تفاوت میان نسخه‌های «دیوان شمس/آمد مه ما مستی دستی فلکا دستی»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ورود خودکار مقاله)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|آمد مه ما مستی دستی فلکا دستی|من نیست شدم باری در هست یکی هستی}}
 
{{ب|آمد مه ما مستی دستی فلکا دستی|من نیست شدم باری در هست یکی هستی}}
 
{{ب|از یک قدح و از صد دل مست نمی‌گردد|گر باده اثر کردی در دل تن از او رستی}}
 
{{ب|از یک قدح و از صد دل مست نمی‌گردد|گر باده اثر کردی در دل تن از او رستی}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ مارس ۲۰۱۲، ساعت ۰۸:۲۲

' دیوان شمس (غزلیات) (آمد مه ما مستی دستی فلکا دستی)
از مولوی
'


آمد مه ما مستی دستی فلکا دستی من نیست شدم باری در هست یکی هستی
از یک قدح و از صد دل مست نمی‌گردد گر باده اثر کردی در دل تن از او رستی
بار دگر آوردی زان می که سحر خوردی پر می‌دهیم گر نی این شیشه بنشکستی
بر جام من از مستی سنگی زدی اشکستی از جز تو گر اشکستی بودی که نپیوستی
زین باده چشید آدم کز خویش برون آمد گر مرده از این خوردی از گور برون جستی
گر سیر نه ای از سر هین خوار و زبون منگر در ماه که از بالا آید به چه پستی
ای برده نمازم را از وقت چه بی‌باکی گر رشک نبردی دل تن عشق پرستستی
آن مست در آن مستی گر آمدی اندر صف هم قبله از او گشتی هم کعبه رخش خستی