تفاوت میان نسخههای «سعدی (غزلیات)/تا تو به خاطر منی کس نگذشت بر دلم»
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
جز (clean up using AWB) |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
| یادداشت = | | یادداشت = | ||
}} | }} | ||
+ | {{شعر}} | ||
{{ب|تا تو به خاطر منی کس نگذشت بر دلم|مثل تو کیست در جهان تا ز تو مهر بگسلم}} | {{ب|تا تو به خاطر منی کس نگذشت بر دلم|مثل تو کیست در جهان تا ز تو مهر بگسلم}} | ||
{{ب|من چو به آخرت روم رفته به داغ دوستی|داروی دوستی بود هر چه بروید از گِلم}} | {{ب|من چو به آخرت روم رفته به داغ دوستی|داروی دوستی بود هر چه بروید از گِلم}} |
نسخهٔ کنونی تا ۱۵ آوریل ۲۰۱۲، ساعت ۲۱:۲۲
' | سعدی (غزلیات) (تا تو به خاطر منی کس نگذشت بر دلم) از سعدی |
' |
تا تو به خاطر منی کس نگذشت بر دلم | مثل تو کیست در جهان تا ز تو مهر بگسلم | |
من چو به آخرت روم رفته به داغ دوستی | داروی دوستی بود هر چه بروید از گِلم | |
میرم و همچنان رود نام تو بر زبان من | ریزم و همچنان بود مهر تو در مفاصلم | |
حاصل عمر صرف شد در طلب وصال تو | با همه سعی اگر به خود ره ندهی چه حاصلم | |
باد به دست آرزو در طلب هوای دل | گر نکند معاونت دور زمان مقبلم | |
لایق بندگی نیم بی هنری و قیمتی | ور تو قبول میکنی با همه نقص فاضلم | |
مثل تو را به خون من ور بکشی به باطلم | کس نکند مطالبت زان که غلام قاتلم | |
کشتی من که در میان آب گرفت و غرق شد | گر بود استخوان برد باد صبا به ساحلم | |
سرو برفت و بوستان از نظرم به جملگی | مینرود صنوبری بیخ گرفته در دلم | |
فکرت من کجا رسد در طلب وصال تو | این همه یاد میرود وز تو هنوز غافلم | |
لشکر عشق سعدیا غارت عقل میکند | تا تو دگر به خویشتن ظن نبری که عاقلم |