تفاوت میان نسخه‌های «محتشم کاشانی (غزلیات)/آخر ای بی‌رحم حال ناتوان خود بپرس»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (ربات: بهبود نامها و علایم)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|آخر ای بی‌رحم حال ناتوان خود بپرس|حرف محرومان خویش از محرمان خود بپرس}}
 
{{ب|آخر ای بی‌رحم حال ناتوان خود بپرس|حرف محرومان خویش از محرمان خود بپرس}}
 
{{ب|نام دورافتادگان گر رفته از خاطر تو نیز|از فراموشان بی‌نام و نشان خود بپرس}}
 
{{ب|نام دورافتادگان گر رفته از خاطر تو نیز|از فراموشان بی‌نام و نشان خود بپرس}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۷ آوریل ۲۰۱۲، ساعت ۱۰:۱۰

' محتشم کاشانی (غزلیات) (آخر ای بی‌رحم حال ناتوان خود بپرس)
از محتشم کاشانی
'


آخر ای بی‌رحم حال ناتوان خود بپرس حرف محرومان خویش از محرمان خود بپرس
نام دورافتادگان گر رفته از خاطر تو نیز از فراموشان بی‌نام و نشان خود بپرس
چون طبیب شهر گوید حرف بیماران عشق گر توان حرفی ز درد ناتوان خود بپرس
من نمی‌گویم بپرس از دیگران احوال من از دل بی‌اعتقاد بدگمان خود بپرس
شرح آن زاری که من بر آستانت می‌کنم از کسی دیگر مپرس از پاسبان خود بپرس
یا مپرس احوال من جاییکه باشد مدعی یا به تغییر زبان از هم زبان خود بپرس
محتشم بر آستانت از سگی خود کم نبود حالش آخر از سگان آستان خود بپرس