روز ننگین پانزدهم خرداد ماه سال ۱۳۴۲ خورشیدی
اقدامات فعال یا Active Measures | براندازی ایدیولوژیک Idealogical Subversion | پایههای قانون اساسی مشروطه شاهنشاهی ایران |
روز ننگین پانزدهم خرداد ماه سال ۱۳۴۲ خورشیدی و زمینههای واقعی آن
شاهنشاه آریامهر در روز ۱۹ دی ماه ۱۳۴۱ در نخستین نشست کنگره ملی دهقانان ایران که در تالار ورزشی محمدرضا شاه برگزاز شد، منشور شش مادهای انقلاب شاه و ملت را اعلام کردند و گفتند که در روز ششم بهمن ماه این منشور به رفراندوم به رای ملت ایران گذاشته خواهد شد. ملایان نسبت به قانون اصلاحات ارضی معترضند زیرا این قانون آنها را از عواید املاک موقوفه محروم میکند و مالکان بزرگ همان فیودالها همان قاجاریان نیز با اصلاحات ارضی محخالفت میکنند زیرا که سبب میشود درآمد مفت خود را از دست بدهند و دیگر مالک جان و مال و کار و زحمت کشاورزان و خانوادههای آنان نباشند.
روز اول بهمن ماه حجتالاسلام خمینی فتوایی علیه رفراندوم داد و رفراندوم را غیرقانونی خواند:
- ... اینان اگر برای ملت کاری میخواهند انجام دهند چرا به برنامه اسلام و کارشناسان اسلامی رجوع نکردند و نمیکنند تا با اجرای آن برای همه طبقات زندگی مرفه تامین شود و در دنیا و آخرت سعادتمند باشند... این رفراندوم اجباری مقدمهای برای از بین بردن مواد مربوط به مذهب است و علمای اسلام وظیفه دارند که هر وقت برای اسلام و قرآن احساس خطر کردند به مردم گوشزد نمایند...اگر شما بدانید زیر سرپوش این رفراندوم چه جنایتی میخواهند مرتکب شوند، دیوانه میشوید با این رفراندوم یک بار دیگر میخواهند حسین را بکشند، زینب را اسیر کنند و صحرای کربلایی بر پا کنند. شما وظیفه دارید امروز در سراسر تهران فریاد بزنید که ایران کشور خفقان است. مرگ بر خفقان، بازار هم امروز برای مدت سه روز به نشانی اعتراض به رفراندوم غیر قانونی تعطیل خواهد بود...
با این فتوا خمینی، میگوید که آن چیز قانونی است که از سوی الله و ملایان میآید، در جایی که بر پایه اصل ۲۶ قانون اساسی مشروطه شاهنشاهی، قدرت در دست مردم است و مردم میگویند که چه چیزی قانون هست یا نیست، و نه تو ملای شپشو. دقیقا آنچه را که امروز در جمهوری اسلامی میبینیم که رهبر است که درباره همه چیز تصمیم میگیرد، زیرا که وی نماینده الله بر روی زمین است و نه مردم و پارلمانی که از سوی ملت برگزیده شده است.
مردم ایران پشتیبان شاهنشاه آریامهر و خواستار این رفرمها بودند. بیش از پنجاه هزار تن دهقان به سوی شهرها روان شدند تا این رفراندوم با پیروزی به انجام برسد. کارگران، کشاورزان، اصناف، کارمندان دولت، و نیمی از جمعیت کشور، بانوان ایران به ویژه در این رفرمها سودمند هستند.
در روز ۴ بهمن ماه ۱۳۴۱ گروههای بزرگی از کشاورزان وارد شهر قم شدند. گروهی از ملایان که بر آن بودند بر ضد اصلاحات ارضی سخن بگویند با کشاورزان به زد و خورد پرداختند. شماری از ملایان از شهر قم گریختند، گروهی در درون مسجدها پنهان شدند. برخی از ملایان نامدار از دولت درخواست کردند که نظم و آرامش را در قم برقرار سازند. در روز ۴ بهمن ماه ۱۳۴۱ هواپیمای اعلیحضرت همایونی در منطقه البرز بر زمین نشست، در فرودگاه آقای فروغی فرماندار و رییسهای ادارههای دولتی و معتمدین و نمایندگان مردم به پیشباز شاهنشاه آمده بودند. اعلیحضرت همایون در میان شور و شادمانی بی همانند کشاورزان و مردم وارد قم شدند. خیابانها با پرچمهای زیبای سه رنگ شیر و خورشید آذین بسته شده بود و اهالی دهها تاق نصرت بسته بودند و خیابانها چراغانی شده بود. کشاورزان روستاهای پیرامون نیز برای پیشباز از شاهنشاه با فریادهای زنده باد شاه خیابانها را به لرزه درآورده بودند. کشاورزان و کارگران و پیش آهنگان و دانش آموزان و مردم در دو سوی خیابانها ایستاده بودند. آریامهر در آیینی باشکوهی سند مالکیت زمینهای کشاورزی را به دهقانان قم دادند. آنگاه شاهنشاه بر روی میزی قرار گرفتند و سخنرانی رسایی فرمودند تا همه فیودالها و آخوندها و خمینی و همدستانش بشنوند و بدانند:
کارهایی که امروز ما انجام میدهیم و منجمله رهاکردن رعیت اسیر بدبخت سابق ایران از زنجیر اسارت و مالک کردن ۱۵ میلیون جمعیت این مملکت در زمینی که در آن کار میکنند بیشتر مورد پسند خدا و ائمه اطهار نخواهد بود. هیچ چیزی خداپسندانه تر از عدالت اجتماعی و رفع ظلم نیست. البته در این مورد همیشه در راه ما سنگهایی بوده است. افراد قشری و نفهمی بودهاند که هیچوقت مغز آنان تکان نخورده و نمیتواند تکان بخورد، برای اینکه متاسفانه قابل تکان خوردن نیستند. به هر زمانی و در هر موقعی به یک طریقی توانسته بودند تا اندازهای اجرای این افکار و این نیات را به تاخیر بیاندازند، ولی این تاخیر دیگر جایز نیست. ما در بین سایر ملل دنیا زندگی میکنیم و نمیتوانیم یک دیوار بلند دور خودمان بکشیم و بگوییم که ما با دنیا کاری نداریم و فقط با خودمان زندگی میکنیم و در کثافت خودمان غوطهور خواهیم بود. این دیگر قابل دوام نیست. ما امروز مقرراتی داریم که از هر مقررات دیگر ممالک آزاد دنیا اگر جلوتر نباشد عقبتر نیست. این عدالت اجتماعی مورد پسند خداوند است، مورد پسند رسول خدا است. اگر کسی بتواند بگوید که خداوند و رسول او غیر از این عدالت و مساوات چیزی گفتهاند من خوشوقت میشوم که بشنوم، ولی گمان میکنم که تا آخر عمر چنین چیزی نشنوم. در کنگره دهقانان موقعی که لوایح شش گانه را میشمردم و توضیح میدادم گفتم که در راه جلوگیری از اصلاحات ایران مسلما ارتجاع سیاه و قوای مخرب سرخ از پای نخواهند نشست و تمام سعی خود را به کار خواهند برد که مانع این اصلاحات بشوند، البته هر کدامی به یک عللی. ارتجاع سیاه اصلا نمیفهمد، زیرا از هزار سال پیش یا بیشتر فکرش تکان نخورده و در جاهای دیگر هم شاید به همین طریق باشد. شاید بیشتر اینان فکر میکنند که زندگی فقط این است که از یک جایی ولو به ظلم باشد، به زور باشد، به بطالت باشد، به بیکاری باشد، یک چیزی به او برسد و او یک غذایی بخورد و شب سر به بالین بگذارد و فردا دو مرتبه همین زندگی تکرار بشود. حالا مگر او متوجه است که جامعه امروزه مقرراتی دارد، تمدن امروزه شرایطی دارد که مهمترین آنها عدالت است، رفع ظلم است، تساوی حقوق است، موضوع کارکردن است، زحمت کشیدن است. امروز در دنیا مفت خوری از بین رفته، ولی برای او چه فرقی میکند؟ به او یک چیزی برسد ولو سایرین همه از فلاکت، بدبختی و گرسنگی و بمیرند، این به حال او فرقی نمیکند.
در روز ششم بهمن ماه مردم ایران به حوزههای رای رفتند و به رفرمهای شاهنشاه با اکثریت آرا، آری گفتند.
شاهنشاه آریامهر در پیامی که به مناسبت آغاز سال نوی ۱۳۴۲ به ملت ایران فرستادند فرمودند: اجتماع ایران فردا صرفا بر اساس عدالت اجتماعی ، تقسیم و توزیع عادلانه ثروتها، کار و کوشش شرافتمندانه و بهره برداری هز کس از زندگی به تناسب کار و سرمایه او بر اساس موازین قانونی و با تامین حداقل زندگانی برای عموم متکی خواهد بود.
تحولی که در این سال در بنیاد اجتماعی مملکت ما و در اساس جامعه ایرانی روی داد در طول تاریخ ایران بی سابقه بود. در این سال که مسلما در آینده به عنوان مبدا تحولی عظیم و اساسی در حیات کشور ملت ایران از آن یاد خواهد شد بسیاری از بیعدالتیها در اجتماع ما از میان رفت و بسیاری از محرومیتهای نابجا جبران گردید، به طوری که امروز در طلیعه سال نو ملت ایران میتواند نه تنها سالی تازه را در زندگانی خود جشن بگیرد، بلکه در واقع آغاز دورانی نوین را در حیات ملی و اجتماعی خویش جشن میگیرد. ...
امروز پروپاگاندای جمهوری اسلامی بر آن است که به جهانیان بباوراند که مردم ایران رفرمهای شاهنشاه ایران را نمیخواستند و مردم علیه این رفرمها مبارزه کردند و با کمک خمینی، جمهوری اسلامی را راه اندازی کردند. واقعیت اما کاملا چیز دیگری است. واقعیت این است که کشاورزان و روستاییان به سوی شهرها راه افتادند با این هدف که رفرمهای شاهنشاه آریامهر به تصویب و اجرا برسد. برزگران ایران با طلبهها درگیریهای خیابانی داشتند و طلبهها را کتک زدند و ملایان پا به فرار گذاشتند و خود را پنهان کردند. واقعیت این است که مردم ایران شاهنشاه و برنامههای رفرم انقلاب شاه و ملت را پشتیبانی کردند و برای به انجام رسیدن آنها مبارزه کرد.
همان اندازه که امروز جمهوری اسلامی به خواست و اراده مردم اهمیتی نمیدهد، به همان اندازه روح الله خمینی موسوی در سال ۱۳۴۱ به خواست و اراده ملت ایران اهمیت نداد. خمینی در روز ۱۵ خرداد ماه ۱۳۴۲ شورشی به پا ساخت تا دولت شاهنشاهی را براندازد زیرا که او چنین میخواست. خمینی در سال ۱۳۵۷ در ایران شورش به پا کرد و گفت که اوست که دولت تعیین میکند،
خمینی به اصطلاح قانون اساسی به مردم ایران فروخت که در آن رهبر همه قدرتها را در دست دارد و همه تصمیمها را میگیرد. شاهنشاه ایران در این رفرمها خواستهای مردم ایران را برآورده کرد که به آن دمکراسی میگویند. ایرانیان دمکراسی کاملی داشتند بدون آنکه بدانند چه گوهری در دست دارند. بدین روی تنها راهی که از ظلمت دیکتاتوری اسلامی بیرون آییم، این است که حکومت مشروطه شاهنشاهی را برقرار سازیم. مردم ایران دیگر حوصله شنیدن این همه دروغ و یاوه و حرافی مزدوران و فرستادههای اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات و مزدوران سازمانهای مخوف اطلاعاتی بیگانه را که در رسانهها دیگر ندارند. پانزده خرداد روز جشنی است برای ملت ایران که بر خمینی و همدستانش پیروز شد و آنان را پای مال کرد.
پانزده خرداد سرمشقی است برای نسل جوان ایران که چکونه میتوان دشمن را پای مال کرد. خمینی دستگیر و زندانی شد. اگر در سال ۱۳۴۲ خمینی و همدستانش دادگاهی میشدند وبه سبب خیانت به کشور اعدام میگردیدند، ایران و ایرانی چنین سرنوشت سیاهی نمیداشتند.
پاینده ایران جاوید شاه