تفاوت میان نسخه‌های «سعدی (غزلیات)/از تو دل برنکنم تا دل و جانم باشد»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (clean up using AWB)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|از تو دل برنکنم تا دل و جانم باشد|می‌برم جور تو تا وسع و توانم باشد}}
 
{{ب|از تو دل برنکنم تا دل و جانم باشد|می‌برم جور تو تا وسع و توانم باشد}}
 
{{ب|گر نوازی چه سعادت به از این خواهم یافت|ور کشی زار چه دولت به از آنم باشد}}
 
{{ب|گر نوازی چه سعادت به از این خواهم یافت|ور کشی زار چه دولت به از آنم باشد}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ مارس ۲۰۱۲، ساعت ۱۷:۰۹

' سعدی (غزلیات) (از تو دل برنکنم تا دل و جانم باشد)
از سعدی
'


از تو دل برنکنم تا دل و جانم باشد می‌برم جور تو تا وسع و توانم باشد
گر نوازی چه سعادت به از این خواهم یافت ور کشی زار چه دولت به از آنم باشد
چون مرا عشق تو از هر چه جهان بازاستد چه غم از سرزنش هر که جهانم باشد
تیغ قهر ار تو زنی قوت روحم گردد جام زهر ار تو دهی قوت روانم باشد
در قیامت چو سر از خاک لحد بردارم گرد سودای تو بر دامن جانم باشد
گر تو را خاطر ما نیست خیالت بفرست تا شبی محرم اسرار نهانم باشد
هر کسی را ز لبت خشک تمنایی هست من خود این بخت ندارم که زبانم باشد
جان برافشانم اگر سعدی خویشم خوانی سر این دارم اگر طالع آنم باشد