو را آفریده که زمین را نگهداری این پیش بینی و پیشگیری است که مرا وادار میکند که وقت عزیز شما همکاران را اینقدر برای این مهام مملکت باتکرار و تذکار بگیرم اشکالات آنچه بود گفتم و ناگفته نگذاشتم توفیق و پیشرفتها را هم ندیده نگرفتم بااطمینان از همان توفیقهای گذشته است که این هم شجاعت گفتن معضلات و شنیدن این همه مشکلات از طرف شما با تحمل و امیدواری به حل این مشکلات ازطرف شما با تحمل و امیدواری به حل این مشکلات عرضه شد اگر این مسائل در ممالک دیگر بصورت مشکل لاینحل درآمده فراموش نکنید ما نمیتوانیم با آن جوابها خودمان را قانع کنیم که در کجا چی هست این فرهنگ باستانی این نژاد ایرانی این رهبری شاهنشاهی این امیدهای آینده این توفیق گذشته همه و همه به ما تکلیف میکند امید میدهد وظیفه تعیین میکند که باید این اشکالات را از سرراه برداریم ما میتوانیم رشد سریع و سالم توسعه وسیع و سریع و صحیح توزیع درآمد عادلانه و انسانی و اسلامی تولید کار حل مشکل اشتعال جلوگیری از انفجار جمعیت با دسترسی به بازارهای جهانی از لحاظ مبادلات بین المللی ازدیاد محصول کشاورزی ازدیاد مهارتهای فنی همه و همه را میخواهیم توانست (دکتر عدل- انشاء الله) اما اگر اجازه ندهید که هیچ فردی در دولت و ملت در این مملکت فساد را درایت بداند هوس خود را به عنوان مصلحت بگوید نمایش خدمت را بجای وجدان کار بکار ببرد روابط را جانشین ضوابط کند و ایمان و اعتقاد واقعی لازم را فقط با بیان گفتار اکتفا نماید آن وقت میتوانیم کشوری بوجود بیاوریم باوجود اینکه صنعت و فن و مهارتمان به پیشرفته ترین ممالک نرسیده باشد بمب اتمی نداشته باشیم
و موشک به آسمان و باقمار نفرستیم ولی آنچنان اجتماع خوشبختی در تاریخ جهان فراهم بنیم که اکثریت مردم از کودکان و زنان و مردان همه و همه بتوانند زندگی و برنامه سالیانه و کار روزانه شان را با خوشحالی باامید و با توفیق انجام بدهند برنامهای داشته باشیم که رضایت خاطر روزانه هرفرد و امید آینده ملت را تأمین بکند (احسنت- آفرین) بنده از حوصله ایکه فرمودید خیلی سپاسگزارم (احسنت).
نایب رئیس- آقای دکتر الموتی بفرمائید.
دکتر الموتی- باکسب اجازه از مقام ریاست باید قبلا عرض بکنم برای ما نمایندگان ملت فرصت بسیار مغتنمی است که امروز در این ساحت مقدس نشستهایم و درباره یکی از مهمترین و مترقی ترین و ارزنده ترین لوایح دوره انقلاب بحث میکنیم بدون تردید پیشرفتهای سریع و تحولات عمیق اجتماعی و فراهم گشتن موجبات رفاه و آسایش اکثریت مردم ایران در دوران دهه انقلاب ناشی از اندیشههای شگرف شاهنشاه ماست که توانستهاند کشور ما را بصورت کشور نمونهای درآورند (صحیح است) هم بستگی تمام طبقات ملت در کنگره انقلاب خیلی خوب نشان میداد که همه افراد ملت ایران از این پیشرفتها رضایت کامل دارند (صحیح است) از ابراز احساسات کارگران، کشاورزان، فرهنگیان، کارمندا، دانشگاهیان و روزنامه نگاران و اصناف همه و همه آقای رامبد میشود قضاوت کرد که چگونه از این برنامههای رضایت دارند، و از رهبر بزرگ خود که بنیان گذار این پیشرفتها هستند تجلیل و ستلیش میکنند (صحیح است) تردید نیست یک مملکت درحال توسعه مملکتی که در مدت ۱۰ سال سعی دارد عقب ماندگیهای قرون و اعصار را پشت سربگذارد و ظرف ده سال شاهد این همه پیشرفتها بوده است اگر بخواهد تمام عقب ماندگیها را به سرعت جبران بی شک بعضی مشکلات و برخی اشکالات و حتی نابسامانیهای کوچکی در دستگاهها وجود دارد ولی با این نابسامانیها و این اشکالات رفع میشود و مملکت ما بیش از پیش به جلو رفته و به آن ترقیات بزرگی که شاهنشاه میخواهند می رسد. ما نه تنها از انتقادات شما ناراحت نیستیم یا فکر کنید دلگیر هستیم بلکه همان حکومت عدد که شما به آن ایراد دارید این آئین نامه را ما اصلاح کردیم که شما فرصت داشته باشید هرچه دل تنگتان میخواهد بگوئید قبل از انقلاب، لایحه برنامه هم مثل سایر لوایح بود فقط میشد نیم ساعت درباره اش صحبت کرد ولی همان اکثریت عددی آئین نامه داخلی مجلس را اصلاح کرد و گفت این جناب رامبد و دوستان اقلیت، فرصت داشته باشند هرچه میخواهند بگویند ولی نفرمائید من پرده دری نمیکنم آقای رامبد باید پرده دری کرد من و شما مسئول هستیم اگر خدای نکرده در این مملکت وضع بدی باشد اگر نگوئیم بنظر من گناه کردهایم باید بگوئیم (صحیح است) وظیفه ماست چرا نگوئیم؟ در این مملکت شاهنشاه بزرگ ما دارد مملکت را به آنجا میبرد که دنیا به ما تعظیم و ستایش میکند اگر نقطه سیاهی هست و شما متوجه هستید چرا نمی گوئید مگر اینکه واقعا سراغ ندارید و میخواهید بایک اشارهای بگذرید و این به نظر من در شأن مجلس انقلاب نیست ما تنها در فراکسیون پارلمانی این کار را میکنیم تمام نمایندگان عضو فراکسیون باید در حوزههای پارلمانی خودشان اگر نابسامانی میبینند بگویند و انتقاد کنند ما همه سربازان انقلاب هستیم هرکس در یک جا، فرق نمیکند امروز دکتر مجیدی در سازان برنامه، قوام صدری در مقام وزیر مشاور و جنابعالی در مقام لیدر اقلیت و همه ما در مقاماتی که افتخار خذمتگزاری داریم باید وظیفه مان را به نحو احسن و بدون اغماض انجام دهیم فرق مجلس انقلابی با مجالس انقلاب انگیزه شخصی نیست حتی من میخواهم بگویم انگیزه محلی هم تخفیف پیدا کرده مثلا آقای رامبد هم که صحبت میکنند به آن دوست طالشی خودشان امروز دیگر وعده خلاف نمیدهند چون وکیل مجلس وکیل مملکت است این درست نیست که من و شما فشار بیاوریم و بگوئیم اعتبارات مملکت را در جائی صرف بکنیم که ارزش ندارد نه شما میکنید نه من میکنم نه موکل شما حق دارد از شما
بخواهد اما من و شما که با دستگاه مرکزی مملکت سروکار داریم مسائل را از دید علمی بررسی میکنیم و هیچ وقت اجازه نمیدهیم پول مملکت در جائی مصرف بشود که استعداد ندارد وقتی سد سفیدرود ساخته میشود سد دز ساخته میشود این بخاطر استعداد منطقه است نه بخاطر اینکه رئیس سازمان برنامه اهل فلان منطقه است امروز در مملکت ما انگیزه شخصی از بین رفته و فقط انگیزه مملکتی است. اشاره فرمودید به ضابطه و رابطه این را باید عرض کنم آقای رامبد شما و بنده سالهاست در مجلس هستیم در اجتماع هم هستیم خیلی از دوستان دانشمند ما در اینجا هستند و اطلاعاتشان بیشتر از ماست بیائید ببینیم قبل از انقلاب انتصابات چگونه بود و بعد از انقلاب انتصابات به چه طرز است این گروهی که ایجا نشستهاند از هزار فامیل نیستند این بساط در مملکت ما به کلی از بین رفت حکومت فامیلی، حکومت دوستی، حکومت بستگی از بین رفت (صحیح است) ولی حزب مرکز آزمایش استعدادها و لیاقتهاست اگر امروز دیده میشود خیلی افراد بی نام میآیند در مشاغل حساس خدمت میکنند بخاطر این است که این استعداد نهانی که مردم ایران بخصوص در طبقه تحصیلکرده وجود دارد و قبل از انقلاب محلی برای تجلی و تظاهر نداشت امروز به علت انقلاب اجتماعی ایران و تأسیس احزاب سیاسی ظهور و بروز میکند و برای هرکسی محلی برای ابراز لیاقت، فعالیت، درستی و شهامت وجود دارد. ما به همه مردم می گوئیم بیایید به حزب و ابراز لیاقت بکنید تا پیروز بشوید البته اگر در حزبی افرادی با هم دهسال کار میکنند و شناسائی به لیاقت و استعداد هم پیدا کنند چرا از دوستان لایق خودشان در کارهای اجرائی استفاده نکنند؟ البه اگر از افراد غیرحزبی هم باشند و لایق باشند اینها چرا به احزاب نمیآیند این احزاب، احزاب خدمتگزار شاه و مردم ایران هستند دیگر آن روز که اشخاصی بروند تک روی بکنند و از مزایای اجتماع بهره مند بشوند سپری شده است با بعضی افراد وقتی راجع به احزاب صحبت میشود می گویند ای بابا ما نرفتیم توی حزب، این درست نیست این احزاب برای مملکت است، احزابی است که برنامه هائی برای اعتلاء ملت ایران دارند فرق نمیکند ما سعی میکنیم به حزب ما بیایند شما هم سی کنید به حزب شما بیایند برای اینکه آینده مملکت در دست احزاب سیاسی است و ما خودمان با کمال صراحت عرض میکنیم که هراندازهای که امکان دارد دولت باید حزبی تر بشود و از افراد حزبی استفاده بشود ما نمی گوئیم اگر یک فردی بخاطر اینکه عضو حزب است اگر خدای نکرده استعداد کافی نداشته باشد برود در یک مقام قرار بگید خیر اگر فردی حزبی هست استعداد و معلومات دارد خدمتگزار هم هست و تخصص دارد از وجودش استفاده بکند بنظر ما افراد حزب ایران نوین برافراد غیرحزبی ترجیح دارند. ممکن است شما این نظر مارا نپذیرید ولی این وجود دارد این اعتقاد ماست و شما هم نسبت به همکاران خودتان حتما چنین تعصبی را دارید. اشاره فرمودید به (ایسم)هایی که وجود دارد خوب ما در کلاسهای اقتصاد اینها را خواندهایم ما خوشوقت هستیم که در این مملکت در کشور شاهنشاهی ما در سایه اندیشه تابناک رهبر انقلاب برای حل مشکلات مملکت است ما پیروی از هیچ ایسمی نکرده و نمیکنیم (صحیح است) راه حلهای منطقی که به قول آقای هویدا راههای میان بر است انتخاب کردهایم با این راه حلها است که توانستهایم کار اصلاحات ارضی را در این مملکت به سهولت به ثمر برسانیم تاریخ انقلاب کبیر فرانسه را دوست عزیزم آقای جوانشیر از من بیشتر مطالعه کردهاند می دانید وقتی در فرانسه انقلاب شد در چهار شهر فرانسه برای چندماه گیوتینها کار میکردند (جوانشیر- بیست هزار نفر را در یکسال زیر گیوتین بردند) ولی در این مملکت بدون اینکه خونی ریخته بشود یا احتیاج به آدم کشی باشد اصلاحات ارضی با موفقیت به ثمر رسید زارع ایرانی صاحب زمین زیر کشت خود شد (صحیح است) کارگر ایرانی صاحب سهم کارخانه شد (صحیح است) اینها کارهائی است که در ممالک دیگر با آن همه کشت و کشتار صورت گرفت و در ایران با عنایت و تدبیر و ارشاد رهبر عالیقدر ما شاهنشاه آریامهر به سهولت انجام شد این است معهجزه انقلاب شاه
و ملت در این مملکت (آفرین) ما باید در مسائل مملکتی همه راه حلهائی ایرانی پیدا کنیم تا بتوانیم آن برنامه مترقی شاهنشاه را که رسیدن به دروازههای تمدن طلائی بزرگ است اجرا بکنیم تردید نیست طی چنین راه طولانی و مشکل را اگر یک روز معتقد باشید که طی شود عملی نیست این احتیاج به کمک همه افراد ملت ایران دارد به زارعی که در زمین کشت میکند و کارگری که چرخ عظیم صنایع را می گرداند و آن صنفی که خیلی مورد عنایت شما نیست ولی ما بهش خیلی احترام میگذاریم آن فرد صنفی هم باید کمک کند تا به آن تعدیل قسمت برسیم. نمایندگان اقلیت هم باید کمک کنند نمایندگان اکثریت هم باید کمک کنند. آقای رامبد چون این بار دیدم که خیلی به عدد و رقم تکیه کردید خوشبختانه فرصت داشتید دقیق مطالعه کردید. من هیچ وقت شما را متهم به عدم مطالعه نکردهام من معتقدم وقتی دولت یک برنامه را به این صورت تدوین میکند و ارقام و اطلاعات، همه ار در اختیار ما میگذارد من اگر فرصت میداشتم بصورت یک روزنامه نگار نطق شما را در قالب این برنامه پیاده میکردم خیلی از پیشنهادات شما در این لایحه برنامه هست یعنی شما اینقدر باما همفکر هستید که گفته هایمان خیلی به هم نزدیک است و یا لایحه برنامه را خیلی دقیق مطالعه کردهاید و یا این افکار را داشتهاید خوب میفرمودید من لایحه رامطالعه کردم این ده قسمت هست و این دو قسمت هم کم است اضافه کنید البته شما و ما همه سعی مان این است کهتذکرات لازم را به دولت و طراحان برنامه بدهیم تاکارها بهتر شود اگر این دکتر مجیدی عزیر عضو دفتر سیاسی حزب ایران نوین که مورد کمال و احترام ماست در کار برنامه پنجم موفق شود مسملا حزب ما موفقتر است ما عصب نداریم هرچه طراحان برنامه نوشتهاند بگوئیم صحیح است در فراکسیون ما دراین مسائل بحثهای زیادی میشود تا سرانجام به اینجا میرسیم که لایحهای به این صورت در اینجا مطرح میگردد این بعد از آن سلسله گفتگوها است که یک مقدارش را شما فرمودید یک مقدارش را هم دوستان ما در فراکسیون حزب گفتهاند و دولت حزبی ما علاقمند است و از صمیم قلب باید عرض کنم آقای هویدا نخست وزیر خدمتگزار ایران همیشه گفته و میگوید سعی کنید از حداکثر نظر نمایندان مجلسین در اصلاح و پیشرفت برنامههای دولت و تنقیح لوایح استفاده کنید (احسنت) چه بهتر که شما در این راه باما گام بردارید اما یک چیزی راجع به هزینه زندگی فرمودید من خودم خیلی جواب دارم ولی فکر کردم بهتر است جواب شما را یک هم مسلک خودتان بدهد این مجله را که حتما میشناسید مجله تهران اکونومیست است زیرنظرآقای دکتر شریعت عضو حزب مردم میباشد و از مجلاتی است که با رقم و عدد و آمار سروکار دارد.
رامبد- مجله باحزب و بنده ارتباطی ندارد.
دکتر الموتی- مندرجات این مجله مورد تأیید شما نیست؟
رامبد- متعلق به آقای دکتر شریعت است.
دکتر الموتی- خوب یکی از کارهای حزب ما این است که انضباط و دیسیپلین وجود دارد و ما ۷۴ مجله و روزنامه داریم که همه تحت انضباط حزبی کار خودشان را انجام میدهند.
رامبد- کرسیها را در اختیار ما بگذارید تا ببینید ما چقدر روزنامه و مجله میتوانیم داشته باشیم.
دکتر الموتی- آن وقت هم به سراغ شما نمیآیند به هرحال از این مجله قسمتی را برایتان میخوانم تا ببینید مجلهای که مدیرش عضو حزب شماست چه نوشته است؟ این سرمقاله اش هست اول آمده ترقی هزینه زندگی را در کشورهای مختلف منتشر کرده و میگوید خوشبختانه نه تنها آمار بانک مرکزی ایران بلکه آماری که در سراسر جهان درباره جریان قیمتها در کشور ما انتشار یافته و نمونهای از آن را در مقاله (تجهیز منابع داخلی در کشورهای توسعه جو)، از قول سازمان ملل متحد در همین شماره ملاحظه می فرمائید، نشان میدهد که ایران در این کشمکش گرانی و تورم یکی از خوشبخت ترین کشورهای جهان است زیرا در ده سال گذشته که قیمتهای خرده فروشی در ژاپن و فرانسه و انگلیس هرسال بطور متوسط ۴/۴ تا ۵/۹ درصد و در هند و اسرائیل و ترکیه بطور متوسط ۶/۱ تا ۷/۵درصد افزایش یافته و در سال جاری نیز به حدی رسیده که از دوران جنگ کره تا بحال سابقه نداشته و کافی است تفسیری را که در این مورد در صفحه ۲۳
همین شماره چاپ شده مورد توجه قرار بدهید تا به این واقعیت بیشتر واقف بشوید حال اینکه افزایش متوسط قیمتهای خرده فروشی در کشور ما از ۲/۱% در سال تجاوز نکرده است و اینخود موفقیتی است که اقتصاد دانها و کارشناسان امور اقتصادی بین المللی میتوانند به اهمیت آن پی ببرند گو اینکه هرفرد کوچه و بازار هم میتواند درک کند که اگرچنین نبود در مدت دهسال این همه پیش نمیرفتیم و هم چنانکه در نشریات سازمان ملل نوشته شده است بالاترین رکورد پیشرفت را در فاصله سالهای ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۰ در بین ۵۹ کشور توسعه جو ایران بدست نمیآورد.
رامبد- حضرتعالی عرایض من را گوش نمیدادید.
دکتر الموتی- البته گوش میکردم مثل اینکه شما به عرایض بنده توجه ندارید باز قسمتی را از مجله تهران اکونومیست میخوانم «در دهسال گذشته قیمت برخی از گروهها از قبیل گروه خوراک افزایش بیشتری در حدود ۲/۵ درصد داشت معذالک در برابر افزایش قیمتها در کشورهای دیگر وضع ایران قابل مقایسه نیست خاصه آنکه افزایش گروه مذکور برطبق بررسیهای دقیقی که به عمل آمده است در درجه اول معلول بالا رفتن سطح درآمد گروههای کم درآمد و ورد درآمدهای مذکور به بازار برای خرید خوراک بیشتر و مأکول تر بوده است که به نوبه خو جای خوشوقتی است در دوران انقلاب حدمتوسط افزایش سالانه بهای مسکن ۲/۲ درصد و پوشاک ۱/۲ درصد بوده بازهم نسبتهای پائینی است».
فرهادپور- پس بفرمائید بانک مرکزی ارقام را اصلاح کند.
دکتر کیان- در جزوه ایکه خودشان برای بزرگداشت دهه انقلاب چاپ کردند تمام این ارقام ذکر شده و پیشرفتها را به وجه احسن توضیح دادهاند به آن مراجعه کنید.
دکتر الموتی- بله راجع به افزایش قیمتها من یک نکتهای را خدمتتان عرض کنم که وقتی یک کشوری در حال توسعه اقتصادی است یک مقدار تورم دارد یک مقداری گرانی هم بخاطر وجود واسطه هائی است که هست حزب ما دارد سعی میکند با متشکل کردن اصناف این واسطهها را از بین ببرد و جلوی این گرانی گرفته شد ولی فراموش نفرمائید یک مقدار از این گرانیها در مورد کالاهایی است که ما از خارج وارد میکنیم گندمی که ما وارد کردیم بخاطر وضع بد جوی بود شاید شما بگوئید گندم وارد نکنیم کاملا صحیح است باید رشد کشاورزی تأمین شود ولی نمیشود گفت که مردم بلوچستان اگر با وضع نامناسب جوی روبرو شدند، ما تعصب داشته باشیم و گندم وارد نکنیم نه خیر گندم وارد میکنیم و برایشان میفرستیم که آن هموطنان ما اگر از وضع بد جوی مشکلاتی داشتهاند با کمک دولت لتوانند از رفاه بیشتری بهره مند بشوند (صحیح است) و یکی هم قیمت تیرآهن بوده که بالا رفته و یک مقدار هم به علت تقلیل نرخ پول دردنیا تغییر قیمت دلار، لیره و فرانک بالمال موجب شد قیمتها بالا رفته و آن مقدار کالای مصرفی که ما از خارج وارد میکنیم متأسفانه چاره نداریم نمیشود به فلان تاجر گفت که آهن را که تنی صددلار بود و به ۱۹۵ دلار افزایش یافت به همان قیمت سابق بفروش این واقعا عملی نیست.
سعید وزیری- برای اینکه تورم در کشورهای خارج هست.
دکتر الموتی- کاملا صحیح است تورم در کشورهای دیگر هست و ما نمیتوانیم خودمان را از این تورم جدا نگه داریم من یک قسمت دیگر از این مجله تهران اکونومیست را که مربوط به این مورد است میخوانم می نویسد ارقام جدیدی که به وسیله سازمان همکاری و توسعه اقتصادی انتشار یافته نشان میدهد که میزان تورم در ۱۳ کشور اروپایی در چندماه اخیر به نحو قابل توجهی بالا رفته است. باتوجه به حذف نوسانات فصلی و براساس نرخ رشد سالیانه میزان رشد قیمتها از آوریل تا اکتبر سال جاری ۹/۶ درصد بوده است که بالاترین نرخ رشد از زمان جنگ کره تا بحال میباشد. در دوره مورد مطالعه بالاترین نرخ رشد قیمتها متعلق به اسپانیا بود که معادل
۱۲/۳ درصد در انگلستان ۱۱/۸ درصد در ایتالیا ۱۰/۳ درصد بود در اغلب دیگر کشورهای اروپایی افزایش قیمتها بین ۷/۹ تا ۸/۹ درصد قرار داشت. رشد قیمتها در ایالات متحده ۳/۴ درصد ژاپن ۳/۳ درصد و استرالیا ۵/۸ درصد بوده است» با توجه به این ارقام و آمار باید عرض کنم که من در دفتر سیاسی حزب شاهد هستم شخص آقای هویدا نسبت به مطلبی که فوق العاده حساسیت دارد این گرانی کالاهاست شاید بزرگترین مشکل نخست وزیر با دستگاههای اجرائی این است که سعی میکند هرطور ممکن است قیمت کالاها در خارج بالا برود. اما وقتی قیمت بعضی کالاها در خارج بالا برود. این دیگر از دست جنابعالی و بنده و نخست وزیر خارج است جنابعالی بفرمائید چه باید کرد؟
رامبد- مگر گوش نمیدادید؟ پنج ساعت صحبت کردم.
دکتر الموتی- گوش کردم پیشنهاد و راه حلی را ندیدم… چون بعضی از مطالب را شما مکرر گفتید خیلی خوب در مغز من جاگرفته است برای اینکه هرمطلب را ۵ نوبت پشت سرهم گفتید هرقدر من بی استعداد هم باشم مسلما یاد میگیرم الان در برنامه پنجم یکی از مهمترین بخشهائی که مورد توجه قرار گرفته بخش کشاورزی است به کشاورزی اولویت داده شده که بشود محصولات غذایی مملکت و احتیاجات مردم را تأمین کرد معافیت ده سال کشاورزی و سرمایه گذاری که رقمش اینجا هست که فوق العاده زیاد است. کشاورزی ایران قبل از دوره انقلاب یک مقدار گرفتار فئودالیسم بود در دوران فئودالیته توسعه کشاورزی امکان پذیر نبود این ده سال دوره انقلاب زارع ایرانی را به یک کشاورز آزاد مبدل ساخته که در دورانی متحول زندگی میکند این ۱۷ سدی که ساخته شده برای این ساخته شده که اراضی زیر کشت را آماده کنند برای اینکه بشود کشاورزی مدرن و مکانیزه بوجود آورد. اینها همه از آن جهت است که بتوانیم آن رشد ۵/۵ درصد کشاورزی برنامه پنجم را تأمین کنیم من هم با شما همصدا هستم در دوران برنامه چهارم رشد کشاورزی ما خیلی زیاد نبود از ۴ درصدی هم که شما فرمودید کمتر بود برای اینکه مقدار زیادی گرفتاری وضع جوی بودیم و این چاره ناپذیر است چه باید کرد و خود اصلاحات ارضی هم موجب شد که اراضی تقسیم بشود اینها از مسائلی بود که خوشبختانه در برنامه پنجم حل شده و به اصطلاح رفقای ما کارهای زیربنایی آماده است ولی هرکاری تا زمانی که زمینههای آن فراهم نباشد امکان سرمایه گذاری در آن فراهم نیست الان براساس همین برنامه که جنابعالی مطالعه فرمودید و البته ممکن است ایراد داشته باشد که این برنامه عینا اجرا نخواهد شد انشاء الله حضرتعالی و بنده سالهای آینده شاهد هستیم و اینها را مطالعه میکنیم که ببینیم بهاین ارقام رسیدهایم یا نه؟
در برنامه چهارم من یادم میآید در خارج از مجلس گفته میشد که این برنامه ۴۸۰ میلیاردی ایران برنامه جاه طلبانه است و غیرقابل اجرا است ولی ما دیدیم که این برنامه ۵۷۷ میلیارد ریال اعتبار اجرا شد و در خیلی از قسمتها هم پیشرفت کردهایم من از آقای دکتر مجیدی خواهش میکنم برای این مطلب یک تابلوئی تهیه بفرمایند که برنامه چهارم وقتی تصویب شد هدفها و برنامه و پیشرفتهایش چه بود و ارقام را بگذارید کنارهم مثلا گفته شده بود که ما در طول برنامه چهارم دانشگاهها را برای ۶۵ هزار دانشجو آماده میکنیم ولی به ۱۱۰ هزار نفر رسیدیم یعنی ۴۵ هزار نفر بیش از آنچه که در برنامه چهارم پیش بینی شده بود یعتی وقتی میگفتند برنامه پیش بینی ۶۵ هزار نفر جاه طلبانه است و حالا این دولت خدمتگزار موفق شده به رقم ۱۱۰ هزار نفر برساند این قابل تقدیر است (صحیح است) حتی اگر خود برنامه را اجرا میکرد قابل تقدیر بود چه برسد که از برنامه هم جلوتر رفته است الان همین تولیدات کشاورزی، در برنامه دولت تولید غلات از ۵/۶ میلیون تن به ۸/۶ میلیون تن قرار است برسد میوه را که شما خیلی درباره اش حسیاسیت دارید از ۱/۸ میلیون به ۲/۴ میلیون می رساند آقای رامبد وقتی اشاره فرمودید به محصولات شمال، به حوزه انتخابیه آقای دکتر یزدان پناه، البته ما معتقد به حمایت از طبقه کشاورز هستیم و معتقد به حمایت از طبقه باغدار هستیم ولی در عین حال هم جانب مصرف کننده را هم
باید داشته باشیم سعی دولت این است که واردات میوه باتوجه به محصول داخلی تکافوی مصرف را بنماید اگر گروهی هستند که شب عید فرضا میوه را احتکار میکنند دولت چاره ندارد جز اینکه میوه را وارد بکند و با این گرانی قیمت مبارزه نماید و جلوی احتکار را بگیرد پس نظر دولت برای ورود میوه تفننی نیست میوه جزو غذای مردم ایران شده است امروز دیگر هرفردی اعم از کارگر و کشاورز هم از میوه استفاده میکنند مثل سابق نیست که بگوئیم میوه کالائی لوکس است بلکه کالای مصرفی است و این قدمی است که دولت برای مبارزه با گرانفروشی و احتکار برداشته است و تولید کننده نیز مورد حمایت دولت میباشد و اگر میوه وارد نشود آن وقت خواهید دید که بعضی از همین فروشندهها و واسطهها قیمتها را به چه سرعتی بالا میبرند اگر امروز اصناف متشکل شدهاند دولت و شما و ما از اطاق اصناف میخواهیم که کنترل بیشتری داشته باشد چون چه دستگاهی میتواند جلو هزار صنف را با این وسعت بگیرد و برآن رهبری داشته باشد جز اطاق اصناف، امروز کار دستشان است البته باید امتحان بدهند اگر آزمایش خوب بود مورد تأیید ما و شما خواهند بود موضوع این نیست که یک اطاقی بوجود بیاید صرفا برای اینکه اصناف متشکل بشوند و گرانفروشی بشود واقعا اینطور نیست. این شأن دوران انقلاب نیست.
فرهادپور- ولی در عمل اینطور خواهد شد.
دکتر الموتی- آقای فرهادپور شما اینقدر بدبین نباشید شما هم کمک بکنید دعا بکنید ما هم کمک میکنیم که واقعا کنترلی در قیمتها بشود و از این گرانفروشی که قبول دارم قسمتی از آن مصنوعی است و فشار واسطهها است جلوگیری بشود (دکتر رئیسی- اگر با دعا درست بشود ما دعا میکنیم) یک مسئلهای که اینجا اشاره شد تولید گوشت است راست می گوئید در مملت ما خوشبختانه مصرف گوشت به علت افزایش درآمد سرانه زیاد شده است و دردنیا هم متأسفانه تولید گوشت کم شد و قیمتها بالا رفته ما راههای متعددی که داریم البته من میبینم که در حوزه انتخابیه خودم هم هست به علت چرا بی رویه که شده خیلی از مراتع از بین رفته و مقداری از سدها در حال پرشدن است ما نمیتوانیم اجازه بدهیم که چرای بی رویه ادامه یابد و مراتع به کلی از بین برود و سدها پربشود این را باید از راههای دیگر تأمین کرد و این در برنامه پنجم وجود دارد یک مقداری از آن را میخوانم تولید گوشت از ۳۰۵ هزارتن به ۴۴۵ هزارتن افزایش پیدا میکند شیر از ۱/۹ میلیون تن به ۲/۸ میلیون تن افزایش پیدا خواهد کرد و ارقام دیگری هست راجع به اعتبارات کشاورزی چون خیلی تکیه شد من به قسمتی از برنامهها اشاره میکنم واقعا اگر معتقدید دولت میتواند غیراز افزایش اعتبار و وام و اصلاحات ارضی که انجام شده و مکانیزه کردن و فراهم کردن موجبات توسعه کشت و تأسیس شرکتهای کشت و صنعت کاردیگری بکند بفرمائید، ملاحظه بفرمائید که اعتبارات کشاورزی در برنامه پنجم چهاربرابر برنامه چهارم شده یعنی رقم اعتبارات کشاورزی و دامپروری در برنامه پنجم ۲۰۸ میلیارد است در برنامه چهارم ۵۰ میلیارد بوده است یعنی ۴ برابر شده بنده یادم میآید در کمیسیون برنامه آقای فرهادپور هم صحبت کردند بحث بود با مقامات سازمان برناهه در مورد جذب اعتبارات کشاورزی دستگاه برنامه ریزی معتقد بود که این رقم کم میشود اقلیت و اکثریت معتقد بودیم که این رقم کافی نیست باید اعتقاد داشت جذب این رقم امکان ندارد بحث زیادی کردیم ولی خوشوقتیم که امروز دستگاه طراح برنامهها اعتقاد دارد که میتواند این رقم ۵۰ میلیارد را به ۴ برابر افزایش بدهد و معتقد هستند امروز قدرت جذب این رقم اعتباری هست طبعا وقتی چنین سرمایه گذاری در بخش کشاورزی بشود به آن نتیجه خواهیم رسید.
نایب رئیس- آقای دکتر الموتی وقت این جلسه ما تمام شده بقیه فرمایشاتتان را در جلسه آینده بفرمائید.
۳- تعیین موقع و دستور جلسه آینده- ختم جلسه
نایب رئیس- بااجازه خانمها و آقایان جلسه را ختم میکنیم جلسه آینده ساعت ۵ بعدازظهر امروز خواهد بود و دستور ادامه مذاکره در لایحه برنامه عمرانی پنجساله پنجم است.
(ساعت ۱ بعدازظهر جلسه ختم گردید).
نایب رئیس مجلس شورای ملی- دکتر جواد سعید