تفاوت میان نسخه‌های «سعدی (غزلیات)/شبست و شاهد و شمع و شراب و شیرینی»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (clean up using AWB)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|شبست و شاهد و شمع و شراب و شیرینی|غنیمتست چنین شب که دوستان بینی}}
 
{{ب|شبست و شاهد و شمع و شراب و شیرینی|غنیمتست چنین شب که دوستان بینی}}
 
{{ب|به شرط آن که منت بنده وار در خدمت|بایستم تو خداوندوار بنشینی}}
 
{{ب|به شرط آن که منت بنده وار در خدمت|بایستم تو خداوندوار بنشینی}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۳ مارس ۲۰۱۲، ساعت ۱۷:۱۲

' سعدی (غزلیات) (شبست و شاهد و شمع و شراب و شیرینی)
از سعدی
'


شبست و شاهد و شمع و شراب و شیرینی غنیمتست چنین شب که دوستان بینی
به شرط آن که منت بنده وار در خدمت بایستم تو خداوندوار بنشینی
میان ما و شما عهد در ازل رفته‌ست هزار سال برآید همان نخستینی
چو صبرم از تو میسر نمی‌شود چه کنم به خشم رفتم و بازآمدم به مسکینی
به حکم آن که مرا هیچ دوست چون تو به دست نیاید و تو به از من هزار بگزینی
به رنگ و بوی بهار ای فقیر قانع باش چو باغبان نگذارد که سیب و گل چینی
تفاوتی نکند گر ترش کنی ابرو هزار تلخ بگویی هنوز شیرینی
لگام بر سر شیران کند صلابت عشق چنان کشد که شتر را مهار دربینی
ز نیکبختی سعدیست پای بند غمت زهی کبوتر مقبل که صید شاهینی
مرا شکیب نمی‌باشد ای مسلمانان ز روی خوب لکم دینکم ولی دینی