مثنوی معنوی/یکی پرسید از عالمی عارفی کی اگر در نماز کسی بگرید
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | دفتر پنجم مثنوی (یکی پرسید از عالمی عارفی کی اگر در نماز کسی بگرید به آواز و آه کند و نوحه کند نمازش باطل شود جواب گفت کی نام آن آب دیده است تا آن گرینده چه دیده است اگر شوق خدا دیده است و میگرید یا پشیمانی گناهی نمازش تباه نشود بلک کمال گیرد کی لا صلوة الا بحضور القلب و اگر او رنجوری تن یا فراق فرزند دیده است نمازش تباه شود کی اصل نماز ترک تن است و ترک فرزند ابراهیموار کی فرزند را قربان میکرد از بهر تکمیل نماز و تن را به آتش نمرود میسپرد و امر آمد مصطفی را علیهالسلام بدین خصال کی فاتبع ملة ابراهیم لقد کانت لکم اسوة حسنة فیابراهیم) از مولوی |
' |
آن یکی پرسید از مفتی به راز | گر کسی گرید به نوحه در نماز | |
آن نماز او عجب باطل شود | یا نمازش جایز و کامل بود | |
گفت آب دیده نامش بهر چیست | بنگری تا که چه دید او و گریست | |
آب دیده تا چه دید او از نهان | تا بدان شد او ز چشمهی خود روان | |
آن جهان گر دیده است آن پر نیاز | رونقی یابد ز نوحه آن نماز | |
ور ز رنج تن بد آن گریه و ز سوک | ریسمان بسکست و هم بشکست دوک |