تفاوت میان نسخه‌های «سعدی (غزلیات)/تو را ز حال پریشان ما چه غم دارد»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (clean up using AWB)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|تو را ز حال پریشان ما چه غم دارد|اگر چراغ بمیرد صبا چه غم دارد}}
 
{{ب|تو را ز حال پریشان ما چه غم دارد|اگر چراغ بمیرد صبا چه غم دارد}}
 
{{ب|تو را که هر چه مرادست می‌رود از پیش|ز بی مرادی امثال ما چه غم دارد}}
 
{{ب|تو را که هر چه مرادست می‌رود از پیش|ز بی مرادی امثال ما چه غم دارد}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۰ مارس ۲۰۱۲، ساعت ۱۸:۳۰

' سعدی (غزلیات) (تو را ز حال پریشان ما چه غم دارد)
از سعدی
'


تو را ز حال پریشان ما چه غم دارد اگر چراغ بمیرد صبا چه غم دارد
تو را که هر چه مرادست می‌رود از پیش ز بی مرادی امثال ما چه غم دارد
تو پادشاهی گر چشم پاسبانان همه شب به خواب درنرود پادشا چه غم دارد
خطاست این که دل دوستان بیازاری ولیک قاتل عمد از خطا چه غم دارد
امیر خوبان آخر گدای خیل توایم جواب ده که امیر از گدا چه غم دارد
بکی العذول علی ماجری لا جفانی رفیق غافل از این ماجرا چه غم دارد
هزار دشمن اگر در قفاست عارف را چو روی خوب تو دید از قفا چه غم دارد
قضا به تلخی و شیرینی ای پسر رفتست تو گر ترش بنشینی قضا چه غم دارد
بلای عشق عظیمست لاابالی را چو دل به مرگ نهاد از بلا چه غم دارد
جفا و هر چه توانی بکن که سعدی را که ترک خویش گرفت از جفا چه غم دارد