تفاوت میان نسخه‌های «اوحدی مراغه‌ای (غزلیات)/روزی ببینی زلف او در دست من پیچان شده»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (clean up using AWB)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|روزی ببینی زلف او در دست من پیچان شده|لطفش تنم را داده دل، لعلش دلم را جان شده}}
 
{{ب|روزی ببینی زلف او در دست من پیچان شده|لطفش تنم را داده دل، لعلش دلم را جان شده}}
 
{{ب|اقبال در کار آمده، دولت خریدار آمده|با ما به بازار آمده، آن دلبر پنهان شده}}
 
{{ب|اقبال در کار آمده، دولت خریدار آمده|با ما به بازار آمده، آن دلبر پنهان شده}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۱ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۴:۳۸

' اوحدی مراغه‌ای (غزلیات) (روزی ببینی زلف او در دست من پیچان شده)
از اوحدی مراغه‌ای
'


روزی ببینی زلف او در دست من پیچان شده لطفش تنم را داده دل، لعلش دلم را جان شده
اقبال در کار آمده، دولت خریدار آمده با ما به بازار آمده، آن دلبر پنهان شده
ما بر بساط ششتری، با طوق و با انگشتری گر دیده ما را مشتری، آن زهره‌ی کیوان شده
آن ماه در مهد آمده، کام مرا شهد آمده من باز در عهد آمده، او از سر پیمان شده
افگنده خلقی مرد و زن، اندر زبانها چون سخن نام گدایی همچو من، همسایه‌ی سلطان شده
یار ارچه تیمار آورد، یا رنج بسیار آورد روزیش در کار آورد، عزم عزیمت خوان شده
گر عاشقی رنجی ببر، بار گران سنجی ببر ای اوحدی، گنجی ببر، زین خانه‌ی ویران شده