مصاحبه اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر با روزنامه ایتالیایی ایل جورناله ۷ دی ماه ۲۵۳۵ شاهنشاهی
نسخهٔ تاریخ ۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۲۱:۵۲ توسط Bellavista1 (گفتگو | مشارکتها)
حزب رستاخیز ملی ایران | درگاه اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه آریامهر | برنامه عمرانی پنجم/سال ۲۵۳۵ شاهنشاهی |
از مصاحبه اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر با روزنامه ایتالیایی ایل جورناله ۷ دی ماه ۲۵۳۵ شاهنشاهی
(کاخ نیاوران)
- افزایش بهای نفت
- این افزایش با احتیاط و در دو مرحله صورت خواهدگرفت. در مرحله نخست ۱۰ درصد، و ۵ درصد دیگر در ماه ژوئیه انجام خواهد پذیرفت.
- ما دیوانه نیستیم. ما نه خواستار از بین رفتن بازار و نه خواستار ویرانسازی کشورهای دوست خود در غرب هستیم. هیچ کس به این فکر نیست که ما تولیدکنندگان مواد اولیه، با مسائل و مشکلات زیادی روبهرو هستیم که به سرعت باید حل شود و ما نیز باید موقعیت خویش را با افزایش روزافزون تورم جهانی تطبیق دهیم. چرا و به چه دلیل هنگامی که کشورهای پیشرفته قیمت پولاد خود را افزایش میدهند، هیچ کس داد و فریاد راه نمیاندازد؟ به چه دلیل مطبوعات غربی درباره لیست قیمتهای پولاد جنجال نمیکنند؟ موضوعی که فقط کارشناسان آن را میخوانند و میفهمند. با این حال فقط یک نکته مرموز در همین لیست قیمتها برای کشورهای در حال توسعه میتواند به مفهوم افزایش ۱۰۰ درصد بر بهای پولاد باشد. ضربهای که افزایش قیمت پولاد بر ما وارد میسازد، قابل مقایسه با ضربهای نیست که افزایش قیمت نفت بر جهان صنعتی وارد میکند. در مقایسه با نفت ما، تکنولوژی شما برای ما خیلی گرانتر تمام میشود، به خصوص امریکاییها که ظاهراً در این مورد حساسیتی نشان ندادند. این تصادفی نبود که کنفرانس شمال و جنوب در پاریس با شکست مواجه شد.
- اکنون وقت آن رسیدهاست که نرخ متعادلی برای معاملات بین کشورهای توسعه یافته و کشورهای در حال توسعه تعیین کنیم، که به ضرر هیچ کدام از طرفین تمام نشود. من نوعی نرخ محاسبات بینالمللی را پیشنهاد کردهبودم که به موجب آن یک بانک مشترک بین کشورهای در حال توسعه و کشورهای پیشرفته به منظور سرمایهگذاری و مبادلات ایجاد میشد، ولی هرگز پاسخی در این مورد دریافت نکردم، در حالی که پیشنهاد من میتوانست نوعی همکاری مفید برای همه باشد. فقط احساسات برخی از گروههای کوچک غربی، شاید هم چپگرا و یا فیدل کاسترو به من پاسخ میدهند. حرفهای کاسترو مضحک است. مسلماً همه کشورهای عضو اوپک در نظر وی به یک سان دیوانه و یا غیر عادی نیستند: او درباره عراق، الجزایر و لیبی سخنی نگفت، در میان کشورهایی که قیمت نفت را افزایش میدهند، برخی به او نامهربان و برخی خوب و مهربان هستند. تأکید میکنم که گذشته از نطقهای عوامفریبانه کاسترو، کشورها و دولتهای منطقیتر دیگری نیز اظهار نگرانی کردهاند که ممکن است استراتژی نفتی تهران، دومین قدرت نفتی اوپک، به ضرر برخی از جوامع غربی ضعیفتر و بیمارتر تمام گردد.
- به مسئله ایتالیا میپردازم. من متوجه این امر هستم که مسلماً ایتالیا در اثر افزایش قیمت نفت خام بیشتر از امریکا و آلمان در معرض خطر قرار میگیرد، با این حال تصور نمیکنم که فشار تورم بر اقتصاد شما از یک درصد تجاوز کند. مذاکرات و قرارهایی که با وزیر بازرگانی خارجی ایتالیا داشتیم و تأثیر بسیار نیکویی بر من گذاشت، نمایانگر تمامی سیاست کنونی ما نسبت به ایتالیا است. خوشوقتم که همکاری و تمایل ما برای کمک در برقراری تعادل مجدد در موازنه پرداختهای شما مؤثر خواهدبود. این امر برای ایتالیا خیلی مهمتر است، تا افزایش قیمت نفت خام ما. ایران حاضر است صدیپنجاه از وجوهی را که از فروش نفت به ایتالیا به دست میآورد، جنس ایتالیایی بخرد، به شرطی که از لحاظ مرغوبیت و قیمت با اجناس مشابه بینالمللی قابل رقابت باشد. ما میتوانیم به اتفاق بخش پتروشیمی را نیز توسعه دهیم. نباید فراموش کرد که نفت یک ماده اولیه غنی است و مشتقات نفتی به هفتادهزار نوع میرسد. یک چنین میدان وسیعی برای همکاری بین ما، قسمت اعظم پرداختهای نفت وارداتی ایتالیا از ایران را تضمین خواهدکرد.
- قرارداد قذافی و فیات به نظر من به خودی خود یک قرارداد واقعبینانه است. شما خودتان میدانید که سیاست قذافی چگونه است و یا بهتر بگویم چگونه نیست. من شخصاً موفق نمیشوم آن را درک کنم. یک روز یک جهت را میگیرد، روز دیگر امکان دارد در جهت عکس آن قرار گیرد و اینکه "آنیلی" به دیدار قذافی در مسکو شتافت، شاید به این خاطر باشد که اتحاد جماهیر شوروی در این معامله نقش واسطه را ایفا کردهاست. اگر ما هم جای قذافی بودیم، همان داد و ستد را که فیات کرد، میکردیم.
- از سوی دیگر تاکنون چند بار پیشنهادهای گوناگون همکاری به آنیلی کردهام، ولی نمیتوانم بفهمم به چه دلیل هر بار پاسخ منفی دادهاست. یک کارخانه کوچک مونتاژ در ایران تأسیس شدهبود، ولی آنیلی نخواست که آن را توسعه دهد. اصلاً او را درک نمیکنم. پنج سال پیش فیات امکانات بسیار وسیعی در ایران داشت، ولی سایرین برگهای برنده را به دست گرفتند و اکنون تعدادشان زیاد است. فیات دیگر نمیتواند موفق شود، چه در اینجا موقعیتها را از دست دادهاست.
- سیاست هستهای ایران
- تا ۲۵ سال دیگر معجزه نفت به پایان خواهدرسید. بنابراین از هم اکنون باید در فکر سایر منابع انرژی باشیم، چه هستهای و چه شیمیایی. اما در بخش دفاعی ما هرگز در فکر بمب اتمی نیستیم. ما سیاست حیثیتجویی و افتخارطلبی را دنبال نمیکنیم، بلکه به دنبال سیاست امنیت یکپارچه هستیم، به همین علت تا زمانی که خلح سلاح بینالمللیِ کنترلشده برقرار نشود، ما به هزینههای دفاعی خود ادامه خواهیمداد، تا بهترین سلاحهای سنتی را برای ارتش خود فراهم سازیم. ما بمب اتمی نمیخواهیم، بلکه خواهان ارتش نیرومندی هستیم که مغلوب کردن آن فقط با بمب اتمی امکانپذیر باشد، که در این مورد مهم شروع یک جنگ اتمی کار سادهای نیست.
- به هر حال ما در فکر تاریکیها نیستیم، بلکه در اندیشه روشنایی هستیم. بهترین روشنایی میتواند در پرتو همکاری بیش از پیش نزدیکتر و گستردهتر و کاملتر با اروپا حاصل شود، اروپایی که در تلاش بازیافتن و شاید هم در جهت وحدت است .