تفاوت میان نسخه‌های «عبید زاکانی (غزلیات)/نسیم خاک مصلی و آب رکن آباد»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ورود خودکار مقاله)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|نسیم خاک مصلی و آب رکن آباد|غریب را وطن خویش میبرد از یاد}}
 
{{ب|نسیم خاک مصلی و آب رکن آباد|غریب را وطن خویش میبرد از یاد}}
 
{{ب|زهی خجسته مقامی و جانفزا ملکی|که باد خطه‌ی عالیش تا ابد آباد}}
 
{{ب|زهی خجسته مقامی و جانفزا ملکی|که باد خطه‌ی عالیش تا ابد آباد}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۷:۱۷

' عبید زاکانی (غزلیات) (نسیم خاک مصلی و آب رکن آباد)
از عبید زاکانی
'


نسیم خاک مصلی و آب رکن آباد غریب را وطن خویش میبرد از یاد
زهی خجسته مقامی و جانفزا ملکی که باد خطه‌ی عالیش تا ابد آباد
بهر طرف که روی نغمه میکند بلبل بهر چمن که رسی جلوه میکند شمشاد
بهر که درنگری شاهدیست چون شیرین بهر که برگذری عاشقیست چون فرهاد
در این دیار دلم شهر بند دلداریست که جان به طلعت او خرمست و خاطر شاد
سرم هوای وطن میپزد ولیک دلم ز بند زلف سیاهش نمیشود آزاد
ز جور سنبل کافر مزاج او افغان ز دست نرگس جادو فریب او فریاد
غنیمتست غنیمت شمار فرصت عیش که تن ضعیف نهاد است و عمر بی‌بنیاد
بگیر دامن یاری و هرچه خواهی کن بنوش باده‌ی صافی و هرچه بادا باد
به سوی باد و نی میل کن که میگویند « جهان بر آب نهاده است و آدمی بر باد»
خوشست ناز و نعیم جهان ولی چو عبید « غلام همت آنم که دل بر او ننهاد »