تفاوت میان نسخههای «محتشم کاشانی (غزلیات)/اگر لطفت ز پای اشک و آهم شعله برگیرد»
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
(ورود خودکار مقاله) |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
| یادداشت = | | یادداشت = | ||
}} | }} | ||
+ | {{شعر}} | ||
{{ب|اگر لطفت ز پای اشک و آهم شعله برگیرد|فلک زان رشحهتر گردد زمین زان شعله درگیرد}} | {{ب|اگر لطفت ز پای اشک و آهم شعله برگیرد|فلک زان رشحهتر گردد زمین زان شعله درگیرد}} | ||
{{ب|نماید در زمان ما و تو بازیچهی طفلان|فلک گردد ور عشق لیلی و مجنون ز سر گیرد}} | {{ب|نماید در زمان ما و تو بازیچهی طفلان|فلک گردد ور عشق لیلی و مجنون ز سر گیرد}} |
نسخهٔ کنونی تا ۷ آوریل ۲۰۱۲، ساعت ۱۱:۲۲
' | محتشم کاشانی (غزلیات) (اگر لطفت ز پای اشک و آهم شعله برگیرد) از محتشم کاشانی |
' |
اگر لطفت ز پای اشک و آهم شعله برگیرد | فلک زان رشحهتر گردد زمین زان شعله درگیرد | |
نماید در زمان ما و تو بازیچهی طفلان | فلک گردد ور عشق لیلی و مجنون ز سر گیرد | |
به بالینش سحر آن زلف و عارض را چنان دیدم | که زاغی بیضهی خورشید را در زیر پر گیرد | |
صبوحی کرده آمد بر رخ آثار عرق زانسان | که شبنم در صبوحی جای بر گلبرگ تر گیرد | |
کسی را تا نباشد این چنین چشمی و مژگانی | به زور یک نظر کی دل ز صد صاحب نظر گیرد | |
ز بس شوخی دلارامی که دارد در زمین جنبش | به صد تکلیف یک دم بر زمین آرام گر گیرد | |
ز خرمن سوز آهم میجهد ای نخل نو آتش | از آن اندیشه کن کاین آتش اندر خشک و تر گیرد | |
فلک خوی تو دارد گوئی ای بدخو که از خواری | اگر بیند به تنگم کار بر من تنگتر گیرد | |
تزلزل بر درد دامان صحرای قیامت را | چو دست محتشم دامان آن بیدادگر گیرد |